هدایت شده از
و بعد با القاب خواهر و برادر ديني به دايركت رفته و پس از تحسين ظواهر يكديگر ؛ متدرجاً استفاده از ضماير جمع به مفرد و خودماني و استيكر 🌹 به ❤️ تبديل شد !🙄
ما مردمي كه آن ابتداي كار، با ترويج حجاب به آن سبك و شمايل برخورد نكرده بوديم حالا شاهد عادي سازي روابط غيرشرعي دختران و پسران مذهبي هستيم!😓
مسيري كه رابطه ها پايانش نبود و تمام مقدساتمان را درگير كرد..🤦🏻♀
از مزار شهدا و قطعه سراداران بي پلاكي كه با هزاران اميد و آرزو به نسل دوم و سوم انقلاب كوله بارشان را بستند و مزار پر از آرامششان مقصد روزهاي بي تابي مردم بود و حال محل قرار و تجمع مفسدان مذهبي شده ؛تا دختراني كه تبليغ حجابشان منجر به آتش زدن چادري كه رسالتش عدم خودنمايي بود شد..🤦🏻♀😥
و حجاب استايل هايي كه با پوشش نسبتا كاملي شروع به آموزش حجاب كرده و با ادامه روند #جذب_فالوور ،مفهوم حجاب را خلاصه به مشخص نبودن مو دانسته و با ساپورت و دست هاي تا آرنج نمايان، رسالت تعلم حجاب را بر عهده گرفتند..😏
و ما غافل از آنكه بدانيم محجوبيت نياز به آموزش ندارد؛درگير يادگيري #تجمل_گرايي شديم..🙁
چادر ٣ ميليوني را ديديم و حسرت خورديم
گيره روسري آب طلاي ٤٠٠ هزار تومانی را دیدیم و حسرت خوردیم
تن پوش ۸۰۰ هزار تومانی را دیدیم و حسرت خوردیم
ساق دست ١٠٠ هزار توماني را ديديم و حسرت خورديم..
بي آنكه بدانيم پشت پرده ي اين حمايت ها منجر به چه آسيب هايي شده است..
اول عمل خودمان كه با تاييد و ترويج #تبرج و #تجملات مشغول فعل حراميم ..
و بعد خانواده هايي كه در اين حواشي تحت تاثير آن ها قرار ميگيرند..
از متاهليني كه همسران خود را مقايسه مي كنند بي آنكه از سواد رسانه اي برخوردار باشند و بدانند تمام ظواهر بلاگر ها دستمزد تبليغاتشان است.
و دختران و پسراني كه اعتماد به نفسشان را به دليل عدم شرايط نزديك شدن به آن ها از دست مي دهند و نتيجه ي نهايي اين روند كه موجب ترويج بي حجابي ميشود.🤦🏻♀
دوست من:🌹
گناه آن كه زير پرچم #دين با آگاهي كامل موجب كوچكترين اختلالي در زندگي مردم شود #فعلا_با_خودش.
اما اگر زين پس كوچترين حمايتي از مسيرشان بكني، به همان اندازه مقصري..
زيباييت را به زيبايي مادرمان زهرا سلام الله و غيرت الله ،علي عليه السلام گره بزن و بگذار تمام عالم خيال زشتي ات را بردارد.
چرا كه:
الم يعلم بان الله يري
منشا زيبايي ها داره ميبينمون..
پ.ن1:استفاده از عكس ها بدون نام نسل ظهور مشكل دار است.⛔️
پ.ن٢: لطفا از بردن نام این افراد خودداري كنيد .🚫
پ.ن٣:كاملا بر اساس واقعيت .♨️
#نسل_ظهور
#لاكچري
#لاكچري_مذهبي
جهت پاسخ پرسش هاتون و رسوندن نظراتتون به گوش ما به کانال زیر مراجعه کنید👇🏿
@tabarojshakil
《خداتنهاعاشقیاست؛کهازبیتوجهی
معشوقشیعنیانسانخستهنمیشود ! :)
#استادپناهیان🌿
🌱از علامہ پرسیدند:
چه کنیم تا در نماز حضور قلب ♥داشته باشیم
ایشان فرمودند:
اگر میخواهید در نماز حضور قلب داشته باشید کمتر حرف بزنید
#حسنزادهآملے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایامنوببرتوراهیکه...!
#استـٰادپناهیان
•بسم الله الرحمان الرحیم•
📚|#نای_سوخته
❤️|#قسمت_هجدهم
آری! شاید مثل همیشه خوابیده بود و با صدای لرزان مادر لای چشمانش خسته اش را باز می کرد😞
لبخند ملیح همیشگی اش را به قلب شکسته مادر تقدیم می کرد😊 و ...
اما نه!
صبح سومین روز از فروردین۹۳همه چیز برای همیشه تمام شده بود😔😣
علی چشمانش را بسته بود و لباس سفید تنش حکایت از رفتن داشت😭😭
🌹شهید علی خلیلی؛ متولد۱۳۷۱ ؛ مهرشهادت۱۳۶۸؛ قطعه۲۴! اینها یعنی چه؟!🌹
مَرد دستش را در کشوی میز بُرد و مُهری بیرون آورد و با اطمینان و بی معطلی روی شناسنامه زد.💔
چشم های همه گرد شدبود😳😳
۱۳۶۸!سه سال پیش از تولد علی😳
سه بار به دنبال جای خالی،😞
دستگاه بود و بی خبری از همه جا و هر بار قطعه ۲۴را نشان داد😳💔😭
و مزارش هم کنار شهدان آن سال ها،۵۷، ۵۸😭
چه خبر بود؟ شاید به قول مادر اینها یعنی شهادت علی پیش از آمدنش امضاء شده بود😔💔
اصلا او برای این دنیا نبود، میهمانی بود که مادر آروز میکند ای کاش لایق میزبانی او بوده باشد... 😭
تلقین، سنگ ها، خاک و برای همیشه ....
😭😭😭
ادامه دارد....
#شهیدعلےخلیلی
•بسم الله الرحمان الرحیم•
📚|#نای_سوخته
❤️|#قسمت_نوزدهم
~فصل دوم: نقاهت دوم
-به به! عجب چای خوش رنگی ، عروست باید ازت یاد بگیره هاا.😄😉
مادر زیر چشمی نگاه تندی به علی کرد 😒
و با نیش خنده که چاشنی نگاهش کرد انگار همه حرف هایش را زد😏
گاهی که از کنار دانشکده پزشکی رد می شدند مادر را نگاه می کرد و چشمکی میزد😉
و با اشاره ای می گفت:
-حاج خانوم! دختر خوب نمیخوای !؟😄
-بیا بریم خجالت بکش😒
و به خنده ی علی و نگاه موزیانه ی او که از روی شیطنت بود ، چشم غره ای هم رفت😌😒😒
از ماجرای شب نیمه شعبان۱۳۹۰ دوسال و نیم گذشت بود😞 و علی خیلی ضعیف شده بود😔
خدا وکیلی به این راحتی ها نبود یک لوله شاید به سختی بتوان باور کرد نیم متر ، بله نیم متر توی شکم علی بود😭💔
امان از وقتی که اسید معده لوله را میخورد و مادر باید لوله را بیرون می کشید😭 و تمیز میکرد خیلی سخت بود😔😞
-اِ ! مادر بذار کارم رو بکنم ، حواسمو پرت نکن😕 فدای سرت بشم، زخم و زیلی می شی ها، بذار حواسم به کارم باشه.
ادامه دارد....
#شهیدعلےخلیلی