eitaa logo
هیئت بیت‌النبی (ص)
1.7هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
973 ویدیو
19 فایل
🏴حسینیه بیت النبی (ص) 🚩محفل بسیجیان و رهروان شهدا 🔸قرار هفتگی یکشنبه شب ها 🕗 ساعت ۲۰:۰۰ 🔻ارتباط با ادمین @beytonabi_admin 🔻خادم هیئت @beytonabi_khadem 📱@beytonabi_ir ▫️شماره کارت هیئت: 💳 ۵۰۴۱-۷۲۱۱-۱۱۶۴-۱۸۲۶ 📍قم،خ جوادالائمه،خ طباطبائی، ک۳
مشاهده در ایتا
دانلود
🕌(۲) ✅قسمت هشتم 📝نویسنده: 🔰حجت‌الاسلام یعقوبی 🚩 ۱۴۴۴ 🚩"هیأت‌بیت‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم"🚩 🔸 __________ ▪️ @beytonabi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 روایت روز هفتم_۱ صبح روز هفتم شد🌤 همون طور که پیش بینی میشد،ما نتونستیم ساعت ۳:۳۰صبح حرکت کنیم از خونه ای که شبو مهمونش بودیم🤷‍♂ کمی دیرتر یعنی بعد اذان صبح بیدار شدیم از طرفی هم لباسارو که برده بودن بشورن دیرتر آماده شد😊 نماز صبح رو خوندیم چشم به هم زدنی سفره صبونه پهن و جمع شد 🍜🥛🥚😋😋 لباسارو آوردن،جمعه بازاری به پا شد 😄 همه دنبال لباسشون بودن🙋‍♂ 📢پس این لباس من کوووووو😅 بلبشویی بود پر سر و صدا🗣🗣 یکی می‌گفت یه لباس نو هم برا من کتاب بزارید 😂😂 در این میان دوستانی هم تو حیاط تو صف بودن 🚾 صفی همیشه طولانی 🤦‍♂ خلاصه نَم نَم همه آماده شدن🙋‍♂🙋‍♂🙋‍♂🙋‍♂ عکس یادگاری هم گرفتیم شاسی بلند از نوع وانت اومد دنبالمون😁 راه افتادیم با ماشین..😍😍 دکتر طاقتی شروع به خوندن کرد😅 حسابی خوش گذشت پشت ماشین 😍 دکتر داشت شیربچه های خلافتو آموزش میداد 😂😂 آموزش داعشی ها!😉 با حرکات و شعارهایی که پشت ماشین داده میشد هر کی رد میشد فکر میکرد یه وانت انتحاری داعشی دارن میرن برا عملیات 🙈😅 رسیدیم به .. قدم هایی رو با علی آقا یوسفیان همکلام و همقدم بودم🚶‍♂🚩🚶‍♂🚩 ۲ ▪️@beytonabi_ir
🔸 روایت روز هفتم_۲ قدم قدم از کنار دسته های عزاداری رسیدیم به عَلم کارونمون🚩 از گرما و آفتاب شدید، همه ی بچه ها رفته بودن داخل یه غرفه کوچیک که سایه‌بون داشت.. یه نگاهی که کردم به ظاهر غرفه دیدم غرفه‌ی پاسخ به سوالات شرعیه که ندونسته اشغالش کردیم!!😁 بعله درست حدس زدم! اینم از روحانی عراقی که اومد و دید سنگرش بدست لشکریان خدا فتح شده 😂😂 جا خورد اما احتراممون کرد بنده خدا😎😍 گشت برامون دنبال یه موکب مناسب خدا خیرش بده 🌺 یه بازی برد برد😉 هم ما یه جا استراحت می‌کردیم هم خودش از دست ما راحت میشد و به کارش که پاسخ به سوالات شرعی بود می‌رسید 💯حرکت خوبیه اصل وجود غرفه های پاسخ به سوالات گرچه در محتوا و شکل تغییر میخواد..👌✅ تو این گیرو دار، آقای قشلاقی بزرگ داشت یه دونه کولری رو‌ که تو اون غرفه بود و کاروان بزور چپیده بودیم داخلش،احیا میکرد🧔 شنیده بودیم میگن پدرا میونه خوبی با کولر ندارن 😂😂 اما این یک پدر نمونه بود😁 دو بار رفتن آب آوردن از پشت کولر ریختن تا کولر باد خُنَک بده😍😍+تصویر موجود 😉 حرکتی تأثیر گذار بود 😁 باد کولر یخخخ شد دندونامون بهم میخورد ❄️☃ مثلاً دیگه 😜 خب اون اطراف جای برای همه پیدا نکردیم و راه افتادیم عادی بود چون چیز زیادی تا کربلا نداشتیم و ازدحام چند برابر! این سیل جمعیت جای شکر داره🤲 ⚠️راستی یه وقت بخاطر راحتی زیارت خودمون نخواییم حرم های اهل‌بیت علیهم‌السلام خلوت باشه.. جلوتر سرویس خوبی دیدن رفقا و رفتن🚾یکی از بچه ها که نرفته بود می‌گفت خیلی شیکه😄حیفم میاد نرفتم 😅😅 خب نیاز نداشتی، نرفتی😬 ۲ ▪️@beytonabi_ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸روایت روز هفتم_۳ تقریباً همه با هم بودیم! 💢 کمی جلوتر به سفره‌ اطعام با عظمتی رسیدیم! جالب و جذاب بود.. سفره‌ا‌ی که هم طویل بود هم پر از طعععام😋😋😋😅😅😎 و مهیا شده بود برا زائرا اما یه جورایی ما به ته‌دیگش رسیده بودیم 😌 💎یه نکته خوب اینکه👇 چون سفره زیر سایه نبود،جوونای سفره دار که با جون و دل خادم زائر امام حسین_ع هستن، با یه پرچم بزرگ رو سر زائری که سر سفره‌ست سایه درست مینداختن تا راحت باشه❤️🌺😭 ای جاااان! آقا چه کردی با دل این خادما🚩🚩🚩 درد و بلای این خادما بخوره تو سر هرکی چشم دیدن لشگر اربعینی رو نداره🤲 اما یه نکته دیگه اینکه 👇 ❌ شاید شما هم حس کرده باشید تو این وسطا اسراف هم کم نمیشه و این خوب نیست و حتماً باید اصلاح بشه 💯 لذا برا تحقق همین امر مهم، قرار شده حاج آقا سعید که بخش رو سالی یه ماه صادر کنیم به عراق 😁بعنوان و 😉✅ تا با شبکه سازی این مشکلو حل کنه✅✅😉 گاهی هم موکب دار عراقی شاکی میشه از رفقا بعضی ما ایرانیا که از غذا خوشمون نیاد بعضیامون تو موارد انگشت شماری،میریزم یه کناری🙈😱😔 این خوب نیست.. البته تک و توک پیش آمده اما همونم نباشه بهتره 😘😊 🔰حالا در کل بگم احسان و اکرام از طرف برادران عراقی و خانواده‌هاشون تمام و کماله ماشاالله و لاحول و لاقوة الا الله.. ❇️آره همراه خونواده‌هاشون! عمدی گفتم اینو.. خانواده همراه آدم نباشه، نمیشه این همه فداکاری از جان و مال و همه‌چیز داشت.. بسلامتی‌شون«اللهم صل علی محمد و آل محمد»🌺🌺 ۲ ▪️@beytonabi_ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 روایت روز هفتم_۴ حدود ۲۰۰ عمود مانده به کربلا🚩🚩 بالآخره به موکبی(چادر بزرگ) رسیدیم که به اندازه کاروان ما جا داشت، خیلی هم تمیز و مرتب با موکت نو و نرم..😍 حساس به تمیزی بودن طوری که سه چهار تا سطل زباله کوچیک تو‌ موکب بود خوشش اومده بود از این موکب.. از شدت آفتاب،تا واجب نشده کسی بیرون نمی‌رفت😊 دم نماز ظهر شد و برا وضو و اعمال قبل وضو راهی موکب‌های اطراف شدیم🚶‍♂ ♨️بعد از نماز جماعت، طعام آمد.. هر کی به کاری مشغول بود،مثلاً پدرخانم محترم محمد یوسفی یعنی آقای محمد یوسفی مشغول نقاشی زیبا و حرفه ای رو کارتن بود ☺️😄 بله اسم و فامیل داماد و پدرخانم یکی بود دقیقاً 👌 انگار پدر خانم رسماً دامادو بنام خودشون زده حتی اسمشو😅😅 پدر و برادر خود محمد یوسفی خودمونم بودن تو کاروان.. حفظهمُ الله تعالی 🤲 آقا سعید مرادی(نماینده‌پوشاک معراج در عراق 😂) هم مشغول تلاوت قرآن کریم بود احسننتت✅✅😍😍🌺 عمو صمدم کنارش همینطور..🌺🌺 شیخ مرتضی هم با فشار افکار عمومی داشت دوباره عمامه منو بهتر میبست..😍😍 راستی یه چیز تو عراق آروم و قرار نداره هی میره و میاد! هر چی براش میخوندیم بابا نرووووو تو هم مثل من نمی‌تونی دووم بیاری نه_رووووو😉 آدم نمیشد که نمیشد☺️ اونی که میرفت و میومد بود😊 تو اون جمعیت و دم‌کردن هوا،گرمای چند برابری رو‌ تجربه می‌کردیم وقتی برق می‌رفت و کولرها هم قطع میشد😰😩😩 🔺حاج محمد آقا زارعی گفت بچه هارو باد بزنیم خوابیدن برق رفته الان از گرمای زیاد بیدار میشن..👌 دمش گرم با کارتن باد زد همه رو چه ایرانی چه عراقی..🌺❤️ ۲ ▪️@beytonabi_ir
🔸 روایت روز هفتم_۵ تو این موکب علی رغم ظاهر تمیز و خوبش اما گیرکرده بین رفتن و اومدن 🤷‍♂ طوری که بچه ها،خصوصاً بچه های حلقه تربیتی مثلاً آقا ابوالفضل میرزایی😉 آقای یوسفیان و علمدار گرامی جناب منصفی برای آقای برق که عربی بهش میگن ، شعر سراییده بودن با سبک زیبا..😅😅 ⬅️به سبک همه جا کربلا...☺️ کهربا کهربا کهربا کهربا(۲بار) کهربا زود بیا دیر نیا دیر نیا.. ♨️سینه میزدنا از گرمای بی برقی 😂😂 صاحب موکب هم آدم باحال و خوشرویی بود😍 با حالتی اذیت شده از گرما،به من گفت👇 شیخنا دعا😩 منم با دلی شکسته گفتم اللهم ارزقنا کهربائاً قویّا🤓😁😂👷‍♂ آمین جانانه‌ای گرفتم از جمع 😁 به حدی که صدا به آسمان رفت و وقتی به زمین رسید دید علی آقا یوسفیان و آقا منصفی تو‌ موکب بغلی جلو کولر دارن حال میکنن😜 ببخشید دیگه علی آقا تاریخ باید کامل روایت بشه 😁😘 اما حاج محمد همچنان داشت با کارتن باد میزد بچه ها رو😍🌺🌺 می‌گفت به من آب بدید بخورم وقتی باد میزنم بچه ها رو‌ باد خُنَک بیاد😜😂😂 عازم مسیر شدیم،از سفره حضرت ام البنین_س که جلو در این موکب براه بود بهره برداری کرده و حرکت کردیم🚶‍♂🚩🚶‍♂🚩 بین راه،داخل موکبی رو دیدم که روضه‌عربی برپا بود،یاد حرف یکی از رفقا افتادم که گفته بود عربها سینه زنی و نوحه فقط دارن چرا روضه نمیخونن زیاد🤷‍♂ ولی اینی که من دیدم عین یه مجلس روضه خانگی خودمون بود✅ مجلس جانسوز و دلنشین عربی.. به کربلا وادی عشق و صفا نزدیک شده بودیم و با دیدن این مجلس روضه،بوی حرم یار رو بیشتر استشمام کردیم..🌺❤️😭 ۲ ▪️@beytonabi_ir