eitaa logo
علیرضا محمدرضائی
72 دنبال‌کننده
1 عکس
1 ویدیو
0 فایل
همه چیز از زاویه ای دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ققنوس فرهنگی مدتها قبل در یکی از کتابهای نویسنده بزرگ ، اسلامی ندوشن خواندم که آنچه در بهمن 57 با عنوان انقلاب اسلامی اتفاق افتاد بیش از آنکه منشأ سیاسی داشته باشد معطوف به تحولات فرهنگی است . ایشان فرهنگ را در ایران زمین به ققنوسی تشبیه کرده بود که هرزگاهی در میان تلی از هیزم بوسیله جرقه های ناشی از بال زدن خود ، آتش می گیرد ؛ می سوزد و از میان خاکستر آن ققنوسی جدید برمی خیزد . یعنی جنبش ها ، نهضت ها و اتفاقات بزرگ جامعه انسانی در ایران بیشتر متأثر از فرهنگ است . بعد از انقلاب تا فتنه سال ۱۴۰۱حرکت هایی اتفاق افتاد که نمایشی کاملاً فرهنگی داشت و به راحتی قابل انطباق با این نظریه بود ؛ اما همیشه چند نکته ی قابل تأمل ذهن من را به خود مشغول می کرد . یک اینکه ریشه ی این حرکت ها به راحتی قابل تشخیص بود و خیلی زود معلوم می شد که سیاسی است نه فرهنگی . دوم اینکه اگر واقعا ققنوسی در کار است ، چرا ققنوس جدید متولد نمی شود و هربار فقط ققنوس پیر می سوزد . سوم اینکه با توجه به شعارها معلوم می شود که اگر ققنوسی هم زاده شود ؛ ققنوس جوانی نخواهد بود چرا که دهها سال قبل در کشورهای غربی متولد شده و باقدرت از او حفاظت می کنند که مبادا پیر شود. ترورها و حوادث سالهای اولیه پس از انقلاب و جنگ طولانی اجازه نداد که مردم ققنوس جوانشان را برانداز کنند و از دیدنش لذت ببرند ؛ و بعد از آن هم مدعیان تجدد هر روز کلاغی را بزک کردند و به اسم ققنوس جوان به مردم نشان دادند. حادثه ی تلخی که برای رئیس جمهور شهید و همراهانش اتفاق افتاد از این منظر قابل توجه است. شهید رئیسی ، رئیس جمهوری بود که پس از یک دوره ناکارآمدی محض و تلاش برای کاهش مشارکت با تحریم انتخابات ، سکان امور اجرائی کشور را به دست گرفت و بانیان همان وضع موجود ، تمام قدرت رسانه ای خود را به کار گرفتند تا مردم ، این کوتاهی را در دولت جدید جستجو کنند و در صدد برآورده شدن همه انتظاراتشان برآیند و درنتیجه برحجم نارضایتی بیافزایند . هرچند آقای رئیسی این آرزو را ناکام گذاشت ولی در مدت خدمت کوتاه خود آنچنان که باید نتوانست موفقیت های دولت را در سفره ی مردم جاری کند . در چنین شرایطی انتظار این است که وقتی دوره خدمت را نیمه تمام می گذارد موجی از شوق و شعف جامعه را فرا گیرد و همه به دنبال ناجی بگردند . این بار مردم یک ققنوس واقعی را بدرقه کردند و کسانی که سالها در بوق از دست رفتن سرمایه ی اجتماعی می دمیدند انگشت به دهان ماندند و چون نباید قافیه را ببازند چشمان خود را بر روی آن جمعیت بدرقه کننده می بندند و همچنان بیشتر از قبل، از حفظ سرمایه ی اجتماعی دم می زنند . الآن که این مطلب را می نویسم (پنجشنبه 17 خرداد1403) نتیجه انتخابات ریاست جمهوری را نمی دانم ولی این را مطمئنم که ققنوس سازان بی شرم از هر فرصتی استفاده می کنند تا از این خاکستر مبارک کرکسی بیرون آورند و به جای ققنوس به خورد ملت دهند. ✍🏻 علیرضا محمدرضائی 🇮🇷 https://eitaa.com/bidgoli14
بسم الله الرحمن الرحیم من اگر جای شما بودم رأی نمی دادم با توجه به همسطح نبودن مخاطبان ،سعی من بر این است که تا حد ممکن از بکار بردن الفاظ پیچیده و ایسم های متعارف پرهیز کنم . غربی ها دخالت کلیسا در حکومت را ممنوع کردند وآن را همراه با ده ها نظریه ی ریز و درشت دیگر ،پس ازتئوریزه کردن به قانون تبدیل کردند و دوقطبی دین و دنیا را برای مدتها از جامعه ی غربی حذف کردند واین نظریه ها را همگام با توسعه صنعتی و در راستای توسعه سیاسی فرهنگی ، به عنوان نظریه ای جهانی و با فهرست علوم انسانی به کشورهای دیگر ازجمله ایران هم صادر کردند . اما در جامعه ما برعکس جامعه غربی ، صدها سال اسلام به عنوان یک ایدئولوژی پویا تمام مناسبات فردی و اجتماعی جامعه را متأثر کرده و حتی در خیلی از مواقع بطور مستقیم یا غیر مستقیم بر حکومت های سلطنتی هم اثرگذار بوده است .(مثل دوران صفوی) نسخه غربی اداره جامعه اولین ناسازگاری خود را در انقلاب مشروطه نشان داد و تقابل مشروطه خواهی و مشروطه مشروعه این ناهماهنگی را عیان کرد . این تقابل ، بروز تفاوت اساسی دو جهان بینی است که تکیه برعلوم انسانی وارداتی بر عمق آن می افزاید. جمهوری اسلامی با پیروزی انقلاب ، مبنای همه ی ارکان نظام را بر دین استوار کرد و این استواری را با ثبت در قانون اساسی نهادینه کرد . بطور معمول انتظار می رود که در ایران هم ، دوقطبی دین و دنیا کم رنگ شود اما اینگونه نیست چرا که اغلب دانش آموختگان ما ، ماحصل همان علوم انسانی وارداتی هستند که ده ها سال است در دانشگاه های ما تدریس می شود و چون یکی از مهم ترین شروط خروج از جهان سومی بودن را در جامعه شناسی سیاسی ،حذف دین از مدیریت جامعه تعریف کرده اند، از نگاه اغلب دانش آموختگان ما ، دین دست و پاگیر سیاست است . اما پافشاری بر این دیدگاه در نظام سیاسی ای که همه چیز بر مبنای ایدئولوژی تعریف می شود ، جز افزایش تنش و دوقطبی بی حاصل ، حاصلی ندارد که خستگی آن هم فقط برای مردم می ماند . نزدیک هرانتخابات، با وعده تامین دنیایی بهتر درسایه ی باز کردن قید وبندهای ایدئولوژیک، از دست و پای پیشرفت و توسعه، من و شما را در جهت تأمین خواسته های خود سوق می دهند ، تا با تکیه به این به اصطلاح ، سرمایه اجتماعی کاذب سهم بیشتری بگیرند و بقای نسل خود را تضمین کنند و این امتیازات بیشتر مصرف درون حزبی دارد و گرهی از مشکلات مردم باز نمی کند.اگر همه چیز بر وفق مراد بود خود را در چارچوب جمهوری اسلامی تعریف می کنند و ما را به مشارکت حداکثری تشویق می کنند و اگر اوضاع امیدوارکننده نبود انتخابات را تحریم می کنند تا ثابت کنند که نظام ، بخش زیادی از سرمایه اجتماعی خود را مدیون آنهاست . حرف من با کسانی است که گاهی به خواست این گروه ها ،با صندوق قهر می کنند و گاهی باز هم به خواست این گروه ها ،آشتی می کنند. آیا هرگز فکر کرده اید که به شما مثل عروسک خیمه شب بازی نگاه می کنند و هرجور می خواهند شما را می رقصانند .آیا وقت آن نشده که از خود بپرسید وقتی رأی ندادیم چه شد که حالا باید رأی بدهیم . آیا هرگز از خود پرسیده اید چرا هر بار بر سر نظارت ها چانه زنی می کنند ؛ مگر خواسته آنها چیست که تأمین نمی شود یا این خواسته چقدر بر نیازهای ما تطابق دارد یا کسی که قرار است تأیید شود چه تخم دوزرده ای خواهد کرد که ارزش بازی با منِ رأی دهنده را دارد . من اگر جای شما بودم در چگونه رأی دادنم تجدید نظر می کردم . ✍🏻 علیرضا محمدرضائی https://eitaa.com/bidgoli14
بسم الله الرحمن الرحیم مسابقه ی شیرجه در آبشار نیاگارا مسابقه ای بین بهترین شناگرهای دنیا برگزار می شود . جایزه مسابقه برای کسی است که بهترین شیرجه را در ارتفاع آبشار داشته باشد . اسم تک تک شرکت کنندگان خوانده می شود ولی با دیدن عمق آبشار از پریدن منصرف می شوند . اسم یک شناگر ایرانی خوانده می شود و قبل از اینکه مردم او را کاملا روی سکو ببینند با یک جهش خود را در عمق آب رها می کند و بعد از رسیدن به پایین ترین نقطه به سختی خود را جمع و جور کرده و از آب خارج می شود . ناگهان با هجوم خبرنگارانی مواجه می شود که شیرجه او برایشان غیرمنتظره و عجیب می نماید ؛ از او می پرسند : انگیزه شما برای این حرکت پرمخاطره چه بود ؟ با آرامش می گوید من انگیزه منگیزه نمی دانم، فقط بفهمم چه کسی مرا هُل داد . خیلی از ثبت نام کنندگان برای انتخابات ریاست جمهوری ، افرادی بودند که هم خودشان می دانستند صلاحیتشان احراز نمی شود و هم مردم،ولی فرصت را غنیمت شمردند تا از تریبون رسمی جمهوری اسلامی عقده هاشان را تخلیه کنند و یا از عملکرد رئیس جمهور شهید انتقاد کنند و یا شعارهای کهنه و تاریخ گذشته و به بار ننشسته ی اسلافشان را دو باره تکرار و زنده کنند . نظام این فرصت را به آنها داد . جالب ماجرا اینجاست که یکی از همین ها اتفاقا احراز صلاحیت می شود و ناخواسته و بدون تمرین وارد مسابقه می شود . حالا کسی که به اعتراف خودش نه برنامه دارد و نه مدیریت می داند، باید برای شیرجه آماده شود . داشته ایم کسی را که در محیط های متعددی شنا کرده و فنون را هم تمام و کمال از مربی کهنه کار آموخته و حتی با تشویق و حمایت مربی ، امتیازش از 3 به 50 رسیده ولی هم خودش را خراب کرده ، هم مربیش را و هم تشویق کنندکانش را . حالا این نامزد جدید که به زعم خود شناگر خوبی است ، نمی داند چه کسانی هلش می دهند و از او چه نوع شیرجه ای می خواهند . هنوز عمق آبشار را ندیده ، هنوز داغ است و مثل کسی که زمین خورده وبرای حفظ آبرو ، مسیر را تا خانه سینه خیز می رود ؛ ضد و نقیض می بافد تا خود را سرپا نگه دارد.مثلا می خواهد راه رئیس جمهور شهید را ادامه دهد اما با همراهی ظریف ، آن حجم از استقلال طلبی را با این حجم از وادادگی چگونه مدیریت می کند ، خدا داند . می خواهد راه رئیس جمهور شهید را ادامه دهد ولی می گوید باید با مردم آشتی کنیم ؛ یا شهید جمهور را نشناخته و یا کلمه آشتی را تازه یاد گرفته . بهتر است صبر پیشه کنیم و ببینیم هر دم از این باغ چه بری می رسد . ✍🏻علیرضا محمدرضائی https://eitaa.com/bidgoli14
بسم الله الرحمن الرحیم ناگفته می ماند ولی معنای انسان تاریخ را وقتی وقاحت می نویسد می گفت : یک جلد از رساله ام را برای استاد می بردم . مسافر دیگری سوار شد و بعد از جاگیر شدن ، شروع کرد از خلق پول و ارتباطش با تورم برایم گفتن و من نگاهی به 450 صفحه ای که در دستم بود انداختم و گفتم : بله حق با شماست . کسی که در دوره 8 ساله ی دولتش هیچ شاخه ای را سالم نگذاشته و خساراتش تا ده ها سال جبران نمی شود و گزارش عملکرد مثبت دولتش یک برگه A5 را پر نمی کند نظریه صادر می کند که : کسی که می‌خواهد مسئولیت اجرائی کشور را به عهده بگیرد، باید حداقل برای ده مسأله راه‌حل روشن داشته باشد و بتواند این راه‌حل را محقق کند . اصلاً هیچ کس را یارای این حجم از وقاحت نیست و این در نوع خود بی نظیر است. البته وقتی به فرهنگ تبدیل می شود ، اعضای آن دولت هم با همین ادبیات تکلم می کنند . مثلاً وزیری به بیمار می گوید : بمال خوب می شود ؛ دیگری می گوید ساخت مسکن وظیفه ی دولت نیست و هنگام ثبت نام برای انتخابات ،ادعا می کند که حداقل یک میلیون مسکن ساخته ؛ دیگری که دلار4200 تومنی اش اقتصاد ایران را نابود کرده ، برای نجات اقتصاد ایران نطق می کند ؛ دیگری فروش نفت را به جنگ اکراین و بایدن گره می زند و از همه وقیح تر کسی که شهادت رئیس جمهور و همراهانش را نتیجه آه و ناله مردم می خواند . واقعا وقتی آب سربالا می رود ، قورباغه نه ، بلکه شغال ها زوزه می کشند . ✍🏻علیرضا محمدرضائی https://eitaa.com/bidgoli14