#امام_زمان_عجل_الله
دلتنگی ام را چاره کن ،غمگینم ای دوست
در عصر هجران تو غم می بینم ای دوست
اشک غریبی می چکد بر گونه ام تا
آدینه ها را پشت هم می چینم ای دوست
این الحسن،این الحسین ، دلگیرم آقا
تا کی در این تنهائی ام بنشینم ای دوست
جز کوله باری از گنه چیزی ندارم....
دستم به دامان شما،مسکینم ای دوست
عمری برایت گریه کردم یابن الزهرا
تنها بیا در لحظه ی تدفینم ای دوست
#مرتضی_عابدینی
ام الادب...
شمشیر عفت روبرویش در غلاف است
صدها ملک گرد مقامش در طواف است
بانوی بی مِثل ومَثل ،الگوی بینش
ام البنین است و نگینِ آفرینش
سرچشمه ی جوشان ایثار و حجاب است
بعد از بتول وی خانه دارِ بوتراب است
نزد ائمه صاحب شان و مقام او
پای ولایت شهره ی شهر و بنام او
ام البدور الساطع و ام الوقار است
او برترینِ مادران روزگار است
اهل ولایت مثل او بینِ عرب نیست
نفرین به هر کس گوید او ام الادب نیست
بانوی با اصل ونسب،مرد آفرین است
محبوب زهرا و امیرالمومنین است
مادر که نه،،خود را کنیز خانه داند
گرد وجودِ زینبین پروانه داند
از نسل حیدر چون قمر آورده دنیا
بهر شهادت چهار پسر آورده دنیا
عباس او باشد سپر بهرِ امامش
دارد تمام عالم هست، احترامش
عباسش اصلا آبروی کربلا شد
در علقمه دستان او از تن جدا شد
گفتا پسرهایم فدای نور عینم
فهمیده ام خشکیده لب بوده حسینم
فهمیده ام راس حسینم را بریدند
طفلان او را بر مغیلان می کشیدند
دشمن به اولاد علی کرده جسارت
فهمیده ام که زینبم رفته اسارت
جادارد این مادر بمیرد از غم او
آخر کشد من را عزا و ماتم او
#مرتضی_عابدینی
حالا که شب وفات حضرت بانوست یه تک بیت هی داره آتیشم میزنه....
یا صاحب الزمان آجرک الله...
زینبش یه جایی تو اسارت با بغض میگفت:
زاده ی ام البنین ، حال دل من خوب نیست
جای زینب خواهر تو ، مجلس مشروب نیست
#مرتضی_عابدینی
دیگر نخوانید ، روضه از ویرانه ی شام
تاریکیِ صحن و سرایش کشته ما را
#مرتضی_عابدینی
"این بقیة الله"
شوق رویِش دارم و با شوق رویَش آمدم
صحبت دلبر شد و در جستجویش آمدم
من اگر در جمع عاشق ها به سویش آمدم
شک ندارم با دعاهای عمویش آمدم
آخرین منجی ما ، فرزندی از نسل علیست
مهدی ما عاشق نام ابالفضل علیست
بر تمام زخم های ما دوا می آید و
وارث تیغ علی شاه ولا می آید و
عهده دار مردم بی دست و پا می آید و
چاره ی هر چه غم و درد و بلا می آید و
تکیه بر دیوار کعبه می زند بی واهمه
خطبه می خواند انا المهدی ،انا ابن الفاطمه
روزهای بی کسی ، روزی به پایان می رسد
گو به ظالم های عالم ، مرد میدان می رسد
چون که او را کرده بر ما وعده قرآن می رسد
شک نکن او با سپاهی از شهیدان می رسد
از همین کوچه و پس کوچه عبورش حتمی ست
خبرش را برسانید ، ظهورش حتمی ست
بهترین جای جهان پشت در خانه ی اوست
روزی ما همه از دست کریمانه ی اوست
عَلم عدل و عدالت به سر شانه ی توست
این چه شاهیست که عالم همه دیوانه ی اوست
همه آواره ی کوی پسر فاطمه ایم
در تبِ بغض گلوی پسر فاطمه ایم
می رسد او که دوباره عدل را جاری کند
دین و قرآن را میان فتنه ها یاری کند
دشمنی با زورگویان و ستم کاری کند
حاج قاسم در رکاب او علمداری کند
غم نخور خلوت شده این روزها دور و برش
قدر زر زرگر شناسد ، قدر مهدی مادرش
دولت زهرایی اش باشد امید عاشقان
زنده ایم تنها به شوق دیدن صاحب زمان
چشم بارانی کند دردِ دل ما را عیان
وعده ی دیدار ما یک صبح جمعه جمکران
ای تمنای همه ، برگرد و ما را شاد کن
جان شاه علقمه ، برگرد و ما را شاد کن
جان آن آقا که دستانش قلم شد، العجل
کار زینب در فراقش آه و غم شد، العجل
قامت جدّ تو از این غصه خم شد ، العجل
یا ابالفضل ناله ی اهل حرمشد ، العجل
العجل ای یوسف صحرا نشین فاطمه
العجل ای آرزوی آخرینِ فاطمه
#مرتضی_عابدینی
دل خون....
یلدا رسید و یارمان آخر نیامد
فصل خزان رفت و غم ما سر نیامد
دورِ همی، بازار گرمی دارد امّا
دُکّانِ غمهای مرا دلبر نیامد
روز و شبم با اشک هجرانش گذشت و
یک دم به مهمانیِ چشم تَر نیامد
در خلوتم چشم انتظارِ او نشستم
باید بسوزم که کسی از دَر نیامد
خواندم همیشه زیر لب او را، که یاری
از عهده ی آشوبِ قلبم بَر نیامد
رنگ عمل هرگز ندارد گفته هایم
رویِ سیه مانده برایم، گَر نیامد
با هر گناهی کوچه ی دل بسته ام که
آن آرزوی آخرِ مادر نیامد
#مرتضی_عابدینی
زمزمه ی امام زمانی (عج)
شب یلدا....
شب یلدا که میشه
غم میشه مهمونِ دلم
همه شادن ولی من
بی توفقط خونِ دلم
آره طولانی تره
این شب بی فروغِ من
اقاجون دوسِت دارم
شاید باشه دروغِ من
خوشی مون بی اثره
وقتی که میباره چشات
این چه یلدائیه که
کاری نمیکنم برات
کجا دنبالت باشم
مدینه یا تو جمکرون
سخته که نبینمت
یا مهدی صاحب زمون
بعدِ پائیز آقاجون
اگه بیای بهار میشه
بی تو طعمِ انارها
مثالِ زهرِ مار میشه
این روزا میگْذره و
دوباره میگیره دلم
همه اومدن، تو نَه
خراب شه آقا منزلم
ترسم اینه که بیای
دَری براتو وا نشه
یه نفر منتظرت
تو کوچه ها پیدا نشه
#مرتضی_عابدینی
یا فاطمة الزهرا(س)
زهرا که دارد جلوه ی پیغمبران را
کرده مُنور با قدم هایش جهان را
حتما خدا میخواست با میلادِ زهرا
ارزانی خلقش کند گنج نهان را
باخلقت او در زمان جهل و غفلت
زد مُهر خاموشی دهان ابتران را
چون نور او از عالم بالا رسیده
زینت دهد اهل زمین و آسمان را
قنداقه اش بر دست جبرائیل و احمد
در گوش او جانانه میگوید اذان را
وقتی که یک سوره بنام کوثر آمد
قطعا خدا دارد هوای دختران را
چون واژه ی مادر از او معنا گرفته
بوسم کف پایِ تمام مادران را
عالم بداند نام او شد فاطمه،چون
محفوظ می دارد ز آتش شیعیان را
عابد ندارد تحفه ای در حد وصفش
مدیون زهرا داند این قاصر بیان را
#مرتضی_عابدینی
مادرانه
لطف زهرا در قیامت هم قیامت میکند
مهربانی هایش آنجا هم سرایت میکند
چون که آید درصف محشر نه تنها عاشقان
هر ملک بر ساحتش عرض ارادت میکند
شهد نام فاطمه چون از عسل شیرینتر است
هرکه نامش را بَرد حس حلاوت میکند
درمیان موج وطوفانهای دریای بلا
عاشقان راکشتی امنش هدایت میکند
عادتش احسان وکارش دم به دم باشد کرم
خیرو خوبی را به عشاقش عنایت میکند
او محبان علی را میخرد روز جزا
خوش به حالش هر که بامولا رفاقت میکند
درسوال وپرسش تاریکی قبرم فقط
گفتن یک ذکرِ یا زهرا کفایت میکند
از تمام گریه کن های حسینش بی درنگ
درصف طولانی محشر عیادت میکند
مثل آن مرغی که چیند دانه از روی زمین
نوکران را یک به یک زهرا شفاعت میکند
#مرتضی_عابدینی
مادر....
لا به لای شعرهایم این غزل بهتر شده
شک ندارم با نوشتن از تو زیباتر شده
مینویسم فاطمه امّا نمی دانم چرا
قافیه در مصرع بعدی آن حیدر شده
اسوه ای در هر زمینه؛ بینِ تقویم ها ولی
روز میلادت بنام حضرت مادر شده
جبرئیل آورده پیغامی برای مصطفی
مژده که وقتِ نزول سوره ی کوثر شده
گر صدف دامان پاک همسر ختم الرسل
فاطمه بر دامنِ مادر چنان گوهر شده
میدرخشی همچو ماهی بین آغوش نبی
خنده ات دل میبرد،اصلا خودِ محشر شده
بضعة مني احمد؛ حضرت رکن الهدی
اولین دلداده ی روی تو پیغمبر شده
کیستی ای فاطمه ؟ انسیه الحورا تویی
کم نوشتم از مقامت لیک صد دفتر شده
#مرتضی_عابدینی
شکر خدا که رزق ما از خوانِ زهراست
سرمایه ی ما مردم از احسانِ زهراست
در راه عشقش مرد میدان داده ایم ما
این خطّه از جغرافیا ، کرمانِ زهراست
#مرتضی_عابدینی
چشمه ی لطف و کرامات و فضائل بوده است
او ک در شام عروسی فکر سائل بوده است
حال میفهمم میان بغص هایم ، فاطمه
مشتری روضه های حاج عادل بوده است
#مرتضی_عابدینی
لاله ی زینبی
(تقدیم به شهدای مدافع حرم)
آمد دوباره لاله ای غلطیده در خون
مردی ز مردان شجاعِ فاطمیون
در راه عشقش محکم و ثابت قدم بود
تا لحظه ی آخر حوالی حرم بود
مُهر شهادت خورده حالا بر جبینش
رفته به دیدارِ امیرالمومنینش
از زُمره ی شیران بی باک رقیه ست
حالا بگو که کشته ی خاک رقیه ست
در هر دو دنیا پیش مادر رو سپید شد
زینب نگاهی کرد و این عاشق شهید شد
چون که من از این قافله جا مانده بودم
باید برایش شعر تازه می سرودم
آغوش مولا شد نشانت ای برادر
شهد شهادت نوش جانت ای برادر
تو آمدی و غم به این دلها نشسته....
راه زیارت رفتن ما گشته بسته....
#مرتضی_عابدینی
https://eitaa.com/binava315
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یا_زینب_سلام_الله
قصه زیباست اگر در آخر
ختم این عمر شهادت باشد
سر ما هیچ تر از هیچ بود
سر زینب به سلامت باشد
#مرتضی_عابدینی
#امام_زمان_عجل_الله
من پُر از زخم فراقم،التیامم می رسد
آخر این قصه ی هجران امامم می رسد
روزهای بی کسی ،روزی به پایان میرسد
یک نشان از یوسف گمگشته،کنعان میرسد
تکیه بر دیوار کعبه میزند بی واهمه
خطبه میخواند انا المهدی،انا ابن الفاطمه
عشق را تصویر زیبا می دهد در عالمین
روضه میخواند برای جدّ مظلومش حسین
ذوالفقار مرتضی را از نیام بیرون کشد
خانه ی ظلم و خباثت را به خاک وخون کشد
دولت زهرایی اش باشد امید عاشقان
کاشف الغم جهان است مهدی صاحب الزمان
می کشد از دست ما، شال غریبی بر سرش
قدر زر زرگر شناسد ؛قدر مهدی مادرش
قلب عاشق را فدائی مسیر عشق کن
خسته از تنهایی ام من را اسیر عشق کن
#مرتضی_عابدینی
داغی میان سینه ها انداخت قاسم
آتش به قلب آشنا انداخت قاسم
دستش جدا و پیکرش غلطیده در خون
ما را به یادِ کربلا انداخت قاسم
#مرتضی_عابدینی
#مکتب_حاج_قاسم
#سرباز_وظیفه
#پایتخت_مقاومت
#رفسنجان
او با یتیمان مثل بابا مهربان بود
اهل زمین امّا مقیم آسمان بود
از سیره ی او میتوان این جمله را گفت:
خاکی ترین سردار تاریخ جهان بود
#مرتضی_عابدینی
#مکتب_حاج_قاسم
#سرباز_وظیفه
#پایتخت_مقاومت
#رفسنجان
بیداری ما ارث عمری اهتمامش
از جان گذشته ، جان فدا ، پای امامش
ما ملت آزاده ی مولا حسینیم
رحمت به سرباز ولایت با کلامش
#مرتضی_عابدینی
#مکتب_حاج_قاسم
#سرباز_وظیفه
#پایتخت_مقاومت
#رفسنجان
شیرین ترین نوع شهادت شد نصیبش
کرب و بلا، شب های جمعه ، بوی سیبش
عمری دم از شاه شهید کربلا زد
حالا تماشا میکند روی حبیبش
#مرتضی_عابدینی
#مکتب_حاج_قاسم
#سرباز_وظیفه
#پایتخت_مقاومت
#رفسنجان
در هر نفس از لذّت پرواز می خواند
از پرکشیدن معنی آغاز می خواند
وقتی سخن از رهبر آزاده میشد
نام خودش را بارها سرباز می خواند
#مرتضی_عابدینی
#مکتب_حاج_قاسم
#سرباز_وظیفه
#پایتخت_مقاومت
#رفسنجان
سردار دلها جان فدا شد پای دینش
مُهر شهادت نقش بسته بر جبینش
بی شک دعای مادر سادات بوده است
که همنشین شد با امیرالمومنینش
#مرتضی_عابدینی
#مکتب_حاج_قاسم
#سرباز_وظیفه
#پایتخت_مقاومت
#رفسنجان
روحِ شجاعت در حیاتش منجلی بود
مانند زهرا قوتِ قلب ولی بود
دشمن شده از بردن نامش هراسان
چون ذوالفقار حضرت سید علی بود
#مرتضی_عابدینی
#مکتب_حاج_قاسم
#سرباز_وظیفه
#پایتخت_مقاومت
#رفسنجان
این سیلِ مشتاقان، حدیث نابِ نور است
راهش زمینه ساز دوران ظهور است
زائر می آید پشت زائر ، با بصیرت
گلزار کرمان جلوه ی شور و شعور است
#مرتضی_عابدینی
#مکتب_حاج_قاسم
#سرباز_وظیفه
#پایتخت_مقاومت
#رفسنجان
حیف است عاشق بی شهادت پر بگیرد
باید که نوکر رنگی از دلبر بگیرد
هر کس که دلتنگ رفیقان شهید است
مانند عادل روزی از مادر بگیرد
#مرتضی_عابدینی
#مکتب_حاج_قاسم
#سرباز_وظیفه
#پایتخت_مقاومت
#رفسنجان
از این خبر در غصه و غمها شکستم
دل را دخیل تربت پاک تو بستم
ای دختر گوشواره قلبی کن دعایم
دلتنگم و کاری نمی آید ز دستم
#مرتضی_عابدینی
#مکتب_حاج_قاسم
#سرباز_وظیفه
#پایتخت_مقاومت
#رفسنجان