eitaa logo
بینوا(اشعار مرتضی عابدینی)
765 دنبال‌کننده
211 عکس
145 ویدیو
17 فایل
هرچه دارم ز گدایی تو دارم مولا... ارتباط با ادمین: @binavaa_315
مشاهده در ایتا
دانلود
37.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمـاهنگ "بلیـــــط جــمکـــــرون" 🎙با شعر و اجرای : | با حضور افتخاری مادر شهید مـــــــــصطـفــــــی عـــــامــــــری | کاری از رسانه نمابرتر رفسنجان
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جویی از سفره ی احسان تو را می خواهم نمی از جلوه ی باران تو را می خواهم زخم ها خوردم از این  تیغ جدا افتادن من پر از دردم  و‌درمان تو را می خواهم دل شکستم همه ی عمر ولی مولا جان اذن بوسیدن دستان تو را می خواهم
جشن تولدت رسیده امّا یه دونه گل هم تو حرم نزاشتن بانو بمیرم رو ضریح زیبات گوشواره و عروسکم نزاشتن
کاش میشد آقای من یه بار بیای تو نظرم حس کنم عطر گل نرگس و من دور و برم غصه ی یار نخوری، هنوز نمرده نوکرت قول رفسنجونیا درد و بلات ور تو سرم
شوق شهادت در نگاهت زنده باشد شور و‌صلابت در سپاهت زنده باشد رفتی به دیدار رفیقان شهیدت رفتی ولی بعد از تو راهت زنده باشد
هر کس حسین و کربلا را می شناسد یعنی به درد خود دوا را می شناسد امروزه هر پیر و جوان با هر عقیده سیّد حسن ، مرد خدا را می شناسد
از داغ هجران تو ای مولای عالم در سینه ی غمدیده ی من سوز مانده حالا نگاهم کن تو را جان رقیه شاید که از عمرم فقط یک روز مانده
آخرین جمعه ی شعبانه و من پیش تو با دل پر غم اومدم روسیام ولی به جون مادرم خسته از تموم عالم اومدم هر جایی که اومدم ندیدمت میون این همه غم اسیر شدم قولِ شیخ احمد کافی ، آقاجون اینقده نیومدی که پیر شدم رو لبم نوای این الحسنه امیدم به این چشای ترمه این که من بشم بلاگردون تو حرف هر روز و شب مادرمه تا نبینمت دل آروم نمیشم یه خبر از تو بهم نمیرسه زندگیم تکرار دردامه فقط حالمو ببین ، دیگه دوری بسه عمر من دیگه داره تموم میشه ای همه سایه ی رو سرم بیا آخرین نور علی و فاطمه به ابالفضل میدمت قسم بیا https://eitaa.com/binava315
هر کجا که اومدم ندیدمت میون این همه غم اسیر شدم قولِ شیخ احمد کافی ، آقاجون اینقده نیومدی که پیر شدم
روزه یعنی عشقبازی بر سر خوانِ حسین می شود هر روزه داری چون پریشانِ حسین من برای بخشش خود ، واسطه آورده ام یا رب از جرم و خطایم درگذر ، جانِ حسین روزه یعنی تشنگی ، یعنی تب و سوز جگر روزه یعنی روضه ی لب های عطشانِ حسین خواب از چشمم بگیرد، غربتش در قتلگاه اشک نوکر در سحر باشد ز احسانِ حسین روز محشر لایق دیدار زهرا می شود دیده ای که شد میان روضه، گریانِ حسین آرزو دارم شبی بعد از نماز مغربم روزه ام را وا کنم در زیر ایوانِ حسین یک گریز.....آن بی حیا در پیش چشم خواهرش چوب میزد بر لب خونین و دندانِ حسین https://eitaa.com/binava315