#شور_مقتل #امام_کاظم_ع درسته کشتنت، جدا شده سر از تنت؟! نَه درسته کشتنت، غارت شده پیراهنت؟! نَه درسته کشتنت، مرکب اومد رو بدنت؟! نَه درسته کشتنت، جلوی خواهر زدنت؟! نَه درسته کشتنت، آتیش زدن به گلشنت؟! نَه درسته کشتنت، تکه حصیر شد کفنت؟! نَه شکسته بال و پَر، خونه‌تو دیدی شعله‌ور؟! نَه شکسته بال و پَر، زدن زنت رو بی‌خبر؟! نَه شکسته بال و پَر، بچه‌تو کشتن پشت در؟! نَه شکسته بال و پَر، کِشیدنت بین گذر؟! نَه شکسته بال و پَر، یاس‌ت شکسته از کمر؟! نَه شکسته بال و پَر، شبونه رفته به سفر؟! نَه [شهادت امام کاظم (ع) ۱۴۰۱.۱۱.۲۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های #حاج_ابوذر_بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور_مقتل #امام_حسین_ع چشمش سیاهی رفت راهو اشتباهی رفت توی قتلگاهی رفت گیر افتاد به خاک و خون افتاد دست ساربون افتاد زار و نیمه‌جون افتاد گیر افتاد، گیر افتاد جنگ بالا گرفت، نیزه جا گرفت روی تن حسین من جا گرفت توی کربلا آخه بوریا شد کفن حسین من توو مردای مست میشد دست‌به‌دست؛ پیراهن حسین من به قتل صبر کشتن ماه‌و پشت ابر کشتن آخه واسه عرش کشتن، بد کشتن به نرخ زر کشتن مثل چهل نفر کشتن با سرِ سپر کشتن، بد کشتن وقت رفتن‌ت دیدم پیرهن‌ت سالمه و می‌خوای بری رفتی بی‌امون، حتی یک نشون نمون برا یه خواهری پیش مادرت، ریختن روسرت این نفسای آخری، این نفسای آخری [شب هشتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور_مقتل #امام_حسین_ع چشمش سیاهی رفت راهو اشتباهی رفت توی قتلگاهی رفت گیر افتاد به خاک و خون افتاد دست ساربون افتاد زار و نیمه‌جون افتاد گیر افتاد، گیر افتاد جنگ بالا گرفت، نیزه جا گرفت روی تن حسین من جا گرفت توی کربلا آخه بوریا شد کفن حسین من توو مردای مست میشد دست‌به‌دست؛ پیراهن حسین من به قتل صبر کشتن ماه‌و پشت ابر کشتن آخه واسه عرش کشتن، بد کشتن به نرخ زر کشتن مثل چهل نفر کشتن با سرِ سپر کشتن، بد کشتن وقت رفتن‌ت دیدم پیرهن‌ت سالمه و می‌خوای بری رفتی بی‌امون، حتی یک نشون نمون برا یه خواهری پیش مادرت، ریختن روسرت این نفسای آخری، این نفسای آخری [شب دهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور_مقتل #امام_حسین_ع یاایها النفوس، یا ایهاالبصیر قتلوکَ غریبُ یا ضبیح یا ایها الرفیق، یا سید الشباب می‌ریزن روی سرت چرا شراب یا مجزالعطایا، یا واهب الهدایا یا قاضی البلایا، خاکت نکردن آیا؟! (تن تو شد رها یا حسین، حسین حسین) یا الیها الغریب، یا الیها الشهید دخلت زینبا علی یزید یا الیها الحسین، یا ایها الامام جای ناموست نبود بزم حرام قرآن فاطمه شد زیرو رو وسَیَعلمون الذین ظلموا دیگه راحتش کنید نزدیک سه ساعته توی گوداله امان از گودال، به پاشد جنجال ببخشن سادات، تنت شد پامال میون اعدا غریب و تنها رو خاک افتادی زدی دست‌وپا نانجیبا از راه رسیدن و پیکر ذخمی‌تو می‌کشیدن و وای بی‌هوا می‌زدنت وای از جفا می‌زدنت پیرمردا همگی با عصا می‌زدنت (وای حسین) [شب دهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور_مقتل #امام_حسین_ع کُتب فِی لهوف | فرقة‌ بالسیوف آه از این قتلگاه | فرقة‌ بالرماح میزنن بی‌هوا | فرقة‌ بالعصا نگم چه کنم؟! این حرفا عین روایته لَقد قُیل بالسیف و بالحجارة کشتنت بی‌گناه | یا کثیر الجراح دم‌دمای اذان | فرقة‌ بالسنان میزدن با غضب | فرقة‌ بالخشب نگم چه کنم؟! این حرفا عین روایته لَقد قُیل بالسیف و بالحجارة این همه غربت | هتَکت حُرمة‌ اسلام علی| ساکن کربلا می‌سوزن خیمه‌هات | نَسوة‌ البازرات نگم چه کنم؟! این حرفا عین روایته لَقد قُیل بالسیف و بالحجارة [شب دوم #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور_مقتل #امام_حسین_ع یاایها النفوس، یا ایهاالبصیر قتلوکَ غریبُ یا ضبیح یا ایها الرفیق، یا سید الشباب می‌ریزن روی سرت چرا شراب یا مجزالعطایا، یا واهب الهدایا یا قاضی البلایا، خاکت نکردن آیا؟! (تن تو شد رها یا حسین، حسین حسین) یا الیها الغریب، یا الیها الشهید دخلت زینبا علی یزید یا الیها الحسین، یا ایها الامام جای ناموست نبود بزم حرام قرآن فاطمه شد زیرو رو وسَیَعلمون الذین ظلموا دیگه راحتش کنید نزدیک سه ساعته توی گوداله امان از گودال، به پاشد جنجال ببخشن سادات، تنت شد پامال میون اعدا غریب و تنها رو خاک افتادی زدی دست‌وپا نانجیبا از راه رسیدن و پیکر ذخمی‌تو می‌کشیدن و وای بی‌هوا می‌زدنت وای از جفا می‌زدنت پیرمردا همگی با عصا می‌زدنت (وای حسین) [شب سوم #محرم ۱۴۰۲.۰۴.۲۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های #حاج_ابوذر_بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور_مقتل #امام_حسین_ع این صدای مادره؛ توو قتلگاه چه خبره؟! نفسای آخره؛ توو قتلگاه چه خبره؟! دست شمر یه خنجره؛ توو قتلگاه چه خبره؟! ناله‌ی پیمبره؛ توو قتلگاه چه خبره؟! از همه تشنه‌تره؛ توو قتلگاه چه خبره؟! یکی نیست آب ببره؛ توو قتلگاه چه خبره؟! این صدای خواهره؛ توو قتلگاه چه خبره؟! مگه روز محشره؟!؛ توو قتلگاه چه خبره؟! میزنن صدنفره؛ توو قتلگاه چه خبره؟! [شب نهم #محرم ۱۴۰۲.۰۵.۰۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های #حاج_ابوذر_بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور_مقتل #امام_حسین_ع کُتب فِی لهوف | فرقة‌ بالسیوف آه از این قتلگاه | فرقة‌ بالرماح میزنن بی‌هوا | فرقة‌ بالعصا نگم چه کنم؟! این حرفا عین روایته لَقد قُتل بالسیف و بالحجارة کشتنت بی‌گناه | یا کثیر الجراح دم‌دمای اذان | فرقة‌ بالسنان میزدن با غضب | فرقة‌ بالخشب نگم چه کنم؟! این حرفا عین روایته لَقد قُتل بالسیف و بالحجارة این همه غربت | هتَکت حُرمة‌ اسلام علی| ساکن کربلا می‌سوزن خیمه‌هات | نَسوة‌ البازرات نگم چه کنم؟! این حرفا عین روایته لَقد قُتل بالسیف و بالحجارة [شب دهم #محرم ۱۴۰۲.۰۵.۰۵] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های #حاج_ابوذر_بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور_مقتل #امام_حسین_ع کُتب فِی لهوف | فرقة‌ بالسیوف آه از این قتلگاه | فرقة‌ بالرماح میزنن بی‌هوا | فرقة‌ بالعصا نگم چه کنم؟! این حرفا عین روایته لَقد قُتل بالسیف و بالحجارة کشتنت بی‌گناه | یا کثیر الجراح دم‌دمای اذان | فرقة‌ بالسنان میزدن با غضب | فرقة‌ بالخشب نگم چه کنم؟! این حرفا عین روایته لَقد قُتل بالسیف و بالحجارة این همه غربت | هتَکت حُرمة‌ اسلام علی| ساکن کربلا می‌سوزن خیمه‌هات | نَسوة‌ البازرات نگم چه کنم؟! این حرفا عین روایته لَقد قُتل بالسیف و بالحجارة [شب سیزدهم #محرم ۱۴۰۲.۰۵.۰۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های #حاج_ابوذر_بیوکافی @Biukafi_Matn

🎵 فایل صوتی قطعه #شور_مقتل #امام_حسین_ع یاایها النفوس، یا ایهاالبصیر قتلوکَ غریبُ یا ضبیح یا ایها الرفیق، یا سید الشباب می‌ریزن روی سرت چرا شراب یا مجزالعطایا، یا واهب الهدایا یا قاضی البلایا، خاکت نکردن آیا؟! (تن تو شد رها یا حسین، حسین حسین) یا الیها الغریب، یا الیها الشهید دخلت زینبا علی یزید یا الیها الحسین، یا ایها الامام جای ناموست نبود بزم حرام قرآن فاطمه شد زیرو رو وسَیَعلمون الذین ظلموا دیگه راحتش کنید نزدیک سه ساعته توی گوداله امان از گودال، به پاشد جنجال ببخشن سادات، تنت شد پامال میون اعدا غریب و تنها رو خاک افتادی زدی دست‌وپا نانجیبا از راه رسیدن و پیکر ذخمی‌تو می‌کشیدن و وای بی‌هوا می‌زدنت وای از جفا می‌زدنت پیرمردا همگی با عصا می‌زدنت (وای حسین) [شهادت امام جواد (ع) ۱۴۰۳.۰۳.۱۷] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های #حاج_ابوذر_بیوکافی @Biukafi_Matn

🎵 فایل صوتی قطعه #شور_مقتل #امام_حسین_ع ببین خیمه‌گاه رو؛ به کی می‌سپاری این‌همه بی‌پناه رو؟! ببین اشک و آه رو؛ چجوری پاک کنم خون رو ذوالجناح رو؟! حرم مَرد نداره؛ تو راضی میشی؛ آب بخوای شمر بیاره؟! نذار دربه‌در شم؛ با شمر و سنان و شبث همسفر شم [شهادت امام جواد (ع) ۱۴۰۳.۰۳.۱۷] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های #حاج_ابوذر_بیوکافی @Biukafi_Matn

🎵 فایل صوتی قطعه #شور_مقتل #امام_حسین_ع یکی دستور می‌داد؛ غارتش کنید‎ خواهرش داد می‌زد‎؛ راحت‌ش کنید‎ دافع البلايا‎؛ سنان سیلی می‌زنه به کعبة الرزايا‎ دافع البلايا‎؛ غریب گیر آوردنش، چه کار کنم خدایا؟! (خون تو شد مباح، زخمی بی پناه‎) دسته‌جمعی باهم؛ میزدن شدید یه نفر می‌گفت‌ش؛ جایزه‌م بدید حرف بد شنیدم‎؛ گشتم ولی دور و برم یه مَحرمم ندیدم‎ حرف بد شنیدم‎؛ به سختی نیزه از تنِ برادرم کشیدم‎ (خون تو شد مباح، زخمی بی پناه‎) [شب سوم #محرم ۱۴۰۳.۰۴.۱۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های #حاج_ابوذر_بیوکافی @Biukafi_Matn

🎵 فایل صوتی قطعه #شور_مقتل #امام_حسین_ع «اسْرَجَتْ» «اَلْجَمَتْ» «َتَنَقَّبَتْ» شمر اومد خنجر کُندشو کشید سرت رو از سمت گردنت بُرید آه؛ خواهرت از روی تل گریه می‌کرد مادرت توو گودال گریه می‌کرد تا بُریدن، حنجرتو، پیراهنت رو از تنت می‌کِشیدن روی زمین، پیکرتو، رو بدنت با نعل تازه دویدن دوباره باز، غارتگرا، می‌زدنت به قصد قربت به‌خدا، می‌زدنت آی می‌زدنت (می‌زدنت می‌زدنت می‌زدنت) «اسْرَجَتْ» «اَلْجَمَتْ» «َتَنَقَّبَتْ» اینجوری به قصد جونت اومدن به روی صورتاشون نقاب زدن آه؛ بغض حیدر داشتن توو دلاشون شد زینب دل‌پریشون و گریون غریبی‌تو، می‌دیدن و، به قصد قُربت به خدا می‌زدنت دور تو رو، گرفتن و، با تیر و شمشیر و عصا می‌زدنت به قصد قربت به‌خدا، می‌زدنت به قصد قربت به‌خدا، می‌زدنت آی می‌زدنت (می‌زدنت می‌زدنت می‌زدنت) «اسْرَجَتْ» «اَلْجَمَتْ» «َتَنَقَّبَتْ» توی دنیا نبود مثال‌شون «قتل صبر» روش قاتل‌شون آه؛ گذاشتن روی تنت قوم بی‌رحم هزار و نهصد و پنجاه زخم سوار بودی، رو ذوالجناح، حرمله زد به قلب تو تیر سه‌سر ناله زدی، با سوز و آه، دراومد اون تیر سه‌سر از کمر افتادی و، کُلّ سپاه، می‌زدنت به قصد قربت به‌خدا، می‌زدنت آی می‌زدنت (می‌زدنت می‌زدنت می‌زدنت) [شب هفتم #محرم ۱۴۰۳.۰۴.۲۲] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های #حاج_ابوذر_بیوکافی @Biukafi_Matn

🎵 فایل صوتی قطعه #شور_مقتل #امام_حسین_ع «اسْرَجَتْ» «اَلْجَمَتْ» «َتَنَقَّبَتْ» شمر اومد خنجر کُندشو کشید سرت رو از سمت گردنت بُرید آه؛ خواهرت از روی تل گریه می‌کرد مادرت توو گودال گریه می‌کرد تا بُریدن، حنجرتو، پیراهنت رو از تنت می‌کِشیدن روی زمین، پیکرتو، رو بدنت با نعل تازه دویدن دوباره باز، غارتگرا، می‌زدنت به قصد قربت به‌خدا، می‌زدنت آی می‌زدنت (می‌زدنت می‌زدنت می‌زدنت) «اسْرَجَتْ» «اَلْجَمَتْ» «َتَنَقَّبَتْ» اینجوری به قصد جونت اومدن به روی صورتاشون نقاب زدن آه؛ بغض حیدر داشتن توو دلاشون شد زینب دل‌پریشون و گریون غریبی‌تو، می‌دیدن و، به قصد قُربت به خدا می‌زدنت دور تو رو، گرفتن و، با تیر و شمشیر و عصا می‌زدنت به قصد قربت به‌خدا، می‌زدنت به قصد قربت به‌خدا، می‌زدنت آی می‌زدنت (می‌زدنت می‌زدنت می‌زدنت) «اسْرَجَتْ» «اَلْجَمَتْ» «َتَنَقَّبَتْ» توی دنیا نبود مثال‌شون «قتل صبر» روش قاتل‌شون آه؛ گذاشتن روی تنت قوم بی‌رحم هزار و نهصد و پنجاه زخم سوار بودی، رو ذوالجناح، حرمله زد به قلب تو تیر سه‌سر ناله زدی، با سوز و آه، دراومد اون تیر سه‌سر از کمر افتادی و، کُلّ سپاه، می‌زدنت به قصد قربت به‌خدا، می‌زدنت آی می‌زدنت (می‌زدنت می‌زدنت می‌زدنت) [شب نهم #محرم ۱۴۰۳.۰۴.۲۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های #حاج_ابوذر_بیوکافی @Biukafi_Matn

🎵 فایل صوتی قطعه #شور_مقتل #امام_حسین_ع «اسْرَجَتْ» «اَلْجَمَتْ» «َتَنَقَّبَتْ» شمر اومد خنجر کُندشو کشید سرت رو از سمت گردنت بُرید آه؛ خواهرت از روی تل گریه می‌کرد مادرت توو گودال گریه می‌کرد تا بُریدن، حنجرتو، پیراهنت رو از تنت می‌کِشیدن روی زمین، پیکرتو، رو بدنت با نعل تازه دویدن دوباره باز، غارتگرا، می‌زدنت به قصد قربت به‌خدا، می‌زدنت آی می‌زدنت (می‌زدنت می‌زدنت می‌زدنت) «اسْرَجَتْ» «اَلْجَمَتْ» «َتَنَقَّبَتْ» اینجوری به قصد جونت اومدن به روی صورتاشون نقاب زدن آه؛ بغض حیدر داشتن توو دلاشون شد زینب دل‌پریشون و گریون غریبی‌تو، می‌دیدن و، به قصد قُربت به خدا می‌زدنت دور تو رو، گرفتن و، با تیر و شمشیر و عصا می‌زدنت به قصد قربت به‌خدا، می‌زدنت به قصد قربت به‌خدا، می‌زدنت آی می‌زدنت (می‌زدنت می‌زدنت می‌زدنت) «اسْرَجَتْ» «اَلْجَمَتْ» «َتَنَقَّبَتْ» توی دنیا نبود مثال‌شون «قتل صبر» روش قاتل‌شون آه؛ گذاشتن روی تنت قوم بی‌رحم هزار و نهصد و پنجاه زخم سوار بودی، رو ذوالجناح، حرمله زد به قلب تو تیر سه‌سر ناله زدی، با سوز و آه، دراومد اون تیر سه‌سر از کمر افتادی و، کُلّ سپاه، می‌زدنت به قصد قربت به‌خدا، می‌زدنت آی می‌زدنت (می‌زدنت می‌زدنت می‌زدنت) [شب سیزدهم #محرم ۱۴۰۳.۰۴.۲۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های #حاج_ابوذر_بیوکافی @Biukafi_Matn