eitaa logo
پرسمان و بصیرت
158 دنبال‌کننده
7 عکس
2 ویدیو
22 فایل
این کانال بر اساس نکات ناب و شبهات روز و پاسخ بر اساس گفتمان عقلی تاسیس شده است. ارتباط با ادمین: @binesh_motahar_sharif
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾🍃🌾 ✅5⃣5⃣ با توجه به اینکه هر چه شدت گناه بیشتر باشد، احتمال بیشتر است، بهتر نیست برای این که سریع تر مراتب را پیدا کنیم، یک بزرگ مرتکب شویم و بعد توبه کنیم؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 از کجا معلوم توبه پیدا کنیم❓ 🔴 از کجا معلوم توبه ما را بپذیرد❓ 🔴 آسان تر است یا ❓ 🔴 آیا پارچه وصله شده بهتر است، یا پارچه پاره نشده❓ ❇️ مرحوم کلینی در کتاب روضه کافی از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود: 👈 در بنى اسرائیل مرد بود كه به هیچ وجه به دنیا آلوده نشده و گرد آن نگشته بود، كه از وضع او رنج می برد، از بینى خود فریادی كشید، لشكریانش به دور او جمع شدند، بدانها گفت: كدام یك از شما می تواند این شخص را از راه به در كند؟  🎋یكى گفت: من. گفت: از چه راهی به سراغش می روى؟ پاسخ داد: از راه زنها. شیطان گفت: تو حریف او نیستى، چون او زنان را نیازموده (و لذتى از آنها نبرده كه گول بخورد). 🎋دیگرى گفت: من؛ پرسید: تو از چه راهی گولش می زنى؟ گفت: از راه باده‏گسارى و خوشی ها. بدو گفت: تو هم مرد این كار نیستى چون او اهل اینها نیست. 🎋 سومى گفت: من او را گمراه می كنم، پرسید: از چه راهی؟ گفت: از راه كار ؛ شیطان گفت: برو كه تو حریف او هستى. 👈 شیطانك بیامد و در برابر او جایى را انتخاب و شروع به نماز خواندن كرد. و آن عابد چنان بود كه شبانه ‏روز قدرى می خوابید و استراحت می كرد، ولى شیطانك هیچ نمی خوابید و استراحت نداشت و یكسره نماز می خواند. ♻️ آن مرد عابد كه خود را در برابر او كم ارزش دید و عبادتش را كوچك شمرد، به نزد آن شیطانك رفت و بدو گفت: 🎋اى بنده خدا چه چیز تو را بر این همه نماز خواندن نیرو داده است؟ پاسخش را نداد. 🎋 بار دوم پرسید، باز هم پاسخش را نداد. تا بار سوم كه پرسید گفت: اى بنده خدا من كرده‏ ام‏ و از آن نموده‏ ام و هر گاه آن گناه را به خاطر مى‏ آورم به نماز خواندن نیرو می گیرم. 👈 مرد عابد گفت: آن گناه را به من هم بگو تا انجام دهم و دنبالش توبه كنم و در نتیجه (مانند تو) بر خواندن نماز نیرو بگیرم. شیطانك بدو گفت: ♻️ به شهر برو و سراغ فلان زن را بگیر و با او گناهی کن (و سپس توبه كن تا مانند من بر عبادت نیرو بگیرى). 👈 عابد گفت: دو درهم را از كجا بیاورم؟ من كه نمی دانم درهم چیست؟ شیطان از زیر پاى خود دو درهم بیرون آورده به او داد. برخاست و با همان جامه و لباس خود كه در آن عبادت می كرد به شهر درآمد و سراغ منزل آن زن را گرفت، مردم او را به خانه آن زن راهنمائى كردند و گمان كردند براى او آمده است. 👈 عابد به نزد آن زن رفت و دو درهم را پیش او انداخت و بدو گفت: برخیز. زن برخاست و به درون اطاق خود رفت و به مرد عابد گفت: داخل شو. 👈 عابد به درون اطاق رفت. آن زن بدو گفت: اى مرد تو در وضع و لباسى به خانه من آمده‏ اى كه معمولا كسى با این وضع و لباس نزد من نمی آید، شرح حال خود را براى من بگو. ♻️ عابد سرگذشت خود (و شیطان) را براى آن زن تعریف كرد. ♻️ زن گفت: اى بنده خدا آسانتر از است، و چنان نیست كه هر كس توبه كند بدان برسد (و توبه‏ اش پذیرفته گردد)؛ ⬅️ به نظر می رسد كه آن كس (كه این راه را پیش پاى تو گذارده) شیطانى بوده در نظرت مجسم شده (تا تو را از راه به در كند) اكنون بازگرد كسى را (در آنجا) نخواهى دید. 👈 عابد برگشت و آن زن همان شب از این جهان رفت، و چون صبح شد دیدند بر در خانه ‏اش نوشته شده: «بر سر جنازه این زن (براى دفن و كفن او) حاضر شوید كه او از اهل است». 👈 مردم همه در شك و تردید فرو رفتند، و به خاطر همان تردیدى كه در كار او پیدا كرده بودند تا سه روز جنازه ‏اش را به خاك‏ نسپردند. 👈خداى ـ عز و جل ـ به پیغمبر آن زمان وحى فرمود: «بالاى جنازه فلان زن برو و بر آن نماز بخوان و به مردم بگو: بر او بخوانند كه من او را آمرزیدم و بهشت را بر او واجب كردم چون فلان بنده مرا از گناه و نافرمانى من باز داشت». 🌿🌾🌿 @binesh_m