قمقمهای که رزمندگان برای آب خوردن از آن صف می بستند !!
وقتی تو جبهه ...
هدایای مردمی را باز می کردیم
در نایلون رو بازکردم دیدم که
یک قوطی خالیه کمپوته !
که داخلش یک نامه است، نوشته بود:
« برادر رزمنده سلام!
من یک دانش آموز دبستانی هستم.
خانم معلم گفته بود که برای کمک به
رزمندگان جبهه های حق علیه باطل
نفری یک کمپوت هدیه بفرستیم.
با مادرم رفتم از مغازه بقالی کمپوت بخرم.
قیمت هر کدام از کمپوتها رو پرسیدم، اما
قیمت آنها خیلی گران بود، حتی کمپوت گلابی
که قیمتش ۲۵ تومان بود و از همه ارزانتر بود
را نمی توانستم بخرم. پول ما به اندازهی سیرکردن شکم خانواده هم نیست.
در راه برگشت کنار خیابان ...
این قوطی خالیِ کمپوت را دیدم برداشتم
و چندبار با دقت آن را شستم تا تمیزتمیز شد.
حالا یک خواهش از شما برادر رزمنده دارم، هروقت که تشنه شدید با این قوطی ، آب بخورید تامن هم خوشحال بشوم و فکر کنم که توانستم به جبهه ها کمک کنم...»
بچهها توی سنگر ...
برای خوردن آب توی این قوطی
نوبت می گرفتند ! آب خوردنی که
همراهش ریختن چند قطره اشک بود
#مردان_و_زنان_خدایی
#کمک_به_جبههها
#دفـاع_مقـدس
شبتان آرام
@bicimchi1
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ اسْتَقْلَلْتُهُ اَوِاسْتَصْغَرْتُهُ، اَوِ اسْتَعْظَمْتُهُ وَتَوَرَّطْتُ فيهِ خدایا! از تو تقاضای عفو و بخشش می کنم درباره هر گناهی که آن را کم یا کوچک شمرده، یا در عین حالی که بزرگ دانستم در گرداب آن فرو رفتم
#ماه_رمضان
#رمضان_الكريم
#استغفار
#خدایا_ما_دوباره_آمدیم
@bicimchi1
روی قبرم بنویسید، مسافر بوده است
بنویسید که یک مرغ مهاجر بوده است
بنویسید زمین کوچه ی سرگردانیست
او در این معبر پرحادثه، عابر بوده است
صفت شاعر اگر همدلی و همدردیست
در رثایم بنویسد، که شاعر بوده است
بنویسید اگر شعری از او مانده بجای
مردی از طایفه ی شعر معاصر بوده است
مدح گویی و ثنا خوانی اگر دین داریست
بنویسید در این مرحله کافر بوده است
غزل هجرت من را همه جا بنویسید
روی قبرم بنویسید، مهاجر بوده است
شاعر: #شهید_بسیجی_محمد_عبدی
محل شهادت : سیستان و بلوچستان
@Bicimchi1
نمازهای #روحالله
خیلی خاص بود
«انگار یک هیچی
مقابل همه چیز ایستاده »
#نماز
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روحالله_قربانی
#شهادت_خوب_است_و_تقوا_بهتر
@bicimchi1
وصیت_نامه...
امام خامنه ای را همانند #امام_علی خانہ نشین نڪنید،
چرا ڪه در این دنیا؛ "تنها چیزی ڪه مرا آرام می نمود، نگاه زیبا و قشنگ و پر درد این آقا بود
#شهید_حسن_غفاری...
@Bicimchi1
بیسیمچی
اگر پهلوی من مثل مادرم مجروح نشده بود، به من #شهید نگویید!!! ....
توی بیابان میرفتیم که رد یک ماشین که جاده ی اصلی را قطع کرده بود. توجه ما رو جلب کرد. رد ماشین به بیابان میرفت. اگر چه امکاناتمان کم بود ولی رد ماشین را دنبال کردیم. ساعت ها به دنبال رد بودیم که یکباره چشم های من روی یک تپه سیاهی زد احساس کردم آدمی ایستاده است. از ماشین پیاده شدم و خوب نگاه کردم و دیدم که یک نفر با آرپیچی ماشین ما را نشانه رفته است. سریع از ماشین پریدیم پایین بعد از چندثانیه ماشین نیروی انتظامی با یک انفجار مهیبی منهدم شد. و آتش انواع سلاح ها بر سرمان باریدن گرفت. تازه فهمیدیم که در کمین اشرار و قاچاقچیان افتاده ایم. هر لحظه انتظار مرگ را داشتیم هیچ کس نمیتوانست که تکان بخورد.چرا که آنها بخوبی بر ما مسلط بودند. و صحنه هر لحظه وحشتناکتر میشد. توی این چنین وضعیتی که نه راه پس داشتیم و نه راه پیش، محمد دو نفر از بچه ها را بلند کرد و با ذکر الله_اکبر از یک طرف صحنه ی نبرد را باز کردند و به طرف اشرار حمله بردند این شهامت او باعث شد چند نفر دیگر از بچه ها از یک محور به اشرار حمله کنند صحنه ی عجیبی بود. محمد در دامنه ی تپه تکبیر میگفت و بالا میرفت. هر تکبیر او روحیه ای بود در بچه هاو وحشتی بود در دل آن نامردان. ناگهان دیدیم محمد در چند متری گرینف دشمن خیز برداشته و منتظر دشمن بود. تا در یک یورش دیگر مهمترین سنگر استراتژیک دشمن رافتح کند. اما آنان متوجه ی حضورش شدند و به طرفش شلیک کردند. صدای بلند یاحسین_علیه_السلام از حنجره ی محمد تمام دشت را پر کرد او توانست کارش را به انجام برساند و در یک چشم برهم زدن هدف را از پا دربیاورد اما صد حیف که پیکر پاکش چند لحظه بعد روی دشت از پا افتاد وقتی جلوتر رفتیم. دیدیم که فقط یک تیر به محمد خورده آن هم درست در سینه_اش. یاد حرفش افتادیم که اگر ادعایم میشود که شیفته ی خانم حضرت زهرا سلام الله علیه هستم باید از سینه یا پهلو شهید شوم.
به روایت از همرزمان شهید
یار شهیدم بار آخر، لب که بگشود
گلبانگ یازهرا (س)، شکوفا بر لبش بود…
#شهیدمحمد_عبدی...
تاریخ_تولد: ۱/۳/۵۵
تاریخ_شهادت: ۱۶/۱۱/۷۷
محل تولد: تهران
محل شهادت: ایرانشهر
نحوه ی شهادت: درگیری با اشرار
@Bicimchi1
اگر فردوس
در روی زمین است،
همیــــــن است و
همیـــن است و همین است
«شهید حسن امیری» معروف به عمو حسن جبههها یکی از پیرمردهای کمیاب سرزمین ماست که با شروع جنگ، عازم جبهه شد و در #شلمچه عملیات کربلای چهار به درجه رفیع شهادت نائل آمد...
ايستاده بود يك گوشه و مےگفت:
اين ها رو بذاريد اينجا، ڪنسروها رو بذاريد توی قفسہ، سيب و خيارها رو بذاريد اون ڪنار، هندوونه ها رو بذاريد جلو يخچال....
بارها را كہ خالے مےڪرديم، گفتم:
عمو اينجا عجب چيزهای خوبے داريد ها، لااقل بيا و يكی دوتا از اين هندوونهها رو بده ما هم بخوريم
كف گير رو برداشت و زد پشت دستم، گفت:
"بيخود! اين ها مال عزيزهای منه كہ اينجا روزه مےگيرن..."
#شهيد_حسن_اميریفر
#عموحسنجبههها
#حبیب_خمینی
#ماه_رمضان
@bicimchi1
ای شهر نخل های تا ابد جاوید
ای شهر زلال آبی کارون
ای دشت لاله های به خون نشسته سرزمین من
ای شهر خرم من
خرمشهر!
سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر مبارک.
@bicimchi1
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌟 بهترین عمل در شب قدر
🔺️ رهبر انقلاب: بهترین اعمال در #شب_قدر دعاست، احیاء هم برای دعا و توسل و ذکر است. دعا یعنی با خدای متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همهی اینها دعاست.
🌷 #مواعظ_رمضانی
💻 @Khamenei_ir
رهبر معظم انقلاب در جمع دانش آموختگان افسری دانشگاه امام حسین(ع):
جوانان عزیز! خرمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، در میدانی که از جنگ نظامی سختتر است!
#فتح_خرمشهر
@Bicimchi1
چقـدر حرفهـای کلیشه ای!؟
برای مـا کـه نسل ِ بعــد از بحـرانیم حـرف ِ تازه تری بگوئید چـرا نمی گـوئید بعـد از آزادی #خـرمشهـر چه شـد؟
چـرا نمی گــوئید بعد از آزادی خـرمشهر برای بچــّه ها هنوز قابِ عکس ها همــــه شناسنامه ی پدر است؟
چـرا نمی گـوئید هنوز پاهای بـَـدَلـــی، تَن های پر از تــــرکش را می کشند؟
هنوز نخاع های قطع شده به دنبال باغبان زندگی اند؟
چـرا نمی گــوئیـد هنوز زندگی ها با #ویلچــــــر جابه جا می شود؟
هنوز پدرها خلوتِ گریـــه ی خود را ترک نکرده اند؟
هنوز بیابانهای رملی ِ جنـــوب، استخوانهای بچه های ایران را در آغوش خود دارند؟
چـرا نمـی گوئیـد ریه هـــــای شیمیایی هنوز سُرفــــه می کنند؟
هنوز پنج شنبه ها بازار پرچم و گلاب گرم است؟!
آری چرا نمی گوئید هنوز بعـد از آزادی خـرمشهـر پابرهنه های خمینی(ره) تشییع می شوند و مـا هنوز نفهمیـــدیم خـرمشهر چگونه آزاد شــد؟!
پ.ن: خرمشهر، روز آزادسازی، خرداد ۱۳۶۱
عکاس: بهرام محمدی فرد
@bicimchi1
آهسته میگویم مبادا بشنود زینب
تا لحظه ی شقُ القمر یک شب فقط مانده...
#یا_حیدر
#السلام_علی_قلب_زینب_الصبور
@bicimchi1
#شهید_آوینی:
جنگ میآمد تا مردانِ مرد را بیازماید
جنگ آمده بود تا از #خرمشهر
دروازهای به #كربلا باز شود ...
پ.ن: تصویر #شهیدحمیدباکری روی پشت بام #مسجد_جامع_خرمشهر در روز آزادسازی خونین شهر
#عکسهای_ماندگار
@bicimchi1
عشاق را به خسته دلی می خرند و بس
در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس...
#شهید_محمدعلی_جهانشاهی
#التمــاس_دعا_در_لحظات_سبز_شبقدر
@bicimchi1
یا رَبْ! مقدر نما
در این #شب_قدر
یڪ جـرعه از اخـلاص
و آن حـالِ شهیـدان را...
بحق شهدا #الهی_العفو
@Bicimchi1
نکاتی مهم درباب #استجابت_دعا_در_شبهای_قدر از
استاد فاطمی نیا:
شب قدر، ابتدا بايد از گناهانمان استغفار كنيم وتصميم بر جبران بگيريم.
بعضي از گناهان مانع اجابت دعا ميشود.
اما نكته اين است كه به هرحال خيلي از گناهان را انجام داده ایم و درحال حاضر نميتوانيم جبران كنيم!
مثل اینکه الان برويم در فلان شهرستان و دلي را كه شكسته بوديم ، بدست آوريم ، يا بخواهيم دوسه سال نماز قضاء را به جا آوريم ، یا بخواهیم حق الناس هایی که به گردن داریم جبران کنیم. اینها را که فی المجلس نمیتوانیم انجام دهیم.
پس چه بايد كرد؟!
در اين شرايط ميگويم به خدا عرض كنيد :
"خدايا من با تو عهد ميبندم كه از اين مجلس كه بيرون رفتم در اولين فرصت ممكن اين قدم ها را بردارم و جبران گذشته كنم و تو هم به لطف و كرم بي انتهايت لطفي كن تا اين گناهان مانع اجابت دعاي من نشود."
يقين بدانيد اين كار موثر است، خدا از دلها آگاه است ، خدا كريمتر از آن است كه بخواهد اينجا با من تسويه حساب كند! وقتي ميبيند بنده اش واقعا پشيمان است و الان دستش به جايي نميرسد، حتما مهلت جبران ميدهد.
اصلا اگر همچون حالي داشته باشد و با تمام وجود از گذشته اش ناراحت باشد ،قطعا خداوند كريم او را میبخشد.
#شب_قدر
#استجابت_دعا
@Bisimchi10