eitaa logo
حسینیه فاطمه الزهرا(س)شهید ملکی
147 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
14 فایل
مطالب کانال حسینیه.. مذهبی .اجتماعی..و فرهنگی میباشد .با سپاس علیرضا ملکی
مشاهده در ایتا
دانلود
ضرورت عدالت بدگمانی در جامعه: در جامعه ‌ای كه عدالت در آن برقرار است بدگمانی و سوء ظن معنا ندارد و خوب است در همه چیز حمل به صحّت شود مگر اینكه خلاف آن ثابت شده باشد. امام هادی (ع) می‌فرماید: در دوران غلبه عدالت ‌پیشگی بر ستمگری، بدگمانی به دیگران نارواست و در زمان چیرگی ستمگری بر عدالت، اعتماد و خوشبینی به دیگران خطاست، مگر آنكه به بدی یا خوبی كسی علم داشته باشی. [1] [1]. إِ(اعلام الدین، ص312). ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💠 @ostad_daneshmaand
💚💚💚💚💚💚💚💚💚 بسم الله الرحمن الرحیم ❤️ السلام علیک یا امیرالمؤمنین علی ع با سلام و ادب جشن عید ولایت مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام. عید غدیر خم ❤️ دوشنبه ۴ /۴ / ۱۴۰۳ ❤️ از ساعت ۳۰ / ۲۰ الی ۲۲ ❤️ حسینیه فاطمه الزهراء سلام الله علیها شهید ولی الله ملکی ❤️
💚💚💚💚💚💚💚💚 بسم الله الرحمن الرحیم 💚 السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام💚 با سلام و ادب .💚 به برکت خون پاک سيد الشهدا مولا ابا عبدالله الحسین علیه السلام و به یاد شهدای عزیز و برادران شهیدمان که برای دفاع از وطن جانشان را ایثارگرانه تقدیم حق تعالی کردند .💚 مراسم هفتگی زیارت عاشورا دوشنبه شبها 💚 دوشنبه ۸/ ۵/ ۱۴۰۳ با حضور برادران و خواهران ایمانی در حسینیه فاطمه الزهرا علیهم السلام برگزار می‌گردد.💚 ساعت مراسم ۳۰ / ۲۰ الی ۲۲ میباشد 💚قاری قرآن کربلایی ایرج صفریان 💚ذاکرین با صفای امام حسین ع 💚حاج مرتضی فاتحی 💚حاج عباس حبی 💚حاج مهدی عظمائی 💚حاج حسن ذوالفقاری 💚کربلایی محمد مهدی ملکی حضور گرم شما عزیزان شادی بخش قلب نازنین خانم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خواهد شد .انشاءالله 💚 حسینیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها شهید ولی الله ملکی. آبان یک غربی.💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
90.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جشن ولایت مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام در حسینیه فاطمه الزهراء س شهید ولی الله ملکی. .دوشنبه ۴/ ۴/ ۱۴۰۳💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یاعلی ابن موسی الرضا المرتضی آلاف تحیت والثناء با مولایم امام مهربان گرچه دل شکسته ام مقصد تو نمی شود بام عروج من به جز گنبد تو نمی شود گر که به من نظر کنی جانب دل سفر کنی جز حرم دو چشم من مسند تو نمی شود بیت خدا بجای خود کرب و بلا بجای خود هیچ کجا برای من مشهد تو نمی شود گفته دلم به احترام ، جلوه ی مسجدالحرام مروه و مشعر و منا مرقد تو نمی شود باز گره به کار من فتاده ای نگار من باز کننده گره جز ید تو نمی شود "یاسرم" و گدای تو فتاده ام به پای تو گرچه دل شکسته ام مقصد تو نمی شود ** محمود تاری «یاسر» اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب سلام الله علیها اوخواهدآمد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• {🌹اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفࢪَج🌹} ❤️اَللّهمَّ اجعَل عَواقِبَ اُمورِنا خَیراً❤️
هدایت شده از ملانصرالدین👳‍♂️
پسر کوچکی در مزرعه ای دور دست زندگی می کرد هر روز صبح قبل از طلوع خورشید از خواب بر می خاست و تا شب به کارهای سخت روزانه مشغول بود. هم زمان با طلوع خورشید از نرده ها بالا می رفت تا کمی استراحت کند. در دور دست ها خانه ای با پنجره هایی طلایی همواره نظرش را جلب می کرد و با خود فکر می کرد چقدر زندگی در آن خانه با آن وسایل شیک و مدرنی که باید داشته باشد لذت بخش و عالی خواهد بود. با خود می گفت: اگر آنها قادرند پنجره های خود را از طلا بسازند پس سایر اسباب خانه حتما بسیار عالی خواهد بود بالاخره یک روز به آنجا می روم و از نزدیک آن را می بینم… یک روز پدر به پسرش گفت به جای او کارها را انجام می دهد و او می تواند در خانه بماند. پسر هم که فرصت را مناسب دید غذایی برداشت و به طرف آن خانه و پنجره های طلایی رهسپار شد. راه بسیار طولانی تر از آن بود که تصورش را می کرد. بعد از ظهر بود که به آن جا رسید و با نزدیک شدن به خانه متوجه شد که از پنجره های طلایی خبری نیست و در عوض خانه ای رنگ و رو رفته و با نرده های شکسته دید. به سمت در قدیمی رفت و آن را به صدا در آورد. پسر بچه ای هم سن خودش در را گشود. سوال کرد که آیا او خانه پنجره طلایی را دیده است یا خیر؟ پسرک پاسخ مثبت داد و او را به سمت ایوان برد. در حالی که آنجا می نشستند نگاهی به عقب انداختند و در انتهای همان مسیری که طی کرده بود و هم زمان با غروب آفتاب، خانه خودشان را دید که با پنجره های طلایی می درخشید. 👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از ملانصرالدین👳‍♂️
”پیر مرد سرفه‌ای کرد و با لحنی مهربان و پدرانه صدا زد: پسرم، یک لیوان آب به من بده، خدا خیرت بدهد. پسر بعد از چند دقیقه، ظرف آب را برداشت و به کنار چشمه مجاور رفت. کسانی که قبلاً لب چشمه بودند، آب را گل آلود کرده بودند. پسر طاقتش نگرفت صبر کند تا آب صاف شود. ظرف را از همان آب پر کرد و به خانه برد. لیوان را پر کرد و بدست پدر داد. یک لحظه فکر کرد نکند پدرش از این حرکت عصبانی شود و یا دوباره او را پی آب زلال بفرستد. پسر خود را به کاری دیگر وا داشته بود، ولی همچنان زیر چشمی پدر را نگاه می‌کرد. پدر نگاهی به آب کرد، سلامی داد و چند جرعه‌ای از آن نوشید، از پسر تشکر کرد و لبخندی زد. پسر انتظار این عکس‌العمل را نداشت، از این‌رو کنار پدر نشست و از او پرسید: ولی بابا، من که آب گل آلود به دست شما دادم، برای چه این‌گونه لبخند می‌زنی؟ پدر دستش را روی شانه پسر گذاشت، دوباره لبخندی زد و گفت: پسرم! من از تو راضی‌ام، تشنگی‌ام را برطرف کردی. خدا خیرت بدهد. اما اگر لبخند زدم، به این خاطر است که یاد جوانی خودم افتادم و روزگاری که پدرم، مثل امروز من، خانه‌نشین شده بود و من هم، مثل امروز تو، نیازهایش را برطرف می‌کردم. الان یک لحظه یاد مواقعی افتادم که پدرم آب می‌خواست، من از قبل آب خنک تهیه کرده بودم، فوراً با آن شربتی درست می‌کردم به دست پدرم می‌دادم. او هم همیشه می‌گفت خدا خیرت بدهد. پسر گفت: خب پدر آهی کشید و گفت: خب، من آن‌گونه رفتار می‌کردم، حالا این شده عاقبت کار من، راضی‌ام، اما در این مانده‌ام که عاقبت کار تو چگونه خواهد بود.“ 👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از ملانصرالدین👳‍♂️
بیل گیتس رئیس مایکروسافت در یک سخنرانی در یکی از دبیرستان‌های آمریکا خطاب به دانش‌آموزان گفت: در دبیرستان خیلی چیزها را به دانش آموزان نمی‌آموزند. او هفت اصل مهم را که دانش آموزان در دبیرستان فرا نمی‌گیرند را بیان کرد. اصل اول: در زندگی همه چیز عادلانه نیست. بهتر است با این حقیقت کنار بیاییم. اصل دوم: دنیا برای عزت‌نفس شما اهمیتی قائل نیست. در این دنیا از شما انتظار می‌رود که قبل از آنکه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید، کار مثبتی انجام دهید. اصل سوم: پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان و استخدام، کسی به شما رقم فوق‌العاده زیادی پرداخت نخواهد کرد. به همین ترتیب قبل از آنکه بتوانید به مقام معاون ارشد با خودرو مجهز و تلفن همراه برسید، باید برای مقام و مزایایش زحمت بکشید. اصل چهارم: اگر فکر می‌کنید آموزگارتان سخت‌گیر است، سخت در اشتباه هستید. پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سخت‌گیرتر از آموزگارتان است، چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد. اصل پنجم: آشپزی در رستوران‌ها با غرور و شأن شما تضاد ندارد. پدر بزرگ‌های ما برای این کار یه اصطلاح دیگری داشتند. از نظر آنها این کار یک فرصت بود. اصل ششم: اگر در کارتان موفق نیستید، والدین خود را ملامت نکنید. از نادیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید. اصل هفتم: قبل از آنکه شما متولد بشوید، والدین شما هم جوانان پرشوری بودند و به قدری که اکنون به نظر شما می‌رسد ملال‌آور نبوده اند. موفق باشید. قدر همه چیز را بدانید. مخصوصا پدر و مادر. 👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از ملانصرالدین👳‍♂️
وقتی که مُردی من خیلی بچه بودم. بهم می گفتن بابات رفته پیشِ خدا، رفته سفر... زود برمیگرده ... نمی دونستم مرگ چیه تا اینکه چند وقت بعدش وسط بازی کردن، دیدم دو سه تا از بچه های فامیل در گوشی حرف می زنن و منو نگاه میکنن. چند دقیقه بعد یکی شون اومد سمتمو پرسید:«علی راس میگن بابات مرده؟! ..» به تته پته افتاده بودم، گفتم دروغه، بابام رفته پیش خدا. اون نمرده! بچه ها بهم خندیدن.. بغضم گرفته بود، دویدم رفتم خونه عمه منیر و اون شب تا صبح توو جام گریه کردم. اون روز اولین باری بود که فهمیدم از دست دادن یعنی چی. بعد از اون بازم هر روز رفتم توی کوچه و فوتبال بازی کردم که بهم نگن بچه یتیم بی عرضه! ... یه مدت بعد هم رفتم مدرسه. وقتی که معلممون پرسید شغل پدر؟ با صدای بلند گفتم آقا اجازه رفته پیش خدا. اینو که گفتم دوباره همه بچه ها شروع کردن به پچ پچ کردن و در گوش همدیگه حرف زدن!.. دیگه همه می دونستن! وقتی که می رفتیم کلاسای بالاتر و معلم جدید سال بعد دوباره شغل پدرو می پرسید، همیشه یکی بود که قبل من جواب بده:«اجازه اقا، صابری بابا نداره.» من از اونجا بود که فهمیدم، ادم نباید نداشته هاشو به کسی بگه ... از اونجا بود که فهمیدم مردن یعنی چی! وقتی لوح تقدیر شاگرد اولیمو گرفتم، مامانِ محمدی رو دیدم که نیشگونش میگرفت و میگفت نگا کن این بابا نداره ولی درس خونه!... اون موقع یاد گرفتم هرچیزیم که داشته باشی، آدما به نداشته هات بیشتر توجه میکنن! ... خودمونیما بابا! شاید اگه اونقدر زود نمی رفتی، اگه بهم نمی گفتن بچه یتیم و بهم نمی خندیدن فوتبال بازی کردنم اونقد خوب نمی شد ... شاید ردیف اول نمی نشستم که در گوشی حرف زدن بقیه رو موقع سوال پرسیدنای اولِ سال نبینمو درس خون نمی شدم... بیچاره محمدی! شاید اگه تو بودی انقد بخاطر نمره های من از مامانش کتک نمی خورد... بابا؟ خوبی خودت؟... اومدم بگم دیگه ازت عصبانی نیستم ... 👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از اسحق
‍ سلام علیکم و رحمه الله و برکاته 🌹 به برکت صلوات بر حضرت محمد و آل محمد (ص) 🌹 به یمن میلاد باسعادت 🍃 حضرت امام موسی کاظم (ع)🌹 امروز پنجشنبه ۷ تیر ماه شما عزیز بزرگوار وخانواده محترمتان بخیر و سلامتی 🌹 از خدا مهربان تمنا دارم 🌹 برکت بیشترینش🍃 محبت گرمترینش🍃 مهربانی  شیرین ترینش🍃 شادی بی دلیلش 🍃 و معجزه خداجاری ترینش نصیبتون بشه🍃 🌸 ولادت با سعادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام مبارکــــــــَ باد 🌸🎊🌸 لا آله الا الله الملک الحق المبین 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
هدایت شده از سرنوشت انسان
ابن بابویه از ابوحمزه روایت کرده است که از امام جعفر صادق (ع) پرسیدم که چگونه صلوات فرستم؟ فرمود: که می‌گویید: صَلَواتُ اللهِ وَ صَلَواتُ مَلائِکَتِهِ وَ أنْبِیائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جَمیعِ خَلْقِهِ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ السَّلامِ عَلَیْهِ و عليهم وَ رَحَمةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ عرض کردم چه خواهد بود ثواب آن؟ فرمودند : به خدا قسم از گناهان بیرون می‌آیی، مانند روزی که از مادر متولد شده ای. کانال سرنوشت انسان: @sarneveshte_ensan
دل، حرم خداست. پس در حرم خدا، جز خدا را جاى مده. القَلبُ حَرَمُ اللّه‏ِ، فَلا تُسكِن حَرَمَ اللّه‏ِ غَيرَ اللّه‏ِ امام صادق عليه‌السلام جامع الأخبار، صفحه ۵۱۸ https://eitaa.com/beytozahra1380
مرد ۹۳ساله ایتالیایی پس از آنکه بهبود می‌یابد و از بیمارستان مرخص می‌شود؛ از وی خواسته می‌شود که هزینه یک روز استفاده از دستگاه تنفسی را بپردازد. پیرمرد شروع می‌کند به گریه‌کردن. پزشک به او توصیه می‌کند که به‌خاطر صورت‌حساب گریه نکند. اما آنچه پیرمرد می‌گوید همه پزشکان را به گریه می‌آورد. او می‌گوید: من به‌خاطر پولی که باید بپردازم گریه نمی‌کنم. من می‌توانم همه این‌ها را بپردازم. گریه می‌کنم زیرا ۹۳ سال است که هوای خدا را تنفس کرده‌ام، اما هرگز هزینه آن را پرداخت نکرده‌ام. استفاده یک‌روزه از دستگاه تنفسی بیمارستان ۵۰۰ یورو هزینه می‌خواهد، با این حساب آیا می‌دانید چقدر به خدا بدهکار هستم؟ من این همه مدت شکر خدا را به‌جا نیاورده‌ام. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/beytozahra1380
در همان لحظه ای که گذشته ام را دیدم و اعمال من بررسی می‌ شد، دعاهای مادرم را دیدم که در سرنوشت من بسیار تاثیرگذار بود. بارها گناه یا خطایی از من سرزده بود که با دعای مادرم پاک شده و بی حساب شده بودم و یا هرجا قرار بود بلا یا عقوبتی بر من وارد شود، با دعای مادرم برطرف شده بود. یعنی مقام مادر این گونه است. هریک از دعاهای یک مادر این قدرت را دارد تا آینده انسان را کاملا تغییر دهد... برشی از کتاب شنود https://eitaa.com/beytozahra1380
اى على! چهار چيز را پيش از چهار چيز درياب: ▫️جوانى‌ات را پيش از پيرى؛ ▫️وسلامتى‌ات را پيش از بيمارى؛ ▫️و ثروتت را پيش از فقر؛ ▫️و زندگى‌ات را پيش از مرگ. يا عَلىُّ بادِر بِاَرْبَعٍ قَبْلَ اَرْبَعٍ: شَبابِكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ صِحَّتِكَ قَبْلَ سُقْمِكَوَ غِناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ، وَ حَياتِكَ قَبْلَ مَوْتِكَ پيامبر صلی الله عليه و آله من لا يحضره الفقيه، ج ۴، ص ۳۵۷،ح ۵۷۶۲ https://eitaa.com/beytozahra1380