هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─
❍◁#کتابهای_استاد علامه
❀(1)..#تفسیر_المیزان
❀(2)..#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
❀(3)..#بدایة_الحکمة
❀(4)..#نهایة_الحکمة
❀(5)..#شیعه_در_اسلام
🗯 المیزان فى تفسیر القرآن معروف به تفسیر المیزان، تفسیر ترتیبی قرآن به زبان عربی است که در ۲۰ مجلد تنظیم یافته است
❁ مولف در آغاز تفسیر مقدمهاى نگاشته و ضمن نگاهى اجمالى که به سیر تطور تفسیر و روشهاى آن دارد.
⛈ روشهای تفسیری قبلی و معاصر خود را نقد نموده دیدگاه خود را درباره روش درست تفسیر شرح مینماید.
¤ او روش تفسیر قرآن به قرآن را شیوه درست تفسیر قرآن میداند و معتقد است روش اهل بیت در تفسیر، نیز همین بوده است.
─┅════𖣔🔟𖣔════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─
❏◁علامه طباطبائی برای تفسیر قرآن به کمک قرآن، از آیات مجاور آیه که با آیه مورد بحث در یک سیاق قرار دارند بهره میگیرد و در مواردی موضوعات مشابه و مشترك در سوره هاى مختلف را كنار یكدیگر قرار مى دهد و براى درك پیام آیه از آیات دیگر كمك مى گیرد.
✪ ترجمه فارسی کتاب ابتدا توسط جمعی از فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم از جمله ناصر مکارم شیرازی، محمد تقی مصباح یزدی، سید محمدباقر موسوی همدانی، عبدالکریم نیری بروجردی و... در ۴۰ مجلد صورت گرفت،
🗯 ده جلد اول این ترجمه در انتشارت دارالعلم قم و سى جلد بعد در انتشارات محمدى منتشر شد.
❖ پس از آن همین ترجمه توسط بنیاد علمى و فکرى علامه طباطبایى با همکارى مؤسسه نشر فرهنگى رجاء و مؤسسه امیرکبیر در بیست جلد دو بار در سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴ چاپ شد.
─┅═══𖣔1⃣1⃣𖣔═══┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅══✿🍃🔮🔮🍃✿══┅─
❍◁علامه طباطبايى تالیف و نگارش تفسير قرآن را در سال۱۳۳۳ش برابر با ۱۳۷۴ق آغاز كرد و در۲۳ ماه رمضان ۱۳۹۱ق. برابر با دوم آبان ۱۳۵۰ش. به پايان برد.
❀ نخستین چاپ متن عربی کتاب از سوی انتشارات دار الکتب الاسلامیة در تهران ° ۱۳۷۵ق ° و نیز مؤسسة الاعلمی ، بیروت ° ۱۳۸۲ق و ۱۴۱۷ق°
🗯 و متن فارسی کتاب از سوی مؤسسه دار العلم قم، کانون انتشارات محمدی تهران و دفتر انتشارات اسلامی •وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم• بارها منتشر شده است
اللّهــمَّعَجِّـــلْلِوَلِیِّک الفَــرَج
پـــــــایـــــان
─┅═══𖣔1⃣2⃣𖣔═══┅─
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت سی و سوم)
✅انجمن خیریه حجتیه مهدویه(۱۱)
✅لايه هاي پنهان انجمن حجتيه:
🖋تشکيلات و حيات سازماني انجمن حجتيه به موازات فعاليت در تهران، دايره عملکرد خود را در نقاط ديگر وسعت بخشيد؛ اولين گام براي بسط اقدامات، شناسايي مراکز و شهرستانهايي بود که محل تجمع بهائيان به شمار ميرفت.
🖋در برخي از نواحي ايران، بنا به دلايل مختلف، بهاييان فرصت تکاپوي اقتصادي و اعتقادي بهتري پيدا کردند. از جمله در منطقه کاشان، خرامه، لارستان، سروستان، بابل، بابلسر، نور، سمنان به ويژه در منطقه سنگسر و...
🖋حتي از فعاليت بهائيان در شهر مذهبي مشهد نيز گزارشهايي در دست است. طبعا به علت پيچيدگي رفتار و شيوه عملکرد اين جريان اعتقادي، نوع برخورد و رويارويي انجمن حجتيه، به همان ميزان از پيچيدگي برخوردار بود.
🖋 انجمن براي مقابله مؤثر با اين فرقه، تدابير خاصي را ميانديشيد و با ساماندهي تشکيلاتي منظم و کادرسازي نيرو، همه توان خود را براي نقش بر آب کردن تبليغات بهائيت به کار بست.
🖋 تشکيل کلاسهاي آموزشي و تدريس مباحث اعتقادي، انتشار کتب، راه اندازي جلسات بحث و گفتوگو و مناظره و برپايي کنفرانسهايي درباره معارف اسلامي و عقايد شيعي و بطلان معتقدات بهايي از جمله اقدامات او بود.
🖋مثلا کنفرانسي با عنوان «حقانيت اسلام»، ساليان بسياري بود که در نواحي مختلف تهران تشکيل ميشد و شخصيتهايي از قبيل محمود احمدي مقدم، دکتر احمد توانا (پرويزي)، دکتر محمود هنجي، حسين مهديار به همراه شيخ محمود حلبي به طرح مباحث در مورد مسايل مذهبي با محوريت مبارزه با فرقه بهائيت ميپرداختند. (آرشيو مرکز اسناد، پرونده شيخ محمود حلبي، کد 1615)
🖋نکته جالب توجه اينکه در بين اعضاي انجمن با توجه به ماهيت مذهبي آن، کمتر افراد روحاني پيدا ميشدند، به ويژه در بين مبلغان آن حتي اين مسأله نيز براي دوستان حلبي جاي سؤال داشت.
🖋 مثلا در يکي از جلساتي که برخي از معممين تهران به صورت هفتگي، ماهيانه يا مقطعي داشتند و حلبي نيز به عنوان يکي از مدعوين شرکت داشت، شيخ فرج الله واعظي اين پرسش را مطرح کرد که چرا از بين ما روحانيون کسي در انجمن ضدبهائيت وارد نميشود؟ اين وظيفه ما است که اينگونه فعاليتها را عهده دار شويم.
🖋شجوني از حاضران در جلسه گفت: خود آقاي حلبي راضي نيست که معممين وارد انجمن بشوند. (آرشيو مرکز اسناد انقلاب اسلامي، پرونده محمدتقي فلسفي، شماره بازيابي 1051، صفحه 2 و 3)
🖋البته خود اعضاي انجمن در اين مورد دلايل خاصي خود را دارند. آنها ميگويند، با توجه به اينکه در جريان مناظره با بهائيت امکان داشت به علت عدم تجربه و ضعف آموزشي و نارسايي کلام، مبلغان انجمن داراي تواناييهاي لازم براي چيره شدن در بحث نباشند، بنابراين در چنين شکل و صورتي، حضور مبلغان کم تجربه با کسوت روحاني در شأن جامعه روحانيت نبود.
🖋 به همين دليل سعي ميشد، از مبلغان غيرمعمم استفاده شود. با اين وصف، تمهيدات لازم انديشيده ميشد تا مبلغان انجمن حجتيه از توانمنديهاي مناسبي در رويارويي با معتقدان فرقه بهائيت برخوردار باشند. بنابراين ضروري بود که امر آموزش در انجمن جدي تلقي شود. سياستگذاران انجمن نيز در اين باره تلاش ويژه داشتند.
🖋مهمترين نکته در اين زمينه، جذب نيرو از ميان جوانان مستعد و باهوش بود. انجمنيها عمدتا از طريق هواداران خود در مدارس، دانش آموزان درسخوان را شناسايي کرده و با برقراري ارتباط، زمينه جذب آنان را در انجمن فراهم مي آوردند.
🖋بنا بر مشهور يکي از مراکز عمده براي شناسايي و جذب نيروهاي انجمني، مدرسه علوي بود که زير نظر شيخ علي اصغر کرباسچيان، معروف به علامه اداره ميشد. خود وي تمايلاتي نزديک به انجمن داشت. البته عناصر انجمني، انتساب او را به حجتيه منکر شده و تنها وجود علايق مشترک در عين داشتن مشي مستقل را دليل اصلي نزديکي علامه کرباسچيان با انجمن ميدانستند.
🖋مدرسه علوي به سال 1335 (ه.ش) تأسيس شد. به خاطر مديريت خاص شيخ علي اصغر علامه و جو مذهبي مدرسه، عمده خانوادههاي سنتي و منتسب به اقشار ديني تهران، سعي ميکردند تا فرزندان خود را براي تحصيل به اين مرکز آموزشي بفرستند. به همين دليل است که در فهرست فارغ التحصيلان مدرسه مذکور، ما نامهاي بسياري را ميبينيم که در طول دو دهه پس از پيروزي انقلاب، جزو چهره هاي مطرح به شمار ميآمدند. از جمله کمال خرازي، محمود قندي، عبدالکريم سروش، محمد نهاونديان، غلامعلي حداد عادل، نژادحسينيان، محمدتقي بانکي، کلاهدوز، جواد وهاجي، مهدي ابريشمچي، محمد حياتي، جلال گنجهاي، ناصر صادق، محمد صادق، عليرضا تشيد، خاموشي، آلادپورش. (خاطرات علي اکبر محتشمي پور، دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، اول، 1376، ص 77 تا 79)
ادامه دارد
حسن بابایی
مدرس روشنگری استان اصفهان
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
47.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت سی و چهارم)
✅انجمن خیریه حجتیه مهدویه(۱۲)
🖋اين ساختار تشکيلاتي تا مدتها حفظ شد، منتهي پس از انقلاب براي استقرار نظام جمهوري اسلامي و سلب آزادي عمل از بهائيان، عمده فعاليت اعضاي انجمن حول محور بحث مهدويت و انتظار براي فرج امام زمان(عج) معطوف شد.
🖋پراکندگي اعضاي انجمن در استانهاي کشور استان خراسان با مرکزيت مشهد را ميبايست خاستگاه انجمن حجتيه دانست. مقدمات راه اندازي تشکلي به نام «انجمن حجتيه مهدويه» براي مبارزه با فرقه بهائيت در اين منطقه شکل گرفت. به ويژه آنکه برابر با گزارشهايي، اعضاي بهائيت در مشهد نيز دست به تحرکاتي زده بودند.
🖋 به موازات فعاليت انجمن در تهران، جلسات منظمي در مشهد نيز تشکيل ميشد. پس از انقلاب نيز اعضاي انجمن در استان خراسان اقدامات مؤثري انجام ميدادند. پس از استقرار نظام جمهوري اسلامي، اعضاي هيأت مديره و هيأت مؤسس انجمن حجتيه در مشهد و تهران، عبارت بودند از شيخ محمود حلبي، محمد صالحي آذري، سيدحسين سجادي، محمدحسين سجادي، محمدحسين عطار، غلامحسين حاج محمد تقي باقر، سيدرضا آل رسول،مهندس هوشمند، دخانچي، هاشمي، دکتر عبد خدايي، نماينده مردم مشهد و دکتر محمدمهدي پورگل، که اينان به طور معمول جلساتي را در منازل يکديگر با ديگر هواداران انجمن برگزار ميکردند (آرشيو مرکز اسناد انقلاب اسلامي، کد 5327، تاريخ 29/11/60 شماره 59ـ13)
🖋 غير از منازل شخصي، اعضاي انجمن در برخي از نواحي، اقدام به تأسيس حسينيه و مسجد نيز ميکردند. برگزاري جلسات هفتگي يا ماهانه از عادات مرسوم اعضاي انجمن بود، چون با اين شيوه ميتوانستند به طور منظم و مرتب همديگر را ببينند و درباره موضوعات و موارد خاص، تصميمات مشخص بگيرند.
🖋 يکي از مراکز معروف تجمع انجمن در مشهد، حسينيهاي بود که گروهي از هواداران آنها به سرپرستي محمد صالحي آذري در روستاي جاهشک از توابع چناران ساخته بودند. (آرشيو مرکز اسناد انقلاب اسلامي، پرونده آيتالله ابوالقاسم خويي، شماره بازيابي 964، ص 101، تاريخ گزارش 1/8/63)
🖋در شهرستان بجنورد نيز انجمن فعاليت متمرکزي داشت. از اين شهر، پيش از انقلاب نيز گزارشي از حضور انجمن وجود دارد. شخص مؤثر اين تشکل در بجنورد، فردي به نام يزداني دبير آموزش و پرورش و برادر شهيد سعيد يزداني بود.
🖋از ديگر عناصر شاخص انجمن در اين شهرستان عبارت بودند از: محمد آل ياسين، مجيد يزداني، بابامرتضوي، علي دارابيان، حاجي يزديان، علي پوررمضاني و سلماسي (آرشيو مرکز اسناد انقلاب اسلامي کد 5327، ج دوم گزارش شماره 2/2/5/513 با تاريخ 17/9/60 و شماره 9/4/5/24 با تاريخ 15/9/60 ص 23)
🖋شهرستان سبزوار از ديگر مراکز تجمع انجمن بود، منتهي مراتب بافت اجتماعي و گرايشهاي سياسي شهروندان، به گونهاي بود که به ويژه پس از پيروزي انقلاب و در آستانه جنگ تحميلي بين موافقان و مخالفان انجمن نزاعهايي درميگرفت. در اين شهرستان، روحاني بانفوذي به نام علوي بود که پيش از انقلاب به عنوان امام جمعه مطرح بود.
🖋 بسياري وي را از اعضاي مؤثر انجمن حجتيه ميدانند، اما انجمنيها هرگونه انتساب و عضويت علوي را در حجتيه رد ميکنند. اينکه وي داراي مواضعي خاص و مستقلي داشته، امري مسلم است، چون در برخي از آثاري که پيرامون انجمن نگاشته شده بود، نويسندگان اعتقاد داشتند که علوي از انجمن جدا شده و اقدام به تأسيس يک تشکل مستقل کرده است.
🖋در سبزوار افراد ديگر نيز بودند که جلسات منظم عقيدتي داشتند، از جمله کرامتي ـ که جزو بازاريهاي معروف بود ـ ، مروجي، فاضل، پوستيني، نجفپور (از مسؤولان آموزش و پرورش) بابايي، يحيي عليپور، هراتي (نماينده مجلس از مسؤولان آموزش و پرورش، عضو جدا شده از انجمن)، ملازاده و بهجتي. (آرشيو مرکز اسناد انقلاب اسلامي،کد 261، ص 47 تا 52)
🖋مهمترين اتفاقي که باعث درگيري بين هواداران و مخالفان انجمن حجتيه شده، مراسم تشييع جنازه شهيد محمد فاضل بود. وي از جواناني بود که در ابتداي امر در انجمن حجتيه فعاليت داشت، اما بعدها به خاطر مسايلي، از انجمن کنار کشيد و به جبهه جنگ عزيمت کرد و به شهادت رسيد که مراسم تشييع جنازه او محلي براي ابراز اختلافها و دعواهاي شخصي شد. (انجمن حجتيه سدي برابر انقلاب، ص 21 و 23)
ادامه دارد
حسن بابایی
مدرس روشنگری استان اصفهان
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت سی و پنجم)
✅انجمن خیریه حجتیه مهدویه(۱۳):
🖋از سويي ديگر، جو شهر به واسطه تصفيه اي که در آموزش و پرورش و برخي ارگانهاي نظامي از انجمن حجتيه صورت گرفته، ملتهب شد. حتي در يکي از اين درگيريها که منجر به تعطيلي يک هفته اي بازار سبزوار شد، عده اي کشته و زخمي شدند. (در شناخت حزب قائدين زمان، ص 98و 99)
🖋استان اصفهان نيز از ديگر مراکزي بود که حجتيه اي ها در آن فعاليت داشتند، به ويژه آنکه در بين روحانيون حوزه هاي علميه اصفهان نيز افراد بسياري بودند که تمايلاتي به انجمن داشتند، از جمله آيت الله خادمي، مرحوم آيت الله شمس آبادي، احمد امامي، مسؤول مدرسه علميه ذوالفقاري، فقيه ايماني نماينده آيت الله خويي در اصفهان، موحد ابطحي، شيخ مهدي مظاهري، حسن امامي. گزارشهايي نيز از تمايلات و همراهي هاي بانوي مجتهده فروغ امين وجود دارد.
🖋 ميان عناصر روحاني نامبرده که بسياري از آنان جزو هواداران امام محسوب ميشدند و برخي ديگر که از فعالان سياسي خط امامي بودند، اختلاف سليقه هايي پيرامون چگونگي پيشبرد نهضت در شهرستان اصفهان وجود داشت. زمينه هايي براي همکاري اين دو خط فکري در اصفهان به وجود آمده بود اما به زودي هر دو جريان از همديگر فاصله گرفتند.
🖋 مثلا از آغاز تأسيس حزب جمهوري اسلامي و راه اندازي شعبه اي از آن در اصفهان، برخي از اين دو جريان سياسي به صورت مشترک در حزب شروع به فعاليت کردند اما اين همکاري ديري نپاييد.
🖋در برخي درگيريها و اختلاف نظرهايي که در اين شهر رخ داد، باز هم رديابي اين دو جريان را ميبينيم مثلا در اوايل انقلاب، يکي از مسايل مطرح، اختلاف نظر کميته هاي اصفهان و استانداري بود که بعدها به انحلال کميته انجاميد.
🖋 در بررسي حوادث به اسامي افرادي از قبيل بحرينيان، عبدالله نوري، جلال الدين طاهري اصفهاني و... برميخوريم که جزو مخالفان يا موافقان انجمن حجتيه به شمار ميرفتند. در برخي از تحليلها که البته فارغ از اظهارنظرهاي احساسي نيست، قتل مرحوم شمس آبادي و مهندس بحرينيان، رييس کميته خادم الحسين به جريان ضد انجمن حجتيه نسبت داده شده است. (انجمن حجتيه در اصفهان را افشا کنيم، جلد سوم، بيتا، بينا، ص 7)
🖋در رويارويي ديگري بين طرفداران و مخالفان انجمن، ميبينيم که اجازه برگزاري نمايشگاه ميعاد با خورشيد در ساختمان مرکزي شهرداري اصفهان داده نميشود. اين مراسم بنا بود به مناسبت نيمه شعبان، از تاريخ 16 الي 22 خرداد ماه 1361 برگزار شود. مشابه همين نمايشگاه در شهر مشهد و موزه آبگينه تهران به وسيله عناصر انجمن حجتيه برگزار شد.
🖋از دکتر مرتضوي به عنوان مسؤول رسمي و از مهندس علوي نيا، عبدالعلي مصحف، مهدي اقاربپرست، مهندس عندليب، مهندس عبوديت، ناجي، زهتاب، مهندس رضا ميرمحمد صادقي، درخشنده پور، فولادگر، تدين، حاج ميرزا ابوالقاسم کوپائي، حاج ميرزا علي تابش، اسماعيل داودي، کرباسي، آرمان نيا، و نيلفروشان به عنوان کادر اصلي انجمن در اصفهان ياد ميکنند.
🖋 بخش عمده آنان در اوايل انقلاب، داراي مقام اجرايي در سطح استان و آموزش و پرورش بودند. بخش ديگري نيز در حوزه بازار فعاليت داشتند و جزو سرمايه داران معروف به شمار ميآمدند.
ادامه دارد
حسن بابایی
مدرس روشنگری استان اصفهان