امروز سالگرد شهادت دکتر مجید شهریاری یکی از دوستانم (خانم‌فاطمه‌شایان‌پویا) شاگرد دکتر شهریاری بودند و بعد از شهادت استاد خاطرات ایشان جمع‌کردند. فاطمه خانم تعریف می‌کردند چند وقت بعد از اینکه کتاب استاد چاپ شد، رفته بودند مشهد. داخل حرم بودن که ناشر زنگ می‌زنه. میگه خبر شنیدی؟ متعجب می‌پرسند چه خبری و ناشر میگه: آقا کتاب شما خوانده و در سخنرانی خاطره‌ای از شهید که در کتاب شما اومده رو نقل کردند. چه لذت وصف نشدنی بردن خانم شایان‌پویا. #کتاب_استاد #فاطمه_شایان_پویا 🆔 @bibliophil

🖌 سبک‌شناسی داستان کوتاه ایرانی 📒 قسمت پانزدهم/ پیرنگ در داستان‌مدرن پیرنگ داستان‌های رئالیستی و ناتورالیستی معمولا از سه جز (آغاز/ میانه/فرجام) تشکیل می‌شود. مدرنیته دوره گسست و فروپاشی است از این رو سیر رویدادهای داستان مدرن نمی‌تواند مطابق با پیشرفت تدریجی و منطقی باشد. مرز بین آغاز و پایان نامشخص است. همین دلایل دشواری داستان مدرن در نزد خوانندگان. داستان نویس مدرن روند معکوس را پیش می‌گیرد از پایان داستان شروع می‌کند. صحنه آغاز در واقع آخرین رویداد پیرنگ. این ساختار نشان دهنده دگرگونی زمانه ماست. آنچه در این داستان‌ها اهمیت دارد تاثیر واقعه بر ذهن شخصیت و نه خود اتفاق. فرجام این داستان‌ها هم با ابهام همراه و روشن نیست. پس داستان مدرن نمی‌تواند از اجزائی مشخص با ضبط و ربطی علّی پیروی کند. 📒کتاب داستان‌کوتاه‌در‌ایران/ حسین‌پاینده #ادامه‌دارد 🆔 @bibliophil

سال‌های نوجوانی دلم می‌خواست پسر باشم. پسرها آزادتر بودند. برای داد زدن، برای سینه‌زدن. دلم زلال بود. مثل حالا غبار نداشت. تا آن‌روز این روضه‌ها را نشنیده بودم. روضه‌ها تیر می‌شد به قلبم، دوست داشتم داد بزنم! دوست داشتم وقتی از مظلومیت پسر فاطمه می‌گفتند، بلند بلند گریه کنم. ولی خجالت می‌کشیدم، نکند صدایم از پشت پرده برسد به گوش مردهای گریه‌کن. تا اینکه پیرمردی میان‌دار هیات‌ما شد، هیاتی که موسفید داخل آن کم پیدا می‌شد. پیرمرد موهایش یک دست توی همین راه سفید شده بود، کارش را بلد بود. اولین‌بار هفت‌ساله بودم که پیرمرد را دیدم. پدر همسرش کوچه‌ی پشت خانه ما زندگی‌ می‌کرد. مادرم دستم را می‌گرفت می‌برد مجلس زنانه خانه‌ی همسر پیرمرد. اولین مجالس روضه را توی خانه‌ی پدری همسر پیرمرد دیدم. جایی که مردها می‌خواندند و زن‌ها بازهم آرام گریه می‌کردند. بخت ما بلند بود که سال‌های پر بحران نوجوانی هیات‌الرضا توی شهر ما کرج ستاره شد. بزرگترین هیات نوجوان‌پسندی که همان پیرمرد میان‌دارش بود. او وسط پسرها می‌ایستاد آنقدر بلند گریه می‌کرد که ما دخترهای پشت کتیبه‌های (باز این چه شورش‌است) بدون شرم و ترس از شنیده شدن صدایمان بلند بلند گریه می‌کردیم. بلند بلند داد می‌زدیم. از بعد نماز صبح که خبر رفتن پیرمرد را شنیدم، مظلوم حسین‌هایش توی سرم ضرب گرفته، پیرمرد توی سرم داد می‌زند غریب و من زیر لب می‌گویم: حسین حاج اصغر زیارت ارباب مظلوم، غریب و عطشان گوارای وجودت. تو به من یاد دادی همین حسین‌حسین‌هاست که برای من می‌مونه! 👇فیلم هیات‌الرضا کرج سال ۹۱ 🆔 @bibliophil

به نظرم عکس باید چاپ بشه تا بمونه. عکس دیدن داخل گوشی اصلا لذت ورق زدن آلبوم نداره. دو سال بیشتر که روی دیوار اتاق عکس خواهرزاده‌هام با گیره و ربان زده بودم امشب دیدم الحمدالله دیگه بزرگ شدن و با عکس‌هاشون خیلی فرق کردند‌. برای همین فعلا عکس‌ها رو جمع کردم. جالبی ماجرا اینکه عکس‌ها بیشترش با گوشی بود و فروزان عزیز دوست عکاس‌ام کار چاپ‌ش انجام داده بود. بعد دو سال رو دیوار بودن نه تغییر رنگ و نه افت کیفیتی براشون پیش اومد. دقیقا همین امشب که عکس‌ها جمع کردم، فروزان پیام داد برا چاپ‌ عکس‌های گوشی کانال زدم. دوباره یه نگاهی به عکس‌های گوشی بندازم قشنگ‌هاش میدم برای چاپ. 👇 کانالش پایین قرار میدم.

📸چاپ عکس های گوشی در سایز های ۲۱×۱۶ و ۱۵×۱۰ 💥 تخفیف ویژه افتتاح کانال اول قیمت ها رو مقایسه کنید بعدا بشتابید به کانال ما😜😏🧨💃 🆔 @mohanaart97

به نظرتون فروزان از هوش‌مصنوعی استفاده کرده، فهمیده من امشب عکس‌ها جمع کردم؟ 😂 از فروزان تو کتاب‌هام که ان‌شالله بعد مرگم قرار چاپ بشه(بس که ناشرهای گرامی سر فرصت کار می‌کنند) بیشتر می‌خونید.

🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم 🌺 قسمت ۲۳۹ | سوره بقره | فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا ۖ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ 🎤 آیت‌الله قرائتی 👇هر روز تفسیر قرآن: ۷min #قرآن #تفسیر_قرآن_صوتی #کتاب ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ 🆔 @bibliophil

روز برادر باایمان امام زمان امروز روز بزرگداشت «محمد بن محمد بن نعمان» است! همان دانشمند و عالم بزرگ شیعه که امام زمان (عج) او را «شیخ مفید» نامیدند و در بعضی نامه‌ها «برادر باایمان و دوست رشید» خطابش کردند. مفید در طول ۷۸ سال عمر خود، حدود ۲۰۰ کتاب نوشت. در تاریخ نوشته‌اند ۸۰ هزار نفر در تشییع پیکر او شرکت کردند. حضرت حدود ۳۰ نامه به شیخ مفید نوشته‌اند که هر کدام سرشار از نکات مهم معرفتی و اعتقادی است و شوق لطف و محبت امام (عج) را به قلب شیعیان وارد می‌کند. مثلاً ایشان در نامه‌ای به شیخ می‌نویسند: «اگر دعا کنید برایتان آمین می‌گویم، و چنانچه دعا نکنید من برایتان دعا می‌کنم، برای لغزش‌هایتان استغفار می‌کنم و حتی بوی شما را دوست دارم...». امام زمان (عج) در نامهٔ دیگری دو توصیهٔ مهم به شیعیان می‌کنند برای تعجیل در ظهور خود: «اگر شیعیان ما دو چیز را رعایت کنند، دیدار ما این‌قدر به تأخیر نمی‌افتد: اجتماع قلوب (همدلی)، وفای به عهد.» #امام_زمان #شیخ_مفید #بغض_قلم 🆔 @bibliophil

نمی‌دونم چی بنویسم! گاهی بغض قلم اونقدر زیاد که نمی‌تونه بچرخه! زهرا جانم الان در چه حالی؟! #امیرعباس_آسمانی_بود #و_به_آسمان‌_رفت 🆔 @bibliophil

به آرزوم رسیدم مامان! پنج سال بود دوست داشتم با داداش امیرعلی بدو بدو کنم. باهم بازی کنیم و بخندیم تا تو چشم‌های خوشگلت برق بزنه. تا غم از صورت ماه‌ت بره.. چقدر دلم می‌خواست باهات حرف بزنم ولی این مریضی لعنتی اجازه نداد، بخندم. اجازه نداد، تو بخندی مامان. مامان تو تمام تلاشت کردی! تو این پنج سال اندازه پنجاه سال پیرشدی. شب آخر با چشم‌هام به امیرعلی گفتم مراقبت باشه. خیالت راحت مامان، دیگه درد ندارم. حالا امیرعباس‌ت به آرزوش رسیده حالا می‌تونم بخندم بدو‌ بدو کنم حرف بزنم حالا می‌تونم بگم: ماما خیلی دوست دارم از لابه لای درخت‌های بهشت صدای خنده‌هام می‌شنوی؟! داریم با فرشته‌ها قائم موشک بازی می‌کنیم. مامان زهرا گریه نکن! امیرعباس به آرزوش رسیده. راستی آقایی که همیشه صداش می‌زدی اینجا خیلی مراقبم😭

🖌 سبک‌شناسی داستان کوتاه ایرانی 📒 قسمت شانزدهم/شخصیت و شخصیت‌پردازی در داستان مدرن ویژگی شخصیت داستان رئالیستی مردمی، حضور و ارتباط با آحاد جامعه است پس در گفتگوها با افراد مختلف دمخور می‌شود. اما شخصیت در داستان مدرن منزوی و مردم گریز و بیگانه با جامعه است. او برای فرار از مردم تنهاست و گوشه‌گیر است. غالبا در حال فکر کردن و رویا دیدن از ناکامی‌هاست. دوره مدرن دوره زوال حماسه است و شخصیت قهرمان نیست. او منفعل است حتی برای نجات خودش. 📒کتاب‌داستان‌کوتاه‌در‌ایران/حسین‌پاینده #ادامه‌دارد 🆔 @bibliophil

🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم 🌺 قسمت ۲۴۰ | سوره بقره | وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ ۚ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ 🎤 آیت‌الله قرائتی 👇هر روز تفسیر قرآن: ۷min #قرآن #تفسیر_قرآن_صوتی #کتاب ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ 🆔 @bibliophil

فراخوان سومین‌جشنواره‌ادبی‌فلسطین https://www.mehrnews.com/amp/5953549/ 🆔 @bibliophil

خیلی سوال پرسیدید امیرعباس زمرد چی شما میشه؟! ایشون پسر دوستم (خانم زهرا جعفری) بودند که با بیماری sma تیپ یک که شدیدترین نوع این بیماری به دنیا اومدن. این بیماری عضلانی کم‌کم همه عضلات بدن حتی مردمک چشم رو هم درگیر می‌کنه ولی دارو داره. دارویی که خیلی گران و به گران‌ترین دارو قرن از اون یاد می‌کنند. حتی غربالگری آن هم خیلی گران و خانواده‌های کمی انجام‌ش می‌دهند. این بچه‌ها عمر خیلی کم دارند و خانواده‌هاشون رنج زیادی می‌کشند. زهرا و همسرش پنج سال دوندگی کردند تا دارو نه فقط به بچه خودشون بلکه به همه بچه‌ها برسه و تا مجلس و ریاست‌جمهوری هم رفتند ولی زمانی که دارو رسید دیگه برا بچه خودشون فایده‌ای نداشت. (تا سن خاصی اثربخشی داره) انگار امیرعباس رسالت‌ش رساندن دارو به دوستان‌ش بود و وقتی رسالت‌ش تمام شد به آسمون برگشت. برای آرامش دل مادر امیرعباس هم دعا‌کنید. البته این همه‌ی ماجرا نیست و اینکه یک قسمت در برنامه اینترنتی قطار تهران مشهد مادر امیرعباس دعوت کردیم اگه دوست داشتید این برنامه از آپارات ببینید. https://www.aparat.com/v/h0Jpx 🆔 @bibliophil

🖌 سبک‌شناسی داستان کوتاه ایرانی 📒 قسمت هفدهم/ نمونه چند داستان مدرن ⭐️داستان درخت گلابی / گل‌ترقی ⭐️داستان نقشبندان/هوشنگ‌گلشیری ⭐️داستان سه‌شنبه‌‌خیس/بیژن‌نجدی ⭐️داستان کابوس بیداری/ حسین سناپور ⭐️ داستان اسکلت‌های بلورآجین/ محمد کلباسی 📒کتاب‌داستان‌کوتاه‌در‌ایران 🆔 @bibliophil

بیرقی که در علقمه ماند، عصر جمعه‌ای بر دوش مهدی فاطمه به سمت حرم برخواهد گشت. #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #حاج_حسین_یکتا #بغض_قلم 🆔 @bibliophil