🔸زیارت ناحیه مقدسه
🔸زیارت ناحیه مقدسه سوگنامه تأثرانگیز و مرثیهی سوزناک امام زمان علیه السلام براى جد بزرگوارش حضرتسیدالشهدا(علیه السلام)در روز عاشوراست که عاشقان و شیفتگان اهل بیت در روز عاشورا و غیر آن این زیارت را می خوانند
🔸امام زمان علیه السلام کسى که زمان در اختیار او و تمام صحنهها و لحظههای هر روز در مقابل نگاه اوست با چشمی نافذ جاى جاى دشت بلا و لحظه به لحظه حماسهی عاشورا را مشاهده و سوز عطش و سوزش سیلى و تازیانه را بر پیکر عاشورائیان لمس مىکند،هیچ زیارتى همانند این زیارت، عمق فاجعه کربلا را بیان نکرده است
🔸زیارت ناحیه مقدسه یکی از معروفترین زیارتهای آقا امام حسین است.یکی از ویژگیهای اصلی زیارت ناحیه این است که آن رویدادهایی را که در طول روز عاشورا اتفاق افتاد و آزار و اذیتی را که امام و خانوادهاش در آن روز تجربه کردند، توصیف میکند
🔸حقیقت این زیارت آموزههایى از عشق، معرفت،عرفان،سوز،حماسه و توسل است
این زیارت خیلی زیارت عجیبی هست در این زیارت آقا امام زمان علیه السلام به تک تک اعضای جد بزرگوارشان سلام میدهند اصلا خود این زیارت یک روضه هست محال هست کسی با توجه و دقت این زیارت را بخواند و اشک نریزد
🔸در این ماه محرم و مخصوصا در این ده روز اول سعی کنیم این زیارت را حتما بخوانیم
https://eitaa.com/bitlzohor
1_12455868239.mp3
9.06M
√ کسی که قصد میکند به خدا و اهل غیب نزدیک شود، قدم اول کجاست؟
✘ باید از کجا شروع کند؟
مجموعه #قرب_به_اهل_بیت (علیهماالسلام) ۱۲
#استاد_شجاعی | #استاد_فرحزاد
https://eitaa.com/bitlzohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مجالس روضه امام حسین (علیهالسلام) مستحب نیست، واجب است!
#آیت_الله_مرتضی_تهرانی
https://eitaa.com/bitlzohor
1_1208057074.mp3
1.47M
◼️ چرا عزاداری بر سیدالشهدا از روز اول محرم شروع میشود ؟
🎙 #ابراهیم_افشاری
https://eitaa.com/bitlzohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند عمل را روزانه انجام دهید
استاد الهی
https://eitaa.com/bitlzohor
1_12435789035.mp3
2.3M
🔸زمزم احکام
🔸با موضوع:اعمال ماه محرم
🔸سعی کنیم این احکام کوتاه دو سه دقیقه ای که هر روز در حرم مطهر و منور حضرت معصومه سلام الله علیها بیان می شود را گوش کنیم تا بیشتر و بهتر با تکلیف شرعی خود آشنا شویم انشاء الله
https://eitaa.com/bitlzohor
🕊🌸 #سلام_امام_زمانم ✋
🍀اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ؛🤲
🍀خدايا بنمايان به من آن جمال ارجمند و آن پيشانى نورانى پسنديده را... 🤲
🥀یابن الحسن، مولای من، العجل...
به خاطر صدها هزار چشم منتظر
ای پاسخ گرامی امّن یُجیبْ ها....
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیکَالْفَرَج🤲
#سلامامامزمانم
🏴#لبیک_یا_مهدی ✋
https://eitaa.com/bitlzohor
کنفرانس بصیرتی ۱۴۰۳/۰۴/۱۸
حاج مهدی اسلامی
موضوع :
نقش سرویسهای امنیتی در انتخابات ایران
تحریک گسل قومیتی سم مهلک برای کشور
هشدار تجزیه ایران
آنتی فتنه :
بسمالله الرحمن الرحیم
و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
سلام علیکم جمیعا
عرض ادب و احترام دارم خدمت همه شما عزیزان
امروز میخوام یک کنفرانس کاملا متفاوت و یک تحلیل عجیب از انتخابات اخیر بهتون ارائه بدم و توصیه میکنم حتما تا آخر با ما همراه باشید
در هفته ای که گذشت اتفاق عجیبی رقم خورد
و مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور ایران برگزیده شد
این انتخاب شوک عظیمی به جبهه انقلابی وارد کرد
طوری که خیلی ها رو به جان همدیگه انداخته و به دنبال مقصر میگردند
عده ای قالیباف رو مقصر میدونن که با توجه به اینکه رأی نداشت باید کنار میکشید و قالیباف اقبالی نداشت
با تمام حمایت هایی که از خیلی از افراد شاخص داشت فقط تونست سه میلیون رأی بیاره
و این واقعیت نداره که رأی قالیباف برای قشر خاکستری بوده
که اگر فرض بر این بگذاریم که سه میلیون رأی قالیباف برای قشر خاکستری جامعه بوده پس این همه مذاح و منبری که حامی قالیباف بودن نتونستن رأیی برای اون جذب کنند؟
پس اینکه میگن اگر قالیباف کنار میکشید رأی های خاکستریش به سبد پزشکیان میرفت یک تحلیل اشتباهه
عده ای جلیلی رو مقصر میدونند که اجماع نکرد و تا لحظه آخر سماجت کرد تا انشقاق بین جبهه انقلابی بیفته و سبد رأی ها تقسیم بشه
و قائل بر این هستند که اگر قالیباف با پزشکیان میرفت مرحله بعد ، قالیباف میتونست پیروز انتخابات باشه
ولیکن یه نکته که به نظر میرسه اینه که اگر قالیباف با این رأی در مرحله اول هم مقابل پزشکیان میایستاد قطعا بازنده میشد
بنده از یک زاویه دیگه میخوام این رو بررسی کنم و آسیب شناسی کنم
خوب دقت کنید
بنده قائل بر این هستم که ما به سرویس امنیتی mi6 باختیم
و از این به بعد هم خطر عجیبی تمام انتخاباتهای ما رو تهدید میکنه
قصد ترسوندن و ناامیدکردن ندارم
لطفا تا آخر با من باشید تا براتون فکت بیارم
قریب به چهل و اندی ساله که سرویس منحوس انگلیسی mi6 داره تو مملکت ما گسل های قومیتی رو دست کاری میکنه
تا الان هم تونسته پانترک ها و پان عرب ها و اهل تسنن و پانکُرد ها رو به خط بکنه
و این انتخابات تونست تست بزنه ببینه تا چقدر موفق بوده
هیچ میدونید چرا اولین نفری که به پزشکیان تبریک گفت الهام علیف آذربایجان بود؟
چرا عربستان دومین کشور تبریک گفت؟
و چرا رئیس جمهوری انتخاب شد که بشدت نگاه پانترکیسم داره
به نظر بنده از این به بعد باید منتظر تحرکات تجزیه طلبی در کردنشین و عرب نشین و اهل تسنن نشین و ترک نشین باشیم
روزی که تمام تحلیلگران امنیتی فریاد زدن مواظب پانترکیسم آذربایجان باشید هیچ نهاد امنیتی متاسفانه ورود نکرد
وقتی تو ورزشگاه تبریز در بازی های تراکتورسازی پرچم آذربایجان و ترکیه رو دست گرفته شد هیچ مقام امنیتی شاخهاش تیز نشد
دارم هشدار میدم ،کنار گوش مسعود پزشکیان پر از مأمور mi6 هست ، مواظب باشید
این آدم ساده است زود گول میخوره
ریش بنفش داره بهش خط میده
حسام الدین آشنا داره بهش خط میده
ما در این انتخابات به mi6 و حسام الدین آشنا باختیم
اولی گسل قومیتی رو فعال کرد دومی رسانه ها رو به خط کرد
پروژه همستر هم دیدید که چه خوب جواب داد
در یک هفته چندین میلیون رو کشیدن تو تلگرام و راحت مهندسی افکار عمومی کردن
حالا این بچه های انقلابی دارن دنبال قاتل بروسلی میگردن
باید به این رفقا بگم
ای رفیق داری خودی رو میزنی
حواست باشه الان زمان اتحاده
برای چی میگم فعال کردن گسل قومیتی خطرناکه ،
برای اینکه ما تا الان
رئیس جمهور آذری داشتیم (حضرت آقا)
رئیس جمهور کرمانی داشتیم (خاتمی و هاشمی)
رئیس جمهور سمنانی داشتیم (احمدی نژاد و روحانی)
رئیس جمهور مشهدی داشتیم (رئیسی)
ولی این انتخابات خیلی فرق داره
هر کدوم از اینهایی که نام بردم بخاطر شخصیت خودشون بود که رأی گرفتن
یعنی مردم به توانایی های فردی اون بود که رأی دادن
اما همه میدونیم پزشکیان مال این حرفها نیست
اگر قرار بود به شخص پزشکیان رأی بدن قطعا یک پنجم این رأی رو هم نداشت
اینها اومدن با فعال کردن گسل قومیتی پزشکیان رو حامی ترکها و اهل تسنن و کردها جا زدن و براش رأی گرفتن
و الا اصلا با عقل جور درنمیاد
سیستان و بلوچستانی که بخاطر خیانتهای روحانی داشت از بی آبی میسوخت و رئیسی بود که مشکل آب اونجا رو حل کرد ، به کسی مثل حسن روحانی دوباره رأی بده
این قطعا برای این بود که کسی با نگاه مذهبی مثل جلیلی رأی نیاره
قالیباف هم اگر میومد باز همین بود
ارومیه ای که دریاچه اش داشت خشک میشد و روحانی براش هیچکاری نکرد ولی رئیسی داشت احیاش میکرد به دولت سوم روحانی رأی داد
این چیزی جز فعال کردن گسلهای قومیتی است؟
از طرفی هم حسام الدین آشنا پزشکیان رو نماد اعتراض مردم به وضعیت معیشتی نشون داد
و باعث شد خیلی ها برای اعتراض به وضع موجود به پزشکیان رأی بدن
آی رفیق جبهه انقلابی مشکل از ماست که رسانه نداریم
به جای اینکه پاچه همدیگه رو بگیریم و هزار جور انگ بهم بزنیم اگر خدمات دولت رئیسی رو برای مردم میگفتیم الان مردم میفهمیدن که احیای هزاران زیرساخت توی این مملکت توسط شهید رئیسی چیزی شبیه به معجزه بود که اگر می ماند در سال چهارم به بعد مملکت جهشی در اقتصاد میکرد که ما رو وارد عصر طلایی میکرد
از بس داد زدیم و از خدمات شهید رئیسی گفتیم ،بما گفتن متوهم ماله کش
تو کانالهاشون برای جذب دو تا مخاطب جوری تخریب کردن شهید رئیسی رو که هر بار هم تذکر میدادیم انگار نه انگار
بعد از شهادتشون تازه توکانالهاشون از شهید حلالیت گرفتن ، نه این به درد نمیخوره شما جیگر ولی زمان رو سوزوندی با یه ببخشید درست نمیشه
همین الانش با اتهام زدن به جلیلی و قالیباف داریم تو پازل سرویس امنیتی انگلیس بازی میکنیم و عده ای احمقانه حواسشون به این مسئله نیست واقعا
میدونید از این به بعد چه بلایی سر انتخاباتهای ما میاد؟
از این به بعد شایسته سالاری جاش رو میده به رأی های قومیتی
یعنی فردا هر کی بتونه گسل قومیتی رو تحریک کنه به راحتی رأی میگیره
میدونید چرا تحلیل خیلی از تحلیلگران اشتباه از آب دراومد
هیچ تحلیلگری فکرش رو هم نمیکرد که قومیت ها اینجوری بیان و نتیجه انتخابات رو عوض کنند
والله اگر قالیباف هم میومد باز همین بود
میدونید که پدر جلیلی کرده و مادرش ترک ارومیه
پزشکیان برعکسه پدرش ترکه و مادرش کرده
اینکه میگم به رسانه باختیم برای این بود که اینها تونستن پزشکیان رو نماد قومیتی کنند
الانم دارم باز هشدار میدم
مواظب تحرکات گسلهای قومیتی باشید که در آینده نزدیک کف خیابون باهاشون داستان داریم
اینو مینویسم برای یادگار
این سیاست تحریک گسلهای قومیتی خیلی از بچه انقلابی ها رو از بین میبره یکیش خود من
بذارید داستانهای کف خیابون شروع بشه بعدا به حرفم میرسید
آی مردم شما رو به جان حضرت زهرا س
شما رو به خون مبارک سیدالشهداء
شما رو به مظلومیت امام زمان عج
شما رو به تنهایی نائب امام زمان عج قسم میدم از همه اونهایی که ندای تفرقه دارن تو کانالها و منابرشون بلند میکنند بر حذر باشید و هر طوری شده مجبورشون کنید به اتحاد
اگر اتحاد نکنیم
اگر جهاد تبیین نکنیم
اگر رسانه متحد نداشته باشیم
والله کف خیابون داستان خواهیم داشت و اینبار قضیه خیلی فرق میکنه
باید همه رو پاسخگو کنید
الان رسانه پاشنه آشیل جبهه انقلابیه
مگر حضرت آقا نفرمود اهمیت فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامیه
شما رو به سید الشهدا قسم میدم کوتاهی نکنید
جبهه انقلابی رو یاری و تقویت کنید
هر کس در راه جهاد تبیین کوتاهی کنه خودش رو جزو جبهه انقلابی ندونه
آی رفیق کانال و گروه دار الان زمان اتحاده ، دنبال قاتل بروسلی نگرد
با چنگ انداختن بهم هیچی درست نمیشه
اگر میخواهید افسر جنگ نرم حضرت آقا باشید باید برای اون قسمتی که با دو تا حرف قومیتی گول خوردن روشنگری کنید
ان شاءالله تا دیر نشده به خودمون بیاییم و دیگه فرصتها رو از دست ندیم
از شما عزیزان ولایی هم میخوام تا جایی که میتونید این مطالب رو منتشر کنید تا مردم روشن بشن
به امید پیروزی حق علیه باطل
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
✍️ مهدی اسلامی
https://eitaa.com/bitlzohor
عرض سلام و تسلیت ایام سوگواری سرور وسالار شهیدان
امروز انشاءالله چندین قسمت از داستان
پروانه ای در دام عنکبوت رو برای شما عزیزان در کانال میگذارم
#پروانه_ای_دردام_عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
قسمت۵۱ 🎬
راننده ماشین یه زن بانقاب ویک کارت که روی سینه اش چسپانده, بود.کارتی که مخصوص اعضای داعش بود وزمانی که داخل سوله ها بودیم,زنان داعشی که مسولیت داشتند ازاین کارتها به سینه شان میچسپاندند.
زن داعشی امد جلو ومن عقب عقب رفتم تا خوردم به دیوار....
زن دستش رااورد طرف فیصل وپسرک را از بغلم محکم کشید بیرون وگفت:با پسر من چکارداشتی هااا؟چرا دزدیدیش؟؟
من:نه ....نه....من دزد نیستم به خدااا...بچه داشت گریه میکرد ,خواستم بهش کمک کنم...دنبال خرگوش وشما بود,اگر فکر میکنی دروغ میگم بیدارش کنید وازش بپرسید...
در ماشین راپارک کرد ودرهمین حین گفت:ببخشید ,اشتباه کردم,فیصل پسرشیطانی هست حتما دنبال خرگوشش راه افتاده وگم شده.من امده بودم مسجد برای نماز, فیصل بیدارشد وخواست همراهم باشه وبعدازنماز متوجه شدم نیست ,الان بیشتراز دوساعته کوچه های شهررا دنبالش میگردم....خداراشکر سالم هست ,من چون خیلی عصبانی بود به شما پرخاش کردم,ببخشید خواهر,شما این وقت صبح بدون مردی همراهت ,اینجا چه میکنی؟
سرم راانداختم پایین وگفتم:مردمن,مجاهد داعشی بود که شهید شده وپسری داشتم هم قدوبالای پسرشما که گمش کردم ,چندین روزه هرجا را میگردم اثری ازش نمیبینم.
زن داعشی سرش راتکان دادوگفت:هیچ دردی بدتر از گم کردن اولاد نیست,خدا رحمت کند شوهرت را,من درکت میکنم,بیا بشو سوارماشین ,تا جایی بتونم کمکت میکنم تا پسرت راپیدا کنی,اخه منم مثل تو شوهرم شهید شده واشاره کرد سوارشوم....
خوشحال ازاینکه بالاخره خدا یک راهی برام بازکرده وتوکل کردم به خدا وسوارشدم.
#ادامه دارد..
https://eitaa.com/bitlzohor
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#پروانهای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
قسمت۵۲ 🎬
ام فیصل ,پسرش را کابین عقب خوابانید واشاره به من کرد که جلوسوار شوم.
سوارشدم وحرکت کردیم.
ام فیصل:اسم من ناریه است ونگاهی به فیصل کردولبخندی زد وادامه داد,خداراشکر پیدایش کردم,داشتم سکته میکردم,راستی اسمت چیست؟پسرت چندسال دارد وکی گم شده؟
من:سلما هستم ,اسم پسرم عماداست وتازه وارد چهارسالگی شده الان چندین روز است که گمش کردم,متاسفانه پسرم لال است به اینجای حرفم که رسیدم با به یاداوری چهره ی عماد واخرین تلاشش برای حرف زدن وکمک خواستن هق,هقم بلندشد واشک کل صورتم را پوشانید.
ناریه با یک دستش فرمان راگرفته بود وبادست دیگرش دستم رانوازش کرد وگفت:نگران نباش ام عماد...من امروز تمام وقتم را برای پیدا کردن پسر تومیگذارم,نمیدانم چرا مهرت به دلم نشسته شایدچون مثل خودم شوهرت کشته شده وپسرت گم شده وشاید ...نمیدانم چرا ,فقط میدانم که میخواهم کمکت کنم,من تمام مراکز داعش دراین شهر را مثل کف دستم میشناسم,درست است که سعودی هستم ,مال این کشور نیستم اما اززمان برپایی حکومت اسلامی دراین شهر به حکومت خدمت میکنم ولبخندی زد وگفت:به قول شوهرشهیدم,آچارفرانسه هستم گاهی به زنان اموزش نظامی ,گاهی اموزش دینی وخیلی وقتها هم درسطح شهر جزء گروه امر به معروف هستم...خلاصه هرجا حکومت نیازمند کمک باشد من هم هستم.....
باخودم فکر میکردم که ایا این زن هم درجنایات دیگرداعش سهیم است؟ایا دستش به خون کسی الوده شده؟
که با حرف ناریه به خودامدم:ببین خواهر,نمیخواهم ناامیدت کنم اما اگر پسرت زنده باشد وبه دست نیروهای حکومت افتاده باشد ,فقط دوجا میتوان ان را جستجو کرد,یکی پایگاه جنب مسجدجامع است ودیگری اردوگاه تموز که بیرون شهر موصل بنا کردیم..
از خوشحالی درپوست خود نمیگنجیدم....قلبم به شدت میتپید ,اصلا به این فکرنمیکردم که بعداز پیداکردن عماد چگونه ازچنگ داعش بگریزم,فقط میخواستم عماد راپیداکنم.
بااین حرفهای ناریه,دستش رامحکم فشاردادم وگفتم:اگر پسرم راپیدا کنی تا ابد کنیزیت رامیکنم.
ناریه لبخندی زد وگفت:چون مثل خودت مادرم,درکت میکنم,زنی که شوهرش شهید شده لایق کنیزی نیست,دوست داشتی باهم همکارمیشویم.....
همینجور که حرکت میکردیم متوجه شدم مسیرمنتهی به مسجدجامع رامیرود....
یعنی عمادرا پیدا میکنم؟؟....
خدایا توکل کردم به تو...
#ادامه دارد...
https://eitaa.com/bitlzohor
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#پروانه_ای_دردام_عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۵۳ 🎬
جلوی پایگاه داعش ازماشین پیاده شدیم,کوله ام راداخل ماشین گذاشتم,فیصل خواب بود,ناریه درهای ماشین راقفل کرد وگفت:این حالا حالاها خواب است ,اصلا بیشترعمرش دراین شهر راعقب همین ماشین خواب بوده😄
داخل پایگاه شدیم,به محض اینکه ناریه وارد اتاق مسوول پایگاه شد,مردک داعشی ازپشت میز به احترام ناریه بلندشد انگار ناریه واقعا سرشناس بود ومن اشنایی بااو رافقط وفقط ازالطاف خدا وعنایت مولاعلی ع میدانستم.
داعشی:سلام ام فیصل...پسرک مجاهدت کو؟بفرمایید بگویم پذیرایی بیاورند,قهوه که میخورید؟
ناریه با تحکمی درصدایش خیلی جدی گفت:نه برادر,برای خوردن قهوه نیامده ام,دنبال پسر این خواهرمجاهدهستم,چندین روز است گم شده وهرچه تلاش کرده پیدایش نکرده,گفتم شاید اینجا باشد...
داعشی:همانطور که خودتان میدانید اینجا فقط یک کلاس وخوابگاه برای بچه ها است,عمده بچه هایی که پیدامیکنند رابه اردوگاه تموز,میبرند.
نشانی خاصی دارد؟
ناریه:نامش عماد است وگویا لال است,نزدیک چهارسال دارد..
داعشی دستی به ریشش کشید وگفت:ده ,دوازده تا چهارساله اینجا هست که ازبلبل بهترچهچه میزنند ونام هیچ کدامشان عمادنیست وهمه شان از بچه های,هم قطاران خودمان هستند,بچه ای که نتواند خودش رامعرفی کند ,احتمالا به اردوگاه وقسمت اسیران جنگی میبرندشان....
دلم هرری,ریخت پایین ,این یعنی ,عماد اینجا نیست...خدای من نام اسیران جنگی؟؟؟برای پسربچه های چهارپنج ساله زیادی بزرگ است.
ناریه خداحافظی کرد وباهم سوار ماشین شدیم.
ناریه:نگران نباش ام عماد...اردوگاه را اشنایی کامل دارم,اخه من وفیصل انجا یک اتاق داریم,اخه با بمباران گاه وبیگاه شهر,اردوگاه امن تراست.بازهم میگویم اگر عماد زنده باشد وبا ماموران حکومت برخورد کرده باشد,حتما الان سالم وسرحال در اردوگاه است.
ماشین وارد خیابان اصلی شد,نگاهی به فیصل کردم,بچه مثل فرشته ها خواب بود,درست است که پدرش داعشی خبیثی بوده ومادرش هم به داعش خدمت میکرد,اما خودش بچه بود,مثل عماد,گناهی نداشت وازهمه ی اینها گذشته اگر عمادراپیدا میکردم,باعث وبانیش همین فیصل کوچک بود.
درهمین افکاربودم که ناریه روبه من گفت:از لهجه ات مشخص است ازعربهای عراق هستی,من که گفتم ازعربستان امدم تو مال کجایی؟نام شوهرت چیست وکجا شهیدشده؟اگر از نیروهای نام نویسی شده عراق قبل ازورود داعش به موصل باشد شاید بشناسمش امااگر ازنیروهای مردمی که باورود ما به موصل,به داعش پیوسته اند,چون سازمان دهی نشدند,احتمالا ناشناس است...
ناریه دید جوابی ندادم دوباره نگاهی به من کرد وگفت:نام شوهرت چیست؟
#ادامه دارد
https://eitaa.com/bitlzohor
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#پروانه ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۵۴ 🎬
ناخوداگاه از زبانم پرید,ابوعماد,نامش عمرازقبیله بنی شباب بود از نیروهای مردمی که به داعش پیوستند ودرحمله به یکی از روستاهای ایزدی اطراف موصل کشته شد.
خودم هم خنده ام گرفته بود...کی فکرش رامیکردم روزی به عمر ناکام افتخاررر کنم انهم همچین افتخاری....
ناریه که انگار خیالش راحت شده بود که اشتباه نکرده,سری تکان دادوگفت:خدارحمتش کند,دوست داری خودت به داعش بپیوندی؟؟
از پیشنهادش جا خوردم وبالکنت گفتم؟م م من؟!!راستش اگر عمادرا پیدا کنم ,شایدبتوانم خدمتی کنم.
ناریه:ببین کارسختی نیست,خیلی از زنها ازکشورهای مختلف,حتی کشورهای اروپایی برای جهاد نکاح به داعش پیوستند ,اما من از این خدمتها خوشم نمیاید,اگر بخواهی میتوانم کاری کنم که کنارخودم درگروه آمران به معروف باشی,دوهفته اموزشت میدهند,یکهفته اموزش نظامی ویکهفته هم اموزش عقیدتی_دینی,بعدش هم باحقوق خوب مشغول کار میشوی.
باخودم فکر کردم اگر بخواهم به هدفم برسم,بهترین راه همین پیوستن به داعش است ,شاید اینجوری بتوانم خدمتی علیه داعش وبه شیعیان مظلومی که درچنگال این دیوسیرتان میافتند بکنم,بعدش اگر عماد راهم پیداکنم,الان امکان فرار ندارم,پس بهترین راه همان کلام خداست(ومکرو....)
سرم راتکان دادم وگفتم:اگر شما میگویی اینجوری خوب است پس خوب است دیگه😊
ناریه:فقط باید با مردان داعشی باتحکم برخوردکنی که خیال بدبه مخیله شان نرسد,چون شوهرت شهید شده ,اگر ملایم با انها برخورد کنی ,فکرمیکنند از زنانی هستی که مشتاق جهادنکاح هستی واینجور هرروز اشخاص مختلف بایک الله اکبر صاحبت میشوند وخودرامحرمت میخوانند.
از شنیدن این حرف تمام تنم لرزید ....
از شهرخارج شدیم و سیاهی اردوگاه تموز درپیش چشمم بود.
ایا عماداینجاست؟؟
#ادامه دارد...
https://eitaa.com/bitlzohor
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#پروانه ای دردام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۵۵ 🌩
مشخص بود ناریه اردوگاه راکامل میشناسد ,محلی رانشان داد که تعداد زیادی کانکس بود وگفت :اینها سویتهای قابل حمل هستند که توسط دولتهای حامی داعش,برایشان فراهم شده وهرکدام ازاین واحدها به مسولین داعش که باخانواده هستندیازن جهادی دارند, تعلق دارد ویک طرف هم سوله های بزرگی شبیهه سوله هایی که ما درانجا اسیربودیم ,وجودداشت که ناریه انها رانشان داد وگفت ,اینها هم محل استراحت سربازان داعشی است,ازبیرون مثل سوله است اما داخلش زیادی لوکس است ودراخر چادرهایی رانشان دادوگفت ,معمولا برای اموزش دادن بچه ها چادرهای کوچک تر وبرای اموزش بزرگترها,چادرهای بزرگتر رااستفاده میکنند یعنی اینها یه جورمدرسه هستند .
@madadazshohada
ماشین را نزدیک کانکسها پارک کرد وگفت:من فیصل را به سوییت خودم میبرم ویک چادر رانشان داد وگفت:ان چادر رامیبینی,محل اموزش کودکان چهار تا ده ساله است,اگر پسرت زنده گیرمامورین افتاده باشد,احتمال زیاد باید درانجا باشد...
ناریه به سمت کانکس رفت,اما من دیگر طاقت نداشتم به سمت چادری که اشاره کرده بود رفتم,تقریبا
دویست ,سیصدمتری با کانکسها فاصله داشت.
چندتا پسربچه اطراف چادربودند...حرکاتم قابل کنترل نبود,نزدیک چادر شدم دوپسربچه ایستاده بودند ویک پسربچه هم پشت سرشان نشسته بود وسرش روی زانوهایش درحال گریه بود.
رفتم جلو... روبنده ام رابالازدم ونشستم تا قدم هم قد پسربزرگتر,شود,دستش را دردستم گرفتم وگفتم:بزرگتر اینجا کیست؟یعنی معلمتان کیست عزیزم؟تا این حرف از دهانم خارج شد,ناگهان....
#ادامه دارد...
https://eitaa.com/bitlzohor
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#پروانه_ای_دردام_عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۵۶ 🎬
ناگهان صدای گریه پسرک پشتی بیشترشد,از پسربزرگتر پرسیدم چرا شما بیرون چادرید؟چرا اون دوستتان گریه میکند؟
پسرک:ما شیطانی کردیم ودرس گوش ندادیم,معلممان تنبیه مان کردتا درافتاب بایستیم واشاره به پشت سرش کرد وگفت:گرگی هم مثل همیشه خودش راخیس کرد وتنبیه شد ,تازه یک کتک مفصل هم خورده,اخه گرگی نه میتواند مثل مجاهد داعشی سرببرد ونه میتواند نقش قربانی رابازی کند,امروز هم قراربود نقش قربانی رابازی کند وتا بقیه ی مجاهدان خواستندبا خنجرچوبی سرش راجداکنند اول شروع به زوزه کشیدن کرد وبعدهم خودش راخیس کرد..
پیش خودم فکر کردم,پسرک بیچاره دراین سن باید مشق چه چیزهای وحشتناکی رابکند.
پسرک:اصلا گرگی ازهمان روز اول میترسید ومدام گریه میکرد ,چون اسمش رانمیدانستیم ,معلممان اورا گرگی صدامیزند وماهم میخندیم ,اخر حرف که نمیزند فقط مثل گرگ صدامیدهد...
اخی خدای من,ناخوداگاه به طرفش رفتم,هنوز سرش روی دستانش بود وصدای گریه اش بلند,دستانم رابه طرفش گرفتم وگفتم:عزیزکم,پسرکم گریه نکن .....
تا سرش رابالا گرفت ونگاهش درنگاهم قفل شد.....باورم نمیشد.....لبخندی زد وخودرادراغوشم انداخت...
عماددددم....عزیزززززم....
انگار زمان متوقف شده بود ومن بودم وعماد وعماد بود ومن.
#ادامه دارد....
https://eitaa.com/bitlzohor
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»