#ادب
⚛یکی از چیزهایی که خیلی انسان باید به آن اهمیت بدهد و رعایت کند، رعایت ادب و احترام مکان هاست؛
دوم رعایت ادب زمانها؛
و سوم رعایت ادب افراد است.
⚛اول مساجد... دوم حرم های ائمه اطهار (علیهم السلام) که خودِ حرم، در حکمِ مسجد است؛ درست است خدای تعالیٰ بعد از سه روز بدن های آنها را به عرش می برد اما آن مکانی که این قدر ارزش پیدا کرده ولو برای یک ساعت یا سه روز توانسته بدن مقدّس امام را در خود جای دهد و نگه دارد آن خاک را اگر انسان با یقین به هر نیّتی بردارد نیّتش عملی میشود.
⚛در مشهد کوچه ای است و کنار کوچه سنگی است که جای دستی در آن وجود دارد می گویند جای دست حضرت رضا (علیه السلام) است و به نام کوچه پنجه معروف است. یک روز دیدم جوانی خدمت یکی از علمای مشهد آمد و به ایشان گفت: این جنبه خرافی دارد، (کنار کنسولگری آمریکا در آن زمان بود) این آمریکایی ها می آیند و می بینند، شما دستور دهید این را از این جا بردارند. ایشان فرمود: من به خودم اجازه نمی دهم که با نظر خفّت به این سنگ نگاه کنم و بلکه هر وقت از آنجا عبور می کنم خودم را به این سنگ تبرّک می کنم.
⚛برای مکانها احترام قائل شوید؛ هر جا در آن بیشتر عبادت شد، بیشتر احترام قائل شوید؛
اگر انسان میخواهد مختار و اختیار شده ی پروردگار باشد و خدا اختیار و انتخابش کند، باید ادب را رعایت کند.
💟حضرت استاد آیتالله ابطحی رحمة الله علیه
{کانال علوم و معارف اهلبیت علیهم السلام}
@bidary11
بیداری از خواب غفلت
#تشرفات (قسمت اول) در کتاب برکات حضرت ولیعصر علیه السلام قضایایی از کسانی که به حضور خادمان یا ملا
#تشرفات (قسمت دوم)
من از آن شخص هیبتی عظیم بر دلم نشست لذا پیش رفتم و سلام کردم. ایشان جواب دادند و اسم پدر و مادرم را بردند که فلان و فلان نام داشتند و گفتند: «چون والدینت هرچه پسردار می شدند هیچکدام زنده نمی ماندند، پدرت نذر کرد اگر خدا ولد ذکوری به او عنایت فرماید او را به حوزه علمیه بفرستد تا اهل حدیث و خبر شود. خدا هم تو را به او کرامت فرمود، پدرت هم به نذر خود وفا کرد» عرض کردم: بلی این قضیه را شنیدهام.
✨💫✨
فرمودند: چند روز است به این مکان آمدهام و از اهل این شهر خوشم نیامده است، لذا میل نکردم وارد شهر بشوم. الان قصد مازندران دارم و می خواهم به دیدن دوستی در آنجا بروم. در این قبرستان چند پیغمبر مدفون است که کسی اطلاع ندارد، بیا آنها را با من زیارت کن. و برخاستند و کیسه ای که همراه داشتند به دست گرفتند و روانه شدند. مقداری که در قبرستان رفتیم به جایی رسیدیم، ایشان فرمودند: قبور آن انبیا اینجاست. و زیارتی خواندند که مثل آن عبارات را در کتابها ندیده بودم، من هم همراهی کردم، آنگاه از قبرها دور شدند و فرمودند: عازم مازندران شده ام از من چیزی بعنوان یادگاری بخواه.
✨💫✨
عرض کردم: به من زاد المسافرین بدهید. (زاد المسافرین یعنی توشه مسافران و منظور از آن تعلیم دادن ذکر یا دعا برای روزی یا آموزش علمِ تبدیل مس به طلا می باشد) فرمودند: نمیآموزم! اصرار کردم. فرمودند: روزی مقدر است تا هستی، روزی تو می رسد. گفتم: چطور می شود که بدون دردسر برسد. فرمودند: دنیا اینقدر ارزش ندارد. عرض کردم: این تقاضای من بخاطر دنیا دوستی نیست. فرمود: پس چرا از چیزهای دنیایی خواستی باز استدعای خود را تکرار کردم! فرمودند:...
ادامه دارد...
@bidary11
🔅با عزم و اراده در مسیر سیرالیاللّه، #تزکیه_نفس و #خودسازی قدم بردارید. که
خدای تعالی در قرآن بعد از یازده قسم میفرماید:
«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاهَا»؛ بهتحقیق کسی رستگار است که تزکیه نفس کند.(شمس/٩)
باید در این راه خیلی جدّی باشید، خداوند قسم خورده و خیلی هم جدّی است.
صادقانه قدم بردارید. قدم اوّل سعی کنید تمام وجودتان، آثار وجودی، هرچه که هست و در اختیارتان است، تقدیم امام زمان ارواحنافداه کنید.
بگویید: آقاجان، من همه را تقدیم شما و به نام شما کردم، شما مرا بپذیرید.
🔆استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده
@bidary11
#پیامهای_شما
👈یا علی:
سلام علیکم ممنون از زحماتی ک میکشید اگه عکس علما را هم بزارید خیلی خوبه روایت هست که نگاه کردن به چهره علما عبادت است وبعضی از مردم که هنوز قلبشون تاریک نشده بادیدن چهره اولیا الله دگرگون میشن امیری از ممسنی
👉Montazer almahdi:
سلام علیکم
وقتتون بخیر
من مدتهاست باکانال شماهمراهم وخدابه شماعزت وعاقبت بخیری عنایت کند
👈برای سلامتی و تعجیل درظهور آقاامام زمان صلوات:
سلام علیکم
وقتتان بخیر
خواستم بابت مطالب کانال بیداری از خواب غفلت تشکر کنم
ارتباط با مدیر
@bidari1
🌹سلام آقا جانم یا صاحب الزمان
رفته ای در سـفر و آمدنت دیــر شده!
مشکلی هست مگر باعث تأخیـــر شده؟
🌿
سالها می گذرد غایبـــی از دیده ما
نکند چشم تو از دیدن ما سیر شده؟!
🌿
حال ما حال خوشی نیست بیا کن مددی
زندگی بی تو دگر سخت و نفس گیر شده
🌿
جرم و تقصیر ز ما بوده و هست آقاجان
که دعای فرجت فاقد تأثـــــیر شده!
🌿
ما اگر بد شده ایم، خاطر زهرا برگرد
مادرت قامت خم، از غم تو پـــیر شده!...
#نوای_دلتنگی
@bidary11
بیداری از خواب غفلت
#تشرفات (قسمت دوم) من از آن شخص هیبتی عظیم بر دلم نشست لذا پیش رفتم و سلام کردم. ایشان جواب دادند
#تشرفات (قسمت سوم)
فرمودند: دو دعا به تو یاد می دهم، یکی مخصوص خودت و یکی برای اینکه نفعش به همه برسد "تا اگر مؤمنی در گرفتاری افتاد بخواند، مجرب است.'"و هر دو دعا را قرائت فرمودند. عرض کردم افسوس که قلمدان با خود نیاوردهام و نمی توانم دعاها را حفظ کنم. فرمود: من قلمدان دارم، از کیسه بیرون بیاور. دست در کیسه فرو بردم، با کمال تعجب دیدم در آنجا فقط قلمدانی با یک قلم و یک دوات و یک قطعه کاغذ به قدر نوشتن دعاها هست و هیچ اثری از وسائلی که موقع برخاستن از محلی که در آنجا بودیم و من خودم آن وسایل را در کیسه ایشان گذاشته بودم، نیست. در همین حالت تأمل و شگفت زدگی بودم که ناگاه به من فرمود: زود باش، مرا معطل نکن که می خواهم بروم.
✨💫✨
با اضطراب سر به زیر افکندم و مهیای نوشتن شدم، اول دعای مخصوص را املاء کردند و وقتی به دعای دوم رسیدند و این جمله را خواندند:
*«یا محمد، یا علی، یا فاطمه، یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی»* قدری صبر کردم. فرمودند: این عبارت را غلط می دانی؟! عرض کردم: بله چون خطاب به چهار نفر است و فعل باید جمع بیاید! فرمودند: اینجا خطا گفتی، ناظم کل در این زمان حضرت صاحب الامر علیه السلام است و دیگران در حال حاضر در ملک ایشان تصرفی نمی کنند. ما در این دعا از محمد و علی و فاطمه علیهم السلام تقاضای شفاعت نزد آن بزرگوار می کنیم و بعد از خود حضرت به تنهایی استمداد می نماییم.
✨💫✨
دیدم جواب متینی است و همانطور که فرموده بودند دعا را نوشتم. همین که تمام شد سر بلند کردم، اما به هر طرفی که نگاه کردم ایشان را ندیدم. از نوکرم که همانجا بود پرسیدم: این آقا کجا رفتند؟! گفت: کدام آقا، چه کسی را می گویید؟! معلوم شد او هیچکس و هیچ چیز را ندیده است! روحم منقلب شد و با حالی که تا آنوقت مانندش را پیدا نکرده بودم به شهر برگشتم.
📗مجله منتظران شماره ٣٨ص٢۴
*دعایی که فرمودند، در گرفتاریها برای مؤمنین مجرّب است*
@bidary11
بیداری از خواب غفلت
☘سید ابوالحسن اصفهانی (۲۴) قصابی در نجف اشرف نقل کرد: مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی در آغاز ورود به ای
☘سید ابوالحسن اصفهانی (۲۵)
زمانی آسید ابوالحسن اصفهانی رضوان الله تعالی علیه به سامرا مشرف شده بودند. یکی از شیعیان آن شهر به حضورشان رسید و برای مخارج ازدواج پسرش از ایشان تقاضای کمک کرد. آن مرجع عظیم الشأن، مبلغی پول به او دادند و فرمودند: قالی ای که در این اتاق پهن شده نیز مال تو. وقتی که من میروم بیا و آن را ببر.
⚡️⚡️⚡️
زمان بازگشت آیت الله العظمی فرا رسید. جمعی از شیعیان برای خداحافظی و بدرقه ایشان آمده بودند، ولی آقا ایستاده و منتظر بودند. کسی هم از این تأمل و درنگ اطلاع نداشت. طولی نکشید، مردی که وعده قالی را به او داده بودند، از دور دیدند. او را فرا خواندند و دستور دادند که قالی را جمع کند و ببرد. سپس منزل را ترک کردند.
#شرح_حال_اولیاء_خدا
@bidary11