eitaa logo
🪖بیسمچی🪖
1.3هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
7.4هزار ویدیو
37 فایل
بیسیمچی سربازان جبهه سایبری پایگاه معراج https://eitaa.com/bisimchi00 با دعوت دوستان خود به بیسیمچی مطالب سیاسی روز را در اختیارشان قرار میدهید دراین یارگیری سیاسی -شهدایی سهیم باشیم اجرتون با شهدا ارتباط با خادم کانال: @Maj_noon_315
مشاهده در ایتا
دانلود
برای سگ شان جشن تولد میگیرند! چه کسانی؟ همان ها که پای محرم و نذری بیاید وسط یاد فقرا می افتند و چه زیبا گفت گاندی:"وقتی در جامعه ای ارزش ها عوض شوند، با ارزش میشوند."
⭕️ به گزارش گاردین فقط طی 28 هفته در سال 2021 بیش از 81 زن بدست مردان در انگلیس به قتل رسیده اند اونایی که تا قتلی در ایران اتفاق میوفته موضوع رو به اسلام و فرهنگ ایرانی ربط میدن چه توجیهی برای این تعداد قتل در انگلیس دارند؟!
⭕️ یه عده فعال معدنی که معمولا یا خوابن یا لال تکلیفشون با خودشون هم مشخص نیست. سر قتل میترا استاد لال تشریف دارند. برای قاتلین هشتگ اعدام نکنید کار می‌کنند... اما وقتی پای نظم اجتماعی و امنیت جامعه میاد وسط یه دفعه از همه جا صدای بلندگوهاشون به راهه
⭕️ هزینه جشن‌های ۲۵۰۰ساله معادل بودجه ۲ سال سوئیس! 🔹شاه برای برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی حدود ۶۵۰ تا ۸۰۰ میلیون دلار هزینه می‌کرد. «مارسل هودر» عضو تیم تدارکات این جشن درباره هزینه‌های این جشن می‌گوید:« بودجه ۲ سال سوئیس را ظرف ۲ روز خرج کردند».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تصویری از سقوط جنگنده فوق پیشرفته اف۳۵ در دریای چین 🔻آمریکایی ها نگران این هستند که اطلاعات سری این جنگنده دست آن‌ها بیوفتند عین گوجه افتاد تو اب 😂
⭕️رسانه‌های متناقض 🔻نمی‌شود برای به چاه افتادن یک کودک مراکشی صدها ساعت پخش زنده و پوشش خبری داشت اما در برابر قتل صدها کودک یمنی توسط سعودی‌ها و اماراتی‌ها سکوت محض کرد! 🔻رسانه‌های عرب‌زبان، دلواپسی‌تان برای ریان را باور کنیم یا دلارهای کثیف نفتی برای سانسور جنایات سعودی‌ها را؟!
⭕️پاسخ مهدی سلحشور (مداح اهلبیت) به توییت عباس عبدی 🔻‏حدود چهل سال پیش برای جهاد شناسنامه ام را خط خطی کردم، امروز خودم و فرزندان جوانم در جهاد با آمریکا. حدود چهل سال پیش روی دیوار سفارت آمریکا بودید، امروز متهم به جاسوسی و فرزندان جوانتان در آغوش آمریکا... بابا نان داد چه نانی... این مزار دکتر امیرحسین فردوس بود در قطعه ۲۲۹ بهشت زهرای تهران، ردیف ۶۲ ، شماره ۵۰۱ که سنگ قبرش متنی عجیب دارد: «هرچه بیشتر در آمریکا ماندم (۵۰ سال) بیشتر به عظمت فرهنگ ایرانی اسلامی پی بردم. هدیه استقلال و آزادی که امام خمینی برای ایران به ارمغان آورده‌اند آن‌قدر عظیم است که باید تا حد جان نثاری از آن حفاظت کرد چون فقط در سایه این هدیه است که ایران می‌تواند خود را حفظ کرده و به بالاترین قله پیشرفت برسد.»
⭕️نترسید شاهد دادگاه آبانِ😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 ➕ صاب بار =موتوری
⭕️وزیر بهداشت: تا دو هفته دیگر به قله موج ششم می‌رسیم 🔻امیکرون در برخی کشورها مرگ‌ومیرِ زیادی ایجاده کرده، اما در ایران به‌دلیل واکسیناسیون گسترده، آمار بستری و فوتی بسیار پایین است. 🔻بیشترِ افرادی که این روزها در بیمارستان بستری می‌شوند، واکسن نزده‌اند. در آستانه ورود به قله موج ششم کرونا هستیم و تخمین می‌زنیم تا دو هفته آینده به قله برسیم.
⭕️ بوی فتنه به مشام می‌رسد!! 🔻آیا فتنه گران می خواهند مجدد از زیر خاکستر سر براورند؟ 🔻در پس پرده این کد مشکوک (ققنوس) خاتمی چه طرحی آماده شده است؟ ایران در مذاکرات روشی خردمندانه در پیش گرفته است، ابتکار عمل را در دست دارد و از موضع بالا صحبت می کنند و آمریکا در کنج رینگ قرار گرفته است؛ ➖مانند ایام پیش از فتنه ۸۸ آیا مجدد وقت آن شده است که عده ای در داخل میز بازی را به نفع آمریکا بر هم زنند؟ ➖مانند فتنه ۸۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پیشگویی مرحوم آیت الله سید علی قاضی درباره سرانجام انقلاب اسلامی و اتصال به قیام حضرت مهدی(عج) بعد از نائب امام خمینی (ره) 📚 پخش شده از شبکه قرآن از زبان آیت الله ناصری درتاریخ ۹۷/۰۳/۱۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*🔻مادر سجاد(قاتل) اینگونه داستان را شروع می‌کند:* حدود چهار ماه گذشته غزل از منزل خارج شد، مثل همیشه که به خانواده پدرش و یا دوستانش سر می‌زد، هیچ کس به رفت و آمدش نه حساس بود و نه شک می‌کرد اما آن روز به خانه بازنگشت، نگران که شدیم سراغش را از خانواده‌اش گرفتیم آنجا هم نرفته بود، به دوستان، آشنایان و هر کسی که احتمال می‌دادیم ممکن است غزل آنجا رفته باشد گرفتیم اما خبری از غزل نبود، تا اینکه بعد از یک هفته به دوستان خودش اطلاع داد که در ترکیه است. وی ادامه می‌دهد: نمی‌دانم کی و چطوری پای غزل به ترکیه رسیده است، تمام اطلاعاتی که از غزل دریافت می‌کردیم از طریق دوستانش است و هر بار که خبری می‌رسید پسرم می‌مرد و زنده می‌شد، خیلی تلاش کردیم کسی متوجه این قضیه نشود اما هر چه از نبودن غزل می‌گذشت اطرافیان بیشتر کنجکاو می‌شدند که عروس خانواده کجاست و چرا از آن خبری نیست. مادر سجاد می‌گوید:غزل در زمان آشنایی با یک مرد سوریه‌ای باردار بود و چند روز قبل از اینکه خانه رو ترک کنه بچه سقط شد، وقتی من و مادرش گفتم چرا و چطور این بچه سقط شد جواب میداد دبه آب را بلند کردم و سقط شد. از مادر سجاد سوال می‌کنم غزل با شوهرش مشکلی داشت؟ یا مثلاً به اجبار با هم ازدواج کرده بودند؟ وی پاسخ می‌دهد: اتفاقاً غزل و شوهرش خیلی همدیگر را دوست داشتند، نباید از حق بگذرم ارتباط غزل با ما هم خیلی خوب بود و با هم عروسش مثل خواهر بودند و هیچ اجباری در ازدواجشان وجود نداشت، ما هم برایش کم نگذاشتیم، برای دو پسرم یک شب عروسی گرفتم، با اشاره دست عروس دومش که هرازگاهی صحبت‌های مادرشوهر را تایید می‌کرد را نشانم داد. غزل با مرد غریبه عقد کرد مادر سجاد می‌گوید: خانه ما بزرگ است، بالای خانه دو واحد ساختم یکی برای سجاد و دومی برای آن یکی پسرم، مادرسجاد از من میخواهد وارد خانه بشوم و زندگی که برای غزل درست کردند را نشانم بدهد، می‌خواهد بگوید که به لحاظ زندگی همه چی را برای عروس‌ها فراهم کردیم. جریان ترکیه رفتن غزل را می‌پرسم و وی توضیح می‌دهد: طبق صحبت‌هایی که غزل برای دوستانش کرده و به ما منتقل می‌‌کنند، با شخصی از طریق اینستاگرام آشنا می‌شود که این شخص اهل سوریه است، این مرد به غزل ابراز علاقه زیادی می‌کند این دختر را وابسته خود می‌کند تا آنجایی که غزل بابت این مرد زندگی خودش را رها کرد، به محض اینکه غزل به ترکیه می‌رود این مرد غزل را به عقد خودش در می‌آورد و زندگی جدیدی را شروع می‌کنند. غزل که همه جوره به این مردسوری اعتماد کرده بود کم کم شروع به ارسال عکس‌های خود با آن مرد می‌کند، دوستانش که ما را در جریان تمام جزییات می‌گذاشتند پسرم هر روز بیشتر از دیروز کنترل خود را از دست می‌داد و نمی‌توانست بر اعصاب خود مسلط شود مخصوصاً که بازاری بود و اطرافیان چپ و راست غیرت و مردانگی وی را تحریک می‌کردند. طعنه اطرافیان پسرم رو غیرتی کرد وی ادامه می‌دهد: در محله و خیابان کمترین بحثی که بین بچه‌ها اتفاق می‌افتاد مستقیم و غیر مستقیم با طعنه، آبرو ریزی غزل را به رخ ما می‌کشیدند و بابت این مسأله بحث و دعوا کرده بودیم این در حالی است که همسایه‌ها کاملاً از شرایطی که اتفاق افتاده اطلاع داشتند اما به جای دلداری احساسات پسرم را تحریک می‌کردند. خواهر سجاد صحبت‌های مادر را قطع می‌کند و می‌گوید: به نظرم ۱۷ سال سنی نیست که کسی بتواند درست تصمیم بگیرد، غزل گول خورده و تحت تاثیر صحبت‌های مرد سوری قرار گرفته وگرنه چه کسی زندگی خودش را ول کند و سراغ کسی دیگر می‌رود، تازه این مرد همه طلاهای غزل را برده بود. از مادر سجاد سوال می‌کنم با چه ترفندی غزل را به ایران برگرداندند؟ می‌گوید: ما از طریق پلیس بین الملل اقدام کرده بودیم که فردی دختر ما را دزدیده و... اما خودِ غزل هم ظاهراً پشیمان شده بود و این اواخر خودش به پدرش گفت: بیایید من را به ایران بیاورید که بعد از آن پدر غزل و شوهرم تا ترکیه دنبالش رفتند و روز جمعه ظهر اهواز رسیدند. پسرم به مرد سوری(همسر جدید غزل) ویس تهدیدآمیز فرستاده بود و او در جواب عکس‌های عروسی رو می‌فرستد و برای اینکه سجاد را عصبی کند گفته بود خودم به غزل گفتم بچه را سقط کند. پسرم تهدید کرده بود غزل را می‌کشم برای همین پدر غزل و پدر سجاد در صدد مخفی کردن غزل تا تحویل آن به کلانتری بودند چرا که از تهدیدهای سجاد می‌ترسیدند و زمانی که غزل را تحویل شوهرش ندادند عصبانیت و تهدید سجاد دو چندان شد، برای همین روز یکشنبه غزل را سوار ماشین کردند تا ببرند و تحویل کلانتری بدهند اما از آنجایی که سجاد حرکات پدر و عمویش را زیر نظر داشت به اتفاق برادرش جلوی ماشین را می‌گیرند و غزل را از انها می‌گیرد که ظهر همان روز آن اتفاق افتاد و سجاد غزل را با قمه کشت. به او گفتم خب سرش را با قمه زد! چرا سرش را محله به محله نشان این و آن داد؟ مادر سجاد پاسخ داد: در هر محله‌ و
خیابانی که به سجاد انگ بی‌غیرت زده بودند سر غزل را گَرداند تا مثلاً به همه گوید: من آدم بی‌غیرتی نیستم. غزل یک پسر دارد از مادر سجاد می‌پرسم غزل یک فرزند پسر دارد؟ و مادر با اشاره دست پسر بچه زیبا و دوست داشتنی را نشان می‌دهد که بلوز قرمز و شلوار یشمی بر تن داشت و می‌گوید: بله این پسرش است و من که با دیدنش قلبم مچاله شد ناخودآگاه وای ممتدی را زمزمه کردم اما زن عموی پسربچه با جمله «این پسرم است و من آن را بزرگ کردم» توجه‌ام را جلب کرد. وی ادامه داد: من بچه دار نشدم، برای همین پسر غزل که به دنیا آمد همه جوره تروخشکش کردم، غزل هم کاری به کارم نداشت و بیشتر اوقات پسرش پیشم بود، این چند ماهی هم که مادرش نبود اصلاً دلتنگی نکرد و من از آن نگهداری کردم. برای مصاحبه و شنیدن صحبت‌های خانواده‌های مقتول نیز تلاش کردیم اما مادر مقتول به دلایل روحی خانه را ترک کرده و به منزل پدری پناه آورده و به این دلیل تاکنون در دسترس نبوده است.
جهت اطلاع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️جدایی بحرین کارشاه بود؟ 🔻رای‌ به جدایی‌ بحرین‌ از‌ ایران‌ در‌ دوره پهلوی: آدم‌هایی‌ که‌ در‌ مجلس‌ بودند‌ جرات‌ مخالفت با‌ شاه‌ را‌ نداشتند.‌ حتی‌ جرات‌ این‌ را‌ نداشتند‌ که‌ دروغی‌ پایشان را‌ گچ‌ بگیرند‌ که‌ در‌ مجلس حضور‌ پیدا‌ نکنند‌‌ یا‌ خودشان‌ را‌ به‌‌ مریضی‌ بزنند