eitaa logo
بینوا(اشعار مرتضی عابدینی)
766 دنبال‌کننده
189 عکس
137 ویدیو
15 فایل
هرچه دارم ز گدایی تو دارم مولا... ارتباط با ادمین: @binavaa_315
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام خدمت دوستان روز ولادت پخش غذا داریم برای نیازمندان..... به عشق مولا سهیم باشید....
"کوه صبر" از کودکی رنج و بلا را دیده زینب داغ عظیمِ مصطفی را دیده زینب در خانه ای که حرمت آن را شکستند بیماریِ خیرالنسا را دیده زینب مادر میان شعله ها ، در بی حیا بود ای وای من که ماجرا را دیده زینب دلها بسوزد که شب قدری به خانه افتادن شیر خدا را دیده زینب هرگز ندارد او دلی خوش از مدینه چون ناله های مجتبی را دیده زینب مویش سپید و قامتش خم شد بمیرم داغ حسین ، در کربلا را دیده زینب "فالصبر لحکم ربکَ" در باورش بود وقتی به مقتل ، سر جدا را دیده زینب روی لبش " مظلومِ مادر یا حسین" بود تا ساربان بی حیا را دیده زینب جسم حسینش را به روی خاک صحرا با چشم خود ، طشت طلا را دیده زینب یک سال و اندی بعدِ یارش غصه خورد و یک سال و اندی روضه ها را دیده زینب https://eitaa.com/binava315
ببوسم پای مادر را به دل حب ولی دارم شبیه جد و آبادم ارادت بر علی دارم
خوب جایی آمدی ، اینجا گره وا می کنند بر در این خانه هر غم را مداوا می کنند حرف هایت را نگفته ، چاره سازی می کنند بچه های فاطمه ، بنده نوازی می کنند سفره ی موسی بن جعفر ، نان ما را میدهد چون برات کاظمین و کربلا را می دهد شهره بر باب الحوائج در میان مردم است جلوه های نور آقا در خراسان و قم است هر که آمد می رود با دست پر از خانه اش جان به آن صحن و سرایی که همه دیوانه اش احترام هفتمین نور امامت ، لازم است ثروت ما شیعیان ، حبِ امام کاظم است می شود با لطف مولا هر دعایی مستجاب کنج صحن آینه یا کنج صحن انقلاب
در زندگی تا میتوانی نوکری کن مولا بدهکار کسی هرگز نمانده...
ای همه دار وندارم ای پناهم یا حسین تا ابد مدیونتم ، کردی نگاهم یا حسین
یا اباعبدالله(ع) با همین لبخند شیرینش ، قرار از دل گرفت بر در دروازه ی غم ها ، نگاهش گِل گرفت بر تماشای جمال همچو ماهش ، از سما فطرس آمد در کنار فاطمه منزل گرفت ای به قربان کریمی که به درب خانه اش هر که آمد از عطایش ، تحفه ای قابل گرفت بین امواج خطر ، بهر نجات عاشقان کشتی امن حسین ابن علی ساحل گرفت هر گرفتاری که بر مولا توسل کرده است بر غم خود التیامی کامل و عاجل گرفت رحمتش روز جزا ، جبران زحمت میکند عالمی بیند که عمری نوکری حاصل گرفت