1⃣ مطابق با درخت فلسفه، علمِ #ورزش (شاخه درخت) بر مبنای فیزیک (درخت) استوار است که #قهرمان و #سوپراستار در آن موضوعیت دارد و شعار آن: Citius , Altius , Fortius (سریعتر، بالاتر و قویتر) میباشد و اصالت بر منفعت و سود بیشتر است.
2⃣ با توجه به حاکم بودن فلسفهی بُرد (برد بهمعنای همه چیز) كه در آن ورزشکار و تیم برنده ستایش میشود؛ غایت در این مدل قهرمانشدن و نه چیز دیگر است و همانند سیاست ماکیاولی همهچیز قربانیِ فلسفه برد و #اصالت_منفعت خواهد شد.
3⃣ اما مدل مدنظر قرآن کریم مبتنی بر #انسانشناسی از دیدگاه #فطرت است. فطرت همانند سیستم عامل بدن انسان عمل میکند و 4 کلید واژه مهم قرآنی (صدر، شغاف، قلب و فؤاد) بر پایه فطرت استوار است.
4⃣ اهداف ورزش در این مدل شامل موارد ذیل میباشد:
🔸 تندرستی، نشاط، فراغت، شادی، تعلیم و تربیت، اخلاق، ادب، تقوا، فطرت و…
5⃣ ورزش در این مدل تنها به جسم انسان خلاصه نمیشود بلکه دیگر ابعاد وجودی انسان را در بر میگیرد و با درنظر داشتن این مسئله ورزشِ روح و فطرت نیز موضوعیت مییابد. ورزش وسیلهایست که بدن (مَرکب روح) را در رسیدن روح انسان به تعالی و مقام رستگاری یاری میرساند. به عبارت دیگر هدف از ورزش خدمت به خداست و ما اعضاء و جوارح خود را با ورزش قوی میسازیم. بنابراین نسبت بین انسان و ورزش، همانند نسبت بین اصل و فرع
1⃣ تفاوت #ورزش با #sport در هدف آن است.
2⃣ در sport رقابت بیرونی است و به قصد کسب موفقیت و پیروزی انجام میشود. ورزشکار یا تیم ورزشی با ورزشکار یا تیم دیگر رقابت میکند. اما رقابت از منظر اسلام درونی است و انسان با #هوای_نفس خود میجنگد.
3⃣ گوهر گمشده در ورزش غربی #تقوا است، اما ورزش در اسلام محل تقوا ورزی است. به طور مثال زمانیکه #پوریای_ولی نالههای مادر آن قهرمان خارجی را شنید که از خدای خویش برای فرزندش طلب پیروزی میکرد، پوریای ولی با تقوای خود به رقابت با هوای نفس خود پرداخت و زمانی پیروز حقیقی شد که با وجود آنکه میتوانست حریف خود را بر خاک نهد به ظاهر شکست خورد.
4⃣ امثال #دیوید_بکام و... خروجی sport هستند اما پوریای ولی حاصل #ورزش_دینی است. نباید انتظار داشت که بکام و... همزمان بتوانند پوریای ولی نیز باشند! به عبارت دیگر پوریای ولی همزمان نمیتواند هم وسیلهی استجابت دعای مادر قهرمان خارجی باشد و هم پیروز نبرد ✍ ?