eitaa logo
بیسیم‌چی
5.3هزار دنبال‌کننده
29.3هزار عکس
16.3هزار ویدیو
138 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
... میان بچه‌ها عادت بود که مکالمات تلفنی را با کلمه ی "اَلو" پاسخ ندهند. معمولاً همه‌ ی نیروها سخن خود را با "یاحسین" و"یاالله" شروع می‌کردند. اگر کسی جز این سخن را می گفت، بچه ها یا پاسخ او را نمی دادند و یا خود با اصـطلاح‌ معروفی در جبهه‌ به سخنانشان ادامه می‌دادند. پشتِ در اتاق‌ها نیز نوشته بودند، « اول سلام، بعداً کلام » اگر کسی بدون سلام صحبت می‌کرد، جوابِ او را نمی‌دادند و یا خودشان سلام می‌کردند و می گفتند: «بفرمایید». . @bicimchi1
بیسیم‌چی
سحرگاه اعزام یادش بخیر و گردان گمنام یادش بخیر لباسی که خاکی تر از خاک بود ولی چون دل عاشقان پاک بو
الهی هیچ مسافری از رفیقاش جا نمونه ... هیچ چیز به اندازه ی ماندن در مقر و عدم شرکت در عملیات، برای بچه‌ها ناخوشایند و عذاب‌آور نبود. در این موقع بود که به زمین و زمان بد می‌گفتند... خصوصاً به دوستانی که قرار بود به خط بروند و در عملیات شرکت کنند مثلاً با حرص و اشک و آه می‌گفتند: « الهی بروید دیگر... برگردید. » یعنی این که الهی سالم بمانید و شهید و مجروح نشوید تا دل ما خنک شود. این صحنه‌ها هم گریه‌دار بود و هم خنده‌آور! @bicimchi1
حاجی ! نور بالا میزنی 😃😅 پ‌ن‌: برخی از شهدا قبل از اینکه به شهادت برسند، آنقدر به چشم می‌آمدند که کل نیروهای گردان از اینکه او در این عملیات "شهید" خواهد شد، به یقین می‌رسیدند و اصطلاح «نور بالا زدن» را برای این افراد به‌کار می‌بردند. @bicimchi1
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند حتما گدای حضرت زهرای اطهرند ... @bicimchi1
ما گم شده‌ایم در کوچه پس کوچه‌های زمان بر روی چشم ما پرده‌ای از خاک کشیده‌اند وگرنه شما را مرگی نیست ما اسیران غربت خاکیم ما را بیابید و راه را برای ما نشان دهید 📎پ ن: شمال غربی خلیج فارس، سال ۱۳۶۵، عملیات کربلای ۳، طرح عملیات بر روی اسکله الامیه، گردان آبی خاکی یونس از لشکر امام حسین(ع) 🌷 @bicimchi1
سربند « یاحسین » رویِ پیشانی ماست اینگونه دفاع‌مان مقدس شده‌ است ... @bicimchi1
صدایی نظرم را جلب کرد ، برگشتم ، با خنده گفت " برادر ، یک عکس از ما بگیر " گفتم : "شرمنده ، تعداد کمی فیلم برایم مانده ، دنبال سوژه ام" گفت : "حتما باید شهید یا زخمی بشیم تا سوژه پیدا کنی ؟" با شرمندگی گفتم : "نه برادر این چه حرفیست ؛ من در خدمتم." نشست، چفیه اش را به سر بست و با زدن عطر " تی رز " به خودش ، صدای خنده بچه ها بلند شد . عکس که گرفتم کلی تشکر کرد ... هنوز چند قدم از او جدا نشده بودم که خمپاره ای کنارمان خورد . با عجله برگشتم او را ببینم . به خیل شهدا پیوسته بود ... عکاس : سید مسعود شجاعی طباطبایی عملیات کربلای یک _ منطقه مهران @bicimchi1
🏅قهرمانان دفاع مقدس وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِله و آنها كه ايمان دارند عشق‌شان به خدا شديدتر است https://eitaa.com/bisimchi10
🌹در جهاد فی‌سبیل‌الله که باشی خوابش هم می‌ چسبد؛ حتی اگر در این وضعیت باشی ..! 🌹 https://eitaa.com/bisimchi10
خورشید در دستهایشان بود و ڪوه پشت سرشان کوه‌ها لرزیدند، اما آنها نه ... 🌷 https://eitaa.com/bisimchi10
امروز در حالی به راحتی به رختخواب می‌رویم و دغدغه‌‌ی حملات هوایی و زمینی نداریم که جوانانی همّت کردند و ایستادند پای‌ کارِ انقلاب ؛ آنانی‌که بالشت سرشان کوله پشتی و جعبه مهمات بود و روانداز آن‌ها آسمانِ بیکران خدا ... خواب‌هایی که با هوشیاری بود که مبادا مجدداً دشمن پاتک کند خوابهایی که بوی باروت و آتش می‌داد! https://eitaa.com/bisimchi10
پاییـ🍂ــز را هم عاشق خود کردید و رفتید بعد از شما از چشم درختان برگ می‌ ریزد ..! https://eitaa.com/bisimchi10