✅ مصیبت اسارت اهل بیت : 🔶 سید محسن اعرجی رحمة الله علیه از اجلاء علماء در کاظمین بوده است . کتابی در حالاتش طبع شده است ، یک قصیده هم گفته است . یک کتابی به نام "وسائل الشیعة إلى أحكام الشريعة" در فقه نوشته است ، این کتاب غیر از وسائل الشیعة معروف است. سیدمحسن هر هفته ای یک روز روضه ای داشته است ، بعضی از روضه خوانها که وقایع اسیری اهل بیت (علیهم السّلام) را می خوانده اند ، منع می کرده و می گفته : این جور ظلمها را به اهل بیت (علیهم السّلام ) نمی کنند ، شما اینها را نخوانید . راوی حکایت می گوید : یک روز روضه خوانها منتظر بودند آقا بیاید . دیدند دیر تشریف آورد . بعد از ساعتی آمد یک قصیده ای داد دست یکی از روضه خوانها گفت بخوان : وَ تُسبَی عَلَی نُوق عجاف بَناتُها وَ تسلط من تلک النحور قلائد خطاب به حضرت زهرا (علیها السلام ) است می گوید : دخترانش را بر شترهای برهنه سوار کردند اسیری بردند و گردنبندها را هم از گلویشان درآوردند به غارت بردند . عرض کردند : آقا شما که می گفتید بعض مصائب واقع نشده است؟ فرمود : حضرت زهرا ( علیها السلام ) را خواب دیدم فرمود: چرا مانع می شوی مصائب اسیری دخترم زینب (علیهاالسلام ) را بخوانند؟ عرض کردم : "هَل فَعَلُوا ذلِکَ"؟ مگر این مصیبتها اتفاق افتاده است؟ فرمود : "فَعَلُوا فَوقَ ذلِکَ" بالاتر از اینها بود . 📚 روضه فنا (سخنرانی های آیت الله آخوند ملّاعلی معصومی همدانی)، صفحه ۹۹ . 🆔 @bistosevom

✅ فهم و وفاى سگ : 🔶 آية الله شيخ محمد جواد أنصاري همداني: روزی مرحوم حسینعلی میرزا فرمانفرما در کنار دریا و برای شنا کردن آماده شده بود، سگی داشت که مانعش می شود ؛ فرمانفرما اعتنائی نمی کند ، و همینکه اراده میکند در آب برود ، ناگهان سگ خود را در دریا می اندازد و حیوانی بزرگ فوراً او را می بلعد . فرمانفرما از رفتن به دریا منصرف می شود ، و می فهمد که این سگ برای این منظور از رفتن او به دریا جلوگیری میکرده است و اینک که دیده است منع او فائده بخش نیست خود را انداخته و جان خود را برای سلامتی او فدا کرده است . 📚 معادشناسی (علامه سیدمحمدحسین حسینی طهرانی) ، جلد ۹ ، صفحه ۵۶ . 🆔 @bistosevom

✅ هدایت چراغ ترمزی: 🔶 یک روز در مدرسه مروی باچندنفر از آقایان طلاب همین مطلب را در میان گذاشته بودم و می گفتم: آقایان! معنی هادی قوم بودن این نیست که ما تنها حالت منع و توقف به خود گرفته ایم ؛ به هر کاری که می رسیم می گوییم این را نکن، آن را نکن ، و مردم را گرفتار کرده ایم . یک جا هم باید مردم را تشویق کرد و به حرکت آورد . همین مثال اتومبیل را ذکر کردم و گفتم که ما باید مثل راننده اتومبیل باشیم ، یک جا به اتومبیل گاز بدهیم ، یک جا فرمان را بپیچیم ، یک جا ترمز کنیم ، یک جا کار دیگر مثلاً چراغ بدهیم ؛ هر موقعیتی اقتضایی دارد. بعد شوخی کردم و گفتم: ما که نباید همیشه "آقا شیخ چراغ ترمز" باشیم ، همه جا ترمز بکنیم . تنها ترمز کردن کافی نیست، 📚 ده گفتار ( متفکر شهید استاد مرتضی مطهری)، صفحه ۲۲۱ . 🆔 @bistosevom

✅ انواع سلام به معصومین : 🔶 سلام بر ائمه علیهم السلام انواع مختلفی دارد : ۱ : گاهی سلام بر اجساد مطهّر ایشان است که در برخی زیارتنامه ها نیز به این معنی اشاره شده است: السَّلامُ عضلَی أجسادِکُم . ۲ : گاهی سلام بر ارواح پاک ایشان است ، هم چنان که خطاب به آنان گفته می شود : السَّلامُ عَلَی أرواحِکُم. ۳ : گاهی سلام به طور مطلق آمده است:"السَّلامُ عَلَیکُم" این‌گونه سلام، ظاهراً سلام بر حقیقت ایشان است و به خلقت نوری آنان _علیهم السلام_اشاره دارد. آن حقیقتی که تقدّم رتبی و ذاتی بر وجود مادی ایشان و سایر مخلوقات داشته و همراه با جسم و روح ایشان و محیط بر آن می باشد . 📚 شرحی بر زیارت امین الله (شیخ محمود تحریری)، صفحه ۴۱ . 🆔 @bistosevom

✅ عمومیّت خطابات قرآنی : ◀️ پرسش: چرا خطاب قرآن تنها به افراد قوی و اندیشمند متوجّه نیست؟ 🔶 پاسخ : در جواب باید گفت : خدای سبحان خطاب را متوجّه توده مردم نیز کرده تا اگر دانشمندان آنان نتوانستند همانند قرآن را بیاورند ، حقّانیّت و اعجاز قرآن برای خود آنان نیز ثابت شود . علاوه ، این عمل درسی است برای توده مردم که با متنبّیان و پیامبران دروغین، برخوردی منطقی داشته باشند و تسلیم آنان نگردند و از هر کسی که ادّعای ولایت الهی نمود ، شاهد و دلیلی بخواهند . قرآن کریم همواره همه مردم را به تعقّل ، تفکّر ، و تحقیق دعوت می کند تا از "تقلید" در اصول دین دست بردارند و به "تحقیق" بگرایند . 📚 قرآن در قرآن ( آية الله عبدالله جوادی آملی)، صفحه ۱۳۳ . 🆔 @bistosevom

✅ ارتباط با اهل بیت: 🔶 شیخ قاسم اسلامی از کسانی بود که پیش از انقلاب حدود پنجاه بار زندان رفت و با زبان روزه به دست گروهک فرقان به شهادت رسید.  او خطاب به امیرالمؤمنین و حضرت صدّیقه علیهماالسلام می گفت : "شاهد باشید که من برای شما کم نگذاشتم. من را در قیامت از یاد نبرید". ایشان را بعد از مرگ در خواب دیده بودند و ایشان گفته بود آن شبی که به شهادت رسیدم، افطار مهمان امیرالمؤمنین بودم . 📚 اخلاقیات ( سلسله گفتارهای استاد محمدعلی جاودان) ، صفحه ۱۱۱ . 🆔 @bistosevom

✅ تطبیق فعل و حال با قرآن : 🔶 یکی از آداب قرائت قرآن ، ناموس مطابقه و ناموس تطبیق است یعنی انسان هر آیه ای را می خواند ، آن را به حال خودش تطبیق کند ، ببیند نسبت اعمال ، افعال و احوال خودش با آن آیه چطور است . گاهی هم به اجتماع تطبیق کند . 📚 روضه فنا ( سخنرانی های آیت الله آخوند ملّاعلی معصومی همدانی)، صفحه ۱۰۲ . 🆔 @bistosevom

✅ ترتیبی از بهترین کتب اخلاقی: 🔶 ( مرحوم علّامه طباطبائی) بهترین کتاب اخلاق را در مختصرات ، کتاب "طهارة الاَعراق" تألیف ابن مِسکَوَیه می دانستند . و بهترین آن ها را در متوسّطات "جامِعُ السّعادات" تألیف حاج ملّامهدی نراقی ، و بهترین آنها را در مُطَوَّلات ، کتاب "اِحیاءُ الاِحیاء" تألیف ملّا محسن فیض کاشانی می دانستند . 📚 مهر تابان ( علامه سیدمحمدحسین حسینی طهرانی) ، صفحه ۸۶ . 🆔 @bistosevom

✅ تقیّه از خودمانی ها : 🔶 در سالهای اقامتم در حوزه علمیّه قم که افتخار شرکت در محضر درس پرفیض مرحوم آیت الله آقای بروجردی (اعلی الله مقامه) را داشتم ، یک روز در ضمن درس فقه ، حدیثی به میان آمد به این مضمون که از حضرت صادق علیه السلام سؤالی کرده اند و ایشان جوابی داده اند . شخصی به آن حضرت می گوید : قبلاً همین مسئله از پدر شما امام باقر علیه السلام سؤال شده ، ایشان طور دیگر جواب داده اند ، کدام یک درست است؟ حضرت صادق علیه السلام در جواب فرمود : آنچه پدرم گفته درست است. بعد اضافه کردند: اِنَّ الشیعةَ اَتَوا اَبی مُستَرشِدِینَ فَاَفتاهُم بِمُرِّ الحَقِّ وَ اَتَونِی شُکّاکاً فَاَفتَیتُهُم بِالتَّقِیّة . یعنی شیعیان ، آن وقت که سراغ پدرم می آمدند ، با خلوص نیّت می آمدند و قصدشان این بود که ببینند حقیقت چیست و بروند عمل کنند، او هم عین حقیقت را به آنها می گفت. ولی اینها که می آیند از من سؤال می کنند قصدشان هدایت یافتن و عمل نیست، می خواهند ببینند از من چه می شنوند و بسا هست که هرچه از من می شنوند به این طرف و آن طرف بازگو می کنند و فتنه بپا می کنند.من ناچارم که با تقیّه به آنها جواب بدهم. چون این حدیث متضمن تقیّه از خود شیعه بود نه از مخالفین شیعه ، فرصتی به دست آن مرحوم داد که درد دل خودشان را بگویند. گفتند: "تعجب ندارد، تقیّه از خودمانی مهمتر و بالاتر است. من خودم در اول مرجعیت عامّه گمان می کردم از من استنباط است و از مردم عمل، هرچه من فتوا بدهم مردم عمل می کنند. ولی در جریان بعضی فتواها که برخلاف ذوق و سلیقه عوام بود ، دیدم مطلب این طور نیست" . 📚 ده گفتار (متفکر شهید استاد مرتضی مطهری )، صفحه ۲۵۰ . 🆔 @bistosevom

✅ تعادل در خوف و رجاء : 🔶 حالت ترس ممدوح ، یک گونه ناراحتی درونی از رسیدن امور ناگوار و دردناک در آینده ، به جهت احتمال انجام امور نامطلوب و ترک امور مطلوب است و حالت امید، یک گونه نشاط باطنی برای رسیدن به امور خوشحال کننده، به جهت توجّه به لطف و رحمت بی پایان الهی است . هرکدام از این دو حالت ، اگر به حدّ افراط برسد نامطلوب بوده و از اوصاف رذیله به حساب می آید و آثار نامطلوبی در پی خواهد داشت . خوف بی حدّ، منجر به یأس از رحمت الهی شده و قدرت خداوند به نظرش محدود می آید و سرانجام از اعمال خوب باز می ماند. هم چنین اگر حالت رجا به حدّ افراط برسد ، موجب می شود انسان به بی ملاک بودن افعال الهی معتقد شود! به این صورت که بین افراد بدکارو نیکوکار تساوی برقرار می کند و قهراً ملاک تشریع احکام ، لغو شده و در نتیجه ارسال رسولان الهی بیهوده خواهد بود . چنین شخصی ، فردی لا ابالی و هرج و مرج طلب خواهد شد . 📚 شرحی بر زیارت امین الله (شیخ محمود تحریری) ، صفحه ۷۹ . 🆔 @bistosevom

✅ تمایز در عصمت : ◀️ پرسش: مشرکین می گویند: بر اساس قانون تماثل، اگر مدّعی پیامبر راست می گوید و بر او ، که به گفته خودش بشری است مانند ما : "قُل إنَّما أنَا بَشَرٌ مِثلُكُم" وحی نازل می شود و ملائکه را می بیند ، پس چرا برای ما این حالت پیش نمی‌آید ؟ مگر ما نیز مثل او نیستیم و مگر قانون تماثل نمی گوید که در افراد همانند ، اگر چیزی برای یکی ممکن بود ، برای دیگر افراد نیز ممکن است؟ بنابراین ، تا وقتی که بر ما وحی نازل نشود ، صحّت وحی و حقانیت دین را نمی پذیریم . 🔶 پاسخ : اگر پیامبر به دستور خدا به ما می گوید من بشری مثل شما هستم: "قُل إنَّما أنَا بَشَرٌ مِثلُكُم" بعد از آن هم می گوید : " یُوحَی إلَیَّ" یعنی دریافت وحی و داشتن معجزه مربوط به ویژگی روحی فوق العاده ای است که او دارد و دیگر افراد عادی بشر آن را ندارند و به دلیل همان ویژگی و لیاقت است که وحی به او داده شده است و رسالت الهی به گزاف به هر بشری داده نمی شود . بنابراین ، اگرچه قانون تماثل تخصیص ناپذیر است ولی آن حضرت به دلیل خصیصه فوق العاده ای گه دارد تخصّصاً از این قانون خارج است . البته تحلیل مسئله ، محصول دیگری را به همراه دارد و آن اینکه قانون تماثل ، تنها در محدوده خاص خود ، حاکم است و چون افراد عادی از لحاظ سعه روح و شرح صدر و عصمت نفس مثل پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) نیستند ، لذا مشمول کبرای قانون تماثل نخواهند بود و چون انبیای دیگر و نیز اولیای معصوم الهی در اصل عصمت و طهارت روح مثل پیامبراند، لذا آن ذوات مقدّس نیز از فیض وحی برخوردارند  و درجات وحی یابی آنان وابسته به مراتب عصمت و ولایت آنهاست . 📚 قرآن در قرآن ( آية الله عبدالله جوادى آملى )، صفحه ١۶۱ . 🆔 @bistosevom

✅ تزاحم در حقوق : 🔶 پدر و مادر نسبت به فرزند خود حق دارند ؛ اما اگر این فرزند ، خودش زن و بچه دارد ، نمی تواند به خاطر پدر و مادر حق زن و بچه را تضییع کند ؛ بر عکس هم هست ؛ فرزند نمی تواند به خاطر زن و بچه اش به پدر و مادر بی توجهی کند. گاهی این حقوق با هم تزاحم پیدا می کنند و فرزند باید به خوبی این حقوق را بداند و اگر نمی داند ، هرچه پیش آمد بپرسد . مثلاً پدر و مادر می خواهند که فرزند ، زنش را طلاق بدهد ؛ به این حرف نباید ترتیب اثر داد . 📚 اخلاقیات ( سلسله گفتارهای استاد محمدعلی جاودان) ، صفحه ۱۲۳ . 🆔 @bistosevom