بـےرودرواسـے
#تجربه🌹❤️ ارسالی اعضا🌸
#تجربه🌹❤️
ارسالی اعضا🌸
.سلام ادمین عزیزم میخواستم من هم یه نکته ای رو بگم.
من تو سن ۱۳ سالگی ازدواج کردم ۱۶ سالگی رفتم خونه خودم و ۱۷ سالگی مادر شدم الانم ۹ سال از ازدواجم میگذره.
من کرد هستم و همسرم ترک.
از اول بشدت با هم اختلاف سلیقه و ب خصوص اختلاف در رسوم وجود داشت بین خانواده ها ک باعث میشد بین من و همسرم هم فضا متشنج بشه و اینکه همسرم هم بشدت زود عصبانی میشد و از کاه کوه میساخت بی تاثیر نبود
.خلاصه خیییییلی اذیتم میکرد وقتی اومدیم سر خونه زندگی خودمون خیلی بد تر شد و اینکه خانواده ها شهرستان بودن ولی ما تو یه شهر بزرگ رفتیم برا کار و زندگی و تنها بودم.
خیلی بد دهن بود و کتک میزد منم خیلی آروم بودم خدا شاهده دوسال تمام هررررر چیزی گفت و هر کاری کرد بهش بی احترامی نکردم سکوت کردم و ب هیچ کس هم چیزی نگفتم ولی بعد ۲ سال ک اون موقع پسرم هم ۱۰ ماهه بود یه شب خیلی بد بهم بی احترامی کرد و منم فقط گفتم خودتی باعث شد بزنه😅
بعدش توضیح دادم ک ببین من فقط گفتم خودتی یعنی حرفات اینقدر بد بوده ک بهت اینجوری بر خورده و اون شب عاشورا بود گفتم میسپرمت ب امام حسین.
از اون شب سعی میکرد بیشتر خودشو کنترل کنه چون منم دیگه خسته شده بودم و جواب میدادم. میگفتم سکوتم دلیل درست بودن کارت نیست از دوست داشتنه .از طرفی خیلی بهش محبت میکردم چون واقعا عاشقم بود و همیشه بعد کاراش ازم معذرت خواهی میکرد البته بی فایده است دیگه😁
خلاصه الان بعد ن سال ۵ ساله ک دعوا هامون خیییییلی کمتر شده و کلا تغیر کرده و بهترین زندگی رو دارم 😍😍
همیشه میگه خدارو شکر تو مثل من نبودی چون من هیچوقت دعوا رو شروع نمی کردم و غر هم نمی زنم.
الان فقط کافیه یکی چپ نگام کنه😁😁
خیلی ها گفتن جدا شو .خیلی ها گفتن بچه ای عقلت نمیکشه ولی من خواستم و شد 💪
با وجود سن کم خدارو شکر ک کم نیاوردم و ب این جا رسیدم.الانم دوتا بچه گل داریم یه پسر یه دختر ک دنیامونن
هنوزم غریبیم ولی خوشیم
خلاصه ک عزیزم میخواستم بگم طلاق آخرین راهه گاهی نمیشه زندگی کرد و تنها راه طلاقه ولی ن همیشه.
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی
ببخشید طولانی شد
💌منتظر پیامهاتون هستم. اگه دردودل یا صحبتی داری ، تلخ یا شیرین "بی رودرواسی" بگو تا تو کانال قرار بدم دوست خوبم😍👇
@adchalesh
••࿐@Biroodarvasi
شاگردي از استادش پرسيد: عشق چست؟
استاد در جواب گفت:به گندم زار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياوراما در هنگام عبور از گندم زار، به ياد داشته باش که نمي تواني به عقب برگردي تا خوشه اي بچيني!
شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتي طولاني برگشت.استاد پرسيد:چه آوردي؟ و شاگرد با حسرت جواب داد:هيچ! هر چه جلو ميرفتم، خوشه هاي پر پشت تر ميديدم و به اميد پيدا کردن پرپشت ترين، تا انتهاي گندم زار رفتم .
استاد گفت: عشق يعني همين!
شاگرد پرسيد: پس ازدواج چيست؟
استاد به سخن آمد که:به جنگل برو و بلندترين درخت را بياور اما به ياد داشته باش که باز هم نمي تواني به عقب برگردي!
شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهي با درختي برگشت. استاد پرسيد که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت:به جنگل رفتم و اولين درخت بلندي را که ديدم، انتخاب کردم. ترسيدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالي برگردم.
استاد بازهم گفت : ازدواج يعني همين!..
••࿐@Biroodarvasi
عالی👏👏👏
فقط تا قبل از پنجشنبه شب پاسخهای کوتاهتون رو به آیدی زیر بفرستین تا توی کانال قرار بدم👇🏻
🆔@adchalesh
پاسخهایی که دیرتر از موعد بفرستین به اشتراک گذاشته نخواهند شد 🙏🏻🌹
••࿐@Biroodarvasi
زکریای رازی در اواخر عمر به
خاطر اعتقاداتش دردادگاه های
مذهبی بارها محاکمه شد.
اما نارحت کننده است که بدانید در این
محاکمه هاآنقدر کتابهایش بر سرش
کوبیده شد که بینایی خود را ازدست
داد و نابینا ازدنیا رفت!!
میگویند شاگردانش به او گفتند حکیم شما
بدتر از این را معالجه نمودی پس چرا خود
را معالجه نمیکنید. در جواب حکیم گفت
بینا شوم که چه چیز را ببینم سیاهی جهل
قدرت فاسد و روزگار بد و سخت مردمان.
گمان کنم همان کور باشم کمتر زجر میکشم
••࿐@Biroodarvasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢همهی ما میمیریم اما همهی ما زندگی نمیکنیم...😢
••࿐@Biroodarvasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذات انسان ...
فرزندان ما آنگونه که میخواهیم نمی شوند
آنگونه که تاثیر می پذیرند می شوند ...👌
#دکتر_انوشه
••࿐@Biroodarvasi
بسیار عالی🥰
فقط تا قبل از پنجشنبه شب پاسخهای کوتاهتون رو به آیدی زیر بفرستین تا توی کانال قرار بدم👇🏻
🆔@adchalesh
پاسخهایی که دیرتر از موعد بفرستین به اشتراک گذاشته نخواهند شد 🙏🏻🌹
••࿐@Biroodarvasi
بـےرودرواسـے
عشق پروانه نویسنده: ناهید گلکار
🦋🩷🦋
🩷🦋
🦋
#داستان #عشق_پروانه 🦋❤️
#قسمت_ششم- بخش پنجم
ارمغان بر آشفته شد و گفت : مامان ؟ چی دارین میگین ..
گفتم که از این خبرا نیست ..من دارم به عنوان مهمون میرم ...خندید و گفت : خوب اونا هم به عنوان مهمون بیان خونه ی ما..
گفتم: چشم مادر جان من که از خدا می خوام اگر شما اجازه بدین خدمت میرسیم ...
بلند خندید و گفت : دیدی گفتم خود آقا امیر می دونه من چی میگم ..
ببخشید من مادرم دیگه،، شما مرتب میای دنبالش میرین بیرون خوبیت نداره .....
دیشب دیر وقت برگشتین ..خوب آدمیزاد دیگه دلم شور زد ...
ارمغان داشت حرص می خورد صورتش سرخ شده بود..
گفت : مامان کار خودتون رو کردین دیگه ؟ اجازه بدین ما دیگه بریم ......
مادر و برادرش تا دم در ما رو بدرقه کردن و تا ماشین دور می شد مادرش سرش از خونه بیرون بود و نگاه می کرد ...
من حس کردم بی اندازه نگران شده و شاید کار خوبی نکردیم قبل از خواستگاری اونو دعوت کردیم به خونه ی خودمون ولی ارمغان اعتراضی نداشت ...
اون روز تو جمع خانواده ی ما خیلی راحت و صمیمی بود انگار مدت ها پیش با ما آشنا شده و ازش پذیرایی کردیم خونه رو بهش نشون دادیم و کلی با بابا از سیاست حرف زد چیزی که بابا خیلی دوست داشت و غروب با هم از خونه اومدیم بیرون و با هم دور زدیم ...
شام خوردیم و کلی بهمون خوش گذشت ...و شب جمعه ی دیگه؛؛ قرار خواستگاری گذاشتیم ...و همه کار به راحتی تموم شد و ما رسما نامزد شدیم ...
و از اون موقع بود که من چهره ی جدیدی از ارمغان دیدم ..
عاشق پیشه و مهربون شعر می گفت و گاهی اونا رو برای من می خوند ...و اون شکی که تو دلم افتاده بود بر طرف شد ..
چون فکر می کردم یکم بی احساس و بی تفاوت رفتار می کنه و همیشه همین طور بمونه ....
ادامه دارد....
••࿐@Biroodarvasi
بـےرودرواسـے
🦋🩷🦋 🩷🦋 🦋 #داستان #عشق_پروانه 🦋❤️ #قسمت_ششم- بخش پنجم ارمغان بر آشفته شد و گفت : مامان ؟ چی د
🦋🩷🦋
🩷🦋
🦋
#داستان #عشق_پروانه 🦋❤️
#قسمت_ششم- بخش ششم
مامانم که یک دل نه صد دل عاشق ارمغان شده بود و می گفت : دیدی امیر علی با همه مخالفت کردم ؛؛ منتظر این عروس برای تو بودم ..حالا ازم تشکر کن ...
با نیکی رابطه ی خوبی داشت و همه چیز بطور عجیبی عالی بود ...
ارمغان می گفت : من باید برج رو به جایی برسونم تا دغدغه ی فکری نداشته باشم و راحت به کارای عروسی برسیم ...
حالا تا مدتی کار نمی گیرم تا بتونیم اول زندگی از بودن با هم لذت ببریم ....و چون نیکی قرار بود بره و ما آمادگی عروسی گرفتن نداشتیم .. یک عقد محضری کردیم و یک جشن تو خونه ی ما گرفتیم توی اون مهمونی ده پونزده نفر بیشتر از فامیلش نگفته بود و ماهرخ و شوهرش ...
و قرار شد یکسال بعد ازدواج کنیم ...و سه ماه بعد خواهرم رفت تا برای همیشه کانادا زندگی کنه ....
توی اون یکسال من با سلیقه ی اون که خیلی هم مشکل پسند بود خونه خریدم و اونم با همه ی گرفتاری که تو کارش داشت ... مرتب وسایلی که می گرفت میآورد و اونجا با ذوق و شوق می چید ....و برای هر کاری با من مشورت می کرد ...
تفاهمی باور نکردنی بین ما بود ...احساس می کردم فرشته ای از آسمون اومده و با من شریک زندگی شده ... و توی اون مدت حتی یکبار اختلافی بین ما بوجود نیومد ...
و بالاخره هم شب عروسی ما رسید ...
ادامه دارد....
••࿐@Biroodarvasi
آفرین😎
فقط تا قبل از پنجشنبه شب پاسخهای کوتاهتون رو به آیدی زیر بفرستین تا توی کانال قرار بدم👇🏻
🆔@adchalesh
پاسخهایی که دیرتر از موعد بفرستین به اشتراک گذاشته نخواهند شد 🙏🏻🌹
••࿐@Biroodarvasi
عکاسی از دخترکی دستفروش ک زیرباران جوراب میفروخت عکسی گرفت…
آن عکس بهترین عکس سال شد…
عکاس بهترین عکاس سال شد و جایزه گرفت…
کتابی درمورد آن عکس نوشته شد… نویسنده اش بهترین نویسنده شد و جایزه ای گرفت…
از آن کتاب فیلمی ساخته شد…آن فیلم پر بیننده ترین فیلم شد…
تمام عوامل سازنده آن فیلم جوایزی گرفتند و تحسین شدند…
ولی آن کودک دستفروش هنوز دستفروشی میکند!!!!!
••࿐@Biroodarvasi
#تجربه🌹❤️
ارسالی اعضا🌸
سلام من ۲۰ سالمه و هفت ماهه نامزدم شبایی که همسرم نمیاد پیشم پیام میده و بعضی وقتا میگه زود میخوام بخوابم و منم دوست دارم بشینه و بهم پیام بده منم ناراحت میشم و گریه میکنم اونم میگه تو باید منو درک کنی خسته ام ولی من میگم که دلم میخواد با من وقت بگذرونی شما بگید چیکار کنم چطوری توقعمو ازش کم کنم از همه لحاظ عالیه و هیچی واسم کم نزاشته فقط دوس دارم بیشتر پای حرفام بشینه
💌منتظر پیامهاتون هستم. اگه دردودل یا صحبتی داری ، تلخ یا شیرین "بی رودرواسی" بگو تا تو کانال قرار بدم دوست خوبم😍👇
@adchalesh
••࿐@Biroodarvasi
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃
#سیاستهای_خانومی
یک زن همین که احساس کند دوستش داری و به فکرش هستی و بخاطر دلش حاضری قید بعضی چیزها را بزنی یا بعضی کارها را بکنی ،
خوشبخت ترین می شود.
زن ها توقع زیادی از زندگی ندارند
امنشان که کنی،
دلشان گرم زندگی می شود
••࿐@Biroodarvasi
D1738370T14304103(Web)-mc.mp3
2.43M
🎧 حیاء در تنهایی
🎙 #عابدی
••࿐@Biroodarvasi
#همسرانھ🫀
هیچ موقع، زمان دعواهای زناشویی،
حرفهایی نزنید که راه برگشت خود
را ببندید. آدمها را در این مواقع میتوان
شناخت همیشه موقع بحث و جدل
جانب احتیاط را رعایت کنید.به این فکر
کنید که ممکن است حرفهایتان آنقدر
آثار مخربی به بار آورد که تا سالیان سال
از ذهن همسرتان پاک نشود. پس با درایت
و خردمندانه رفتار کنید😌💙
••࿐@Biroodarvasi
31.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواهی بشوی رسوا
و سپس بدبخت شوی
هــــمرنگ جماعـت شو
.
#دکتر_فرهنگ_هلاکویی
••࿐@Biroodarvasi
عالی👏
فقط تا قبل از پنجشنبه شب پاسخهای کوتاهتون رو به آیدی زیر بفرستین تا توی کانال قرار بدم👇🏻
🆔@adchalesh
پاسخهایی که دیرتر از موعد بفرستین به اشتراک گذاشته نخواهند شد 🙏🏻🌹
••࿐@Biroodarvasi
#تجربه🌹❤️
ارسالی اعضا🌸
سلام .من عروس عمه م بودم .خیلی باهام خوب بود البته فقط تا وقتی شوهرم زنده بود.تقریبا دوسال از ازدواجمون گذشته بود ک شوهرم تو درگیری کشته شد.خانواده عمه م رفتارشون بلکل عوض شد خیلی سختی کشیدم تا تونستم حضانت پسرم بگیرم .الان با پسرم خونه پدرم زندگی میکنم.هفته ای یبار پسرم عمه م میبره چند ساعت .همون چند ساعت کلی دردسر درست میکنه .ببخشید طولانی شد .برای من و پسرم دعا کنید بتونم خوب بزرگش کنم اون دنیا شرمنده شوهرم نشم.اینم بگم من و شوهرم زندگی خوبی داشتیم عاشقش بودم .پنج سال میگذره از فوتش ولی هنوز داغش تازه اس برام و شبا با گریه میخوابم.
💌منتظر پیامهاتون هستم. اگه دردودل یا صحبتی داری ، تلخ یا شیرین "بی رودرواسی" بگو تا تو کانال قرار بدم دوست خوبم😍👇
@adchalesh
••࿐@Biroodarvasi
چه سنگ را به کوزه بزنی 🌸
چه کوزه را به سنگ ...
شکست با کوزه است !!
دلها خیلی زود از حرفها میشکنند ،..
مراقب گفتارمان باشی🌸🍂
••࿐@Biroodarvasi
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃
🔹آقایان_بدانند
کمک به همسر در امور خانه و نگهداری از بچهها باعث میشود که زن فرصت و حوصله کافی برای روابط عاشقانه و محبتآمیز با شما را داشته باشد.
کارهای سنگین و زیاد در خانه زن را از لحاظ روحی و جسمی خسته میکند و ناخودآگاه نشاط و توان ایجاد رابطه عاطفی قویتر و مستمر با همسر را از دست میدهد.
••࿐@Biroodarvasi
ر#انگیزشـے👩🏻🏭
• هیچکس جز خودت
نمی تواند آنگونه که انتظار
می رود تو را خوشبخت کند
• پس اول خودت ، خودت را
خوشبخت کن. برای خودت
زندگی بساز که همه در
• حسرتش باشند💛👸🏻✨ ˘˘
••࿐@Biroodarvasi
#تجربه🌹❤️
ارسالی اعضا🌸
سلام خانوما
اینقدر از دست مادر شوهر نگین از کلا آدم های خوب وبد هستن همون مادر شوهر بد شاید عروس خوبی هم نبوده
منم مادر شوهرم سه تا عروس دارم
عروس اولم خیلی اذیتم کرده الانم بعداز چهارده سال هنوز نمی ذاره پسرمو ببینم شوهرمو میکشید طرف خودش
گول میزد چه طلا وپولهایی که از همسرم یعنی پدر شوهر ش گرفته اینقدر شوهرموچاپیده بود
شوهرم از ترس اینکه من بفهمم وعذاب وجدان سکته کرد کارش به عمل قلب باز کشید
در حین عمل خون لخته وارد مغزش شده الآن 5ساله که ازش پرستاری میکنم برای عروسم دعا میکنم
هدایت بشه حلالش میکنم خدا کنه عروس خوب گیرش بیاد
عذاب وجدان بسشه من دوتا عروس دیگه دارم خواهشا اینوبذارید همه بدونن آدمی را آ دمیت لازم است
باادم خوب زندگی کردن هنر نیست شرط اونه با آدم ه بد زندگی کنی
ممنون میشم اگه پیاممو بخونین
💌منتظر پیامهاتون هستم. اگه دردودل یا صحبتی داری ، تلخ یا شیرین "بی رودرواسی" بگو تا تو کانال قرار بدم دوست خوبم😍👇
@adchalesh
••࿐@Biroodarvasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما ببینید فوق العاده است و بینظیر
دكتر قمشه اي:
میلیاردها انسان در جهان متولد شده اند
اما هیچ یک اثر انگشت مشابه نداشته اند
اثر انگشت تو،
امضای خداوند است
که اتفاقی به دنیا نیامده ای
و دعوت شده ای
تو منحصر به فردی مشابه یا بدل نداری
تو اصل اصل هستی و تکرار نشدنی
وقتی انتخاب شده بودن و منحصر به فرد بودنت را یاد آوری کنی٬
دیگر خودت را با هیچکس مقایسه نمیکنی.
و احساس حقارت یا برتری که
حاصل مقایسه کردن است از وجودت محو میشود...
••࿐@Biroodarvasi