eitaa logo
بیسیم‌چی
5.2هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
11.7هزار ویدیو
124 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
«با دست‌های خالی» پدر موشکی ایران... با سردار طهرانی‌مقدم شروع به طراحی و ساخت #کردیم. ولی در ابتدا باید #را از برخی کشورها مانند فرانسه، آلمان یا ... می‌خریدیم. لذا به همراه شهید مقدم به چندین کشور سفر کردیم. ولی در نهایت هیچ کشوری حاضر به فروش این #به ما نشد و ما با #به کشور بازگشتیم! شهید مقدم خیلی بابت این مسئله #بود، ولی باز #خود را از دست نداد و دنبال راه حل برای این مسأله رفت. به حمد و یاری خداوند، ما در عرض یک‌سال خودرو را ساختیم! اولین خودرو با عرض 3 و طول 14 متر تولید شد. اولین جایی که ما این خودرو را بردیم، حرم مطهر امام راحل(ره) بود و پس از آن به یک #بین‌المللی که در آن شرکت کردیم. در آن‌جا بسیاری از کشورها شرکت داشتند و اکثرا برای بازدید به غرفه ما می‌آمدند. دقیقا روبه‌روی غرفه ما، غرفه #بود که ما متوجه می‌شدیم که آن‌ها از پشت شیشه دائما به این ماشین نگاه می‌کنند و عکس می‌گیرند! به‌واقع تولید این خودرو در داخل ایران برای همگان غیرقابل باور بود! آن هم با کمترین امکانات و تحریمی که ما در‌ آن قرار داشتیم! حتی برای مسئولین داخلی خودمان هم بسیار #بود! تمامی این‌ها با کمک خداوند و تلاش تیم متخصص و دانش فنی و مدیریت شهید طهرانی مقدم به سرانجام رسید. کتاب «با دست‌های خالی» ##@bicimchi1
انتشار نامه‌ مهم خطاب به رهبرانقلاب ساعتی قبل دست‌خطی بدون تاریخ از -مرد پشت پرده موشکی ایران- خطاب به رهبر انقلاب منتشر شد که در آن مشخص می‌شود طهرانی‌مقدم مدت‌ها پیش از به سراغ پروژه "موشک‌های فوق سریع" رفته‌ است.... بند آخر این دستخط حامل پیام بسیار بسیار مهمی برای دشمنان ایران است، آنجا که به صراحت مشخص می‌شود ایران برای سالها بر روی قابلیت حمل ماهواره کار می کرده.... خارج کردن این پیام از طبقه بندی محرمانه اقتدار پشت پرده قدرت دفاعی ایران را تداعی می‌کند. @bicimchi1
‍ ‍ ...تیپ متفاوتِ حسن همه را به شک می‌انداخت که این بچه، این‌جا در مسجد چه می‌کند؟! روحانی جوان مسجد، علی آقا لواسانی، او را به صحبت می‌گرفت: «به‌به آقا سیامک! چه موهای قشنگی! ... اما وقتی می‌خوای وضو بگیری، موی بلند یه‌کم مشکل می‌شه برات. خوبه کمی موهات‌و کوتاه کنی... .» با این تذکرات، حسن چند روز غیب می‌شد و دوروبَر مسجد نمی‌گشت! بچه‌های محل، و بیش‌تر از همه برادرِ بزرگ‌ترش محمد، می‌گفتند: «سیا! چرا نمی‌آی مسجد! چند وقته غیبت داری. حاج‌آقا سراغت‌و می‌گیره.» ـ آخه هی سؤال می‌کنه. راحت نیستم اون‌جا! ـ هرچی باشه بالاخره بزرگ‌تره. همه‌ش سراغت‌و می‌گیره. آقای لواسانی ازطریق دوستان دیگر هم به حسن سلام می‌رسانْد وحالش را می‌پرسید. با این صحبت‌ها، وقتی او را بعد از چند روز غیبت می‌دید، خوب تحویلش می‌گرفت: «به‌به...! آقا سیامک! کجا بودی؟ دلمون برات تنگ شده بود.» برخوردش می‌توانست این پسر نوجوان باهوش را جذب و پای‌بند محبتی کند که دانه‌اش را در چند قدمیِ خانۀ کوچکشان در مسجد زینب کبری کاشته بود. تصمیم سیامک طول کشید. هر چیزی را راحت نمی‌پذیرفت. او لب مرز راه می‌رفت. دربارۀ دین، چیزی که خدا از او می‌خواست و چیزی که جامعه از او طلب می‌کرد، فکر می‌کرد. گاهی به مسجد می‌رفت و گاهی نه. دوستانی در مدرسه داشت که رفتار و تیپشان مطابق مُد روز بود. او هم دوست داشت لباس‌های مُد روز را بپوشد. فریده چند بار دیده بود که نشسته پای چرخ‌خیاطی مادر و می‌خواهد بلوزش را تنگ کند. یا شلوارش را بدوزد. او در این موارد از کسی کمک نمی‌خواست. همیشه شیک و تمیز لباس می‌پوشید. در دوران دبیرستان، با موهای بلند فرفری، بلوز تنگ و شلوار جین دَم‌پاگشاد، بین دوستانش مشخص بود. مدتی هم گردن‌بند می‌انداخت. با همۀ این‌ها، حُجب‌وحیای خاصی داشت. در ارتباط برقرار کردن با مردم مشکلی نداشت، اما هیچ‌وقت سمت دخترها نمی‌رفت. آن‌قدر باحیا بود که حتی از این‌که یکی از اعضای خانواده‌اش او را هنگام اصلاح کردن صورتش ببیند خجالت می‌کشید! علی از این بابت سربه‌سرش می‌گذاشت: «بابا این از یه ‌دونه تیغم خجالت می‌کشه! مامان، اصلاً خودم زودتر از سیامک زن می‌گیرم.».... پ.ن۱: تا نوجوانی، در خانواده و بین دوستانش سیامک نامیده می‌شد. عکس دوم: حسن در کنار حاج آقا لواسانی و دوستش امیرهمایون حسنعلی‌زاده👇👇 @bicimchi1
آرش افسانه نیست آرش تویی! مرز ایران آنجاست که موشک‌های تو تعیین می‌کنند کاش فردوسی بود و تو را می‌دید سرودن حماسه‌ی تو کار ما نیست... کابوس تا ابد زنده آمریکا و اسرائیل @bicimchi1
🌹 قرار بود موشکی را در فضای باز تست کنیم. موقع تست باران گرفت. به حاج حسن گفتم: «بگذاریمش برای بعد.» او مخالفت کرد و گفت: «این تست باید الان انجام بگیرد حتی اگر نتیجه اش منفی باشد.» 🔸 اتفاقا نتیجه تست مثبت شد. بچه ها از خوشحالی همدیگر را در آغوش می گرفتند. حاج حسن مثل عادت همیشگی اش شروع کرد به خواندن دو رکعت نماز شکر. بعد از نماز شروع کرد برای بچه ها سخنرانی کردن. توی ذهنم بود که حتما می خواهد از پاداش نیروها برای شان بگوید؛ اما مطلب دیگری گفت: «بچه ها حالا که این تست با موفقیت انجام شده؛ یعنی خدا به ما نگاه کرده و به ما نظر دارد. پس بیاییم از این به بعد به همدیگر قول بدهیم، نمازمان را اول وقت بخوانیم.» 🔹 برای ما می گفت؛ وگرنه نماز او همیشه اول وقت بود. 📚 «با دست های خالی» بقلم مهدی بختیاری نشر یا زهرا (س) https://eitaa.com/bisimchi10
✍ معصومه سپهری: حسن مقدم، وسط بیابان، قبل از تست یک موتور جدید، در اوج اضطراب و نگرانی و زیر باری بسیار سنگین.... مردی که از وقتی خود را یافته بود داشت می‌دوید و کار می‌کرد، کارهای بر زمین مانده را برمی‌داشت و انجام می‌داد و بقیه را هم راه می‌انداخت... می‌دوید و دورها را می‌دید و افق دید و آرزوهایش بلندتر می‌شد... می‌خواست سلاح دقیق و پرقدرتی بسازد که رژیم نحس اسرائیل و شیطان بزرگ را هم در صورت اراده رهبرش، نابود کند... درود بر رویاهای پاک تو، مرد! https://eitaa.com/bisimchi10
سردار زاهدی سردار محمدرضا زاهدی... نامتان نه، اما عکس‌تان چه آشنا بود برایم... رفتم سراغ متن کتاب حاج حسن... مطمئن بودم شما را به‌واسطه آن کتاب و جملات می‌شناسم... شما را به نام سردار علی زاهدی در کتاب نامیده بودیم... شاید برای رعایت برخی موارد... تک تک سطرهایی که ردی از شما در آن بود خواندم... سردار زاهدی... شهید زاهدی... خوش به حال شما که شهادتنامه‌تان زود امضا شد... آن هم به دست دشمن شقی‌... حالا که در نخستین ساعات عروج‌تان، تب گفتن از شما و تحلیل‌ها و نظریه‌ها برای نحوه‌ی انتقام داغ شده، چه چیزی بهتر ازینکه به کلمات خود حسن آقا، شهید عزیزمان، بسنده کنم وقتی در مراسم معارفه‌تان به عنوان فرمانده هوافضای سپاه ، همان جلسه تودیع سردار [شهید] احمد کاظمی به او و شما گفت و برایتان آرزوها کرد.... ✍ معصومه سپهری؛ نویسنده کتاب نورالدین پسر ایران و لشکر خوبان و در حال نگارش کتاب شهید حسن تهرانی مقدم https://eitaa.com/bisimchi10
من نیک می‌دانم که انقلاب اسلامی ما ملحق به قیام رهایی‌بخش امام زمان عج می‌گردد و نائب برحق حضرت، یعنی امام خمینی، یگانه رهبر مقتدر در جهان است که طلیعه‌دار انقلاب اسلامی در جهان و کسی است که حجت را بر تمام افراد تمام می‌گرداند تا جای هیچ شبهه‌ای باقی نگذارد و نیک می‌دانم که ملت ما هرگز امامشان را تنها نخواهند گذاشت و با جان و مال و... تا آخرین قطرۀ خو‌ن‌شان در پشت او حرکت خواهند کرد تا اسلامی که در طول تاریخ مظلوم واقع گردیده است به‌عنوان مظهر قدرت و حکم خدا در تمام روی زمین بر تمام افکار پوسیده و مذاهب و مکاتب انحرافی غالب گردد و امام زمان‌عج حافظ و پشتیبان این ملت است..... (بخشی از نامۀ شهید حسن طهرانی مقدم به خانواده‌اش در پاییز 1360) https://eitaa.com/bisimchi10