🔰خطای راهبردی در تحلیل سوریه (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸گرفتن سرپل از مقاومت و سپس توسعه آن، حکایت تلاش ۴۶ سال است اما بعضی بدون توجه به تاریخ، وقوع یک اتفاق را محور قرار داده و بقیه مسائل را با آن تحلیل کرده و افق تحولات را هم بر اساس آن تبیین مینمایند. از اینرو در زمانهای مختلف شاهد انتشار تحلیلهای فراوان مبتنی بر تعمیم نتایج یک پدیده بر سایر پدیدهها بودهایم و اینک میتوانیم با قاطعیت بگوییم خطا بوده است. الان در صحنه تحولات، با سقوط یک دولت مقاومت در منطقه مواجه شدهایم و باید اعتراف کنیم که دشمنان یک سرپل مهم از محور مقاومت گرفتهاند. اما خطاست اگر گمان کنیم روند منطقه و تحولات در منطقه به سمت غلبه مخالفان بر مقاومت تغییر مسیر داده است. مرور تحولات این ۴۶ سال خطا بودن چنین نگاهی را نشان میدهد.
🔸در سال ۱۳۶۱ حدود دو هفته پس از بازپسگیری خرمشهر توسط قوای نظامی ایران، رژیم صهیونیستی از فضای درگیریهای داخلی لبنان استفاده و به این کشور حمله کرد و چند برابر مساحت خرمشهر را - که عمدتاً به شیعیان لبنان تعلق داشت - به تصرف خود درآورد. فضای رعب ناشی از اقدام سریع ارتش اسرائیل و ضعف شدید نظامی لبنان، این تصور را رقم میزد که اشغال لبنان دائمی خواهد بود. در آن زمان تحلیلهای زیادی در رسانههای عربی و غیرعربی نوشته میشد که از تهاجم قریبالوقوع ارتش اسرائیل به سوریه حکایت میکرد. اما برخلاف این تحلیلها، ارتش متجاوز اسرائیل چهار سال پس از تجاوز، در سال ۱۳۶۵ استان بیروت و مناطق شمالی و شرقی آن را ترک کرد و اولین عقبنشینی ارتش اسرائیل رقم خورد. در آن زمان شهید سیدحسن نصرالله فرمانده نظامی حزبالله در استان بیروت بود.
🔸یک واقعه دیگر مذاکرات مادرید و توافق اسلو بود که در سال ۱۳۷۲ صورت گرفت. در آن زمان دولتهای غربی، عربی، روسیه، چین، اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین که مهمترین سازمان نظامی فلسطین بود، توافقی را شکل دادند که ظاهر آن حل و فصل نهائی مسئله فلسطین و حل منازعه بین اسرائیل و فلسطینیها اما باطن آن، تثبیت اسرائیل و حذف فلسطین از معادله منطقه بود. در آن زمان جو آنقدر به نفع توافق اسلو غلیظ بود که بعضی دوستان منطقهای به مسئولان ما میگفتند، «مسئله تمام شده و نادیده گرفتن یک توافق جهانی، دیوانگی است.» اما برخلاف آنچه تصور میشد مذاکرات و توافق و درواقع طرح اسلو، به حل مسئله منجر نشد، به انتفاضه سال ۲۰۰۰ ختم شد که طی آن هم درگیری نظامی میان طرفین، جای سازش را گرفت و هم سازمان آزادیبخش فلسطین جای خود را به گروههای جدید جهادی داد. این در حالی بود که همانطور که گفته شد، برای تحقق اهداف اسلو، همه دولتهای اروپایی، آمریکایی، عربی، اسرائیل، روسیه، چین، سازمان ملل و مهمترین سازمان فلسطینی همداستان شده بودند.
🔸یک رخداد دیگر، اشغال نظامی عراق از سوی آمریکا و انگلیس در روزهای آخر سال ۱۳۸۲/ اول بهار ۲۰۰۳ بود. در این ماجرا همه تحلیلها و تصورها این بود که کار جمهوری اسلامی هم تمام است، بنابراین ایران یا همه سیاستهای داخلی و خارجی خود را تغییر میدهد و یا اینکه مانند دولتهای افغانستان و عراق از بین میرود. در آن زمان هنوز «جبهه مقاومت» وجود نداشت و دولتهایی در سوریه، سودان و حزبالله در لبنان با جمهوری اسلامی همراهی داشتند. جو آنقدر غلیظ بود که یکی از معاونان وقت وزارت امور خارجه ایران در اقدامی عجیب، از طریق سفارت سوئیس - بهعنوان حافظ منافع آمریکا در ایران - با تقدیم یک فکس به وزارت خارجه آمریکا اطلاع داد «ایران آمادگی دارد همه اختلاف خود با آمریکا را به گونهای که منجر به رضایت ایالات متحده شود، حل کند.» براثر این جو، یک جمع ۱۲۳ نفری از نمایندگان وقت مجلس ایران، طی بیانیهای خطاب به رهبر معظم انقلاب، تغییر اساسی در سیاست خارجی نظام را خواستار شدند!
🔻ادامه دارد...
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@bimemoj
🔰خطای راهبردی در تحلیل سوریه (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔻در همان زمان نخستوزیر وقت انگلیس، تونیبلر در جمع نظامیان انگلیسی مستقر در بصره اعلام کرده بود «آنچه بر افغانستان و عراق گذشت یک پیام آشکار به ایران بود تا سیاستهای خود را تغییر دهد.» اما برخلاف آنچه تصور و بیان میشد صحنه به شکل دیگری رقم خورد و آمریکا سه سال پس از اشغال نظامی عراق به بنبست نظامی گرفتار شد و زمزمه خارج شدن از عراق آغاز کرد و جرج بوش در سال ۱۳۸۶/ ۲۰۰۷ ناگزیر شد توافق امنیتی خروج از عراق را با نوری المالکی نخستوزیر وقت عراق امضا نموده و دو سال بعد، خروج از این کشور را آغاز نماید. البته پیش از این و آنچه در اولین سالگرد اشغال عراق پیش آمد یعنی تن دادن آمریکا به تشکیل شورای عراقی حکم، اولین نشانههای بنبست آمریکا را بروز داده بود.
🔸با شکست برنامه نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، خیزشهای عربی شکل گرفت که رژیمهای سنتی عربی وابسته به آمریکا را هدف قرار داد و منجر به تغییر وضعیت در پنج کشور عربی شد. غربیها درصدد برآمدند با بدل زدن به این خیزشها، مسیر تحولات را برگردانند. از اینرو گروههای تکفیری با نامهای مختلف شکل گرفتند و با سرعت زیاد منطقه را تحت تأثیر خود قرار دادند. این گروهها، آشکار و پنهان از سوی آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی، ترکیه و اکثر دولتهای عرب حاشیه خلیجفارس حمایت میشدند اما این پروژه هم چندان دوام نیاورد و تا سال ۱۳۹۷ / ۲۰۱۸ عملاً تحت کنترل درآمد. شکست پروژه گروههای تکفیری، سبب تقویت بیشتر جریانات مقاومتی و جبهه مقاومت شد.
🔸پس از این تحولات، غربیها پیمان ابراهیم ناظر بر عادیسازی عربی - اسرائیلی را روی میز گذاشته و چند دولت عرب با خود همراه کردند. در این زمان وقتی فضای توافق اسلو برگشت، خیلیها گمان کردند از این پس این اسرائیل است که آینده منطقه را رقم میزند و دیگر جایی برای اندیشهها و راهکارهای معارض نظیر «جریان مقاومت» باقی نمیماند. اما بهزودی در این کار هم گره افتاد و این روند پس از پیوستن لرزان سودان و مراکش متوقف گردید. کمی بعد، جهان با عملیات حیرتانگیز فلسطینیهای ساکن در غزه - طوفان الاقصی - مواجه گردید. اقدام فلسطینیها آنقدر مؤثر بود که صحنه منطقه را دگرگون کرد. اسرائیل که تا قبل از آن خود را در موقعیت «حکمران منطقه» میدید، به یک باره به موقعیتی نزول کرد که به گفته نتانیاهو مابین مرگ و حیات قرار گرفت. با واکنش خشن اسرائیل و شروع جنگ علیه غزه، جهان علیه اسرائیل به پاخاست، دولتهای غربی شکلگیری دولتی فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ را مطرح کردند تا بر جراحات ناشی از حملات وحشیانه رژیم، مرهم گذارند. دادگاه لاهه به بازداشت سران اسرائیل رأی داد. ارتباطات عربی - اسرائیلی از هم گسیخته شد و مقاومت در سطح جهان بهعنوان تنها گزینه ممکن، مورد تمجید قرار گرفت. پس در اینجا هم یک بار دیگر ورق برگشت.
🔸پس از این صحنه، آمریکا، اسرائیل و ترکیه به ابتکار جدیدی دست زدند؛ این ابتکار، تغییر دولت در دمشق بود. وضع داخلی سوریه طی ده سال گذشته به گونهای بود که شکلدهی به یک جبهه کوچک هم میتوانست به تغییر حاکمیت سیاسی منجر شود اما آمریکاییها و اسرائیلیها به دلیل نگرانیهایی که داشتند، تغییر دولت را اجرائی نکردند تا اینکه مشکلات شدید در مدیریت تحولات منطقه، آنان را بهشدت به آن نیازمند کرد. نخستوزیر اسرائیل در سخنرانی مرداد ماه گذشته در سازمان ملل، از ضرورت همکاری همگان برای تغییر در خاورمیانه صحبت کرد و گفت «اگر خاورمیانه تغییر نکند، ایران نقشه آینده آن را ترسیم خواهد کرد». این عبارات بیانگر آن بود که از نظر آنان باید کاری صورت گیرد تا همگان تغییر در خاورمیانه را لمس کرده و با اسرائیل در این مسیر همراه شوند.
🔸این کار نمادین، «تغییر نظام سیاسی سوریه» بود. در ایجا اسرائیل برای رها شدن از نگرانیهای امنیتی قبلی خود، به عملیات نظامی و تصرف بخشهایی از سوریه دست زد. از نظر رژیم اسرائیل سقوط یک دولت متعارف در دمشق در حالی که ماهیت دولت جایگزین آن مبهم و مخاطرهآمیز میباشد، ریسک بزرگ دارد چرا که رژیم غاصب هیچگاه از سمت جریانهای تکفیری از جمله «تحریرالشام» نگرانی نداشته است کما اینکه اظهارات اخیر مقامات این گروه هم نشان داد جایی برای نگران شدن اسرائیل وجود ندارد. پس نگرانی اسرائیل - و آمریکا، ترکیه و حوزه عربی - طبعاً چیزی دیگری است. چه چیزی بیش از دولت اسد در دمشق میتواند اسرائیل را تهدید کند؟ این چیزی غیر از سر برآوردن نهائی یک جریان مقاومت مردمی از نوع حزبالله لبنان یا از نوع حشدالشعبی عراق یا از نوع انصارالله یمن در سوریه نیست.
#یادداشت_روز
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@bimemoj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جهاد تبیین فاطمی
🔹مهمترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود؛ مداحی پیروی از حضرت زهرا(س) در تبیین است.
#حکیم_انقلاب 2-10-1403
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@bimemoj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود.
🔹 سر برآوردن یک مجموعه قوی از جوانان غیور سوری، پیشبینی قضایای اخیر این کشور است.
#حکیم_انقلاب 2-10-1403
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@bimemoj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰ما اگر یک روزی بخواهیم اقدام [نظامی] بکنیم، احتیاج به نیروی نیابتی نداریم.
#حکیم_انقلاب 💚
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@bimemoj
🔰 منافقین و سناریوی ترساندن مومنین از دشمنان
🔹در صدر اسلام، در جنگ اُحد، مسلمانها ضربه خوردند؛ شخصیّتی مثل حمزه سیّدالشّهدا به شهادت رسید؛ شخصیّتی مثل علیّبنابیطالب (علیه السّلام)، امیرالمؤمنین، سرتاپا مجروح شد؛ به خود شخص شخیص پیغمبر اکرم ضربه وارد شد؛ تعدادی شهید شدند؛ [وقتی] برگشتند مدینه،
🔹 منافقین دیدند زمینهی خوبی است برای وسوسه کردن، برای بهرهبرداری تبلیغاتی از این وضع، شروع کردند وسوسه کردن:
🔹انَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم فَاخشَوهُم؛ [گفتند] «همه علیه شما دست به دستِ هم دادهاند، بترسید»؛ بنا کردند اینها را بیان کردن.
🔹خدای متعال به خاطر این قضیّه وحی نازل کرد؛ آیهی قرآن [میفرماید:] «اِنَّما ذٰلِکُمُ الشَّیطانُ یُخَوِّفُ اَولِیاءَهُ فَلا تَخافوهُم»؛ این شیطان است که دوستان خودش را دارد میترساند،
🔹از آنها نترسید. مشت محکم قرآن بر دهان منافقین وسوسهکننده فرود آمد.
#حکیم_انقلاب 2-10-1403
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@bimemoj
12.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 آرامش بخش ترین موسیقی زندگیمان 💚
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@bimemoj
🔰صهیونیزم، شر مطلق
🔹اگر شر واقعیت است، پس باید بتوانیم نهایتش را درک و تعریف کنیم، باید بتوانیم کلیاتش را به تصور درآوریم چونکه درک، درک چیزی در کلیاتش است.
🔹درآمد: پرسش آن است که دشمن انقلاب اسلامی در یک کلمه چیست؟ آمریکا؟ اسرائیل؟ کل غرب؟ نه. صهیونیزم بین الملل در عمل و لیبرالیزم در نظر. لیبرالیزم ابزار نظری صهیونیزم است و جهان را برای گسترش آن تمهید و صاف کرده است. صهیونیزم بینالملل یک الیگارشی هوشمند فرامرز برنامهریز است؛ یک الیگارشی جهانی که خود را در طول چندصد سال تکثیر کرد و به قالب ایدئولوژیها، نهادها، دولتها و انواع روندهای جهانگرایانه و اصلاً خود نظریة جهانگرایی درآورد و فساد را در گسترة جهانی پراکند؛ صهیونیزم عمدتاً خود را در لباس لیبرالیزمْ جهانی کرد؛ لیبرالیزم در مقام ایده تمدن بورژوایی یا تجدد. لیبرالیزم چنانکه اشتراوس بدرستی دریافته و در نقد نظریة امر سیاسی کارل اشمیت بدان پرداخته، یک ایدئولوژی سیاسی نیست، روح یک تمدن است، همة غرب است (اشمیت،1393: فصل سوم).
🔹وقتی سروصدای زیادی درباره موضوعی بهپا شود بیشتر احتمال دارد که آن موضوع مغفول و ناشناخته بماند. بهترین راه پنهان کردن چیزی جارزدن آن است. هر آنچه مشهورتر است، بیشتر احتمال دارد ناشناخته باشد. از این رو نزدیکترها بیشتر شایسته تفکرند تا دورها. دربارۀ صهیونیزم، آن مقدار که گفته شده، تأمل نشده است. از یاد نرود که صهیونیزم همۀ جهان خارجِ انقلاب اسلامی یا بقول اهل مدرسه، همۀ دگر other جمهوری اسلامی است. ازاینرو درهرحال، بازاندیشی پیرامون آن بیفایده نیست.
🔹1- صهیونیزم ادامۀ یهودیت تاریخی
آیا صهیونیزم مسلکی جدید است؟ نه. صهیونیزم ظهوری جدید اما حقیقتی قدیمی دارد. برخلاف تصور رایج، صهیونیزم پدیدهای مدرن و متعلق به عصر تجدد نیست. بعبارت دیگر، صهیونیزم اشاره به ناسیونالیزم یهودی ندارد و بنابراین یک ایدئولوژی سیاسی مدرن نیست بلکه در اصل و ماهیت خود، استمرار برخی محتواهای اساسی در قومیت بنیاسرائیل است. پس، صهیونیزم در اصالت خود، ناسیونالیزم یهودی (ارادۀ مدرنِ تشکیل یک دولت یهودی برای یک ملت nation یهودی) نیست، چون اگر صهیونیزم پدیدهای متعلق به تاریخ مدرن باشد، دراینصورت پدیدهای بدون سابقه و عمق تاریخی خواهد بود؛ حالآنکه همۀ سخنِ صهیونیزم آن است که حقیقتی در درون یک تاریخ چندهزارساله است.
🔹صهیونیزم اصالتاً پدیدهای مدرن نیست بلکه بیانی خاص دورة تجدد برای "یهودیت سیاسی" است؛ یعنی یهودیتی که در همیشۀ تاریخ درپی کسب سیطره و گسترش نفوذ بر کل جهان و کل بشریت با اتکاء بر اندیشۀ برتری و برگزیدگی بوده است. پس یهودیت سیاسی است که اصیل و مهم است و همواره در کارکرد بوده است و دربرابر آن، صهیونیزم فقط اشاره به کارکردهای متأخرتر همین یهودیت سیاسی دارد.
🔹در واقع صهیونیزم با همۀ اهمیتش در زمان ما، جز ادامه یهودیت سیاسی نیست و یهودیت سیاسی نیز همان یهودیت تاریخی یا فرهنگ سازیهای مخرب رهبران یهودی در طول تاریخ است. بهتر و درستتر آن است که هربار میگوییم صهیونیزم، منظورمان نه یک ایدئولوژی جدیدِ (مدرن) سیاسی بلکه یهودیت سیاسی در گسترۀ تاریخیاش باشد.
✍ دکتر سید جواد طاهایی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@bimemoj