eitaa logo
بیسیمچی
1.7هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
2هزار ویدیو
622 فایل
سلام علیکم این کانال بمنظور ارتباط معنوی،فرهنگی ،تبلیغی و مذهبی با فرهیختگان تشکیل شده استbabaii@
مشاهده در ایتا
دانلود
درس بیست و هفتم از جرء بیست و هفتم: گفتگو در معراج ولقد رءاه نزله اخری(13) عند سدره المنتهی(14) عندها جنه الماوی(15) سوره نجم، آیه های 13 تا 15 معنی آیه: و بار دیگر او را مشاهده کرد نزد سدره المنتهی که جنت الماوی آنجاست. نکات مهم آیات: 1- این آیات در مورد مسأله وحی و ارتباط پیامبر (ص) با خداوند و شهود باطنی اوست و سخن از معراج پیامبر است. 2- منظور از سدره المنتهی درخت پربرگ و سایه ای است که در اوج آسمانها قرار گرفته است. جایی که ملائکه از آن فراتر نمی روند و جبرئیل نیز در سفر معراج به آن رسید متوقف شد. 3- پیامبر (ص) فرمود: من بر هر یک از برگهای سدره المنتهی فرشته ای دیدم که ایستاده بود و تسبیح خداوند را می کرد. 4- این تعبیرات نشان می دهد که هرگز درختی شبیه آنچه در زمین می بینیم نبوده. بلکه اشاره به سایبان عظیمی است در جوار قرب رحمت حق که فرشتگان بر برگهای آن تسبیح می کنند و امتهایی از نیکان و پاکان در سایه آن قرار دارند. 5- جنه الماوی به معنی بهشتی است که محل سکونت است. 6- از آیات فوق استفاده می شود که پیامبر در شب معراج از کنار بهشت گذشته یا در آن وارد شده است. این بهشت خواه بهشت جاویدان و جنه الخلد باشد یا بهشت برزخی. در هر صورت مسائل مهمی را از آینده انسانها در این بهشت مشاهده فرموده است که شرح آن در اخبار اسلامی آمده است. 7- از مجموع روایات به خوبی استفاده می شود که پیامبر گرامی (ص) این سفر آسمانی را در چند مرحله پیمود. مرحله نخست: مرحله فاصله میان مسجد الحرام و مسجد القصی بود که در آیه اول سوره اسراء به آن اشاره شده است. سپس از آنجا معراج پیامبر شروع شد و آسمانهای هفتگانه را یکی پس از دیگری پیمود و در هر آسمان با صحنه های تازه ای روبرو شد. با پیامبران و فرشتگان و در بعضی از آسمانها با دوزخ و دوزخیان و در بعضی با بهشت و بهشتسان برخورد کرد و از هر یک از آنها خاطره های پر ارزش و بسیار آموزنده در روح پاک خود ذخیره نمود و پس از بازگشت اینها را با صراحت و گاه با زبان کنایه و مثال برای آگاهی امت در فرصت های مناسب شرح می داد.
گوشه ای از گفتگوهای خداوند با پیامبر در شب معراج از زبان حضرت علی (ع( امام علی (ع) فرمودند: در شب معراج پیامبر (ص) عرض کرد پروردگارا: بهترین اعمال کدام است؟ خداوند فرمود: - هیچ چیز نزد من برتر از توکل بر من و رضا به آنچه قسمت کرده ام نیست. - ای محمد آنها که به خاطر من یکدیگر را دوست دارند محبتم شامل حال آنهاست. - ای احمد همچون کودکان مباش که سبز و زرد و زرق و برق را دوست دارند و هنگامی که غذای دلپذیری به آنها می دهند مغرور می شوند و همه چیز را به دست فراموشی می سپارند. - پیامبر عرضه داشت: پروردگارا مرا به عملی هدایت کن که موجب قرب به درگاه توست. - فرمود: شب را روز و روز را شب قرار ده. عرض کرد چگونه؟ - فرمود: چنانکه خواب تو نماز باشد و هرگز شکم خود را سیر مکن. - ای احمد محبت من محبت فقیران و محرومان است به آنها نزدیک شو و در کنار مجلس آنها قرار گیر تا من به تو نزدیک شوم و ثروتمندان دنیاپرست را از خود دور ساز و از مجالس آنها برحذر باش.
علائم اهل دنیا: عرض کرد پروردگارا: اهل دنیا و آخرت کیانند؟ فرمود: اهل دنیا کسانی هستند که زیاد می خورند و زیاد می خندند و می خوابند و خشم می گیرند و کمتر خشنود می شوند، نه در برابر بدیها از کسی عذر می خواهند و نه اگر کسی از آنها عذر طلبد می پذیرند، در طاعت خدا تنبلند، در معاصی شجاعند، آرزوهای دور و دراز دارند و در حالی که اجلشان نزدیک شده هرگز به حساب اعمال خود نمی رسند، و نفعشان برای مردم کم است. افرادی پرحرف، فاقد احساس مسئولیت، علاقمند به خورد و خوراکند نه در نعمت شکر خدا به جا می آورند نه در مصائب صبورند. خدمات فراوان در نظر آنها کم است (و خدمات کم خودشان بسیار) خود را به انجام کاری که انجام نداده اند ستایش می کنند و چیزی را مطالبه می کنند که حق آنها نیست، پیوسته از آرزوهای خود سخن می گویند و عیوب مردم را خاطر نشان می سازند و نیکی های آنها را پنهان. جهل و حماقت در آنها فراوان است، برای استادی که از او علم آموخته اند تواضع نمی کنند و خود را عاقل می دانند اما در نزد آگاهان نادان و احمقند.
اوصاف اهل آخرت در مورد اوصاف اهل آخرت و بهشتیان فرمود: آنها مردمی با حیا هستند، جهل آنها کم، منافعشان بسیار، مردم از آنها در راحتند و خود از دست خویش در رنجند و سخنانشان سنجیده است، پیوسته حسابگر اعمال خویشند، چشمهایشان به خواب می رود امادلهایشان بیدار است در آغاز نعمتها حمد می گویند و در پایان ذکر او را بجا می آورند، دعایشان در پیشگاه خدا مستجاب و تقاضایشان مسموع است و فرشتگان از وجود آنها مسرورند. هنگامی که برای عبادت در برابر من می ایستند همچون بنیان مصوص و سدی فولادینند و در دل آنها توجهی به مخلوقات نیست. به عزت و جلالم سوگند من آنها را حیات و زندگی پاکیزه ای می بخشم و در پایان عمر، خودم قبض روح آنها می کنم و دردهای آسمان را برای پرواز روح آنها می گشایم. ای احمد آیا می دانی کدام زندگی گواراتر و پردوام تر است؟ عرض کرد خداوندا، نه. فرمود: زندگی گوارا آنست که صاحب آن لحظه ای از یاد من غافل نماند. نعمت مرا فراموش نکند، از حق من بی خبر نباشد و شب و روز رضای مرا بطلبد. در برابر گناه و معصیت به یاد من بیفتد و قلبش را از آنچه ناخوش دارم پاک کند. شیطان وسوسه های شیطانی را مبغوض دارد و ابلیس را بر قلب خود مسلط نسازد. سرانجام این حدیث نورانی با این جمله های بیدار کننده پایان می پذیرد. ای احمد: ا گر بنده ای نماز تمام اهل آسمانها و زمین را انجام دهد، همچون فرشتگان غذا نخورد و لباس فاخری در تن نپوشد (و در نهایت زهد و وارستگی زندگی کند) ولی در قلبش ذره ای دنیاپرستی یا ریاست طلبی یا عشق به زینت دنیا باشد در سرای جاویدان و در جوار من نخواهد بود و محبتم را از قلب او برمی کنم.(تفسیر نمونه- جلد 22)
پیامها و نکات برخی از آیات جزء بیست و هفتم قرآن کریم : آيه 17 تا 20 سوره طور إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَنَعِيمٍ‏ فَاكِهِينَ بِمَآ آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ‏ كُلُواْ وَاشْرَبُواْ هَنِيئاً بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ مُتَّكِئِينَ عَلَى‏ سُرُرٍ مَّصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ‏ همانا پرهیزگاران در باغ‏ها(ى بهشت) و نعمت فراوان هستند. به آنچه پروردگارشان به آنان داده، شاد و مسرورند و پروردگارشان آنان را از عذاب دوزخ حفظ كرده است. (به آنان خطاب مى‏شود:) به خاطر اعمالى كه انجام مى‏دادید، گوارا بخورید و بیاشامید. تكیه كنان بر تخت‏هاى ردیف شده و آنان را با حورالعین (زیبا رویان سیاه چشم) به ازدواج در آوریم. نکته ها «هَنیئاً» یعنى چیزى كه رنج و تعبى در پى ندارد و گواراى وجود انسان مى‏گردد. برخلاف نعمت‏هاى دنیوى كه معمولاً قبل یا بعد آن رنج و سختى همراه دارد. «حور عین» از دو كلمه «حور» جمع «حوراء» به معناى سیاه چشم و كلمه «عین» جمع «عیناء» به معناى زیبا چشم تشكیل شده است. همسران بهشتى داراى چشمانى درشت، سیاه و زیبایند. انس با پاكان ونیكان و هم‏صحبتى با آنان، یكى از لذّت‏هاى بهشت است كه قرآن در موارد مختلف به این مجالس انس و سرور كه بر تخت‏هاى بهشتى تشكیل مى‏شود، اشاره داشته است. آیات 16 و 19 كه مربوط به كیفر و پاداش دوزخیان و بهشتیان است، بسیار شبیه یكدیگرند با یك تفاوت بسیار ظریف و آن اینكه در مورد دوزخیان مى‏خوانیم: «انما تجزون ما كنتم تعملون» ولى در مورد بهشتیان مى‏خوانیم: «هنیئاً بما كنتم تعملون» اولى «ما كنتم» است و دومى «بما كنتم». آرى كیفر دوزخیان به میزان عمل آنهاست نه بیشتر، به خصوص كه همراه كلمه «انّما» مطرح شده است، یعنى كیفر شما عین عمل شماست. ولى پاداش بهشتیان بسیار بیشتر از عملكرد آنان است و عمل آنان وسیله و بهانه‏اى براى دریافت آن همه لطف است. «هنیئاً بما كنتم تعملون»
پیامها و نکات برخی از آیات جزء بیست و هفتم قرآن کریم : پيام ها 1- كلید بهشت، تقواست. «انّ المتقین فى جنّات» 2- مقایسه پایان كار خوبان و بدان، از بهترین شیوه‏هاى شناخت حق و باطل است. «هذه النّار... فى جنّات و نعیم» 3- براى اهل بهشت، انواع باغ‏ها و نعمت‏ها فراهم است. «جنات و نعیم» 4- گاهى در دنیا نعمت هست، امّا انسان به دلایلى نمى‏تواند از آن كامیاب شود، اما در بهشت هم نعمت هست و هم كامیابى. «جنات... فاكهین» 5 - نعمت‏ها، زمانى لذّت بیشترى دارند كه از طرف خداوند به عنوان محبّت و لطف باشد «آتاهم ربّهم» و در كنارش تلخى و دغدغه نباشد. «و وقاهم ربّهم» 6- كسى‏كه در دنیا با تقوا خود را حفظ كرد، در قیامت خداوند او را از عذاب دوزخ حفظ مى‏كند. «المتقین... وقاهم» 7- پرهیزكاران نباید به تقوا و عمل خود مغرور باشند كه همه‏ى نعمت‏ها و نجات‏بخشى‏ها از خداست. «أتاهم ربّهم... وقاهم ربّهم» 8 - آزادى و تكریم، لذّت نعمت را بیشتر مى‏كند. «كلوا و اشربوا هنیئاً» بهشتیان در خوردن و آشامیدن محدودیّت ندارند و با «هنیئاً» مورد تكریم قرار مى‏گیرند. 9- كامیابى، در سایه امنیّت، لذّت را بیشتر مى‏كند. «وقاهم ربّهم... كلوا واشربوا» 10- خوردنى‏هاى دنیوى همراه مشكلاتى در تهیه و حفظ و مصرف آن است، در نعمت‏هاى آخرت هرگز مشكلى نیست. «هنیئاً» 11- دلخوشى و رضایت در كنار استفاده از نعمت‏ها، شرط كمال كامیابى است. «فى جنّات و نعیم فاكهین... متّكئین على سُرر...» 12- آنان كه در دنیا از نگاه به نامحرمان چشم پوشیدند، در آخرت همسرانى زیباروى خواهند داشت. «المتقّین... زوّجناهم بحورعین»
پیامها و نکات برخی از آیات جزء بیست و هفتم قرآن کریم : آيه 21 و 22 طور وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ مَآ أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَىْ‏ءٍ كُلُّ امْرِىٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ‏ وَأَمْدَدْنَاهُم بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ‏ ترجمه و كسانى كه ایمان آوردند و فرزندانشان، در ایمان از آنان پیروى كردند ما ذریّه آنان را به ایشان ملحق نموده و از پاداش عملشان هیچ نكاهیم. (آرى) هر كس در گرو كارى است كه كسب كرده است. و پى‏درپى آنان را میوه و گوشت از هر نوع كه بخواهند مى‏دهیم. نکته ها «ألَتنا» از ریشه «لوت» به معناى نقص است. «ما ألتناهم من عملهم» یعنى به خاطر الحاق فرزندان به پدران، چیزى از اجر پدران كم نمى‏كنیم. كلمه «رهین» به دو معناى گرو و همراه آمده است و اینكه مى‏فرماید: انسان رهین كار خود است، یعنى ملازم و همراه كار خود است. امام صادق‏علیه السلام در باره‏ى آیه «و الّذین آمنوا و اتّبعتهم...» فرمود: مراد فرزندانى هستند كه عمل آنها از پدران كمتر است ولى خداوند آنان را به پدران ملحق مى‏كند تا موجب چشم‏روشنى آنان گردند.(10) خداوند ابتدا ذرّیه‏ى مؤمنِ افراد با ایمان را به آنان ملحق مى‏سازد، «الّذین آمنوا... الحقنا بهم ذرّیتهم» سپس نعمت‏ها و امكانات آنجا را افزایش مى‏دهد. «أمددناهم بفاكهة»
پیامها و نکات برخی از آیات جزء بیست و هفتم قرآن کریم : ویژگى‏هاى میوه‏هاى بهشتى: 1. فراوانى. «فاكهة كثیرة» زخرف، 73. 2. بى ضرر بودن. «فاكهة آمنین» دخان، 55. 3. زوجیّت. «من كلّ فاكهة زوجان» الرّحمن، 52 . 4. دائمى بودن. «أمددناهم بفاكهة» طور، 22. 5. مجاز بودن. «و لاممنوعة» واقعه، 33. 6. پذیرایى كریمانه. «فواكِهَ و هم مكرمون» صافّات، 42. 7. تنوّع. «فواكِهَ مما یشتهون» مرسلات، 42. 8. همراه با غیر میوه. «بفاكهة و لحم» طور، 42. 9. انتخابى بودن. «و فاكهة مما یتخیّرون» واقعه، 20. 10. دسترسى آسان. «قطوفها دانیة» حاقّه، 23.، «و ذلّلت قطوفها تذلیلا» انسان، 14. بگذریم كه میوه‏هاى بهشتى؛ تفاله، تخلیه، تغییر طعم و زحمت چیدن ندارد.10) كافى، ج‏3، ص‏250. پيام ها 1- در اسلام محور ایمان است، نه خانواده و خویشان. «واتبعتهم ذریتهم بایمان» 2- نتیجه ملحق شدن به راه حق نیاكان در دنیا، ملحق شدن به آنان در بهشت است. «و اتبعتهم... الحقنا بهم» 3- همراه بودن با نسل و فرزند، یكى از لذّات بهشتى است. «الحقنا بهم ذریتهم» 4- علاقه به فرزند حتّى در آخرت نیز وجود دارد. «الحقنا بهم ذریتهم» 5 - الحاق فرزندان در دنیا، سبب تنگ شدن مسكن و یا از دست دادن رفاه است ولى الحاق در بهشت هیچ كاستى ندارد. «و ما التناهم... من شى‏ء» 6- ملحق شدن نسل انسان به او، از آثار عمل نیك است. «الحقنا... بما كسب رهین» 7- مصرف میوه بر گوشت مقدّم است. «بفاكهة و لحم» 8 - در بهشت نیز سلیقه‏ها و تمایلات مختلف وجود دارد و به هر كس مطابق خواسته‏اش نعمت داده مى‏شود. «مما یشتهون»
پیامها و نکات برخی از آیات جزء بیست و هفتم قرآن کریم : آيه 32 سوره نجم ألَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَآئِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِى بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّواْ أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى‏ ترجمه كسانى كه از گناهان بزرگ و زشتى‏هاى آشكار اجتناب مى‏كنند جز گناهان ناخواسته، بى‏شك پروردگارت (نسبت به آنان) آمرزشش گسترده است. او به شما داناتر است، آنگاه كه شما را از زمین پدید آورد و آنگاه كه شما در شكم مادرانتان جنین بودید، پس خود را بى‏عیب نشمارید كه او به تقواپیشگان داناتر است. نکته ها «فواحش» جمع «فاحشة» به هر گناهى گفته مى‏شود، نظیر زنا. براى كلمه «لَمَم» در روایات(58) و كتب لغت و تفسیر، معانى گوناگونى نقل شده است، از جمله: 1. گناهى كه ناخواسته و بدون اصرار باشد. 2. گناهى كه تصمیم بر آن گرفته شده باشد، ولى عملى نشود. 3. گناهى كه بعد از آن عذرخواهى و توبه صورت گرفته باشد. 4. گناهى كه وعده عذاب براى آن داده نشده باشد. 5. گناهى كه براى ارتكاب آن، حدّى تعیین نشده باشد. مسئله بزرگ و كوچكى گناه در قرآن بارها مطرح شده است،(59) و این‏كه تمام اعمال انسان ضبط شده، «كل صغیر و كبیر مستطر»(60) و پرونده عمل انسان در روز قیامت گشوده مى‏شود، «و نخرج له یوم القیامة كتاباً یلقاه منشوراً»(61) و در این هنگام فریادش بلند مى‏شود: «یا ویلتنا ما لهذا الكتاب لایغادر صغیرة و لاكبیرة الا احصاها»(62) این چه كتابى است كه در ثبت تمام اعمال كوچك و بزرگ فروگذار نكرده است. امام رضاعلیه السلام گناهان كبیره را بدین صورت فهرست كرده‏اند: قتل نفس، زنا، سرقت، شراب‏خوارى، نارضایتى و عاق والدین، فرار از میدان جنگ، تصرّف ظالمانه در مال یتیم، خوردن گوشت مردار، خون، گوشت خوك و آنچه به غیر نام خدا ذبح شده، رباخوارى، رشوه‏خوارى، قمار، كم فروشى، تهمت به زنان پاكدامن، لواط، گواهى ناحق، ناامیدى از رحمت خداوند، ایمن دانستن خود از عذاب الهى، یأس از رحمت الهى، كمك و تكیه به ظالمان، سوگند دروغ، حبس و ندادن حق دیگران، دروغ، تكبّر، اسراف، تبذیر، خیانت، كوتاهى در انجام حج، دشمنى با اولیاى خدا، اشتغال به لهو و لعب و اصرار بر گناه.(63) امام باقرعلیه السلام به مناسبت جمله «فلاتزكّوا انفسكم» فرمودند: به نماز و زكات و روزه و عبادات خود افتخار نكنید كه خداوند اهل تقوا را بهتر مى‏شناسد.(64) از امام صادق‏علیه السلام پرسیدند: آیا جایز است كسى از خودش تعریف و ستایش كند؟ فرمود: اگر اضطرار پیش آمد، مانعى ندارد، سپس فرمودند: آیا نشنیده‏اى كه یوسف نزد حاكم مصر از خود ستایش كرد و فرمود: «اجعلنى على خزائن الارض انّى حفیظ علیم»(65) مرا مسئول درآمدها و محصولات زمین قرار بده زیرا كه من حافظ بیت المال و فردى آگاهم. امام على‏علیه السلام هنگامى كه شنید گروهى براى فخر فروشى به یكدیگر مى‏گویند، ما دیشب را تا صبح نماز خواندیم و دیروز روزه بودیم، فرمود: من دیشب خوابیدم و دیروز روزه نبودم. بنابراین، گاهى باید براى جلوگیرى از غرور خود یا دیگران، این گونه سخن گفت. فردى یهودى نزد رسول خداصلى الله علیه وآله آمد و معجزات حضرت موسى را به رخ پیامبر كشید، آن حضرت فرمود: نارواست كه انسان از خود ستایش كند، ولى براى روشن شدن تو مى‏گویم: حضرت آدم براى توبه خود، حضرت نوح براى نجات از غرق شدن، حضرت ابراهیم براى نجات از آتش و حضرت موسى براى نجات از ترس، خدا را به حقّ محمّد و آل محمّدعلیهم السلام سوگند دادند، اى یهودى! اگر موسى مرا مى‏دید، به من ایمان مى‏آورد. حضرت مهدى از نسل من است كه حضرت عیسى براى یارى او از آسمان فروآید و پشت سر او نماز خواند.
پیامها و نکات برخی از آیات جزء بیست و هفتم قرآن کریم : نكاتى در باره گناه و نافرمانى‏ اهمیّت مسأله‏ مخالفت فرمان خداوند هر چه باشد، بزرگ است، ولى با این حال همه گناهان در یك سطح نیستند، برخى گناهان همچون دروغ و غیبت، زشتى بیشترى دارند و از كیفر سخت‏ترى برخوردارند. علاوه بر آنكه زمان گناه، مكان گناه، قصد گناهكار، علم و جهل او نسبت به گناه، اصرار و عدم اصرار بر گناه نیز در آن اثر مى‏گذارد. ارزش هر انسانى به مقدارى است كه در برابر گناه مقاومت مى‏كند. اگر براى یك مثقال طلا گناه كردیم، ارزش ما یك مثقال است و اگر براى صد مثقال، ارزش ما صد مثقال است. امام على‏علیه السلام فرمود: به خدا سوگند اگر كره زمین (اقالیم سبعه) را به من دهند تا براى گرفتن پوست جوى از دهان مورچه‏اى مرتكب گناه شوم، این كار را نخواهم كرد.(66) امام على‏علیه السلام فرمودند: بدترین گناه، گناهى است كه انسان آن را سبك یا كوچك بشمارد. «اشدّ الذنوب ما استخف به صاحبه»(67) در روایات مى‏خوانیم: همانا دوست پیامبر كسى است كه مطیع خدا باشد، گرچه نسبتى با حضرت نداشته باشد و دشمن پیامبر، كسى است كه نافرمانى خدا كند، گرچه از نزدیكان حضرت باشد. «انّ ولىّ محمّد مَن اطاع اللّه و اِن بعدت لحمته و انّ عدوّ محمّد مَن عصى اللّه و اِن قَرُبت قرابته»(68)
پیامها و نکات برخی از آیات جزء بیست و هفتم قرآن کریم : تبدیل گناه صغیره، به كبیره‏ بعضى عوامل و شرایط، گناهان صغیر را به كبیره تبدیل مى‏كند، از جمله: اصرار بر صغیره، سبك شمردن گناه، شادى كردن هنگام گناه، انجام دادن گناه از روى طغیان، مغرور شدن به مهلت‏هاى الهى، آشكارا گناه كردن، گناه بزرگان و افراد برجسته. آثار گناه‏ قساوت دل، سلب نعمت، ردّ دعا، تغییر رزق، محروم شدن از بعضى عبادات نظیر نماز شب، بلاى ناگهانى، قطع باران، ویرانى خانه، رسوایى و خوارى، كوتاهى عمر، زلزله، فقر و نادارى، اندوه و بیمارى، تسلط اشرار، كه براى هر یك از این آثار، آیات و روایاتى وارد شده است.