🔴ایران حدود ۴.۸ میلیارد دلار در صندوق بینالمللی پول موجودی دارد. این موجودی، هیچ آوردهای برای اقتصاد ایران نداشته و نخواهد داشت و رویکرد و کارکرد صندوق تامینکننده اهداف سیاسی-اقتصادی ایران نیست. دولت باید در اسرع وقت نسبت به برداشت این پول و صرف آن در جهت منافع ملی اقدام کند.
"سید یاسر جبرائیلی"
✍️بیداری ملت
@bidariymelat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باز هم سپاه
رونمایی از سامانه هوشمند بومی تشخیص طب کرونا در مناطق پرازدحام
این سامانه را یکی از پژوهشکده های وابسته به سپاه تولید کرده
پ:ن:ما میتوانیم در اوج نفوذ غرب گدا ها به اثبات رسیده
🔥 صرفاً جهت اطلاع 👇
http://eitaa.com/joinchat/2363949065C888149b305
⭕️دستمریزاد به داروسازانِ ایرانی👏
♦️رئیس بیمارستان مسیح دانشوری(ولايتی): در دانشگاه داروسازی دانشگاه شهید بهشتی برای اولین بار در ایران، داروی فاووپیراویر ساخته شد و با رعایت موازین قانونی و تایید کمیته اخلاق در اختیار بیمارستان مسیح دانشوری برای درمان بیماران کرونا قرار گرفته است/فارس
#خبر_خوب
🔥 صرفاً جهت اطلاع 👇
http://eitaa.com/joinchat/2363949065C888149b305
⭕️دستور ویژه در پی حواشیِ قسمت آخر پایتخت۶
♦️علیعسگری خطاب به معاون سیما: لازم است بررسی شود که این اقدام حاصل اشتباه، بی توجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنه انگیز ستون پنجم فرهنگی دشمن.
🔹با توجه به احتمالی بودن ادامهیِ کارِ این سریال پُرطرفدار، صدا و سیما ملزم به گرفتن تعهد های سنگین بشود و در حین ساخت آن، ناظرهای موردِ اعتماد خود را به پشت صحنه این فیلم بفرستد تا هر دیالوگ و رفتاری که خلاف عُرف مردم ماست، در فیلم نمایش داده نشود.
🔥 صرفاً جهت اطلاع 👇
http://eitaa.com/joinchat/2363949065C888149b305
🔻حشدالشعبی: با خروج نظامیان آمریکایی هستههای خفته داعش هم از بین میرود
🔹 یکی از مسئولان سازمان حشد الشعبی با اشاره به روابط نظامیان آمریکایی با داعش، تأکید کرد که با خروج این نظامیان ۹۰ درصد هستههای خفته داعش نیز از بین خواهد رفت.
🌐به سپاه سایبری بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/3222732831C8c91699db1
🔸 مرگ نزدیک به ۵ هزار نفر در انگلیس بر اثر کرونا
🔹با مرگ بیش از ۶۰۰ نفر دیگر در ۲۴ ساعت گذشته، آمار قربانیان بر اثر کرونا در انگلیس به ۵ هزار نفر نزدیک شد.
🔹 وزارت بهداشت انگلیس امروز یکشنبه اعلام کرد با مرگ ۶۲۱ نفر دیگر، شمار جان باختگان بر اثر کرونا به ۴۹۳۴ نفر رسیده است.
🌐به سپاه سایبری بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/3222732831C8c91699db1
🚨ارسال تجهیزات نظامی آمریکا به بزرگترین میدان نفتی سوریه
🔹پایگاه معارض «عنب» نوشت، نظامیان تروریست آمریکایی از طریق هوایی، تجهیزات نظامی و لجستیکی به میدان نفتی «العمر» واقع در شرق استان دیرالزور سوریه ارسال کردند.
🌐به سپاه سایبری بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/3222732831C8c91699db1
🌷روز جوانی بر آنانی که جوانی نکردند تا ما جوانی کنیم مبارک باد.
آرامشمان مدیون شماست ...
برای جوانیمان دعا کنید علی اکبر های زمان ...
https://www.instagram.com/mohsen_hojaji1370/
https://eitaa.com/yadmanshohada
#انتشاربادرج_لینک_مجازاست👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴توضیحات بسیار مهم اقای رائفی_پور در مورد طوفان توییتری
چهارشنبه، ۲۰ فروردین، ساعت ۲۱ الی ۲۳ ، شب ولادت امام زمان
عملیات عظیم، ویژه و جهانی توییتر.
از الان با هشتگ
#ThePromisedSaviour
(منجی وعده داده شده)
➕توییت هاتون رو آماده کنید.
منتظران، به پا خیزید...
#ما_تركناك_يابن_الحسين
🇮🇷#بسوی_دولت_اسلامی
بپیوندید 👈
https://eitaa.com/joinchat/2330591268Cd37cf780ae
#اهل البصر را به دیگران نیز معرفی بفرمایید.
سفرم را دزدان به سرقت بردند. جستجوهایم نتیجه ای نداشت و از طرفی دلم نمی خواست که غیر از خودم ، همسفرانم را نیز درگیر مشکل پیش آمده خود نمایم. برای همین بی اینکه کسی متوجه موضوع شود ، بهانه ای آوردم و خود را از همسفران جدا کردم. قافله حج عازم حجاز شد و من درمانده و مستأصل در عراق ماندم بلکه فرجی شود و بتوانم راهی به اموال از دست رفته خویش بیابم. اندوهی سنگین و عمیق بر من مستولی شده بود و از اینکه می دیدم علی رغم دارایی های بسیار ، توفیق انجام مناسک حج از من سلب شده است ، احساس غبن و خسارتی جانکاه می کردم. هیچ دوست و آشنایی هم نداشتم تا به او پناه ببرم و پولی قرض بگیرم.
شبی تنها از نجف بسمت کوفه به راه افتادم تا در مسجد کوفه معتکف گردم بلکه فرجی حاصل شود. در راه حالتی عجیب بر من مستولی شده بود. احساس درماندگی و استیصال می کردم و در همان حال به آقا و مولایم ، حضرت صاحب الأمر (عج) متوسل گردیدم. چیزی نگذشت که در همان بیابان و در تاریکی شب ، ناگهان سواری در برابرم ظاهر شد. با حضور او همه جا روشن و نورانی شد و بزرگی و شکوهش مرا مسحور خود ساخت. آنگاه که جمال و چهره پرفروغش را نگریستم ، اوصاف و نشانه هایی را که در مورد امام زمان ، حضرت صاحب الأمر (عج) شنیده بودم در آن بزرگوار مشاهده نمودم.
در آن حال ، ایشان در برابرم ایستاده فرمودند: « چرا اینطور افسرده حالی؟! » عرض کردم که خستگی راه سفر دارم. فرمودند: « اگر سببی غیر از این دارد بگو. » چون دیدم آن بزرگوار اصرار دارند که سرگذشتم را شرح دهم ، ماجرای خود را بیان کردم و سبب ناراحتی و تأثر خود را عرضه داشتم.
در این هنگام دیدم ، حضرتش فردی بنام « هالو » را صدا زدند. بلافاصله فردی نمد پوش درهیأت و لباس کشیکچی ها و باربرهای بازار اصفهان ، در کنارمان نمایان شد. وقتی که جلو آمد به دقت در وی نگریستم و متوجه شدم همان هالوی اصفهان خودمان است؛ کشیکچی بازار که ازسال ها پیش در اطراف حجره ام رفت و آمد دارد و او را کاملاً می شناسم.
حضرت رو به او نموده فرمودند: « اسباب سرقت شده اش را به او برسان و او را به مکه ببر و بازگردان. » آقا این جمله را فرمودند و از نظرم ناپدید شدند.
آن شخص ، ساعتی از شب را با من در محل مشخصی از کوفه قرار گذاشت تا پول و وسایل گمشده ام را به من برساند. من متحیّر از آنچه می دیدم با نگاه مبهوت خویش هالو را بدرقه کردم. او رفت و ساعتی دیگر در مکانی که وعده گاهمان بود نمایان شد. در حالی که بسته ای در دست داشت. آن را به من داد و گفت: « درست ببین ، قفل آن را باز کن و آنچه را داشتی به دقت بنگر تا بدانی که صحیح و سالم تحویل گرفته ای. »
من به بررسی وسایل و شمارش سکه هایم مشغول شدم. دیدم همه چیز دست نخورده و سالم است. آن شخص که مطمئن بودم هالوی خودمان است ولی از هیبت او جرأت سؤال کردن نداشتم ، با من در کربلا و در زمانی دیگر وعده کرد و از من خواست تا وسایلم را به شخص امینی بسپارم و مهیای حرکت بسمت مکه شوم. من نیز در زمان مقرر در وعده گاه حاضر شدم . هالو جلو می رفت و من به دنبال او. پس از مدت کمی راه رفتن ، بناگاه خود را در مکه یافتم. در مکه از من جدا شد و هنگام خداحافظی مکانی را تعیین نمود و از من خواست تا پس از انجام مناسک حج به آنجا بروم تا مرا بازگرداند. او همچنین از من خواست تا این راز را برای کسی بازگو نکنم و فقط در جواب هم کاروانیان خویش بگویم که همراه کس دیگری از راهی نزدیک تر آمده ام.
مناسک حج به پایان رسید و من در تمام طول انجام اعمال خویش ، مشعوف از عنایت مولا و صاحب خویش بودم و دلتنگ از فراق حضرتش ، او را جستجو می کردم. پس از پایان مناسک حج ، در وعده گاه خویش حاضر شدم و در ساعت مقرر دوباره هالو را دیدم که بسویم آمد و پس از سلام و مصاحفه ، به همان کیفیت قبل و در مدتی بسیار کوتاه مرا به کربلا برگرداند. عجیب آنکه در تمام این مدت با اینکه با من سخنان نرم و ملایمی داشت ، از شدت هیبت و عظمت او جرأت سؤال کردن پیدا نکردم. موقع خداحافظی در کربلا ، خواستم از مَراحم او در حق خویش تشکر کنم که گفت: « از تو خواسته هایی دارم که امیدوارم هرگاه وقتش رسید ، برایم انجام دهی.» این را گفت و از من جدا شد.
روزها و هفته ها سپری شد. سفر شگفت انگیز و معجزه آسای من به پایان رسید و به اصفهان بازگشتم. مدتی کوتاه به استراحت و دید و بازدید گذشت. اولین روزی که به حجره خود در بازار رفتم ، جمعی از تجّار و بازاریان به دیدنم آمدند. در این بین ، ناگاه هالو ، همان شخص باکرامت و والا مقام را دیدم ، با همان لباس و کسوتی که در کربلا و مکه دیده بودم. خواستم که از جای برخیزم و او را تعظیم کنم که با اشاره دست مانع شد و ازمن خواست که سخنی بر زبان نیاورم و رازش را پوشیده دارم. سپس نزد باربرها و کشیکچی ها رفت و با آنها چای خورد و قلیانی کشید. مدتی بعد موقع رفتن ، نزد من آمد و آهسته گفت: « آن تقاضایی که از تو داشتم
حکایت میرزا حبیب و هالو بودم ، بی درنگ خود را به مسجد رساندم. دیدم جمع زیادی که اکثر آنها از حاجیان کاروان حج امسال و همسفران میرزا حبیب بودند در مسجد جمع شده اند. چشم میرزا حبیب که به من افتاد جلو آمد و گفت: « می خواهم راز شگفت انگیز سفر حج خود را با همسفریان و هم کاروانیان خویش در محضر مبارک آیت الله چهارسوقی فاش نمایم و پرده از چهره غریب و گمنام چناب هالو بردارم.» لبخند رضایتی به نشانه تأیید از خود نشان دادم و سپس در معیّت میرزا حبیب و دیگر همسفران او عازم بیت آیت الله سید محمد چهار سوقی ، صاحب کتاب شریف روضات الجنّات شدیم.
در منزل آیت الله روضاتی (چهار سوقی) همهمه و شور و حال عجیبی بود. میرزا حبیب تاجر ، در حالی که ردای مشکی بر تن داشت و مصیبت زده ای را می مانست که نزدیک ترین فرد زندگیش را از دست داده است ، با صدایی لرزان و گریان ، حکایت عجیب و شگفت انگیز سفر حج خود و ماجرای عنایت حضرت صاحب الأمر (عج) بواسطه جناب هالو را برای حضرت آیت الله و دیگر حاضران تعریف می کرد و در این بین صدای گریه و ضجّه مردم ، همراه با ذکر یابن الحسن آنها شور و حال عجیبی در بیت روحانی بزرگترین عالم شهر ایجاد کرده بود. سخنان میرزا حبیب که تمام شد ولوله ای وصف ناشدنی در حاضران ایجاد شد و از همه پر سوز و گدازتر ، حال خود مرحوم آیت الله روضاتی بود که با شنیدن حکایت میرزا حبیب و جناب هالو ، در حالی که اشک شوق از دیدگان مبارکش روان بود ، منقلب و پریشان از جای برخاسته و عازم تخت پولاد ، محل دفن جناب هالو گردید.
موج زیادی از جمعیت ، یابن الحسن گویان در حالی که مرحوم آیت الله روضاتی در پیشاپیش آنها حرکت می کرد بسمت تخت پولاد روانه شدند. لحظه به لحظه بر شمار جمعیت افزوده می شد و طولی نکشید که سیل مشتاقان امام زمان (عج) به قبرستان مقدّس تخت پولاد رسید.
مرحوم آیت الله سید محمد چهارسوقی در حالی که بشدت گریه می کرد و پریشان بود ، خود را بسرعت به کنار قبر هالو رساند. سپس این عالم ربّانی خود را بر روی قبر جناب هالو افکند و پس از گریه ها و راز و نیازهای فراوان ، برخاست و رو به جمعیت فرمود: « مردم اصفهان! در همین جا به شما وصیّت می کنم ، هنگامی که مُردم ، مرا اینجا کنار قبر هالو دفن کنید. می خواهم وقتی امام زمان به زیارت قبر هالو تشریف می آورند ، از روی قبر من عبور کنند و نگاهی هم به قبر من بیندازند.»

اکنون سالیان درازی از آن روز می گذرد و مزار مرحوم میرزا حسین کشیکچی ، مشهور به « هالو» در تکیه صاحب روضات تخت پولاد اصفهان ، این خاک تابان و سرزمین ستارگان درخشان علم و عرفان و معرفت ، ملجأ و زیارتگاه عاشقان و دلباختگان حضرت ولی عصر (عج) است تا روزی که ان شاء الله دل های عاشق و طوفانزده منتظرانش به ساحل آرامش ظهور مبارکش ، اطمینان و سکون یابد.
با ذکرصلوات فرج مولا.یاعلی