eitaa logo
بیسیم‌چی
6.4هزار دنبال‌کننده
35.7هزار عکس
22.7هزار ویدیو
154 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
بیسیم‌چی
‍ اگر پهلوی من مثل مادرم مجروح نشده بود، به من نگویید!!! .... توی بیابان میرفتیم که رد یک ماشین که جاده ی اصلی را قطع کرده بود. توجه ما رو جلب کرد. رد ماشین به بیابان میرفت. اگر چه امکاناتمان کم بود ولی رد ماشین را دنبال کردیم. ساعت ها به دنبال رد بودیم که یکباره چشم های من روی یک تپه سیاهی زد احساس کردم آدمی ایستاده است. از ماشین پیاده شدم و خوب نگاه کردم و دیدم که یک نفر با آرپیچی ماشین ما را نشانه رفته است. سریع از ماشین پریدیم پایین بعد از چندثانیه ماشین نیروی انتظامی با یک انفجار مهیبی منهدم شد. و آتش انواع سلاح ها بر سرمان باریدن گرفت. تازه فهمیدیم که در کمین اشرار و قاچاقچیان افتاده ایم. هر لحظه انتظار مرگ را داشتیم هیچ کس نمیتوانست که تکان بخورد.چرا که آنها بخوبی بر ما مسلط بودند. و صحنه هر لحظه وحشتناکتر میشد. توی این چنین وضعیتی که نه راه پس داشتیم و نه راه پیش، محمد دو نفر از بچه ها را بلند کرد و با ذکر الله_اکبر از یک طرف صحنه ی نبرد را باز کردند و به طرف اشرار حمله بردند این شهامت او باعث شد چند نفر دیگر از بچه ها از یک محور به اشرار حمله کنند صحنه ی عجیبی بود. محمد در دامنه ی تپه تکبیر میگفت و بالا میرفت. هر تکبیر او روحیه ای بود در بچه هاو وحشتی بود در دل آن نامردان. ناگهان دیدیم محمد در چند متری گرینف دشمن خیز برداشته و منتظر دشمن بود. تا در یک یورش دیگر مهمترین سنگر استراتژیک دشمن رافتح کند. اما آنان متوجه ی حضورش شدند و به طرفش شلیک کردند. صدای بلند یاحسین_علیه_السلام از حنجره ی محمد تمام دشت را پر کرد او توانست کارش را به انجام برساند و در یک چشم برهم زدن هدف را از پا دربیاورد اما صد حیف که پیکر پاکش چند لحظه بعد روی دشت از پا افتاد وقتی جلوتر رفتیم. دیدیم که فقط یک تیر به محمد خورده آن هم درست در سینه_اش. یاد حرفش افتادیم که اگر ادعایم میشود که شیفته ی خانم حضرت زهرا سلام الله علیه هستم باید از سینه یا پهلو شهید شوم. به روایت از همرزمان شهید یار شهیدم بار آخر، لب که بگشود گلبانگ یازهرا (س)، شکوفا بر لبش بود… ... تاریخ_تولد: ۱/۳/۵۵ تاریخ_شهادت: ۱۶/۱۱/۷۷ محل تولد: تهران محل شهادت: ایرانشهر نحوه ی شهادت: درگیری با اشرار @Bicimchi1
بیسیم‌چی
اگر پهلوی من مثل مادرم مجروح نشده بود، به من #شهید نگویید!!!....👆👇 https://eitaa.com/bisimchi10
‍ اگر پهلوی من مثل مادرم مجروح نشده بود، به من نگویید!!! .... توی بیابان می‌رفتیم که رد یک ماشین که جاده ی اصلی را قطع کرده بود. توجه ما رو جلب کرد. رد ماشین به بیابان می‌رفت. اگر چه امکاناتمان کم بود ولی رد ماشین را دنبال کردیم. ساعت ها به دنبال رد بودیم که یکباره چشم های من روی یک تپه سیاهی زد احساس کردم آدمی ایستاده است. از ماشین پیاده شدم و خوب نگاه کردم و دیدم که یک نفر با آرپیچی ماشین ما را نشانه رفته است. سریع از ماشین پریدیم پایین بعد از چند ثانیه ماشین نیروی انتظامی با یک انفجار مهیبی منهدم شد و آتش انواع سلاح ها بر سرمان باریدن گرفت. تازه فهمیدیم که در کمین اشرار و قاچاقچیان افتاده ایم. هر لحظه انتظار مرگ را داشتیم هیچ کس نمی‌توانست که تکان بخورد، چرا که آنها به خوبی بر ما مسلط بودند و صحنه هر لحظه وحشتناکتر می‌شد. توی این چنین وضعیتی که نه راه پس داشتیم و نه راه پیش، محمد دو نفر از بچه ها را بلند کرد و با ذکر از یک طرف صحنه نبرد را باز کردند و به طرف اشرار حمله بردند این شهامت او باعث شد چند نفر دیگر از بچه ها از یک محور به اشرار حمله کنند صحنه عجیبی بود. محمد در دامنه تپه تکبیر می‌گفت و بالا می‌رفت. هر تکبیر او روحیه ای بود در بچه ها و وحشتی بود در دل آن نامردان. ناگهان دیدیم محمد در چند متری گرینف دشمن خیز برداشته و منتظر دشمن بود تا در یک یورش دیگر مهم‌ترین سنگر استراتژیک دشمن را فتح کند. اما آنان متوجه حضورش شدند و به طرفش شلیک کردند. صدای بلند از حنجره محمد تمام دشت را پر کرد او توانست کارش را به انجام برساند و در یک چشم برهم زدن هدف را از پا دربیاورد اما صد حیف که پیکر پاکش چند لحظه بعد روی دشت از پا افتاد وقتی جلوتر رفتیم, دیدیم که فقط یک تیر به محمد خورده آن هم درست در سینه_اش. یاد حرفش افتادیم که اگر ادعایم می‌شود که شیفته خانم حضرت زهرا سلام الله علیه هستم باید از سینه یا پهلو شهید شوم. 🎙به روایت از همرزمان شهید یار شهیدم بار آخر، لب که بگشود گلبانگ یازهرا (س)، شکوفا بر لبش بود… ... تاریخ_تولد: ۱/۳/۵۵ تاریخ_شهادت: ۱۶/۱۱/۷۷ محل تولد: تهران محل شهادت: ایرانشهر نحوه ی شهادت: درگیری با اشرار در آستانه افطار شهدا را یاد کنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد ﴿ص﴾ https://eitaa.com/bisimchi10