eitaa logo
بیسیم‌چی
6.5هزار دنبال‌کننده
35.6هزار عکس
22.6هزار ویدیو
154 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
سیزده سالش بود که رفت جبهه توی #عملیات_بدر از ناحیه گردن قطع نخاع شد هفده سال روی تخت بود، ولی همواره خندان بود... بالای سرش این بیت شعر چشم نوازی می کرد: "چرا پای کوبم، چرا دست بازم مرا خواجه بی دست و پا می پسندد" همسرش میگه: نیم ساعت قبل از شهادتش بهم گفت: نگران نباش، جای من رو توی بهشت بهم نشون دادند... #شهید_حاج_حسین_دخانچی @bicimchi1
بیسیم‌چی
راز شهیدی که امام حسین علیه‌السلام جمجمه‌اش را برد... قبل از غلامرضا جلوی من و مادرش بدنش را برهنه کرد و گفت نگاه کنید، دیگر این جسم را نخواهید دید همانطور شد و در عملیات بدر مفقود گردید... دوازده سال در بودم و با هر زنگ به سمت در می‌دویدم تا اگر برگشته باشد اولین کسی باشم که او را می‌بینم تا اینکه یک روز خبر بازگشت او را دادند فقط یک از شهید برگشته بود که مادرش از طریق دندان؛ فرزند را شناخت... در نزد ما رسم است که بعد از دفن، سه روز قبر بصورت خاکی باشد شبی در خواب دیدم که چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر قبر کردند گفتم: چکار می‌کنید؟ گفتند: مأمور هستیم او را به کربلا ببریم گفتم: من دوازده سال منتظر بودم، چرا او را آوردید؟ گفتند: مأموریت داریم و یک مرد نورانی را نشان من دادند عرض کردم: آقا این فرزند من است فرمود: باید به کربلا برود؛ او را آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم یکباره از خواب بیدار شدم با هماهنگی و اجازه، نبش قبر صورت گرفت، اما خبری از جمجمه غلامرضا نبود و شهید به کربلا منتقل شده بود و او در جرگه عاشورائیان در کربلا مأوا گرفته‌بود. راوی: احمد زمانیان پدر شهید منبع: نقل از سایت افلاکیان @bicimchi1
هم #دفاع کردیم هم زیربار نرفتیم ما آمده بودیم مردانه بمیریم در پیچ و خم جنگ دلیرانه بمیریم پ.ن: سال شصت و سه اعزام به جبهه #عملیات_بدر @bicimchi1
بیسیم‌چی
خیمه فاطمیه👆👇 @bicimchi1
حدود بیست روز مانده به ، شبی بعد از جمع کردن سفره ی شام، متوجه اسماعیل شدم که کیسه نایلون سیاهی برداشت و از چادر خارج شد.. چند روزی بود که رفتارش عجیب و غریب شده بود، کلا کم حرف بود ولی این چند روز، خیلی کم حرف تر شده بود، تو خودش بود ..... وقتی کمی از چادر دور شد، افتادم دنبالش، تقریبا از اردوگاه دور شده بودیم؛ با فاصله ی زیادی دنبالش بودم.... کمی آنطرف تر نور کم سوئی دیده می شد، اسماعیل هم درست به طرف همان نور می‌رفت. فکرم مشغول بود!!!! اونجا کجاست؟ کیا اونجا هستند؟ اسماعیل چه قراری با اونا داره ؟ و ..... کم کم نزدیک نور که شدیم احساس کردم چادر، خیمه ای کوچک است.. بله وقتی نزدیکتر شدیم دیدم، یه چادر هست و اسماعیل رفت تو چادر ..... آرام آرام به طوری که صدای پاهامو نشنوه نزدیک چادر شدم، بالای ورودی چادر علم کوچک سیاهی زده بودند .... تا نزدیک شدم، دیدم هیچ کس نیست جز اسماعیل ..... ابتدا مشغول نماز شد، تنها دو رکعت، سپس زیارت عاشورا با سوز و گداز و گریه .... بعد دیدم فلاسک کوچکی در آورد و برای خودش یه چایی ریخت و با دو عدد خرما میل کرد، سپس زیارتنامه ی حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها را زمزمه کرد و اشک ریخت، منم بیرون از چادر به حال و روز اسماعیل غبطه می‌خوردم و اشک می ریختم... 🏴 اما عشقش، اینجا بود که بعد از زیارت نامه، چند بیت مرثیه خوانی کرد و شروع به سینه زنی کرد... فقط می‌گفت: ننم لای لای ننم لای لای سینسی درده گلن لای لای نتونستم خودم نگه دارم بلند بلند گریه کردم و قدرت رفتن به محفل اسماعیل را نداشتم، احساس می‌کردم ملائک در این مجلس بی ریا شرکت کردند ..... وقتی صدای گریه مرا شنید فرمود: کیمسن داداش؟! آنامین عزاسینا گلمیسن؟ خوش گلمیسن، منیم آنام غریبدی, بیکسدی، مظلومدی... گفت و گفت و گریه کرد ..... رفتم داخل خیمه ی فاطمی و بر خاکش بوسه زدم و گفتم: اسماعیل فدایت شوم می‌گفتی با دوستان یه مجلس با شور و حالی برگذار می‌کردیم... 😭یعنی با حال تر از این مجلس!؟ 🌹 اسماعیل نادری در عملیات بدر با شهید آقا مهدی باکری آسمانی شد... ✍بازمانده مربی آموزش نظامی لشکر آسمانی ۳۱ عاشورا و سکاندار قایق آقا مهدی باکری @bicimchi1
4.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 ۲۰ اسفند (۱۳۶۳)_سالروز 🔹 ویدیو مستند عملیات بدر لحظه اسارت رزمنده ایرانی محمد شهسواری ‌◇ و روایت سردار سلیمانی از شجاعت‌ مثال‌زدنی آزاده‌ سرافراز و اسیر دست بسته ایرانی شهید محمد شهسواری  https://eitaa.com/bisimchi10
به یاد پهلوان سعید که در سن ۷سالگی بازوبند پهلوانی کشور را از آن خود کرد! و در سن ۱۵ سالگی مدال پرافتخار شهادت را ... https://eitaa.com/bisimchi10
25 اسفند ماه سال 1363 بود که از شرق دجله در آسمانی شد سردار شهید فرمانده دلاور لشگر 10 سیدالشهداء (ع) 🔸یاد و خاطره حماسه سازان شهید عملیات بدر را گرامی می‌داریم https://eitaa.com/bisimchi10
2.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹به یاد شهدای مظلوم که در آخرین روزهای اسفند۱۳۶۳ از میان آب های هور به آسمان پر کشیدند. 🎥 فیلم | نوحه خوانی و حماسه سرایی دوران https://eitaa.com/bisimchi10
🌹ما زمانی با شهیدان بوده‌ایم... غرقِ خون جسمِ رفیقان دیده‌ایم ... در جبهه تنها کاری که از دست بچه‌ها برای آنان که در خط شهید شده بودند، برمی‌آمد این بود که رو به قبله بخوابانندشان و پتویی روی آنان بکشند و اگر برادری به سختی مجروح می‌شد و آخرین نفس‌هایش را می‌کشید، دوستان مثل پروانه گِردش حلقه می‌زدند، یکی سرش را شانه می‌زد، یکی گرد و غبار از صورتش می‌زدود و دیگری لباسش را مرتب و عطرآگین می‌کرد و خلاصه همه سعی داشتند او را برای حضور در پیشگاه حق تعالی آماده کنند. اسفند ۱۳۶۳، خرمشهر جاده هورالهویزه انتقال پیکر قهرمانان و مجروحین عملیات به پشت جبهه عکاس: سعید صادقی https://eitaa.com/bisimchi10
رفقای واقعی آنان هستند که آرزوی خوشبختی رفیقشان را دارند و این آرزو در کربلایِ ایران با به شهادت رسیدن معنا می‌گرفت! و رفقا اینطور برای یکدیگر آرزوی خوشبختی می‌کردند..! ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ ، جزیره مجنون "شهید کمال قشمی" بر بالین "شهید یدالله علیمردانی" https://eitaa.com/bisimchi10
13.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 🎥 روایتی بسیار زیبا و شنیدنی از ایثار و شجاعت و شهامت سردار سرلشگر فرمانده دلاور در عملیات عاشورایی بدر از زبان سردار سرتیپ 🌸 یاد باد یاد مردان مرد... 🇮🇷 عملیات بدر، ۱۹ اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما متاسفانه بعداً به دلیل برخی ناهماهنگی ها و سست کاری‌ها، مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسیده و باعث پیشروی عراقیها و شکست عملیات گردید و رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین و تن به تن مجبور به عقب نشینی و ترک منطقه عملیاتی شدند . 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد... https://eitaa.com/bisimchi10
شهداء این زخم خوردگان تیر عشق رفتند تا زمستان بوی بهار بگیرد... 📸 واپسین روزهای زمستان ۱۳۶۳ این نقطه درست قرارگاه قواه ابراهیم کنار کیسه‌ای جبهه است، این قرارگاه بعداز تصرف توسط رزمندگان لشکر عاشورا «قرارگاه فرماندهی شهید مهدی‌ باکری» نام گرفت، در تصویر اسماعیل سعیدی‌کیا را بر بالین معاون ستاد لشکر عاشورا می‌بینید. در آخرین روز عملیات بدر در این قرارگاه پاره‌های پیکر شهدا جمع آوری شد..! https://eitaa.com/bisimchi10