eitaa logo
"بیداری مــردم "
2.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
"بیداری مــردم "
داستان سریالی "ط" ( #داعشی_که_شیعه_شد ) (خون، آتش، دین؛ آنچه نباید می گذشت و اما...) راننده ای که
داستان سریالی "ط" (خون، آتش، دین؛ آنچه نباید می گذشت و اما...) به خدا التماس می کردم که این افکار درست نباشد. تو همین حین بود که خمپاره ای درست کنار ماشین بر زمین خورد و چند تا از ترکش هاش شیشه عقب را شکوند و وارد ماشین شد. دود و خاک حاصل از انفجار چشم و دهانم را پر کرده بود و به سرفه کردن افتاده بودم، نیم نگاهی به راننده کردم و دیدم که چفیه را مقابل دهانش گرفته و با سرعت بالا دست اندازها را می پرد و از روی صداهای خمپاره تغییر جهت میده. نگاهم به ترکش افتاده روی صندلی عقب که از من چند سانت بیشتر فاصله نداشت افتاد، صندلی را سوراخ کرده بود. - محکم تر بشین. - فکر منو نکن، هر جور می خوای برون از آینه نگاهی بهم کرد و با صدایی خفه از زیر چفیه که ابهت خاصی به صداش داده بود گفت - زودتر رخصت می دادید اینو گفت و پاشو تا ته روی پدال گاز فشار داد، سیستم شتاب دومش به کار افتاد و در عرض چند ثانیه پرتاپ شدیم ده متر جلوتر. ادامه دارد... نویسنده: ❌انتشار داستان بدون ذکر منبع مورد رضایت نیست. ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️گلایه تجربه گر مرگی که اربعین به کربلا نرفت ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
14.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 روایتی شنیدنی از تحول شهید شاهرخ ضرغام در حرم امام رضا علیه‌السلام. "شهــ گمنام ــیـد"
همانهائے ڪه نام مبارڪشان قوّت قلب گــ🌷ـل لاله است. ڪسانی ڪه ترنّم گفته هاشان زینت بخش فڪه وطلائیه ولطافت ڪلامشان نوازشگر آسمان شهر مے شد. سلام برشهداے مظلوم وغریب هشت سال دفاع مقدس وشهدای مدافع حرم 📎سلام برآلاله هاے پرپر شده سپاه 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ❤️با دل و جانم میخوانم: 🕊زیارت "شهــــــداء"🕊 🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...🍃🌹🍃 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
پاسداران غریبانه زندگی می‌کنند و مظلومانه شهید می‌شوند شادی روح سردار شهید صلوات... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
مادرش پیکر فرزند شهیدش را دید، خدا کند فرزندانش نبینند.. یازهرا😢 شهید ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر بریزد خون من آن دوست رو پای کوبان جان برافشانم بر او رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون جهند از دست خود دستی زنند چون رهند از نفس خود رقصی کنند... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرزند شهید ی که را با تمام احساسات میخواند و اشکهایش جاری میشود..... گوش کنید وبه روح همه شهیدان عزیز صلوات بفرستید ..اللهم صل علی محمد وال محمد🇮🇷🇮🇷 "شهــ گمنام ــیـد"
🌷مدافع حرم شهید کمیل قربانی🌷 همه جلسات خواستگاری با تلاوت قرآن شروع شد!😍😌 جلسه اول سوره مبارک و جلسه دوم ایات آخر سوره رو تلاوت کردند! پرسیدم دلیل انتخاب این سوره ها و آیات چی بود؟! فکر میکردم به خاطر اسمم این انتخاب رو کردند! بعدها دیدم اصلا ایشون تا جلسات آخر از شرم و نتوانسته بود اسمم رو بپرسه بعد از اینکه عقدجاری شدجریان را براشون گفتم که پدرم اسمم رو از همین آیات سوره فجر انتخاب کرده ذوق زده شدند! از اون روز عاشقانه اسمم رو صدا میزد و همیشه میگفت اسمت از صفات حضرت زهرا(س) است. باید راضی باشی به رضای_خدا حتی در جلسه ای که مهریه مان را تعیین میکردیم،که خیلی جمعیت زیاد بودبا تلاوت قرآن شروع کرد از همون جلسات اول خواستگاری پافشاری میکرد برای اینکه شرایط خاص کاریش را کاملا درک کنم اگر شهید بشم اگر اسیر بشم اگه زخمی بشم قبل از اینکه خطبه عقد خوانده بشود،در هر جلسه ای حتما حرفش به اینجا میرسید یادمه دفعه آخر بهشون گفتم: مرگ دست خداست!گاهی آدم داره،خیلی عادی آب میخوره میپره ته گلوش و خفه میشه میمیره حسابی روی عمر ادم ها نیست حالا خوشحالم که او نمرده است و شهید شد و برای همیشه زنده است ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈رژه نیروهای یگان ویژه طالبان...😅 👆👆👆👆ببینید👆👆👆👆 😂 ❤️اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب سلام الله علیها❤️ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
😜تشریف می‌برم موقعیت ننه😜 🎈خاطره‌ای از احمد شیروانی جانباز 70 درصد 🎈 🖍سال 1361 حدود 2 ماه قبل از شروع عملیات محرم، من، حمید یزدی، سعید شوردزی و چند نفر از دیگر دوستانم به شهرک دارخوین آمدیم. 🚶‍♂🚶‍♂ 🖌فرصت نشده بود به مرخصی برویم. هر چه به دفتر کارگزینی تیپ امام حسین(ع) می‌رفتیم تا مرخصی بگیریم، می‌گفتند: فعلاً تمام مرخصی‌ها لغو شده است.☹️ 🖍از بس سماجت کردیم، مسؤول کارگزینی با مرخصی 48 ساعته ما موافقت کرد و گفت: مواظب باشید بقیه نیروها نفهمند شما دارید به مرخصی می‌روید. تا جایی که امکانش هست برگه‌های مرخصی را نشان کسی ندهید.🤫 🖌برگه‌های مرخصی را در جیبمان گذاشتیم و پیاده به سمت دژبانی حرکت کردیم.🚶‍♂🤩 🖍وانت تویوتایی به ما نزدیک می‌شد. 2 نفر جلو و چندنفر هم در کابین عقب آن نشسته بودند.🛻 🖌 وقتی ماشین به ما نزدیک شد، از راننده‌اش پرسیدم: اخوی! این ماشین اهواز نمی‌رود؟🤨 🖍سرعتش را کم کرد و گفت: چرا بپرید بالا.😉 🖌سوار شدیم. دم در، دژبان که یک بسیجی کم‌سن و سال بود، جلوی ماشین را گرفت و پرسید: اخوی‌ها کجا تشریف می‌برند؟🧐 🖍یکی از سرنشینان جلو گفت: داریم می‌رویم موقعیت مهدی.🙂 🖌گویا دژبان از قبل او و دوستانش را می‌شناخت، ولی متوجه شد که ما پنج نفر با آن‌ها نیستیم.🤭 🖍 با لهجه شیرین اصفهانی از راننده پرسید: دادا، این برادرا هم با شوما هستن؟🤨 🖌ـ از خودشان بپرسید.😕 🖍از ما پرسید: شوما چندنفر کوجا تشریف می‌برین؟🤔 🖌همان لحظه شیطنتم گل کرد. با قیافه کاملاً جدی گفتم: من تشریف می‌برم موقعیت ننه، بقیه را از خودشان بپرس.😌😆 🖍بغل دستی‌ام از حرف من خنده‌اش گرفت.😅 🖌 همان طور که می‌خندید، گفت: من هم می‌روم موقعیت ننه.😂 🖍حمید یزدی که متأهل بود، گفت: من نمی‌روم موقعیت ننه، می‌خوام بروم موقعیت زنه!😉🤣🤣 🖌راننده گاز داد تا حرکت کند. 🚘 🖍دژبان با کف دست روی کاپوت ماشین کوبید. 🙌 اسلحه‌اش را مسلح کرد و گفت: وایسا ببینم. این مسخره‌ بازیا چی چیه‌‌س؟ موقعیت ننه دیگه کوجاس؟ پیاده‌ بشین ببینم. من نمی‌ذارم شما چند نفر از این در برین بیرون!😡 🖌ـ اخوی چی چی رو نمی‌ذاری؟ ما باید بریم وَرِ دل ننه‌هامون.😜 🖍ـ مگه الکیه، هر کی دلش خواست سرش رو بندازه پایین و از این در بره بیرون؟ فکر کردین من اینجا بوقم؟😠😤 🖌ـ برادر! ما حکم مأموریت داریم، باید بریم موقعیت ننه.😊 🖍ـ ببینم حکمتون رو.😕 🖌برگه‌های مرخصی را که نشانش دادیم، گفت: خدا بگم شما بسیجیا رو چی کارتون نکنه که هر کدومتون یه جوری آدم رو می‌ذارین سرکار! برین خدا پشت و پناهتون.😩😄 😂 ❤️اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
وصول را به مقتول عشق دهند واگر این چنین است چه کسی عاشق تر از شهید . 🌷مدافع حرم شهید مسلم خیزاب🌷 در طول این ۱۱سال مدام صحبت از شهید شدن و شهادت بود😔 حتی در سال ۹۰که در کردستان جانباز شد، قبل از آن خواب دیده بودم که تیر به دست و پای ایشان اصابت کرده و بعد از بیدار شدن بلافاصله تماس گرفتم و گفتم من می خواهم به کردستان بیایم ولی ایشان مانع از آمدنم شدند وگفتند که فردا خودم بر می گردم😭😔 فردای آن روز در فرودگاه وقتی که دیدم وسایلش را دوستانش می آورند، نگرانیم بیشتر شدو به او گفتم که شما دیروز بیمارستان بودید، ولی به من نگفتید و مطرح کردند که چطور متوجه شدی و درپاسخ گفتم:موقع مکالمه تلفنی متوجه بلندگوی بیمارستان شدم که ایشان هم تاکید کردند ونگرانیم دو چندان شدتا منزل گریه کردم و در منزل طاقت نیاوردم که دکمه های لباسش را باز کنم از بالا لباسش را محکم کشیدم طوری که همه دکمه ها پاره شدند و وقتی بدن باند پیچی ایشان را دیدم حالم بد شد و به زمین افتادم و هیچ چیز نفهمیدم بعد از مدتی دیدم ایشان بالای سرم گریه می کنند و اشک هایش روی صورتم می ریزد 😔😭😭و می گوید ‌ "شهــ گمنام ــیـد"