#هر شب با بیقرار اصفهانی
#پند مدح شماره ۳۰۲
معجزه در سفر خادمان به
#اصفهان
═══✼❉❉❉✼═══
خادمی گفتا که رفتم اصفهان
چون بُدم مامور و آنجا آنزمان
هی ازاین مجلس به آن مجلس روان
با دگر خُدام با پرچم نشان
پرچم سبز علی موسی الرضا
دستمان بهر تبرک هم شِفا
مجلسی شخصی بگفتا این سخن
زندگی بر ما بود غرق مَهن
═══✼❉❉❉✼═══
گر شود بالین بیمارم بیا
کن نمک در کام او بهر شِفا
او زمینگیر و به بستر خفته است
غده ای باشد ورا ای حق پرست
کرده دکترها جوابش مدتیست
او اسیر روزگار و زندگیست
همره او پیش بیمارش شدیم
سر به او با دوستانِ خود زدیم
═══✼❉❉❉✼═══
بی خبر پیش اش نشسته ناگهان
مات و مبهوت بود آنجا آن جوان
گریه می کرد و رضا جان را صدا
عرض حاجت مینمود او از خدا
ریختم قدری نمک در کام او
گفتمش عرضی اگر داری بگو
او بگفتا در حرم یادم کنید
با دعای خود مرا شادم کنید
═══✼❉❉❉✼═══
گفتمش گیری شِفا از لطف حق
چون رضا باشد امید مستحق
از سفر برگشته بودیم در حرم
خدمت سلطان رضا شاه کرم
در تماسی که رسید از اصفهان
پشت خط گریان همان مرد جوان
یا رضا می گفت یکدم میگریست
من به او گفتم بگو منظور چیست
═══✼❉❉❉✼═══
گفت تا دادی نمک دردم گسست
حس مطلوبی به جان من نشست
بعد از آن آرام بنشستم خودم
روی پا اِستاده در حال قدم
دکترم گوید که سالم گشته ای
از غم و بیماری خود رسته ای
نیست آثاری ز غده در کمر
معجزه گشته ترا گویم پسر
═══✼❉❉❉✼═══
قصد آن دارم بیایم در حرم
خدمت مولا رضا شاه کرم
تا ببوسم من ضریح پاک او
بعد از آن سجده نمایم خاک او
یا امام مهربان شمس الشموس
ای که هستی تو انیس بر هر نفوس
(بیقراران) را طلب کن پیش خویش
ده براتی بر جمیع دل پریش
═══✼❉❉❉✼═══
#بیقراراصفهانی✍️📖
الٰلّهُمَ؏َجِّلِلوَلیِّڪَاَلْفَـرَجْ
𝐉𝐎𝐈𝐍➤eitaa.com/joinchat/1568473647Caaf1a3d1c7
#بزنرولینکعضوبشو☝