eitaa logo
بیسیم‌چی
5.4هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
14.4هزار ویدیو
135 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
حقیقی ترین روزه دار خدا ✨باز هم ماه روزه شد و هلال ماه رمضان خودش را نشان داد به همه و باز هم من در آرزوی یک سحر با تو بودن یا یک افطاری با تو خوردن غرق شدم. ✨سحری را چه کسی برایت درست می کند عزیز دلم!؟ سر سفره سحری با که همسفره میشوی آقا!؟ ✨ در مناجات های سحری چه کسی همنشین توست؟ همسفره نمی‌خواهی؟ همراه مناجاتی چطور؟ باید چه کار کنم که لایق همراهی تو در مناجات با خدا باشم؟ ✨راستی افطار را چه کار می کنی آقا!؟ به استحباب افطاری دادن که عمل می کنی، چه کسانی مفتخر به دعوت تو می شوند؟ ✨ پیکی میفرستی دم خانه شان یا خودت دانه دانه سر می زنی بِهِشان و دعوتشان میکنی به افطاری. چه کار کنم که مرا هم دعوت کنی؟ ✨شب اول است محبوبم! باز هم سی شب انتظار که شاید سحر یا افطار با تو همسفره و همراه شوم. سحر بخیر حقیقی ترین روزه دار خدا. https://eitaa.com/bisimchi10
🍃محبوب ترين مهمان خدا خدا را شکر که یک بار دیگر ماه خدا را دیدم و باز هم به امید همسفره شدن با تو وارد مهمانی خدا شدم. از همین اول ماه گوش‌هایم را تیز می‌کنم تا شاید صدای دعوتت را بشنوم. من امیدوار بودن را از شما یاد گرفته‌ام، پس از دعوت شدن ناامید نمی‌شوم؛ اگر چه سال‌ها آمدند و رفتند و به امید دعوت شدن به سفرۀ افطار و سحرت مهمانی خدا را گذراندم و ... . اصلا همین امید، خودش طعم مهمانی خدا را برایم شیرین‌تر می‌کند. من لایق همسفره شدن با تو نیستم، پس اگر تا آخر عمر دعوتم نکنی، ذره‌ای دلم از تو نمی‌گیرد و اگر هم دعوتم کنی، نمی‌دانم تا به قرارمان برسم، می‌مانم یا می‌میرم. مهمانی خدا برای من میانِ «می‌شودها» و «نمی‌شودها»یِ همسفره شدن با تو می‌گذرد. من این تحیر را دوست دارم. سحرت بخیر محبوب‌ترین مهمان خدا! https://eitaa.com/bisimchi10
🍃 بهار قلب من تمام شد. تمامِ تمام. یک سال دیگر هم تمام شد. چه قدر زود! چشمم را روی هم گذاشته بودم که سال نو آغاز شد و چشم که باز کردم و دیدم تمام شد. به همین زودی. آقا! در سالی که گذشت، از دست من راضی بودی؟ من دوست خوبی برای تو بودم؟ به دوستی‌ام چه نمره‌ای می‌دهی؟ چند بار دلت را شکستم؟ حساب، دستت هست؟ چند بار لبخند به لبت نشاندم؟ جایی نوشته‌ای؟ خانۀ محبّتت در دلم آبادتر شده یا ویران‌تر؟ دلم نمی‌آید این سؤال را بپرسم ولی آزارم می‌دهد. نپرسم، آرام نمی‌گیرم بپرسم، شاید بی‌قرارتر ‌شوم. می‌پرسم به این امید که پاسخت آرام کند دلم را: آقا! چند بار به خاطر من گریه کردی؟ چند قطره اشک برای من از چشمت جاری شد روی گونه‌ات؟ اشک شوق بود یا اشک غصّه؟ راستی چند بار دعا کردی برایم؟ به گمانم تو به نیابت از جامانده‌ها به زیارت هم می‌روی. نه؟ جامانده خوب باشد یا بد برای تو فرقی می‌کند؟ چند بار به نیابت از من به زیارت رفتی؟ می‌شود بگویی الآن چند کربلا در نامۀ عملم نوشته‌اند کربلاهایی که تو رفتی و به نام من زدند؟ من که در سالی که گذشت خوب نشدم ولی خودت می‌دانی که دوست دارم خوب باشم. حنای عهدهای من پیش تو رنگی دارد یا نه، نمی‌دانم. در آغاز سالی که گذشت قول دادم خوب شوم؛ امّا نشدم. می‌شود التماس کنم سالی را که گذشت فراموش کنی؟ می‌خواهم باز هم قول بدهم به تو: آقا! باور کن خوب می‌شوم. کمی صبر کن. ✍ محسن عباسی ولدی https://eitaa.com/bisimchi10
«اللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اسیر» ما وقتی برای آزادی همۀ اسیران دعا می‌کنیم، حواسمان از خودمان پرت می‌شود. گویی ما آزادیم و آنهایی که در چاردیواری محبس گرفتارند، اسیرند. این توهم آزادی بلایی شده برای جانمان. کسی که دربند عشق تو نیست و گرفتار محبت دنیاست، کِی آزاد شده که ما احساس آزادی می‌کنیم؟! اصلاً اسیرتر از کسی که عاشق تو نیست، در عالم وجود دارد؟ ما اسیریم؛ هم اسیر محبت دنیا و هم اسیر توهماتمان. قبل از هر چیز باید از اسارت زنجیرهای تیغ‌دار توهم رها شویم و بعد از آن از زندان نمور و متعفن محبت‌های دنیایی. آقا! تو اگر به دادمان نرسی و نجاتمان ندهی، به کسی غیر از تو می‌شود امید بست؟ بیا و بانی اجابت دعای هر روزمان باش و ما اسیران را آزاد کن. سحرت بخیر نجات‌بخش اسیران! https://eitaa.com/bisimchi10
🍃 فلسفه آفرینش عالم شب‌های قدر تمام شد و من تو را ندیدم. می‌ترسم ماه رمضان هم تمام شود و باز هم نبینمت و شاید زبانم لال عمرم به سر برسد و چشمانم به جمالت روشن نشود. آقا! فلسفۀ آفرینش چشم، دیدن توست. در قیامت اگر خدا بپرسد چرا کاری نکردم که چشم‌هایم لایق دیدار تو شود، چگونه پاسخش را بدهم. می‌شود بگویی؟! بگذار یک بار و فقط یک بار ببینمت. می‌گذاری آقا!؟ سحرت بخیر فلسفۀ آفرینش عالم! https://eitaa.com/bisimchi10
دلم تنگ شده برایت. این دل‌تنگی را بگو کجا فریاد بزنم؟ دلم تنگ شده برایت. برای دل‌تنگی، اشک چارۀ خوبی است؛ اما نه همیشه. دل‌تنگی گاهی از حد می‌گذرد و اشک هم چاره‌ای نمی‌شود برایش. دلم تنگ شده برایت. وقتی جای خالی‌ات را در اختلاف‌های رو به فزونمان می‌بینم، بیشتر دلم تنگ می‌شود برایت. ما بدون تو همیشه در اختلاف خواهیم بود. کاش زودتر به تو می‌رسیدیم و از اختلاف‌هایمان خلاص می‌شدیم. دلم تنگ شده برایت. دل‌خوشی‌های دنیایی وقتی دور و برم زیاد می‌شود، بیشتر دلم برایت تنگ می‌شود. این دل‌خوشی‌ها هیچ کدام آرامم نکرده، حالا دیگر دیدنشان آینۀ دق است برایم. دلم تنگ شده برایت. به هر کجای زندگی که نگاه می‌کنم، جایت را خالی می‌بینم. کار این جای خالی‌ها شدت بخشیدن به دل‌تنگی‌هاست. دل تنگم را دریاب ارباب! سحرت بخیر یار غایب از نظر! https://eitaa.com/bisimchi10