eitaa logo
دبیرخانه بینش مطهر استان زنجان
250 دنبال‌کننده
566 عکس
149 ویدیو
37 فایل
دبیرخانه طرح مطالعاتی بینش مطهر استان زنجان شماره تماس 09123189799 ارتباط با ادمین : @yazahra593 @Baran7411
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 📸 تصویری 🔰تدریس آنلاین کتاب تبلیغ در جلسه ششم طرح مطالعاتی بینش مطهر مرحله دوم 💠 با حضور جناب حجت السلام والمسلمین حاج اقا مهرانفر برگزار شد 🗒 سه شنبه: 4شهریورماه با ما همراه باشید👇👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan 🔸🔸🔸🔸🔸🔸
Fadaeian_Moharam_9904_3.mp3
16.86M
🌹 🌹 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩 ◼️روایت استاد شهید مطهری از شهادت حضرت قاسم علیه السلام: ...آقا را دیدند،اسبش در دستش، آماده و مهیا، در خیمه ایستاده است. یک حالت انتظاری! لجام اسب روی گردن اسب افتاده است. یک مرتبه صدای "یا عماه"،عمو جان قاسم بلند شد. نوشته اند مثل باز شکاری حسین را دیدند که روی اسب پرید و در حدود ۲۰۰ نفر دور بدن قاسم را گرفته بودند. قاسم از اسب روی زمین افتاده بود،یک نفرشان پایین آمده بود که سر قاسم را از بدنش جدا کند تا دیدند که حسین می‌آید همه فرار کردند و رفتند. دیگر کسی نفهمید [چه شد]حسین در میان گرد و غبارها گم شد .کسی چیزی نفهمید. "فَلَمّا جَلَسَ الْغُبرَة" همین که غبار فرو نشست، یک وقت دیدند سر قاسم به دامان حسین است. این بچه دائم پایش را محکم به زمین میکوبد. حسین هم گفت:"عزیزٌ عَلی عَمِّکَ َان تَدعُوه فَلا یُجیبُکَ اَو یُجیبُک فَلا یَنفَعُک" وقتی که قاسم شهید شد،مثل اینکه خواست قدردانی از برادرش امام حسن کرده باشد؛خودش بدن قاسم را بغل گرفت.همه مترصد بودند که ببینند که آقا چه می کند.دیدند که آمد و آمد،رفت بدن قاسم را کنار بدن علی اکبر خواباند. ✅ با ما همراه باشید :👇👇👇 ✅ @bineshe_motahar_zanjan
🌹 🌹 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩 ◼️طفل شیرخوار را به دست ایشان می دهند. این طفل در بغل عمه اش زینب،خواهر مقدس اباعبدالله علیه السلام است. حضرت این طفل را در بغل می گیرد. اباعبدالله علیه السلام نفرمود خواهر جان!چرا در میان این بلوا،در فضایی که هیچ امنیتی نداردو از آن طرف تیر پرتاب می شود و دشمن کمین کرده،این طفل را آوردی،بلکه او را در بغل گرفت و در همین حال تیری از سوی دشمن می آید و به گلوی طفل مقدس اصابت می کند. اباعبدالله علیه السلام چه می کند؟ببینید رنگ آمیزی چگونه است؟تا این طفل اینچنین شهید می شود،دست می برد و یک مشت خون پر می کند و به طرف آسمان می پاشد که ای آسمان،ببین و شاهد باش! ✅ با ما همراه باشید :👇👇👇 ✅ @bineshe_motahar_zanjan
27.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ◼️از جوانان اهل بیت پیغمبر علیهم السلام اول کسی که موفق شد از اباعبدالله علیه السلام کسب اجازه کند، فرزند جوان و رشیدش علی اکبر بودکه خود اباعبدالله علیه السلام درباره اش شهادت داده است که از نظر اندام و شمایل، اخلاق، منطق و سخن گفتن ،شبیه ترین فرد به پیغمبر(ص) بوده است...خود ابا عبدالله علیه السلام فرمود: خدایا خودت میدانی که وقتی ما مشتاق دیدار پیغمبر(ص) میشدیم ،به این جوان نگاه میکردیم.این جوان آمد خدمت پدر، گفت: پدر جان !به من اجازه جهاد بده. درباره بسیاری از اصحاب، مخصوصاً جوانان، روایت شده که وقتی برای اجازه گرفتن نزدحضرت می آمدند، حضرت به نحوی تعلّل میکرد ولی وقتی که علی اکبر می آید و اجازه میدان میخواهد، حضرت فقط سرشان را پایین می‌اندازند.جوان روانه میدان شد. نوشته اند اباعبدالله علیه السلام چشمهایش حالت نیم خفته به خود گرفته بود؛ به او نظر کرد مانند نظر شخص ناامیدی که به جوان خودش نگاه می کند. ناامیدانه نگاهی به جوانش کرد،چند قدمی هم پشت سر او رفت. اینجا بود که گفت: خدایا!خودت گواه باش که جوانی به جنگ اینها میرود که از همه مردم به پیغمبر تو شبیه تر است.جمله‌ای هم به عمر سعد گفت،فریاد زد به طوری که عمر سعد فهمید:"یَابنَ سَعدٍ قَطَعَ اللّٰهُ رَحِمَکَ" خدا نسل تو را قطع کند که نسل مرا از این فرزند قطع کردی.اینطور بود که علی اکبر به میدان رفت...جناب علی اکبر با شهامت و از جان گذشتگی بی‌نظیری مبارزه کرد. ✅ با ما همراه باشید :👇👇👇 ✅ @bineshe_motahar_zanjan
قابل توجه اهل منبر و روضه پویش ذکر خیر از شهید سپهبد در شب اجازه نمی‌دهیم یاد و خاطره این شهید نورانی در جامعه و منطقه کم رنگ شود. از همه سخنرانان معزز و مداحان گرامی بخواهید که موضوع سخنرانی و ابیات و اشعار خود در شب تاسوعا را به این شهید عزیز اختصاص بدهند. پویش جهانی و مردمی ✅با ما همراه باشید👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅با ما همراه باشید👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ◼️روز عاشورا می شود بنا بر یکی از دو روایت ابوالفضل می‌آید جلو عرض می کند برادر جان به من هم اجازه بفرمایید، این سینه من دیگر تنگ شده است، دیگر طاقت نمی آورم،می خواهم هر چه زودتر جان خودم را قربان شما کنم .فرمود: برادرم! حالا که می خواهی بروی، پس برو،بلکه بتوانی مقداری آب برای فرزندان من بیاوری. حالا ببینید چه منظره باشکوهی است، چقدر عظمت است،چقدر شجاعت است چقدر دلاوری است،چقدر انسانیت است، چقدرشرف است، چقدر معرفت است،چقدر فداکاری است! یک تنه خودش را به این جمعیت میزند. مجموعه کسانی را که دور این آب را گرفته بودند چهار هزار نفر نوشته اند.خودش را وارد شریعه فرات میکند.اسب خودش را داخل آب میبرد.این را همه نوشته‌اند:اول مَشکی را که همراه دارد پر از آب میکند و به دوش میگیرد. تشنه است،هوا گرم است،جنگیده است،همین طوری که سوار است تا زیر شکم اسب را آب گرفته است، دست میبرد زیر آب، مقداری آب با دو مشت خودش تا نزدیک لبهای مقدس می آورد.آنهایی که از دور ناظر بوده اند گفته اند اندکی تأمل کرد،بعد دیدیم آب نخورده بیرون آمد.آبها را روی آب ریخت.آنجا کسی ندانست که چرا ابوالفضل آب نیاشامید،اما وقتی بیرون آمد یک رجزی خواند که در این رجز مخاطب،خودش بود نه دیگران. ✅ با ما همراه باشید :👇👇👇 ✅ @bineshe_motahar_zanjan
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ◼️از این رجز فهمیدند چراآب نیاشامید. در رجزش دارد خودش را خطاب میکند، میگوید:ای نفس ابوالفضل! می‌خواهم دیگر بعد از حسین زنده نمانی. حسین دارد شربت مرگ مینوشد،حسین با لب تشنه در کنار خیمه ها ایستاده است و تو میخواهی آب بیاشامی؟!پس مردانگی کجا رفت؟شرف کجا رفت؟ مواسات کجا رفت؟همدلی کجا رفت؟مگر حسین امام تو نیست؟مگرتو مأموم اونیستی؟مگر تو تابع او نیستی؟هرگز دین من به من اجازه نمی دهد،هرگز وفای من به من اجازه نمی دهد. ابوالفضل در برگشتن مسیر خودش را عوض کرد،خواست از داخل نخلستان برگردد چون میدانست همراه خودش یک امانت گرانبها دارد. تمام همتش این است که این آب را به سلامت برساند،برای اینکه مبادا تیری بیاید و به این مشک بخورد و آب ها بریزدو نتواند به هدف خودش نائل شود. در همین حال بود که یک مرتبه دیدند رجز ابوالفضل عوض شد.معلوم شد حادثه ی تازه ای پیش آمده است.فریاد کرد: به خدا قسم اگر دست راست مرا هم قطع کنید،من دست از دامن حسین برنمیدارم.طولی نکشید که رجز عوض شد: در این رجز فهماند که دست چپش هم بریده شده است. ✅ با ما همراه باشید :👇👇👇 ✅ @bineshe_motahar_zanjan
🌹 🌹 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ◼️رشد سیاسی دولتها این است که را تشخیص بدهند، را داشته باشند، بفهمند که مثلاً صلاح مملکتشان در روابط با فلان بیگانه چطور است و در روابط با فلان بیگانه دیگر چطور است؟ فلان قرارداد را آیا هست منعقد بکنند یا مصلحت نیست منعقد بکنند؟ از نظر وضع داخلی مملکتشان: از نظر دادگستری، از نظر شهربانی، از نظر شهرداری، از نظر فرهنگ بفهمند و بدانند که چگونه آن را اداره بکنند؟ هم بفهمند و هم لیاقت اجرای آنچه که می‌فهمند داشته باشند. این را می‌گوییم . ✅با ما همراه باشید👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan
🌹 🌹 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ◼️ابا عبدالله علیه السلام در شب عاشورا چندین کار انجام داد که تاریخ نوشته است.این بود که همه اصحاب را در یک خیمه جمع کرد و برای آخرین بار اتمام حجت نمود. اول تشکر کرد، تشکر بسیار بلیغ و عمیق، هم از خاندان و هم از اصحاب خودش. فرمود: من اهل بیتی بهتر از اهل بیت خودم و اصحابی با وفاتر از اصحاب خودم سراغ ندارم. در عین حال فرمود: همه شما می دانید که اینهاجز شخص من به کس دیگری کاری ندارند، هدف اینها فقط من هستم. اینها اگر به من دست بیابند به هیچ یک از شما کاری ندارند. شما می توانید از تاریکی شب استفاده کنید و همه تان بروید. بعد هم فرمود: هر کدام می توانید دست یکی از این بچه ها و خاندان مرا بگیرید و ببرید. تا این جمله را فرمود، از اطراف شروع کردند به گفتن اینکه: یا اباعبدالله علیه السلام ما چنین کاری بکنیم؟! اول کسی که به سخن درآمد برادر بزرگوارش ابوالفضل العباس بود. یکی می‌گوید: آقا! اگر مرا بکشند و بعد بدنم را آتش بزنند و خاکسترم را به باد بدهند و دو مرتبه زنده کنند و هفتاد بار چنین کاری را تکرار کنند، دست از تو برنمیدارم؛ این جان ناقابل ما قابل قربان تو نیست. آن یکی می گوید: اگر مرا هزار بار بکشند و زنده کنند دست از دامن تو بر نمیدارم. حضرت هر کاری که لازم بود انجام دهد تا افراد خالصاً و مخلصاً در آنجا بمانند، انجام داد. ✅ با ما همراه باشید :👇👇👇 ✅ @bineshe_motahar_zanjan
🌹 🌹 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ◼️در شب عاشورا زینب یکی دو نوبت حتی نمی تواند جلوی گریه اش رابگیرد.یک‌بار آنقدر گریه می کند که بر روی دامن حسین بیهوش می‌شود و حسین علیه السلام با صحبت‌های خودش زینب را آرام میکند:"لا یُذهِبَنَّ حِلْمَکَ الشَّیطان" خواهر عزیزم!مبادا وساوس شیطانی بر تو مسلط بشود و حلم را از تو برباید. صبر و تحمل را از تو برباید.وقتی حسین به زینب می فرماید که چرا اینطور می کنی مگر تو شاهد و ناظر وفات جدم نبودی؟جد من از من بهتر بود،پدر ما از ما بهتر بود،برادر همینطور،مادر همینطور زینب با حسین این چنین صحبت می‌کند:برادر جان!همه آنها اگر رفتند بالاخره من پناهگاهی غیر از تو داشتم ولی با رفتن تو برای من پناهگاهی باقی نمی ماند. ۱۲۷و۱۲۸ ✅ با ما همراه باشید :👇👇👇 ✅ @bineshe_motahar_zanjan
🌹 🌹 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ◼️در روز عاشورا اباعبدالله نقطه‌ای را به عنوان مرکز انتخاب کرده بود؛ یعنی وجود مقدس اباعبدالله ابتدا آنجا می ایستاد و بعد حمله میکرد.به طور قطع و مسلم و بر طبق همه تواریخ، کسی جرات نکرد تن به تن با اباعبدالله بجنگد. البته ابتدا چند نفر آمدند، جنگیدند، ولی آمدن همان از بین رفتن همان. پسر سعد فریاد کرد :چه میکنید؟!این، پسر علی است، روح علی در پیکر اوست،شما با چه کسی دارید می جنگید؟! با او تن به تن نجنگید. دیگر جنگ تن به تن تمام شد.آن وقت جنگی که از طرف آنها نامردی بود شروع شد؛ سنگ پرانی،تیراندازی.جمعیتی در حدود۳۰هزار نفر میخواهند یک نفر را بکشند؛ از دور ایستاده‌اند، تیراندازی می‌کنند یا سنگ میپرانند.همین‌ها وقتی که اباعبدالله حمله میکرد، درست مثل یک گله روباه که از جلوی شیر فرار میکند، فرار میکردند. ۲۲۲و۲۲۳ ✅ با ما همراه باشید :👇👇👇 ✅ @bineshe_motahar_zanjan
🌹 🌹 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ◼️ولی حضرت حمله را خیلی ادامه نمی داد؛ یعنی نمی خواست فاصله‌اش با خیام حرمش زیاد شود. غیرت حسین اجازه نمیداد که تا زنده است کسی به اهل بیتش اهانت کند.مقداری که حمله میکرد و آنها را دور میساخت، برمیگشت، می آمد در آن نقطه ای که آن را مرکز قرار داده بود. آن نقطه، نقطه‌ای بود که صدارَس به حرم بود؛یعنی اهل بیت اگرچه حسین را نمی دیدند، ولی صدایش را می‌شنیدند .برای اینکه زینبش مطمئن باشد، برای اینکه سکینه اش مطمئن باشد، برای اینکه بچه هایش مطمئن باشند که هنوز جان در بدن حسین هست. وقتی که می آمد در آن نقطه می ایستاد، آن زبان خشک در آن دهان خشک به حرکت در می آمد و می گفت:"لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ الّا بِاللّهِ الْعَلِی الْعَظیمِ"هم شعار توحید میداد و هم به زینبش خبر میداد که زینب جان! هنوز حسین تو زنده است. ۲۲۳ ✅ با ما همراه باشید :👇👇👇 ✅ @bineshe_motahar_zanjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🌹 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ◼️بار دوم که امام آمد اهل‌بیت خوشحال شدند؛دوباره با اباعبدالله خداحافظی کردند. باز به امر اباعبدالله از خیمه ها بیرون نیامدند. بعد از مدتی یک دفعه باز صدای شیهه اسب اباعبدالله را شنیدند.خیال کردند حسین برای بار سوم آمده است تا با اهل بیتش خداحافظی کند. ولی وقتی بیرون آمدند اسب بی صاحب اباعبدالله را دیدند.دور اسب اباعبدالله را گرفتند. هر کدام سخنی با این اسب می‌گوید. طفل عزیز ابا عبدالله می‌گوید: ای اسب"هَلْ سُقِی اَبی أمْ قُتِلَ عَطْشاناً؟"من از تو یک سوال می کنم پدرم که میرفت با لب تشنه رفت من می خواهم بدانم که آیا پدرم را با لب تشنه شهید کردند یا در دم آخر به یک جرعه آب دادند؟ اینجاست که یک منظره دیگری رخ می دهد که قلب مقدس امام زمان را آتش میزند.روضه امام زمان است می‌گوید: جد بزرگوار!اهل بیت تو از خانه بیرون نیامدند اما وقتی که اسب بی‌صاحب ات را دیدند موها را پریشان کرده و همه به طرف قتلگاه تو آمدند. ✅ با ما همراه باشید :👇👇👇 ✅@bineshe_motahar_zanjan
📌اطلاعیه بسم الله الرحمن الرحیم با سلام اندیشه پژوهان گرامی 🌺کلاس های بینش مطهردر تاریخ11 شهریور برگزار خواهد شد🌺 ان شاءالله کلاسهای آنلاین مرحله اول و مرحله دوم بینش مطهر هر هفته روز های سه شنبه مرحله دوم ساعت11تا12:30برگزار خواهد شد کتاب تبلیغ از درس 4تا درس 8 لطف بفرمایند سرگروه ها مباحثه کتاب سیره نبوی وتبلیغ رو بفرستن📚 مرحله اول ساعت18الی 19:30برگزار خواهد شد برای جلسه فردااز کتاب آزادی انسان. هجرت وجهاد،سرگروهای محترم برگه مباحثه کتاب آزادی انسان رو بفرستن 📚 📣لینک کلاس آنلاین تغییر نکرده است📣 🍃با تشکر 🍃 ✅با ما همراه باشید👇👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan
1_386211068.pdf
281.6K
📚سوال امتحانی کتاب بینش مطهرو آزادی انسان مرحله اول📚 با ما همراه باشید👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan
آزمون خدا در زندگی انسان- شهریور 98.pdf
251.9K
📚سوال امتحانی کتاب خدا در زندگی انسان مرحله اول📚 با ما همراه باشید👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan
با سلام دوستان وهمراهان گرامی برا سفارش کتاب درسنامه مرحله اول ودوم به آیدی @yazahra593 مراجعه کنید کتاب درسنامه مرحله اول 👈60هزارتومان کتاب درسنامه‌مرحله دوم 👈60هزار تومان‌ شمارت کارت👈6037991941234761 به نام خانم عزیزه احمدلو سپس ارسال رسید ثبت نام به شماره ۰۹۱۲۳۱۸۹۷۹۹ ✅با ماهمراه باشید👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan
💐بسم الله الرحمن الرحیم💐 💠جلسه ی هفتم بینش پژوهان دانشگاهیان زنجان کلاس های آنلاین درفضای اسکای روم برگزارشد سه شنبه 11شهریور ✅با ماهمراه باشید👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan
1_37615981.pdf
148.2K
برگه مباحثه Pdf ✅باما همراه باشید👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan
❁﷽❁ 📣 📜به اطلاع بزرگوارانی که در دوره بینش مطهر مرحله دوم # با حضور حجت الاسلام مهرانفر ثبت نام 📝 نموده اند میرساند. 👇👇👇 ⬅️ جلسه هشتم. ان شاء الله قسمت آخر تبلیغ و قسمت اول مسئله نفاق درس یک ودو 📚 روز سه شنبه در تاریخ 8⃣1⃣شهریور ساعت16الی17:30 در موسسه خاتم به صورت با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی برگزار می گردد. مکان👈 خ خرمشهر جنب تالار گلریز خ گلبرگ نبش چهارم شرقی بلال حبشی پ 39 کلاس آنلاین مرحله اول روز سه شنبه برگزار نمیشود مطابقا کلاس حضوری مرحله اول اطلاع رسانی خواهد شد 💐در پناه حق ✅با ما همراه باشید👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan
💐بسم الله الرحمن الرحیم💐 💠جلسه ی هشتم با حضور بینش پژوهان دانشگاهیان زنجان در موسسه خاتم برگزارشد سه شنبه 18شهریور ✅با ماهمراه باشید👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan
1_91768494.pdf
286.9K
📚سوال امتحانی کتاب تبلیغ مرحله دوم📚 با ما همراه باشید👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan
🌹 🌹 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ◼️یک فرد اگر در تاریخ زمان خودش نباشد و نقش مؤثری نداشته باشد و آینده را نسازد، او عملا واردِ در تاریخ نیست و نبوده است. همیشه در روی زمین میلیون‌ها و مثل حالا میلیاردها انسان زندگی می‌کنند، ولی اکثریت این انسان‌ها وارد تاریخ نمی‌شوند، در تاریخ گم می‌شوند. اما... از آن قله‌های بسیار مرتفع و یکی است. ایشان یک در به وجود آورد؛ یعنی آن کاری را کرد که یک امام باید انجام بدهد، در مقابلِ کاری که یک پیغمبر انجام می دهد. 📲با ما همراه باشید👇👇👇 @bineshe_motahar_zanjan