آزاده محسن جامِ بزرگ کسانی که جانشان را برای اسرای ایرانی به خطر می انداختند بعد از اسارت مدتی در بیمارستان بغداد بستری بودم در کنار خدمات پزشکی که پرسنل عراقی به ما اسرا می دادند که خالی از اکراه و خشونت نبود اما گاه بعضی از آنان مثل ستاره ای می درخشیدند. محمد (سرباز شیعه عراقی) با کمال بزرگواری جانش را برای ما به خطر می انداخت.‌ علتش هم این بود که جدای از خدمات خیلی ضروری پزشکی، هرگونه محبت به ایرانی ها جرم بود یادم هست یک بار برای مان شیرینی هم آورد. شیرینی ای که مغزش خرما بود و مزه اش تا الان در وجودم مانده است. از احمد خواستم از او بپرسد چرا این جوری به ما محبت می کند و جانش را به خطر می اندازد؟ احمد در یک فرصت مناسب از او سئوال کرده بود و محمد ماجرایش را شاید در یکی دو جلسه این جوری گفته بود: ایرانی ها دستور داشتند شب ها اسیر نگیرند چون مایه دردسرشان می شد. بارها پیش آمده بود که عراقی های اسیر در فرصت مناسب شب به آنها ضربه زده بودند. من شیعه بودم و نمی خواستم با برادران شیعه ام بجنگم. در آن عملیات که در جنوب هم بود، حتی یک تیر هم شلیک نکردم. خشاب فشنگ هایم را خالی کردم زمین و در سنگری پناه گرفتم. ایرانی ها که برای پاکسازی آمدند دو تا نارنجک صوتی به داخل سنگر مخفی گاه من انداختند که البته آسیبی ندیدم و وقتی دیدند خبری نیست، رد شدند و رفتند. فردا صبح از سنگر بیرون آمدم و خودم را تسلیم دو نفر از نیروهای جیش الشعبی(بسیجی) کردم. آنها نوجوان بودند و مویی بر صورت نداشتند. برخلاف شنیده ها و تبلیغات صدام، دیدم که رفتار آنها با من خیلی خوب و مهربانانه است. به دلم افتاد از آنها بخواهم مرا آزاد کنند، اما زبان همدیگر را نمی فهمیدیم و صحبت های من تاثیری نداشت. فکری به ذهنم رسید، عکس خانوادگی ام را از جیب کیفم درآوردم و به آنها نشان دادم و با عجز و لابه و اشارات خواستم که مرا رها کنند. آن دو بسیجی نوجوان با هم مشورتی کردند و گفتند: برو! من باور نکردم. گفتم لابد نقشه ای دارند و می خواهند مرا بزنند. مات و مبهوت نگاهشان کردم و قدم از قدم برنداشتم، اما آنها با جدیت و روی خندان با دست می گفتند: برو، برو! با ترس و لرز راه افتادم، اما هر چند قدم که می رفتم، بر می گشتم و به عقب نگاهی می انداختم. می ترسیدم مرا نشانه بگیرند و بزنند. دیدم نه اصلاً توجهی به من ندارند، اما باز می ترسیدم. فاصله ام شاید به دویست متر رسیده بود، ولی برای بار چندم برگشتم. یکی از آنها با عصبانیت با دست اشاره می کرد و می گفت: چرا ایستاده ای؟ برو دیگر! سرعتم را زیاد کردم، طوری که آنها را نمی دیدم. از شدت دلهره و دویدن در چاله ای افتادم و حالم به هم خورد. باور نمی کردم که آنها به همین راحتی مرا آزاد کرده باشند! آن بسیجی ها مرا آزاد کردند و حالا من باید جبران کنم، هر چند نمی توانم. آزاده تکریت @beytozahra1380

اهتزار پرچم امام حسین(ع) در نیویورک @beytozahra1380

بعد از ترور #شهید_سلیمانی، تطهیر این جنایت در افکار عمومی غرب به یک زن سپرده شد. یک ایرانی ظاهرا معمولی که در ویدیویی با میلیون‌ها بازدید و رسانه‌های دیگر می‌گفت مردم در ایران از مرگ سلیمانی جشن گرفته اند. این زن ساغر کسرایی، مامور سیا و عضو سازمان بهائیت بود #امیرکبیر_مچکریم لعنت و مرگ بر بهائیت .و منافقین. 😡 @beytozahra1380

📣 کنایه مجری برنامه‌ صبح بخیر ایران از سکوت رسانه‌های اصلاح‌طلب در قبال ترور روز گذشته ۴تن از نیروهای خدوم راهور توسط تروریست‌ها: آیا روزنامه‌های اصلاح‌طلب با تروریست‌ها در ارتباط هستند که هیچ محکومیت و صدایی از آن‌ها بلند نشده است ؟؟؟؟ @beytozahra1380

به خیمه قحط آب است دل سقا کباب است علی اصغر به دامان رباب است عطش بالا گرفته دل سقا گرفته که اصغر تشنه‌ی یک جرعه آب است شب هفتم #محرم 🥀کانال کربلا🥀@beytozahra1380 🍃💔 💔🍃

🏴 #شور | #شب_هفتم ◾️روشن تر از خورشید و ماهه ◾️این نور اباعبدالله 🎙 #جواد_مقدم @beytozahra1380 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 💔🍃

🔳 #زمینه #شب_هفتم #محرم 🌴پدر از پسر خجالت کشید 🌴تیر حرمله تو حرفش درید 🎙 #ابوذر_بیوکافی 👌بسیار دلنشین @beytozahra1380 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 💔🍃

▪️السلام علیک یا رضیع الصغیر▪️ 🕯 #شور #شب_هفتم_محرم🕯 🔈 خاک پای زائراتم 🎙سید مجید #بنی_فاطمه @beytozahra1380 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 💔🍃

مادرم هست کنیز و پدرم نوکر تو خانه زادم که شدم عبد علی اصغر تو #صلی_الله_علیک_یااباعبدالله #حضرت_علی_اصغر🖤 @beytozahra1380 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 💔🍃

ویژه شب هفتم محرم علی اصغر علیه السلام #حجت‌الاسلام_عالی @beytozahra1380 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 💔🍃

🔳 #استودیویی #شب_هفتم #محرم 🌴بخواب ای غنچه‌ی نشکفته پرپر 🌴بنوش آب از زلال ناب کوثر 🎙 #علی_فانی 👌بسیار دلنشین @beytozahra1380 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 💔🍃

🔳 #شور #شب_هفتم #محرم 🌴شب تا صبح میخونم برات لالایی 🌴من پای نیزه، تو اون بالایی 🎙 #سید_مجید_بنی_فاطمه 👌 #پیشنهاد_ویژه @beytozahra1380 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 💔🍃

▪️السلام علیک یا رضیع الصغیر▪️ 🕯 #واحد #شب_هفتم_محرم🕯 🔈 جان هر شیعه به قربان اباعبدالله 🎙سید مجید #بنی_فاطمه @beytozahra1380 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 💔🍃

نماهنگ بالام ای وای #نماهنگ #شهادت_حضرت_علی‌اصغر 🎤 #محمد_حسین_حدادیان @beytozahra1380 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 💔🍃

تو خیمه‌ها یکی بی تابه بی تابه بی تابه تو گهواره یکی بی خوابه بی خوابه بی خوابه #القلب_لدیڪ_یا_علی_اصغر 😭 #شب_هفتم #محرم💔🥀 @beytozahra1380 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 💔🍃

😓 شـب حـضـرت عـلـی اصـغـره (ع) اگه دلت برای #طفل_شش_ماهه‌ ارباب خون شده بزن رو قلب خونی ببین چی میاد🥲 👇         💔💔 💔💔       💔💔💔💔💔💔   💔💔💔💔💔💔💔       💔💔💔💔💔💔💔          💔💔💔💔💔                💔💔💔                    💔 اگه از باب الحوائج حاجت میخوای بیا👆 @beytozahra1380

#شب_هفتم_محرم_الحرام🏴 حالا رباب مانده و شش ماه خاطره حالا رباب مانده و یک عمر آرزو @beytozahra1380 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 💔🍃

🔳 #زمینه #شب_هفتم #محرم 🌴سایه‌ می‌اندازی روی سر من 🌴سر به قدت نیزه گل پسر من 🎙 #محمود_کریمی 👌بسیار دلنشین @beytozahra1380 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 💔🍃

#طرح | #عهد_می‌بندم مثلِ علی‌اصغر علیه‌السلام بچه‌هام رو نذر امامم میکنم... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🥀کانال کربلا🥀@beytozahra1380 🍃💔 💔🍃

تو همونی که بهم بها دادی❤️ به پات افتادم و کربلا دادی #کربلایی_علی_پورکاوه 👌کامل بشنوید @beytozahra1380 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 @💔🍃

🌹اولین تصویر از دو شهید درگیری با سارقین مسلح شهرستان ایذه استان خوزستان شهید علی غلامی شهید سلمان غریبی #شهدای_امنیت #محرم #امام_حسین @beytozahra1380

🔹سردار رادان ان شاالله که عزاداری هاتون مقبول درگاه الهی باشه آیا به اندازه ای که جلسه جهت طرح حجاب و عفاف گرفتید یک درصد جلسه با حضرات ستاد کل و وزارت دفاع گذاشتید که نیروی مظلوم فراجا هر روز دارن پرپر میشن آیا هزینه یک نیرو بیست سال خدمت کمتر ازتهیه یک جلیقه باکیفیت و یک خودروی ضد گلوله هست یا واقعا جان پرسنل برای شما ارزشی ندارد! 🔹به حق این شب ها هرکس به مدافعان امنیت این ملت خیانت می‌کنه تو همین دنیا جوابشو بگیر @beytozahra1380

آب شهر #کربلا شوره، به جز یک جاش😥 #محرم #امام_حسین #کربلا @beytozahra1380