#کلام_امیر
🌴 #کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹 #حکمت_شماره_109
نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطى، بِهَا يَلْحَقُ التَّالِي، وَإِلَيْهَا يَرْجِعُ الْغَالِي.
#شرح_و_تفسير
✍ما از افراط و تفريط دوريم...
امام(عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه، موقف خود و خاندانش را در برابر «مقصران» و «غاليان» روشن ساخته است، مى فرمايد: «ما تکيه گاه ميانه هستيم; (بايد) عقب افتادگان به آن ملحق شوند و تندروان به سوى آن باز گردند»
اين تعبير کنايه زيبا و دلنشينى است، زيرا «نُمْرُقة» در اصل به معناى پشتى يا متکايى است که بر آن تکيه مى کنند; پشتى وسط و ميانه، پشتى ممتازى بوده که در صف پشتى هاى مجلس مورد توجه و جايگاه افراد شريف تر بوده است. مى فرمايد: آنها که پايين ترند بايد رو به سوى ما کنند و آنها که بالاترند بايد نگاه خود را به ما باز گردانند (و همگى راه اعتدال را پيش گيرند).
اشاره به اينکه مورد قبول در اسلام و آيين الهى امورى است که در سر حد اعتدال و دور از افراط و تفريط باشد، همان گونه که قرآن مجيد مى گويد: (وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطاً)(1) و در جاى ديگر درباره انفاق مى فرمايد: «(وَالَّذينَ إذا أنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتَرُوا وَکَانَ بَيْنَ ذلِکَ قَواماً); کسانى که هنگامى که انفاق مى کنند نه اسراف مى کنند و نه سخت گيرى و در ميان اين دو حد اعتدال را رعايت مى کنند».(2)
منظور از «تالى» کسانى هستند که اوصاف برجسته امامان اهل بيت(عليهم السلام) را انکار مى کردند و آنان را در حد فردى معمولى قرار مى دادند و منظور از «غالى» کسانى که آنان را از حد امام معصوم بالاتر برده و صفات خدايى برايشان قائل مى شدند و حتى گاهى به الوهيت آنها رأى مى دادند. امام(عليه السلام) مى فرمايد: ما هيچ يک از اين دو گروه را نمى پسنديم نه تالى و نه غالى.
👈بعضى از شرّاح نهج البلاغه «وسطى» را به معناى ممتاز و عالى گرفته اند نه به معناى ميانه، همان گونه که در آيه 28 از سوره «قلم» مى خوانيم: (قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَّکُمْ لَوْلاَ تُسَبِّحُونَ) که اوسط در اينجا به معناى افضل و برتر است.
ولى با توجه به تالى و غالى که در ذيل اين کلام حکيمانه آمده چنين احتمالى بسيار بعيد است و مناسب همان معناى وسط است که طرف افراط و تفريط دارد.
پيروى از حد اعتدال و پيمودن خط ميانه نه تنها در مسائل اعتقادى مورد توجه است که در مسائل اخلاقى و اجتماعى نيز غالباً چنين است، زيرا افراط و تفريط در اين امور نيز زيانبار بوده و حد وسط و حالت اعتدال داراى آثار و برکات روشنى است.
خوشبختانه پيروان مکتب اهل بيت با هدايت هاى آنها در همه جا حد اعتدال را برگزيدند; در حالى گروهى گرايش به جبر و گروهى تفويض را انتخاب مى کردند، پيروان اين مکتب شعار «لا جبر و لا تفويض بل امر بين الامرين» را برگزيدند و در جايى که جمعى قائل به تشبيه (اعتقاد به جسميت خداوند) و گروهى معتقد به تعطيل (کسانى که مى گويند ما از ذات و صفات خدا هيچ چيز نمى فهميم) در ميان مسلمانان بودند، پيروان اين مکتب نه تشبيه را پذيرفتند و نه تعطيل را بلکه معتقد شدند کنه ذات خدا و صفات او گرچه براى انسان ها قابل درک نيست; ولى او را مى توان از طريق آثارش در پهنه جهان هستى به خوبى شناخت.
👈آخرين سخن اين که تعبير به «نحن» گرچه به معناى امامان اهل بيت است ولى از بعضى از روايات استفاده مى شود که پيروان راستين آنها نيز همين گونه اند.
چنان که در حديثى از امام باقر(ع) مى خوانيم فرمود: «اى جميعت شيعه شما هم جايگاه حد وسط و معتدل باشيد که غلو کننده به سوى شما باز گردد و عقب مانده به شما ملحق شود» در اين هنگام مردى عرض کرد: فدايت شوم، منظور از غالى چيست؟ فرمود: گروهى هستند که درباره ما مطالبى مى گويند که ما درباره خود نمى گوييم (آنها راه غلو و افراط را مى پويند) آنها از ما نيستند و ما از آنها نيستيم».
سپس امام(ع) رو به مردم کرد و فرمود: به خدا سوگند ما برات آزادى (از آتش دوزخ براى کسى) نداريم و ميان ما و خداوند خويشاوندى نيست و حجت خاصى در برابر او نداريم و جز از طريق اطاعت به او تقرب نمى جوييم».
سپس افزود: هر کس از شما مطيع خدا باشد ولايت ما براى او سودبخش است و هر کس از شما معصيت خدا کند ولايت ما به او سودى نمى بخشد. واى بر شما (به ولايت ما) مغرور نشويد، واى بر شما... مغرور نشويد».(3)
(1). بقره، آيه 143.
(2). فرقان، آيه 67.
(3). کافى، ج 2، ص 75، ح 6.
@beytonoor