eitaa logo
نجواۍبےنهایت☕️
1.9هزار دنبال‌کننده
550 عکس
77 ویدیو
1 فایل
﷽ به نظر من : احساسات ما آدم ها همیشھ #بےنهايت است ... 🖇🫀 گاهے بی نهایت خوش ، تلخ شاد ،غمگین وگاهےبی نهایت غرق درسکـــــوت ♾ لینک ناشناس و کاناݪِ حࢪفامۅن 👇🏻 @harfamon کپی ؟ سنجاق است :)
مشاهده در ایتا
دانلود
ـــــــــ(◕◡◕ )ــــــــــ آدمے کھ غمگینھ ممکنھ بارها بزنھ اما محالھ چشماش دیگھ برق بزنھ ...! ✨ @ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ |☕️
•••📻 خسرو شکیبایے: +پسر تو چند سالته ؟ -پارسال ۱۶ ساله بودم بودم ... دوروزبعدش بابام مرد بازم ۱۶ سالم بود،امادیگه بچه نبودم! @ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ|☕️
‌ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ 😋 ليذهب كل منّا فے طريقه أنا نحوك و أنت نحوۍ باید هرکدام از ما راھ خۅدش را برۅد بھ سمت تۅ و بھ سمت من @ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ |☕️
اینقدر کھ صداٺ روموقع خوندن پیاماٺ ٺویِ ذهنم مےشنوم 😄!
نجواۍبےنهایت☕️
ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ زن از همسرش کھ آلزایمر گرفتھ بود پرسید ‹ منومیشناسے ؟! › مردگفت : نھ فقط یادمھ خیلے
ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ مادربزرگ آلزایمر گرفتویہ روز، عڪس عروسےخودشو روۍ دیوار دید و گفت: این زن ڪیہ ڪہ محمدِ منو بغل ڪرده؟ خودش‌روفراموش‌ڪرده بود ولے پدربزرگ رو نه! میشہ گفت همینہ و همین ..."♥️(: @ʙɪ_ɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ |☕️
ـــــــــ(◕◡◕ )ــــــــــ ‏شدھ گاهےبہ نگاهے، دل تو گیر ڪند از همان روز بھ بعد، حالِ توتغییرڪند...🙃؟! @ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ |☕️
‌ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ 😋 دقیقا یادم نمے‌آید که داستان و از کجا شروع شد. توقدم‌به‌همان‌جایےگذاشتے که میگذاشتے از من نپرس که تا کجا و چقدر ... مگرمےشودراه‌اقیانوس‌هارابست؟ مگر میشود جلوی نور خورشید را گرفت؟ برای‌دوست‌داشتن‌های‌من دیگر پایانےوجود ندارد"♥️!(: @ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ |☕️
Γ°•🌙 فرو مےافتاد بہ درون آمدم و پنجره ها رابستم باد با شاخہ در آویختہ بود من در این خانہ ،تنہا ، تنہا غم عالم بہ دلم ریخته بود ...! @ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ |☕️