eitaa logo
بیم موج
1.6هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
112 فایل
قال مولانا امیرالمؤمنین ❤ : وَ اللَهَ اللَهَ فِی الجِهَادِ بِاَموَالِکُم وَ اَنفُسِکُم وَ اَلسِنَتِکُم فِی سَبِیلِ اللَه چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم ادمین: @bimemoj1357
مشاهده در ایتا
دانلود
202030_810513315.mp3
زمان: حجم: 8.02M
📢 شماره ۴۳۵ آخرین تحلیل‌های روز در رادیو صدای انقلاب دروغ بزرگ :اختلاف بین ارتش و سپاه کارشناس برنامه: دکتر مهدی سعیدی 🆔 @sedayeenghelab_ir 🆔 @bimemoj
🔰 جهاد حتّی الشهادة 🔻من و عمویم حمزه و برادرم جعفر و پسر عمویم عبیده، عَلى اَمرٍ وَفَینا بِهِ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه؛ بر یک موضوعی با هم توافق کردیم، با خدا و پیغمبرش معاهده کردیم؛ یعنی نشسته‌اند قرار گذاشته‌اند. 🔻امیرالمؤمنینِ جوان، با عموی مسنّش جناب حمزه، با آن برادر و با آن پسر عمو نشسته‌اند و قرارداد بسته‌اند بر یک امری که قاعدتاً «جهاد حتّی الشهادة» است؛ یعنی ما در این راه، در این حرکت، بی‌محابا می‌رویم تا لحظه‌ی شهادت. 🔻بعد حضرت می‌فرماید: فَتَقَدَّمَنی اَصحابی؛ این رفقا، [این] سه نفر از من جلو افتادند؛ وَ تَخَلَّفتُ بَعدَهُم.  ، ۱۴۰۰/۱۱/۰۵ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @bimemoj
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰جامانده! 😔 من و عمویم حمزه و برادرم جعفر و پسر عمویم عبیده، عَلى اَمرٍ وَفَینا بِهِ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه؛ بر یک موضوعی با هم توافق کردیم، با خدا و پیغمبرش معاهده کردیم؛ یعنی نشسته‌اند قرار گذاشته‌اند. امیرالمؤمنینِ جوان، با عموی مسنّش جناب حمزه، با آن برادر و با آن پسر عمو نشسته‌اند و قرارداد بسته‌اند بر یک امری که قاعدتاً «جهاد حتّی الشهادة» است؛ یعنی ما در این راه، در این حرکت، بی‌محابا میرویم تا لحظه‌ی شهادت. بعد حضرت میفرماید: فَتَقَدَّمَنی اَصحابی؛ این رفقا، [این] سه نفر از من جلو افتادند؛ وَ تَخَلَّفتُ بَعدَهُم. ۱۴۰۰/۱۱/۰۵ خیلی این بر من سخت آمد که من عقب ماندم و شهید نشدم. مردان فداکاری در زمان ما هستند و بودند و دیدیم کسان زیادی را که در این جهت به امیرالمؤمنین اقتدا کردند و [از او] پیروی کردند؛ عاشق شهادت بودند، دنبال شهادت بودند. ۱۴۰۰/۰۲/۱۲ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @bimemoj
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰جامانده از "جهاد حتی الشهاده"!😔 🔹من و عمویم حمزه و برادرم جعفر و پسر عمویم عبیده، عَلى اَمرٍ وَفَینا بِهِ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه؛ بر یک موضوعی با هم توافق کردیم، با خدا و پیغمبرش معاهده کردیم؛ یعنی نشسته‌اند قرار گذاشته‌اند. امیرالمؤمنینِ جوان، با عموی مسنّش جناب حمزه، با آن برادر و با آن پسر عمو نشسته‌اند و قرارداد بسته‌اند بر یک امری که قاعدتاً «جهاد حتّی الشهادة» است؛ یعنی ما در این راه، در این حرکت، بی‌محابا میرویم تا لحظه‌ی شهادت. بعد حضرت میفرماید: فَتَقَدَّمَنی اَصحابی؛ این رفقا، [این] سه نفر از من جلو افتادند؛ وَ تَخَلَّفتُ بَعدَهُم. ۱۴۰۰/۱۱/۰۵ 🔹خیلی این بر من سخت آمد که من عقب ماندم و شهید نشدم / مردان فداکاری در زمان ما هستند و بودند و دیدیم کسان زیادی را که در این جهت به امیرالمؤمنین اقتدا کردند و [از او] پیروی کردند؛ عاشق شهادت بودند، دنبال شهادت بودند. ۱۴۰۰/۰۲/۱۲ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @bimemoj
🔰 جنگ گرچه با خاک بیگانه‎ام کرد جنگ با دست‎های بلندش گرچه از من گرفت آسمان را با تمام دلم دوست دارم لحظه‎های برآشفتنش را که معیار مرد است  جنگ! بهزاد آیینه‎پوشان همزاد! کاش یک‎بار دیگر صدای تو را می‎شنیدم کومه‎ام بی‎تو خاموش و سرد است  من در این خاک جایی ندارم غربتی سهمگین سهم من بود کتف تا کتف زخمی، توان‎تاب جاده تا جاده هولی عنان‎گیر  بی‎تو من کیستم؟ سرد و رنجور سایه‎ای خسته، خاکستر آلود بر لبم نام خورشیدوارت در دلم یادی از استوایی‎ترین روزهای نبرد است  من چه دارم که بگذارد اینجا بمانم بی‎وطن از تمام زمین بی‎نصیب است جاده فرسود چشم انتظارم شیعه هرجا که باشد غریب است  جنگ باز آ که آیینه ام غرق گرد است.... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @bimemoj
🔰روضه قتلگاه ❗️حمید رضا برقعی خانه پیرزن ته کوچه پشت یک تیر برق چوبی بود پشت فریاد های گل کوچک واقعاً روزهای خوبی بود پیرزن هر دوشنبه بعد از ظهر منتظر بود در زدن ها را دم در می نشست و با لبخند جفت می کرد آمدن ها را روضه‌خوان محله می‌آمد میرزا با دوچرخه آهسته مثل هر هفته باز خیلی دیر مثل هر هفته سینه‌اش خسته "ای شه تشنه لب سلام علیک" ای شه تشنه لب...چه آوازی زیر و بم‌های گوشه‌ دشتی شعرهای وصال شیرازی می‌نشستیم گوشه مجلس با همان شور و اشتیاقی که... چقدر خوب یاد من مانده در و دیوار آن اتاقی که - یک طرف جمله"خوش آمده‌اید به عزای حسین "بر دیوار آن طرف عکس کعبه می‌گردد دور تا دور این اتاق انگار گوشه گوشه چه محشری برپاست توی این خانه چهل متری گوش کن! دم گرفته با گریه به سر و سینه می‌زند کتری عطر پر رنگ چایی روضه زیر و رو کرده خانه او را چقدر ناگهان هوس کردم طعم آن چای قند پهلو را تا که یک روز در حوالی مهر روی آن برگ های رنگا رنگ با تمام وجود راهی کرد پسری را که برنگشت از جنگ هی دوشنبه دوشنبه رد شد و باز پستچی نامه از عزیز نداشت کاشکی آن دوشنبهء آخر روضه میرزا گریز نداشت پیرزن قطره قطره باران شد کمی از خاک کربلا در مشت السلام و علیک گفت و سپس روضه قتلگاه او را کشت 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @bimemoj
15.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 سخت‌ترین روز زندگی‌تان کی بود؟ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @bimemoj
ای بسا شخصی دویده بیست سال اندکی بویی نبرده از وصال ای‌ بسا شخصی که دیروز آمده بر وصال یار پیروز آمده ❗️چهره‌های متفاوت شهدای این روزهای سرزمینمان، نوید ظهور موعود 💚 می‌دهد! تاریخی تهران 🌹 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @bimemoj
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰نانوایی های تهران در آرامش مشغول پخت نان هستند. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @bimemoj
10.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خط خبری اسرائیل تغییر کرده؛ «بُرد» جایش را به «گیر افتادن» داده! 🔶رسانه‌های اسرائیلی کم‌کم روایت پیروزی را کنار گذاشته‌اند؛ جای تیترهای حماسی را تحلیل‌های پر از تردید و نگرانی گرفته. مجریان تلویزیون از ژنرال‌ها جلو زده‌اند و می‌پرسند: «تا کی؟ چطور باید بیرون آمد؟» وقتی رسانه هشدار می‌دهد، یعنی افسانه فرو ریخته. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @bimemoj