eitaa logo
بیسیم‌چی
5.2هزار دنبال‌کننده
24هزار عکس
11.6هزار ویدیو
124 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
... ح‌سین ق‌دیانی: بهمن ۵۷ هنوز دنیا نیامده بودیم ما سربازان درون گهواره‌ی امام بعد از خمینی بودیم فجر را ندیدیم اما والفجر را چرا و لیال عشر والفجر ۸ ما خورد به پست و شغل پدران‌مان شد یک معما کجایی معلم انشا؟! املا؟! ریاضی؟! از اروند وحشی بابای مریم طاهری با چه محاسباتی توانست رد شود؟! مگر می‌شد رد شد؟! آهای خوارزمی! الگوریتم لبخند را چه می‌دانی آهای ابن سینا! کاش بودی بودی و برای روحانی نسخه‌ی می‌پیچیدی آهای ابوریحان! این را بدان و بعد بمیر عبور از اروند، کار خدا بود آقای ظریف! اما جوهر قلم پدر من هیچ‌وقت حیف نمی‌شود عشق است با روی در آری! ما از تبار شیران بهمنیم عقابان بازی‌دراز بچه‌های صبحگاه دوکوهه دلاوران حمید کجایید برادران باکری؟! خیبر و بدر تمام شد اما هنوز حاج‌قاسم ادامه دارد الی بیت‌المقدس سلام بر سلام بر سلام بر که چه بوسه‌ای زد بر دست امام در جماران دلم زیارت عاشورای حاج‌منصور می‌خواهد در فاطمیه‌ی جبهه‌ها حرف را رک بزن! اگر این زمین بخورد بچه‌های تو را مسخره می‌کنند فاطمه! سلام بر مادر پهلوشکسته‌های شلمچه که هنوز هوای خون شهدا را دارد خوب می‌دانم بیمه‌ی دعای است آن قطره‌های سرخ اردیبهشتی السلام علیک یا مادر السلام علیک یا زهرا یا زهرا! همه‌ی سربندها حرف از شما بود حتی بهشت زهرا عطر تو را دارد تو پلاک خانه‌ی پلارکی تو نسیم سحر کرخه‌ای تو عمود خیمه‌ی مجنونی که دیروز مادری کردی برای و امروز برای باز هم برایت مراسم گرفته آقا چه خوب مادری دارد انقلاب و رهبر انقلاب و من همیشه دوست دارم این‌جور بنویسم؛ دعا کن برای بشریت یا حضرت مادر معصومیت‌مان از دست رفته امام‌مان غائب است غریب شده‌ایم تنهاییم وه که چه نیازی داشتیم به چه به موقع آمد چه خوب شد که آمدی داشت مدام تو را صدا می‌زد انقلاب یا زهرا! یا زهرا! اروند روزگار باز وحشی شده نه! عادی نیست این همه جزر و مد باز هم مدد از تو می‌خواهند بچه‌ها مادری دیگر مادر گمنام‌ترین شهیدان که خون‌شان را تا کربلا جوشاندی تا خود بین‌الحرمین هدف بود مانده‌ام چگونه کردی بچه‌ها را مادرجان! که هدف شد که رسیدیم ما به اینک موسم دیار است گویی سربند حاج‌قاسم بر پیشانی بسته شده چه یا زهرای سرخی چه سحر مبارکی مانده‌ام کجا را می‌بیند فرزندت سیدعلی که این همه است یا زهرا! آخرین روزهایی است که از بی‌خبریم مگر نه؟! @Bicimchi1
# جنازه_بی‌سر حاجی کاری را به من سپرده بود تا انجام دهم با رضا پناهنده رفتیم و پس از اجرای دستور حاجی، به سمت مقر خودمان حرکت کردیم در راه برگشت، جنازۀ دو شهید را در جاده دیدیم که یکی از آنها سر نداشت آنها وسط جاده بودند، به پناهنده گفتم: «بیا اینارو بذاریم کنار، یه وقت ماشینی چیزی از روشون رد میشه» شهیدی که سر نداشت، بادگیر آبی تنش بود آنها را کنار جاده گذاشتیم و برگشتیم قرارگاه دنبال گشتم تا گزارش کارم را به او بدهم توی سنگر نبود یکی از بچه ها آمد و گفت: «حاجی رو ندیدی؟» گفتم: «منم دنبالشم، ولی پیداش نیست» گفت: «بین خودمون باشه ها، ولی میگن مثل اینکه حاجی شهید شده»... برق از سرم پرید ناخودآگاه یاد شهیدی که وسط جاده بود، افتادم هم بادگیرش شبیه حاجی بود، هم شلوار پلنگی اش... به رضا پناهنده گفتم: «رضا بیا بریم ببینیم، نکنه اون شهیدی که وسط جاده بود، حاجی باشه؟!» سوار موتور شدیم و رفتیم به همان محل، اما اثری از آن دو شهید نبود آنها را برده بودند... برگشتیم قرارگاه، مانده بودیم چه کنیم؟ کسی هم نبود تا از او خبر بگیریم یا کسب تکلیف کنیم یک روز تمام بلاتکلیف بودیم روز دوم بود که خبر دادند: «حاجی شهید شده، ولی جنازه اش را پیدا نمی کنیم» من و حاجی عبادیان، مأمور پیدا کردن جنازۀ حاجی شدیم به ستاد معراج شهدا در اهواز رفتیم و شروع کردیم به گشتن من دو تا نشانی در ذهنم بود، یکی زیر پیراهنی قهوه ای حاجی و دیگری چراغ قوۀ قلمی که به پیراهنش آویزان بود در حال جست و جو رسیدیم به همان شهیدی که سر نداشت و در جاده دیده بودم سریع دکمۀ پیراهنش را باز کردم، هم زیر پیراهنی اش قهوه ای بود و هم چراغ قوه به گردنش آویزان... منبع: کتاب "برای خدا مخلص بود" به روایت «محسن پرویز» از همرزمان شهید همت پ.ن: تصویر مربوط به تشییع پیکر مطهر شهید حاج ابراهیم همت می باشد... @bicimchi1
🔻حاج‌‌آقا : اگر ما خسته نشویم و نکنیم، می‌توانیم شویم. از کجا شروع کنیم؟ از چشم. اگر صاحب‌اختیار شویم، قدم بزرگی در صاحب‌اختیاری برداشتیم. قدم بعدی و است و همینطور بقیۀ اعضا. آدم اگر کند و به تن بدهد، می‌تواند صاحب‌اختیار خودش شود. ما از همۀ دزدهای عالم، دزدتر است. سن هم که بالا می‌رود، دزدی‌اش بیشتر می‌شود. اگر ما صاحب اختیار همۀ اعضا بشویم، به جایی می‌رسد که صاحب‌اختیار خیال خود هم می‌شویم. @bicimchi1
به خاطر توهین مقامات فرانسوی به ساحت مقدس حضرت پیامبر (ص) و حمایت از این اقدام موهن  گوشه ای از خیانت های به روایت : "دولت فاحشه سیاسی است" « از همان ماه های اول شروع جنگ به بعد، ما از حضور جنگنده های پیشرفته میراژ اف-۱ فرانسوی در ارتش خبر داشتیم، آن هم در شرایطی که هیچ خلبان عراقی، تجربه پرواز با این جت های مدرن را نداشت. فرانسوی ها، دارند به صدام موشک های اگزوسه را می دهند تا با شلیک آنها، بعثی ها از بندر فاو، کشتی های ما را در ترمینال نفتی جزیره خارک، هدف قرار بدهند و منهدم کنند. روزی پنج فروند هواپیمای فوق پیشرفته سوپر استاندارد، موشک های اگزوسه سوار کرده اند. جالب است این را هم بدانید که فرانسوی ها، مطابق قوانین خودشان، مجاز نیستند تسلیحات فوق مدرنشان را غیر از ارتششان، به کشور دیگری بفروشند. مع الوصف آمده اند و قوانین خودشان را هم، به قول معروف دور زده اند! مدعی شده اند که؛ ما این سوپر استانداردها را به عراق نفروخته ایم، بلکه فقط آنها را اجاره داده ایم! بماند که چنین جنگنده هایی، چون جزء تسلیحات سازمانی نیروی هوایی عراق نبوده اند، قطعا خلبان عراقی هم ندارند. پس چه کسی آنها را به پرواز در می آورد؟ خلبان های فرانسوی.   لذا دولت فرانسه، عین روسپی های سیاسی، این قدر کِرم می ریزد و آنقدر بر سر واگذاری سوپر استاندارد و موشک اگزوسه به عراق تبلیغات به راه می اندازد که در ایران، اجرای دو عملیات والفجر۲ و والفجر۳، حدود پانزده روز به تعویق می افتد، نکته بعدی آنجاست که دو، یا سه شب پیش، تلویزیون دولتی فرانسه در بخش خبری خودش صراحتا اعلام می کند: تحویل این هواپیماها به عراق، صرفا با هدف کمک به رژیم صدام، جلوگیری از سقوط آن و ممانعت از رشد انقلاب اسلامی در منطقه، انجام گرفته است! بعد هم همین تلویزیون دولتی، در کمال رذالت و وقاحت اعلام می کند: هم اکنون بیش از ششصد مستشار نظامی فرانسوی، در ارتش عراق خدمت می کنند » . بخشی از سخرانی در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۶۲ منبع= ، صفحه ۷۸۶ . . #ل۲۷ . "حداقل کاری که می توانید بکنید این است که این پست را به اشتراک بگذارید." @bicimchi1
دوستش می‌گفت: حضرت آقا که فرمودند ، فردا محمدحسین گوشیشو عوض کرد و یه گوشی ایرانی گرفت... محمدحسین عادت داشت موقع سینه زنی رو در بیاره، شور می‌گرفت تو هیئت، می‌گفت برا امام حسین کم نذارین،. که فرمودند ؛ محمد حسین دیگه این کار رو ... روز که بچه‌ها چراغارو خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت: حضرت آقا گفتن با شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت. کی گفته ما حسینیم؟ کاملا هم آدمای عاقل هستیم عاقلانه حسینیم... به قول خودش نمی‌ذاشت حرف آقا بشه. بلافاصله اطاعت می‌کرد. توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات حضرت آقا بود. رو کار حساس بود پای کار بود، رو در نظر می‌گرفت و می‌ریخت و اعضا براش اولویت داشت ✍ پ.ن: سردار سلیمانی: عمار (شهید محمد خانی) برای من مثل بود @bicimchi1
دعا با زبانی که گناه نکردیم، مستجاب است دعای آدم خوب‌ها مستجاب‌ است به بسپاریم امروزمان را ما که بلد نیستیم، بلد بودیم تا حالا پر پرواز پیدا کرده بودیم روزمان را روزی‌مان را خودمان خانواده‌مان رفقایمان را همه همدیگر را به همت و چشم‌هایش بسپاریم بگذاریم امشب برایمان کارستان کند... https://eitaa.com/bisimchi10