مجاهدی که دشمن به دنبالش میگشت اما او رو به رویش نشسته بود!
در حالی که دشمن شبانه روز به دنبال پیدا کردن ردی از فرماندهان مقاومت از جمله مصطفی بود، او در همان زمان با نامی دیگر بر سر یک میز با دشمن مینشست تا در مورد مسایلی که لازم است با هم مذاکره کنند و دشمن هیچ گاه تصور نمیکرد با چنین افراد شجاعی طرف باشد.
#شهید_مصطفی_بدرالدین
@bicimchi1
مجاهدی که دشمن به دنبالش میگشت اما او رو به رویش نشسته بود!
در حالی که دشمن شبانه روز به دنبال پیدا کردن ردی از فرماندهان مقاومت از جمله مصطفی بود، او در همان زمان با نامی دیگر بر سر یک میز با دشمن مینشست تا در مورد مسایلی که لازم است با هم مذاکره کنند و دشمن هیچ گاه تصور نمیکرد با چنین افراد شجاعی طرف باشد.
#شهید_مصطفی_بدرالدین
https://eitaa.com/bisimchi10
زمانی که از یکی از نقاط جبهه در سوریه به سمت لاذقیه میرفتند، گربهای را میبینند که وسط راه لنگان لنگان میرود.
با اینکه راه امن نبود، سید بدرالدین دستور داد خودرو را نگه دارند.
از همراهان پرسید: از تُن ماهی و آبی که همراه داشتیم، چیزی مانده است؟
گفتند بله.
سید به آن حیوان اندکی نان و تُن ماهی و آب داد، او را از راه دور کرد و به راه خود ادامه دادند.
#شهید_مصطفی_بدرالدین
https://eitaa.com/bisimchi10