تو کمان کشیده🏹
چه شود به چهرهٔ زرد من نظری برای خدا کنی
که اگر کنی همه درد من به یکی نظاره دوا کنی
تو شهی و کشور جان تو را تو مهی و جان جهان تو را
ز ره کرم چه زیان تو را که نظر به حال گدا کنی
ز تو گر تفقد و گر ستم بوَد آن عنایت و این کرَم
همه از تو خوش بوَد ای صنم چه جفا کنی چه وفا کنی
همهجا کشی می لالهگون ز ایاغ مدعیانِ دون
شکنی پیالهٔ ما که خون به دل شکستهٔ ما کنی
😍تو کمانکشیده🏹 و در کمین که زنی به تیرم و من غمین😭
همهٔ غمم بود از همین که خدانکرده خطا کنی😭
تو که هاتف از بَرَش این زمان رَوی از ملامت بیکران
قدمی نرفته ز کوی وی نظر از چه سوی قفا کنی
غزل 77
#هاتف_ اصفهانی
کانال: بِیتِ دِل❤️
https://eitaa.com/bitedel