eitaa logo
بیسیمچی
1.7هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
600 فایل
سلام علیکم این کانال بمنظور ارتباط معنوی،فرهنگی ،تبلیغی و مذهبی با فرهیختگان تشکیل شده استbabaii@
مشاهده در ایتا
دانلود
─═┅┅═༅ 🍃🌼🍃༅══┅─ 💮◁ 🌀سید نعمت الله جزایری در یکی از کتب خوب به نام انوار نعمانیه در احوال مؤلف می نویسد: مدت نه سال در شیراز بودم، به قدری در این مدت از گرسنگی و دیگر مشکلات رنج و دشواری بر من وارد شد که کسی جز خدای متعال در این مدت بر آن واقف نبود آنچه در یاد دارم چهارشنبه یا پنج شنبه  بود در حالی که از خوردنی جز آب در اختیار نداشتم با همین وضع به سر بردم تا شب جمعه فرا رسید ⛈از شدت گرسنگی و کثرت رنج و تعب گویا مانند اینکه دنیا به دور سرم می چرخید و همه جهان در چشمم تیره و تاریک شده بود، در چنین شرایطی که داشتم به روضه مطهره حضرت احمد بن موسی مشرف می شدم خطاب به ایشان عرض کردم من مهمان شما هستم تو به حال من واقف هستی 〽️در همین شرح ماجرا بودم که مرد سیدی مرا به اطعام خود دعوت کرد، و بدون آنکه سخنی به او گفته و چیزی از وی طلب کنم قوت آن شب را داده و از رنج گرسنگی نجاتم داد سپس خدای متعال را به جای آن شکر کردم ─═┅═༅𖣔7⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🍃🌼🍃༅══┅─ 💮◁ 🌀 سید نعمت الله جزایری در یکی از کتب خوب به نام انوار نعمانیه در احوال مؤلف می نویسد: مدت نه سال در شیراز بودم، به قدری در این مدت از گرسنگی و دیگر مشکلات رنج و دشواری بر من وارد شد که کسی جز خدای متعال در این مدت بر آن واقف نبود آنچه در یاد دارم چهارشنبه یا پنج شنبه  بود در حالی که از خوردنی جز آب در اختیار نداشتم با همین وضع به سر بردم تا شب جمعه فرا رسید ⛈ از شدت گرسنگی و کثرت رنج و تعب گویا مانند اینکه دنیا به دور سرم می چرخید و همه جهان در چشمم تیره و تاریک شده بود، در چنین شرایطی که داشتم به روضه مطهره حضرت احمد بن موسی مشرف می شدم خطاب به ایشان عرض کردم من مهمان شما هستم تو به حال من واقف هستی ☆ در همین شرح ماجرا بودم که مرد سیدی مرا به اطعام خود دعوت کرد، و بدون آنکه سخنی به او گفته و چیزی از وی طلب کنم قوت آن شب را داده و از رنج گرسنگی نجاتم داد سپس خدای متعال را به جای آن شکر کردم ─═┅═༅𖣔7⃣𖣔༅═┅┅─