امروز روز آزمایش الهی است،
روزی است که گروهی اندک به ندای مولایشان لبیک میگویند و گروهی کثیر به بهانههای مختلف نه تنها لبیک نمیگویند بلکه در مقابل امام و مولای خود موضع میگیرند
و امام را مردی عادی میدانند و من زمانی که شنیدم رهبرم و امامم فرمود "سوریه باید حفظ شود" وظیفه خود دانستم بعنوان سربازی کوچک در این جهاد شرکت کرده و حرف امامم را زمین نگذارم.
ان شاالله که مورد رضایت حضرت تعالی و امام زمان(عج) و رهبرم قرار بگیرد
#شـهید_احــمد_رضــایی
@bicimchi1
#یا_زهرا...
حسین قدیانی:
بهمن ۵۷
هنوز دنیا نیامده بودیم
ما سربازان درون گهوارهی امام بعد از خمینی بودیم
فجر را ندیدیم
اما والفجر را چرا
و لیال عشر
والفجر ۸
#زندگی ما
خورد به پست #جنگ
و شغل پدرانمان
شد یک معما
کجایی معلم انشا؟!
املا؟!
ریاضی؟!
از #اروند
اروند وحشی
بابای مریم طاهری
با چه محاسباتی توانست رد شود؟!
مگر میشد رد شد؟!
آهای خوارزمی!
الگوریتم لبخند #خرازی را چه میدانی
آهای ابن سینا!
کاش بودی
بودی و برای روحانی
نسخهی #همت میپیچیدی
آهای ابوریحان!
این را بدان و بعد بمیر
عبور از اروند، کار خدا بود
آقای ظریف!
اما جوهر قلم پدر من
هیچوقت حیف نمیشود
عشق است #مذاکره با #خدا
روی #قایق_عاشورا
در #بهمنشیر
آری!
ما از تبار شیران بهمنیم
عقابان بازیدراز
بچههای صبحگاه دوکوهه
دلاوران حمید
کجایید برادران باکری؟!
خیبر و بدر تمام شد
اما هنوز حاجقاسم ادامه دارد
الی بیتالمقدس
سلام بر #مهدی_باکری
سلام بر #حمید_باکری
سلام بر #شهید_پیچک
که چه بوسهای زد بر دست امام
در جماران
دلم زیارت عاشورای حاجمنصور میخواهد
در فاطمیهی جبههها
حرف را رک بزن!
اگر این #انقلاب
زمین بخورد
بچههای تو را مسخره میکنند فاطمه!
سلام بر مادر پهلوشکستههای شلمچه
که هنوز
هوای خون شهدا را دارد
خوب میدانم
بیمهی دعای #مادر است
آن قطرههای سرخ اردیبهشتی
السلام علیک یا مادر
السلام علیک یا زهرا
یا زهرا!
همهی سربندها
حرف از شما بود
حتی بهشت زهرا
عطر تو را دارد
تو پلاک خانهی پلارکی
تو نسیم سحر کرخهای
تو عمود خیمهی مجنونی
که دیروز
مادری کردی برای #احمد_کاظمی
و امروز
برای #محسن_حججی
باز هم برایت
مراسم گرفته آقا
چه خوب مادری دارد انقلاب
و رهبر انقلاب
و من
همیشه دوست دارم
اینجور بنویسم؛
#مهدی_فاطمه
دعا کن برای بشریت
یا حضرت مادر
معصومیتمان از دست رفته
اماممان غائب است
غریب شدهایم
تنهاییم
وه که چه نیازی داشتیم به #فاطمیه
چه به موقع آمد
چه خوب شد که آمدی
داشت مدام
تو را صدا میزد انقلاب
یا زهرا!
یا زهرا!
اروند روزگار
باز وحشی شده
نه!
عادی نیست این همه جزر و مد
باز هم
مدد از تو میخواهند بچهها
مادری دیگر
مادر گمنامترین شهیدان
که خونشان را
تا کربلا جوشاندی
تا خود بینالحرمین
هدف #فاو بود
ماندهام چگونه #دعا کردی بچهها را مادرجان!
که هدف شد #کربلا
که رسیدیم ما به #نینوا
اینک موسم دیار #قدس است
گویی سربند حاجقاسم
بر پیشانی #افق بسته شده
چه یا زهرای سرخی
چه سحر مبارکی
ماندهام کجا را میبیند
فرزندت سیدعلی
که این همه #امیدوار است
یا زهرا!
آخرین روزهایی است که از #مهدی بیخبریم
مگر نه؟!
#حسین_قدیانی
@Bicimchi1
( radio P E L A K ) روایتگری.mp3
2.13M
#ارتباط_با_شهید
پادکســ🎧ــت :: @ bicimchi1
#شهید_امیرحسین_بهادری
در بخشی از وصیت نامه این شهید شجاع آمده است: "از خدا طلب شهادت می کنیم چون راه حسین را می رویم که خدا به او آموخته است و شهادت کام و آرزوی ماست برای اینکه شهید، مشهد تاریخ است..."
کجایند مردان والفجر هشت
که از خونشان دشت گلپوش گشت
کجایند آنان که بالی رها داشتند
گذرنامه کربلا داشتند
کجایند آنان که فردایی اند
همانان که فردا تماشایی اند
#شهید_بهادری
@bicimchi1
#فرمانده
او دشمن را با دیدۀ حقارت می نگریست، اما در برنامه ها و طرح ریزی عملیات، بسیار دقیق، هوشیار و نکته سنج بود...
احساس مسئولیتی که نسبت به بچه های بسیجی داشت، باعث شده بود مسیرهای شناسایی شده را خودش شخصاً ببیند و بررسی کند وقتی بچه ها مانع رفتنش در مسیرهای شناسایی می شدند، می گفت: «اگر خطری مرا تهدید کند، بهتر از این است که شب عملیات عده ای از رزمندگان، مجروح یا شهید بشوند»
لذا لحظه ای درنگ نمی کرد...
در طول عملیات فتح المبین هر جایی از محور دشت عباس که مشکلی پیدا می آمد و یا وقفه ای در عملیات ایجاد می شد، هر چقدر هم که آتش سلاح های دشمن سنگین بود، ضمن حضور در آنجا با درایت و شجاعت، گره از کار عملیات باز می کرد...
منبع: کتاب احمد متوسلیان هستم؛ صفحه ۲۰۰
راوی: غلامرضا کاج، از رزمندگان دزفول
منبع تصویر: سایت «دفاع پرس»
سردار سرلشکر پاسدار
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#یوسف_مقاومت
#لشکر۲۷محمدرسولالله
@bisimchi10
مَعشوق و عاشِقند کُنون روبروی هم
هر دو شُدند مَستِ شَراب از سبوی هم
گنجینه های عَرش، سرازیر شد به خاک
تا وا شدند چَشمِ دو دلبر به روی هم
از دو بدن عُروج به یک روح می کنند
وقتی که می کِشند نَفَس از گَلوی هم
لَبخند می زنند، ولی گِریه می کنند
از حال می روند دَمادَم زِ بوی هم
باشند زیرِ سایه ی هَم تا که زِنده اند
دارند هَر دو دَر سَرِشان آرزوی هم...
پ.ن: دیدار عاشقانه مادر و فرزند پس از ۲۹ سال
#مادر_شهید_بهرام_بابا
#شب_بخیــــر
@bicimchi1