8.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊شما صدای شهید عشوری را میشنوید
بخشی از وصیت نامه شهیـد عشوری که در آن به ماجرای خوابی که در آن امام حسین علیه السلام را دید اشاره میکند:
شبی در عالم خواب خود را در مکانی دیدم که پشتدری به حالت انتظار ایستادهام، پس از چند لحظه اجازه ورود به من داده شد من نیز به داخل اتاق رفتم. ناگهان دیدم مردی بالباس عربی تمام سیه و بیسر درحالیکه خـون بر لباسش جاری است در برابرم ایستاده،در همین لحظه و در عالم خواب در مقابل آن مرد بیسر به زمین افتادم و هیچگونه توانایی تکلم و حرکت نداشتم.
در همین حین صدایی به گوشم رسید که چشمانت را باز کن، با زحمت بسیار فقط توانستم چشمانم را باز کنم.
سپس به من ندا رسید که این مرد بیسر
امام مظلومت حسین بن علی (ع) است.
پس از چند لحظه که از آن حال خارج شدم، دیدم اباعبدالله (ع) با سر مبارک و لباس زیبایی که به تن داشتند
در سمت راست من و بافاصلهای اندک
به روی منبر نشستهاند و به من خیره شدهاند
و درحالیکه لبخندی نیز به لب داشتند
در عالم خواب به خود نهیبی زدم و گفتم که اگر این فرصت را از دست بدهی عمرت سراسر تباهشده است.
با هر مشقت و سختی که بود
کشانکشان خود را به اولین پله منبر امام حسین (ع) رساندم
و پله اول منبر ایشان را به دست گرفتم ،
وجود نازنین اباعبدالله (ع) درحالیکه با تبسم به من نگاه میکرد
از من پرسیدند:
چه میخواهی؟
عرض کردم مولا جان فقط میخواهم که برات شـهادت مرا امضاء کنید.
با همان لبخندی که بر لبان مبارکشان نقش بسته بود، سر مبارک خود را به حالت رضایت تکان دادند.
#شهدای_وزارت_اطلاعات
#سربازان_گمنام
@biciimchi