eitaa logo
🔸 بیکران فضائل
227 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
667 ویدیو
55 فایل
•قال‌رسول‌ۖالله‌«صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله‌وسلم»: •مَنْ کُنتُ‌مَولاه فَهٰذا #علـــيٌ مولاه •اللّٰهم‌والِ مَن‌والاه‌و عادِ مَن‌ عاداه •وانصُرمَن‌نصره واخذُل‌مَن‌خَذَلَه ±خادم‌ کاناݪ : ↯ @Hobblhoseyn ✍️ مجمـوعہ نشـر فضائل امیر المومنین (جـݪ‌مقامـہﷻ)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻آیت الله وحید خراسانی: ⭕امیرالمومنین علیه السلام که زینت آسمان و زمین است خود مزین به دخترش زینب است. ⭕ مگر می شود در مقامات این بانو سخن گفت. مقامات زینب سلام‌الله‌علیها فوق بیان است؛ او زینت امیرالمومنین است که "لاتدرک و لایوصف" ⭕زینب سلام‌الله‌علیها گوهریست که از اولین و آخرین نظیر ندارد.   🗓 ۱۱/دی/۱۳۹۸ 🔸بیـــــکران فضائـــــل ❤🌱https://eitaa.com/bikaranefazayel
زینب اگر نبود حدیث وفا نبود با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود زینب اگر نهیب نمی‌زد علیه کفر نطق مدافعان ولایت رسا نبود زینب اگر اسیر نمی‌شد به راه دوست دین خدا ز قید اسارت رها نبود زینب اگر طلسم ستم را نمی‌شکست امروز صحبت از شرف اولیا نبود.. در شام و کوفه باز نمی‌کرد اگر زبان نام رسول بر سر گلدسته‌ها نبود اُمّ الکتاب اوست «کلامی» به یک کلام زینب اگر نبود کتاب خدا نبود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻یکی از بانوان مسلمان به نام لیلی عفاریه که مجروحین جنگی را معالجه می‌کرد، می‌گوید: ⭕همراه پیامبر خدا صلی الله علیه وآله به جبهه‌ی جنگ می‌رفتم و به مداوای مجروحین می‌پرداختم، در جنگ جمل نیز همراه حضرت علی علیه السلام به جبه بصره رفتم تا زخم‌های مجروهان را پانسمان نمایم. ⭕پس از جنگ جمل مهمان حضرت زینب سلام الله علیها، دختر علی شدم، فرصت را غنیمت شمرده و به او عرض کردم: اگر حدیثی از پیامبر شنیده ای برایم بگو. ⭕زینب سلام الله علیها در جواب من فرمود: روزی در خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله بودم، عایشه همسرآن حضرت نزدش بود، ⭕دراین وقت پدرم علی علیه السلام به محضر پیامبر صلی الله علیه وآله آمد، رسول خدا صلی الله علیه و آله در حضور عایشه اشاره به علی علیه السلام کرد و فرمود: ⭕این شخص (علی) نخستین کسی است که قبول اسلام کرد، و اولین فردی است که در قیامت با من ملاقات می‌کند، و آخرین فردی است که هنگام وفات من، با من وداع می‌کند. 📚کشف الغمة في معرفة الأئمة، ج۱، ص۸۰ 🔸بیـــــکران فضائـــــل ❤🌱https://eitaa.com/bikaranefazayel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️▪️▪️ زیارتنامه حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَ خَدیجَةَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ وَلِیِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّةِ ، وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ ، وَ اَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ ، وَسَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِب ، صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ ، اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ ، وَاَنْ یَجْمَعَنا وَ اِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ، وَ اَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ ، اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ ، وَ الْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِکُمْ ، وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِر وَ لا مُسْتَکْبِر وَعَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ ، وَ بِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی ، اَللّهُمَّ وَرِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ ، یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ ، اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ ، فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ ، اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ ، فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ ، وَلا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ ، اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ ، وَ بِرَحْمَتِکَ وَعافِیَتِکَ ، وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَ آلِهِ اَجْمَعینَ ، وَ سَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ. 🖤🖤🖤🖤 https://eitaa.com/bikaranefazayel
. ▪️ابو هاشم جعفری می‌گوید: در زمان متوکل زنی مدعی شد که من زینب دختر فاطمه زهرا علیهما السّلام دختر پیغمبرم! متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی، با اینکه از زمان پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم سالها می‌گذرد. گفت: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دست بر سرم کشیده و دعا کرده است که هر چهل سال یک مرتبه جوانی به من برگردد! من تا کنون خود را به مردم معرفی نکرده بودم اما احتیاج مرا واداشت که خود را معرفی کنم. ▪️متوکل گروهی از اولاد علی علیه السّلام و بنی عباس و طایفه قریش را خواست و جریان او را به آنها گفت؛ چند نفر وفات حضرت زینب را در سال فلان روایت کردند. متوکل به او گفت: در مقابل این روایت، تو چه می‌گویی؟ گفت: روایت دروغی است، از خودشان ساخته اند. من از نظر مردم پنهان بوده ام! کسی مرگ و زندگی مرا نمی دانسته. متوکل به آنها گفت، غیر از این روایت دلیل دیگری دارید که این زن را مغلوب کنید؟ گفتند: نه. گفت: من از جدم عباس بیزار باشم اگر او را مانع از ادعایش شوم مگر با دلیل. ▪️گفتند: خوب است ابن الرضا (حضرت هادی علیه السلام) را احضار کنی شاید او دلیل دیگری غیر از این روایت داشته باشد! از پی آن جناب فرستاد و جریان آن زن را برایش نقل کرد. امام فرمود: دروغ می‌گوید، حضرت زینب علیها السّلام در فلان ماه و فلان روز از دنیا رفت! متوکل گفت: اینها نیز همین روایت را نقل کردند ولی من قسم یاد کرده‌ام که مانع ادعایش نشوم مگر با دلیل! ▪️امام فرمود: چیز مهمی نیست، دلیلی بیاورم که او را ملزم نماید و دیگران نیز بپذیرند. پرسید: چه دلیلی؟ فرمود: گوشت فرزندان فاطمه علیها السّلام بر درندگان حرام است. او را وارد گودال درندگان کن! اگر از فرزندان فاطمه علیها السّلام باشد درندگان به او کاری ندارند. متوکل به آن زن گفت: چه می‌گویی؟ گفت: او مایل است مرا به کشتن دهد، اینجا فرزندان امام حسن و امام حسین زیادند. هر کدام را مایلی پیش درندگان بفرست. در این موقع رنگ از چهره همه پرید. ▪️ بعضی از دشمنان امام گفتند: می‌خواهد دیگری را با حیله به چنگ درندگان اندازد، چرا خودش نمی رود؟ متوکل نیز به این پیشنهاد اظهار تمایل کرد. چون میل داشت بدین وسیله امام از بین برود بی آنکه او در خونش دخالتی کرده باشد. رو به امام کرده و گفت: چرا خودتان نمی روید؟ فرمود: اگر شما مایل باشید می‌روم. گفت: بفرمایید. نردبانی آوردند و راه وارد شدن به محل درندگان را گشودند. شش شیر در آنجا بود. امام پایین رفت و میان شیرها نشست. آنها اطراف امام علیه السّلام را گرفتند، دست‌های خود را روی زمین پهن کرده، سر بر روی دست خویش نهادند. ▪️ امام علیه السّلام دستی بر سر یکایک آنها کشید. به هر کدام اشاره می‌نمود که فاصله بگیرد و کنار برود، به سمتی که امام دستور داده بود می‌رفتند و در مقابل امام ایستادند. وزیر متوکل به او گوشزد کرد که این کار بر ضرر تو است، بگو قبل از اینکه جریان منتشر گردد از آنجا خارج شود. متوکل گفت: ما نظر بدی درباره شما نداشتیم، منظورمان این بود که فرمایش شما ثابت شود. اکنون خوب است بالا بیایید. ▪️ امام از جای حرکت کرد و نزدیک نردبان آمد. شیرها اطرافش را گرفتند و خود را به لباسهای ایشان می‌مالیدند. همین که پای بر اولین پله نردبان گذاشت، اشاره کرد برگردید. همه رفتند. ایشان بالا آمد و فرمود: هر کسی مدعی است فرزند فاطمه زهرا علیها السّلام است میان این درنده‌ها برود. متوکل رو به آن زن کرده گفت: پایین برو. زن شروع به التماس نموده و گفت: من به دروغ گفتم دختر فلان کس هستم! از فقر و تنگدستی این ادعا را کردم. گفت او را میان درنده‌ها بیاندازید ولی مادرش درخواست کرد که آن زن را ببخشد. 📚الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۰۶ 🔸بیـــــکران فضائـــــل 🖤🌱https://eitaa.com/bikaranefazayel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻ميثم تمّار مى‌گويد: روزى، حضرت امیر المومنین على عليه السّلام به من گفت:وقتى زنازادۀ بنى اميّه به تو بگويد از من برائت بجويى چكار مى‌كنى‌؟ ⭕گفتم:«تبرّى نمى‌جويم». فرمود:«پس در آن هنگام تو را مى‌كشد و به دار مى‌آويزد...». گفتم:«مقاومت مى‌كنم و اين در راه خدا كم است». ⭕حضرت فرمود:«پس با من در بهشت خواهى بود». ⭕«ميثم» به يكى از نزديكانش مى‌گفت: مثل اينكه مى‌بينم ابن زياد مرا از تو مى‌خواهد و تو مى‌گويى او در مكّه است. او مى‌گويد: هر جا باشد بايد بياورى، و تو به قادسيّه مى‌روى و آنجا مى‌مانى تا اينكه من به تو مى‌رسم و مرا پيش ابن زياد مى‌آورى ⭕و او به من مى‌گويد: از ابو تراب تبرى بجوى. ولى من قبول نمى‌كنم. و او مرا در دروازه عمرو بن حريث به دار مى‌كشد. وقتى كه روز چهارشنبه مى‌شود، خون از گلويم سرازير مى‌شود. و همين طور هم شد. ⭕و هنگامى كه ميثم به دار آويخته مى‌شد، به مردم گفت:«از من بپرسيد تا از فتنه‌هاى بنى اميّه شما را آگاه كنم». و چون اندكى با آنها سخن گفت. ⭕ابن زياد دستور داد به او لجام بزنند. و ميثم اولين شخصى بود كه در بالاى دار به او لجام زدند . 📚 الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۲۹ 🔸بیـــــکران فضائـــــل ❤🌱https://eitaa.com/bikaranefazayel