بی نهایت
...من اما نمیخواهم امروز پایان باشد. نمیخواهم یاد عزیز شما را تنها در چند روز از سال بگنجانم... م
امشب، شبیه بچههای کوچکی که چشمشان به راهرفتن و حرفزدن پدرشان است و اشتیاقشان به شبیه او شدن، دوزانو نشستهایم کنار سجادهی شما و با همهی ندانستن و کوچکبودنمان، دلمان مثل شما عاشقبودن را میخواهد...
لبخند پرمحبّت و دست نوازش پدرانهتان لطفاً... حضرت پدر!
#یادگاری_پدر
♾ @binahayat_ir
بی نهایت
امشب، شبیه بچههای کوچکی که چشمشان به راهرفتن و حرفزدن پدرشان است و اشتیاقشان به شبیه او شدن، د
ما کوچـکیم؛ آنقدر که قـدّمان به آن افـقهای بلـند که مقـصد نـگاه عاشـقانهی شما بود، نمیرسد.
ما دوریم؛ آنقدر که به خودمان اگر باشد، تا آخرین روز جـهان هم که عـمر کنیم، به مقـصد نمیرسیم.
ما نابلدیم؛ آنقدر که اندکی درست پیش میرویم و فراوان راه گـم میکنیم.
اما ما، امیدوار هم هستیم؛ به مهـربانی شما که باخـبرید از جوانهی دوسـتداشـتنتان که روییده میان قـلبهامان، و به مهـربانیِ پـروردگاری که امـید شما بود... امـیدواریم به قد کـشیدن، نزدیـکشدن، راهیافـتن...
...اما راسـتش را بخواهـید حـضرتپـدر، امشب ما فقط سخـت غـمگـینـیم. اصلاً درسـتش را بخواهید، امشب، ما، خودِ خودِ اندوهـیم...
#یادگاری_پدر
♾ @binahayat_ir
بی نهایت
ما کوچـکیم؛ آنقدر که قـدّمان به آن افـقهای بلـند که مقـصد نـگاه عاشـقانهی شما بود، نمیرسد.
اصلا بعـید نیست که روزی پنج بار، بعد از هر نمـازتان، وقـت زمزمهی این دعا، خنـکای نـسیم بخـش خداوند چـهرهی دوروبـریهاتان را نـوازش کـردهباشد؛ از هـمان لحـظههایی که قـلب آدم یکـهو سـبز و سپـید و فـیروزهای میشود و دنیا یکی دو درجه روشـنتر...
اصلا بعـید نیست از عاشـقی مثل شما، که حتیٰ بعد از آن نمـازِ آخـرین هم این زمزمهها را از یاد نـبردهباشـید...
اصلا بعـید نیست که به بـهانهی تـکرار هـمین واژههای به یادگار مانده از شما، راهی باز شود، دلی وسعـت بگـیرد، شـیرینی مـهربانی شما هم به کام دل ما بریزد... بالاخره، چهکسی از پدر مهـربانتر؟
#ولیتمامنشدمرتضیدوبارهتپید
#بهسینهمنومارفتوناماودلشد!
#یادگاری_پدر
♾ @binahayat_ir