eitaa logo
بسیج جامعه پزشکی قم 🇮🇷
848 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
253 فایل
ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/parandehmohajer برای اطلاع از اخبار سازمان بسیج جامعه پزشکی استان قم و شرکت در برنامه های فرهنگی و جهادی، از طریق لینک زیر وارد کانال بسیج شوید:
مشاهده در ایتا
دانلود
‏⁧ ⁩ یک ملت از نگاه حضرت آیت الله خامنه ای در عصر حاضر : ‏۱-قدرت نظامی ‏۲-جوان بودن اکثریت جمعیت ‏۳-بهداشت و درمان قدرتمند ‏۴-تولید ‏نتيجه چنین قدرتی بهم نریختن محاسبات یک کشور در مقابل فشارهای دشمن است 🆘 @Roshangari_ir
🔴 همه پرچم خواهان عدالت‼️(بخش اول) 🖌 🔻 عدالت‌خواهی در نظام جمهوری اسلامی برگرفته از معرفت درون‌دینی است که قله آرمانی آن سیره امیرالمؤمنین (ع) است. رهبران انقلاب اسلامی ارزش و جایگاه عدالت‌خواهی را در تراز «مشروعیت» خود و نظام می‌دانند و همیشه جوانان را به «عدالت‌خواهی واقعی» ترغیب و تشویق کرده‌اند. بدون تردید پس از رحلت امام هیچ سازمان و فردی به اندازه رهبری بر این موضوع تأکید نکرده‌اند و در عین حال با صراحت اعلام کردند که در این باره وضع مطلوبی نداریم. 🔹 اما عدالت‌خواهی کم‌کم از امری ارزشی و دینی و انسان‌ساز وارد مجاری جدیدی می‌شود که ممکن است به لوث شدن آن بینجامد و همانند بسیاری از مفاهیم پرقدرت پس از لوث شدن به سخره گرفته شود و به واژه «بی‌حس» و بی‌خاصیتی تبدیل شود که به ضد خود عمل کند. برای اینکه عدالت در ریل و دالان اصلی و ذاتی خود حرکت کند و هرکسی نتواند پشت آن سنگر بگیرد، باید اصالت یا تقلبی بودن پرچم‌داران آن احراز شود. 🔹 پدیدار شدن مقوله فساد از یک سو و فشار اقتصادی سال‌های اخیر بر طبقه پایین اقتصادی از سوی دیگر بستر گفتمان عدالت‌خواهی را پررنگ‌تر کرد و اینجا بود که عدالت همانند ابزاری برای اهداف متفاوت و حتی بی‌ربط با عدالت‌خواهی مورد برنامه‌ریزی قرار گرفته و می‌گیرد. 🔻 سؤال اساسی این است که طیف‌های متفاوت عدالت‌خواه، عدالت را «در نظام» می‌طلبند و یا عدالت را «بر نظام» دنبال می‌کنند و یا عدالت را رهاورد مهمی برای «عبور از نظام» شناسایی کرده‌اند. با عدالت‌خواهی نوعی براندازی عامه‌پسند را دنبال می‌کنند یا دنبال اصلاح پلشتی‌های نظام جمهوری اسلامی هستند. منافع خود را در عدالت‌خواهی می‌بینند و از زمان و موقعیت خاصی به میدان می‌آیند یا آن را امری به‌حق، دائمی و هم‌تراز نظام جمهوری اسلامی می‌دانند؟ محرومیت خود از مزیتی را نقطه عزیمت عدالت‌خواهی می‌دانند یا دغدغه فروکاستن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را دارند؟ 🔻 بنابراین، به جز آنان که عدالت‌خواهی را با هویت انقلاب اسلامی معنا و دنبال می‌کنند و جز تولید سرمایه اجتماعی برای نظام و اجرای واقعی عدالت هدف دیگری ندارند، دیگرانی نیز هستند که یا به اشتباه و شناخت ناقص یا به عمد و خباثت مسیر‌های دیگری را طی می‌کنند. 1⃣ عده‌ای عدالت را هم‌تراز «مبارزه با فساد» گرفته‌اند و تمرکز آنان بر اشخاص و افراد است. سوژه‌یابی آنان سلبی و روش عدالت‌خواهی نوعی مبارزه عاطفی (تولید تنفر) است. این جماعت شاید نیت خیرخواهانه‌ای دارند، اما تقلیل عدالت به بخشی از آن معرفی ناقص از آن و ر‌هایی جنبه‌های ایجابی است. شاید مقام معظم رهبری به این نقص رسیده بودند که در شیراز دانشجویان را از ورود به مصداق منع کردند و خواستار توجه به روند‌ها و فرایند‌ها شدند. نشر عدالت، فرهنگ‌سازی برای عدالت، تولید گفتمان عدالت و مطالبه عدالت توزیعی معمولاً بی‌مشتری مانده است و عدالت‌خواهی معادل منازعه رخ‌نمایی می‌کند. البته دستگاه قضایی می‌تواند با اقدامات اقناعی و بدون تبعیض این مسیر را اصلاح کند. 2⃣ برای عده‌ای عدالت‌خواهی به مثابه سیاست‌ورزی است. در جامعه فسادزده و معیشت‌زدا عده‌ای عدالت را پرچمی برای تصاحب قدرت می‌دانند و اینجا است که عدالت‌خواهی رنگ سیاست‌زدگی به خود می‌گیرد، رأی با پرچم عدالت‌خواهی مطالبه می‌شود و در این عدالت خواهی نیز امر ایجابی نمی‌بینید. حملات بر غیریتی صورت می‌گیرد که ضدعدالت معرفی می‌شود. به تعبیر دیگر عدالت ابزار مبارزه انتخاباتی برای بیرون راندن رقیب است و گرهی از زندگی مردم باز نمی‌کند. از آنجا که طبع و طبیعت عدالت‌خواهی در جوانان مهم‌تر است، حمله به مصادیق انسانی بی‌عدالتی هم بسیار جذاب می‌شود و مرز‌های سلایق تا مرز‌های دشمنی گسترش می‌یابد. 3⃣ دسته‌ای هستند که اهداف متمایز از کلیت نظام را در دستور کار دارند و سال‌هاست برای آن مبارزه می‌کنند، اما فشار کنونی بر مردم را فرصتی مغتنم می‌دانند تا همان راه و همان هدف را «عدالت‌مالی» کنند. راه‌های رفته قبلی را کوره‌راه می‌بینند و نارضایتی موجود را زمینه مستعد برای مبارزه با نظام می‌دانند و دستاویزی موجه‌تر از عدالت‌خواهی برای ایجاد اجماع پیرامون خود نمی‌یابند...
🔴 همه پرچم خواهان عدالت‼️(بخش دوم) 🖌 🔻 جابه‌جایی واژه‌ها در همان مسیر تاکتیک اصلی این جماعت است. مثلاً دیروز دموکراسی‌خواهی را شعار خود قرار می‌دادند، اما امروز بدون تغییر راهبرد و هدف، عدالت‌خواهی را جایگزین دموکراسی‌خواهی می‌کنند. جنس عدالت‌خواهی علوی‌تبار، جلایی‌پور و حجاریان را باید در اینجا جست‌و‌جو کرد. 🔹وقتی ضعف اقتصادی رخ می‌نماید، سوسیال‌دموکرات و عدالت‌خواه می‌شوند و وقتی رفاه نسبی پدیدار شد لیبرال‌دموکرات و حامی طبقه متوسط و روشنفکر می‌شوند. «عدالت اقتضایی» و سوءاستفاده از خاستگاه بومی عدالت در جامعه ایران اتهام این جماعت است. 4⃣ عده‌ای بود خود و نبود دیگران را مصداق عدالت می‌دانند. تا دیروز رهبری را مظلوم و تنها می‌دانستند، اما وقتی رهبری با صراحت از «پشت بلندگو» سخن گفتند، همین رهبری پرچمدار بی‌عدالتی می‌شوند و فقه شیعه ضدعدالت معرفی و به دنبال تقدم و تأخر عدالت و ولایت می‌گردند. عبارت امام را که «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا مملکت شما آسیب نبیند»، به «پشتیبان عدالت باشید تا، ولی فقیه از عدالت ساقط نشود» تبدیل می‌کنند و اگر همه‌چیز به مذاق خوش آید، گویی هیچ‌جای جهان عدالت به اندازه ایران اجرا نمی‌شود و اصلا مسئله‌ای وجود ندارد. 🔹متأسفانه عدول از تربیت و اخلاق دینی و بددهانی در این جماعت شاخص مواجهه عدالت‌خواهانه است. 5⃣ آنچه از همه بیشتر به نظام جمهوری اسلامی لطمه وارد می‌کند، پدیدار شدن پلشتی در مدعیان عدالت‌خواهی است. متقلبینی که عدالت‌خواهی و انقلابی‌گری‌شان گوش فلک را کر می‌کند و بعضاً داغ سیاه بر پیشانی دارند، یک مرتبه از منجلاب فساد بیرون کشیده می‌شوند. اگرچه این جماعت به تیغ عدالت نظام سپرده می‌شوند، اما همین نظامی که آنان را به عدالت‌خانه کشیده است، مجدداً زیر تازیانه کسانی قرار می‌گیرد که عدالت‌خواهی را بستری برای عبور از نظام و مبارزه با مشروعیت آن می‌دانند. 🔹بنابراین، اجرای عدالت پیچیده‌ترین و سخت‌ترین مأموریت حکومت و به تعداد انسان‌ها تفسیر‌بردار است. اما با همه چالش‌های موجود در کشور تردید نباید کرد که جز راهی که، ولی امر در آن گام می‌نهد، هر راه دیگری که برای عدالت‌خواهی تعبیه شود، به انحراف کشیده خواهد شد. این تجربه ۴۰ ساله ما در پس از انقلاب اسلامی و تجربه دهه ۴۰ و ۵۰ جریان چپ در دوران پهلوی است که همگی به انحراف کشیده شدند و دست به اسلحه بردند، اما جامعه را پشت سر خود حس نکردند. 6⃣ چندین سال پیش یکی از تئوریسین‌های معرفت‌های پست‌مدرن دینی پیش از خروج از کشور توصیه کرد که جمهوری اسلامی را نقد اخلاقی کنید و نه نقد سیاسی و اقتصادی. گویی این راهبرد درحال بازتولید است. هدف عدالت‌خواهی در اینجا سوار شدن بر مشکلات مردم و حرکت به سمت امریکای تمامیت‌خواه است. باور کنیم برخی عدالت‌خواهی و راه رسیدن به عدالت‌اجتماعی را پذیرفتن مطالبات امریکا از ایران می‌دانند و به‌رغم بدعهدی‌ها باز عطش مذاکره دارند و برای فرار از عوارض عزت‌سوز، سخن خویش را با واژه «موضع برابر» در زرورق می‌پیچند و حال می‌دانند که داستان چیست، اما خود را می‌فریبند تا بتوانند مردم را بفریبند. 7⃣ اما دسته‌ای هستند که عدالت‌خواهی امروز را نقطه عزیمت فاصله از گذشته خود در انقلاب اسلامی می‌دانند. شرایط سخت امروز را مناسب برای پاسخگویی به مشکلات نمی‌دانند، از سویی چشم‌اندازی نیز برای تسلیم شدن مسئولان نظام نمی‌یابند. بنابراین، با سوار شدن بر مشکلات و شمردن آنان مرز خود را جدا القا می‌کنند که «ما نیستیم و نبودیم»، اما تاریخ به همین راحتی یقه آنان را ر‌ها نخواهد کرد. 🔹 مواجهه با تاریخ حیات سیاسی ۵۰ ساله موسوی خوئینی‌ها پس از نامه اخیر به رهبری این امر را ثابت کرد و برای دیگران نیز چنین خواهد شد. همراهان واقعی انقلاب کسانی هستند که در روز حادثه و حوادث تلخ در کنار آن باشند وگرنه در فضای گل و بلبل و ریخت و پاش همه انقلابی و همه مدعی انقلابند و چه زیبا فرمود امام راحل که «لازمه انقلابی بودن تحمل سختی‌هاست»
🔴 تحلیلی متفاوت از انتخابات آمریکا 🖌 🔻 | تحلیل انتخابات‌ها معمولاً از ابعاد سیاسی-اجتماعی و اقتصادی و روابط بین‌الملل انجام می‌شود. نقاط ضعف و قوت کمپین‌ها و نامزد‌ها و گفتمان‌ها نیز در تحلیل نتایج انتخابات مؤثر است. اما نگارنده معتقدم ما ایرانی‌ها نمی‌توانیم درک اعتقادی خود از انتخابات امریکا را نادیده بگیریم. اینکه چرا ترامپ از دوره قبل رأی بیشتری آورد، اما باخت یعنی چه؟ 🔹برای فهم مسئله اجازه دهید چند آورده ترامپ را بررسی نماییم. ترامپ بیکاری در امریکا را در ۴۰ سال گذشته به کمترین رقم رساند. با قرارداد ۴۰۰ میلیارد دلاری با سعودی‌ها رونق کسب‌و‌کار را به راه انداخت. در همین هفته منتهی به انتخابات ۴۱ درصد امریکایی‌ها اعلام کردند وضع اقتصادی‌شان در دوران ترامپ بهتر شده است. ترامپ قله دستاورد‌های خود را رفع بیکاری می‌دانست و مرتب از واژه The First America (اول) برای امریکا در همه زمینه‌ها استفاده می‌کرد. ناسیونالیسم امریکا را تولید و بازتاب می‌داد و از قضا بزرگ‌ترین خدمت را به صهیونیست‌ها با ضمیمه کردن بلندی‌های جولان به اسرائیل و انتقال پایتخت به بیت‌المقدس انجام داد. 🔹 از سوی دیگر نگارنده معتقد نیست که ترور حاج‌قاسم سلیمانی بر رأی مردم امریکا مؤثر بود. اول اینکه رأی ترامپ نسبت به گذشته رشد داشت. دوم اینکه مردم امریکا سیاسی نیستند و سیاست خارجی مسئله اصلی‌شان نیست. سوم اینکه رسانه‌های استکباری و صهیونیستی از حاج‌قاسم تصویری مشابه بن‌لادن یا بغدادی مخابره کرده‌اند؛ لذا نمی‌توان گفت، چون ترامپ فرمان ترور حاج قاسم را صادر کرده بود مردم به وی پشت کردند. پس منظور از تحلیل اعتقادی چیست؟ ترامپ از جایی خورد که به مخیله هیچ‌کس نمی‌رسید. 🔹 ۴۵ روز بعد از شهادت حاج‌قاسم خداوند متعال ناگهان علل و اسبابی را فراهم کرد که قله‌های دستاورد‌های ترامپ را یکی پس از دیگری منهدم کرد. کرونا گرچه جهانی است، اما امثال کشور ما، چون در تحریم بود تکانه‌های حداکثری نخورد، اما The First America ناگهان به اول شدن در مرگ‌و‌میر و بیماری، رشد بیکاری، درگیری‌های نژادی، سرگردانی کشتی‌های نفت در سواحل، رفتن قیمت نفت به زیر منفی و ناتوانی دولت در کنترل بیماری و مواجهه سطحی رئیس‌جمهور با مسئله (مثل خوردن وایتکس) باعث شد که همه نقاط قوتی که ترامپ روی آن مانور می‌داد خاکستر شود و نه اقتصاد دیگر سر جای خودش بود و نه سلامت مردم. 🔹از سوی دیگر رسانه‌های امریکا اجماعی علیه ایشان ساختند که حتی سخنرانی مستقیم وی در انتخابات را قطع کردند یا توئیت‌های وی را مخفی می‌کردند. نخبگان دو حزب به این جمع‌بندی رسیدند که ترامپ مأمور افول امریکاست، بنابراین حتی جمهوریخواهان پشت ایشان را خالی کردند، رسانه‌ها علیه وی شدند و شد آنچه باید می‌شد. 🔹به تعبیر رهبر انقلاب، بولتون، پمپئو و ترامپ رفتند، اما انقلاب اسلامی ماند. اما شاید هیچ عاملی مانند پیدایش ناگهانی کرونا و پیامد‌های آن به وی ضربه نزد و این هم دست غیبی است که هیچ‌کس گمان نمی‌کرد امریکای اول در همه چیز را به امریکای اول در هیچ چیز تبدیل کند. ترامپ اینقدر بی‌دستاورد شده بود که می‌گفت ایرانی‌ها منتظرند من رأی بیاورم و بیایند مذاکره کنند و...، اما آنچه را نباید در تحلیل اعتقادی دور از ذهن داشته باشیم، مقاومت ملت ایران بود. اگر ترامپ بعد از ۴۲ سال توانسته بود این مقاومت را بشکند حتماً بزرگ‌ترین برگ برنده را در انتخابات داشت، اما مقاومت و همراهی ملت با مسئولان کشور این دستاورد را به خواب تعبیر ناشدنی تعبیر کرد. تیم بایدن نیز این چهار سال را دیده است و به قول جان کری: «پادشاه عمان به من گفت اگر ایرانی‌ها سر میز مذاکره احساس بی‌احترامی کنند و از موضع بالا با آنان صحبت کنید مذاکره را ترک می‌کنند و من در تمام دوران مذاکره این موضوع را مدنظر داشتم.» 🔹لذا ما می‌دانیم مشکل ما با امریکا ماهیتی و وجودی است، اما آبدیدگی ملت ایران در کوران حوادث آنان را مجبور خواهد کرد مسیر خود را از جاده فعلی جدا کنند.
🔴تحلیل های شاه سلطان حسینی و غرور ملی ایرانیان در چرایی ترور شهید فخری‌زاده، تحلیل‌های متنوعی به گوش می‌رسد. آنچه از تریبون‌های دولتی به گوش می‌رسد تحلیل‌هایی است که واکنش ما را به صفر می‌رساند و وحشت از پاسخ مجدد دشمن «عقلانیت ترس» را به کار انداخته است. تحلیل اول: مهم‌ترین تحلیل این است که ما «در چاله صهیونیست‌ها نخواهیم افتاد». در تفسیر این حرف معتقدند در روز‌های پایانی ترامپ که وی چیزی برای از دست دادن ندارد، صهیونیست‌ها می‌خواهند با این ترور، جنگی راه بیندازند و ما باید هوشمندانه عمل کنیم. معنای این هوشمندانه یعنی هیچ اقدامی نکنیم تا جنگ نشود. مگر دانشمندان قبلی را ترور کردند، هدفشان جنگ بود؟ خیر. تحلیل دوم: دسته‌ای دیگر معتقدند هدف این ترور به واکنش واداشتن ما است تا بایدن نیز به برجام بازنگردد. از سوی دیگر واکنش ما شرایط را برای گشایش برجامی از سوی بایدن سخت می‌کند، پس باید کاری نکنیم. تحلیل ما چیست: ما (نیرو‌های انقلاب اسلامی) بر این باوریم که محاسبات دشمن در ترور این است که ایران در شرایطی نیست که واکنش نشان دهد و از قضا این بهترین زمان برای ترور است. متأسفانه ما نتوانسته‌ایم این محاسبه دشمن را تغییر دهیم و خودمان تغییر کردیم. تحلیل اصلی ما این است که صهیونیست‌ها درصدد خدشه به افتخار راهبردی «در سوریه می‌جنگیم تا در همدان و کرمانشاه نجنگیم» است، درصدد هستند امنیتی که در بیرون مرز‌ها برای آن جنگیده‌ایم و پیاده نظام آنان را به عقب رانده‌ایم را در قالب «ناامنی» به درون کشور بکشانند و مردم را متوجه این موضوع کنند که در سوریه جنگندیم و از امنیت کشور خود غافل شدیم. بدون تردید باید اولویت‌های امنیتی را عوض کنیم، نه نظامی. نباید ملت ما به این باور برسد که «خانه امن» در فیلم، قصه و کتاب است، اما در کف خیابان نیست. در واکنش به اقدام صهیونیست‌ها ظرفیت‌های زیادی داریم که باید به کار بگیریم. البته نباید با احساسات یا فشار اجتماعی شتابزده تصمیم گرفت. نباید به مسیری برویم که توابین کربلا را به عین الورده برد و بدون برآورد نظامی تلف شدند و از سوی دیگر نباید سلطان حسین صفوی باشیم که با دست خود تاج را بر سر جوان ۲۶ ساله گذاشت و گفت: «فرزندم خداوند این گونه مقرر کرده است و ما با امر خدا مخالفت نمی‌کنیم.» اگر سلطان حسین در بیرون قلعه اصفهان جنگیده بود و تکه‌تکه شده بود، اکنون جزو مفاخر ایران و تشیع بود، اما عافیت‌طلبی باعث شد، حکومت را تسلیم کند و دو سال پس از تحویل حکومت محمود افغان در یک روز تمام شاهزادگان صفوی را سر برید و شاه نیز نظاره‌گر این صحنه بود. دو شاهزاده کوچک به قبای شاه پناه بردند و شاه به افغان‌ها التماس می‌کرد که این دو بچه را به خاطر من نکشید، اما شاه نمی‌فهمید که دشمن از جنازه‌های شاهزاده‌ها هم می‌ترسد. شاه می‌توانست با همان جنازه‌ها (مبتنی بر فرهنگ تشیع) غوغا کند، اما محمود افغان برای جلوگیری از شورش، جنازه را نیز به قم فرستاد که قلعه اصفهان امن بماند و شاه به آب و نانی که زنده بماند، اکتفا کرد و نهایتاً خود نیز قربانی شد. امروز یاران انقلاب اسلامی در سه جبهه در مرز‌های صهیونیست‌ها هستند. سرزمین اشغالی فلسطین فاقد عمق استراتژیک جغرافیایی است، عرض آن به ۲۰۰ کیلومتر هم نمی‌رسد. در جنوب حماس، در شمال حزب‌الله و در شرق سوریه قرار دارد. روش‌های نوین سایبری و... نیز مهم است. برخی از سیاسیون مستقر در دولت ما بار‌ها گفته‌اند صهیونیست‌ها را باید از امریکا جدا کرد یا جدا ببینیم. این تحلیل غلط باعث شده است که کمک‌های مالی و تسلیحاتی غرب برای حفظ برتری نظامی صهیونیست‌ها هر روز بیشتر شود. احتمالاً دولتمردان ما می‌دانند که دانشمندان هسته‌ای مصر و عراق نیز توسط صهیونیست‌ها ترور شدند و مراکز هسته‌ای عراق، سوریه و سودان نیز توسط صهیونیست‌ها بمباران شد، اما هیچ‌کس در جهان سخن نگفت. در این جهان کفر و بربریت دانشمند علمی ما را در قلب کشور ترور می‌کنند و جهان غرب خفه است، اما یک دیپلمات ایرانی که به ادعای آن‌ها قصد بمب‌گذاری در جلسه تروریست‌های منافق را داشته و انجام هم نداده است، خبر اول جهان است. اگر هزینه اقدامات صهیونیست‌ها بالا نرود، جلوتر خواهند آمد، از قضا صهیونیست‌ها واقع‌گرا هستند. اگر احساس برتری طرف را لمس کنند، هرگز اقدامی نمی‌کنند. به تعبیر مقام معظم رهبری راهی جز قوی شدن نداریم و به تعبیر امام «راهی جز مبارزه نمانده است»، بنابراین هر تحلیلی که ما را به سکوت بکشاند، غرور ملت بزرگ و کهن ایران را شکسته است. غرور ایرانیان به حدی است که بعضاً به آن «سندرم امپراطوری» می‌گویند. ✍
💠جناب جهانگیری! گفته اید : رهبری فرمودند خاتمی تمیز است؛ 🔹گفتند نجیب است؛ قبول...! 🔻اما به خاتمی حرف دیگری هم زدند: 1⃣ از کسانی که شعار نه غزه و نه لبنان دادند (ماموریت حاج قاسم) ابراز برائت کنید! 2⃣ از اتهام تقلب به نظام عذرخواهی کنید! 🔻گفته اید خاتمی برای حاج قاسم محترم بود؟ 🔹 قبول... ، اما نامه ای که میگفتید کودتاست را حاج قاسم امضا کرده بود! 🔻گفته اید روحانی برای حاج قاسم محترم بود؟ بله... 🔹 قبول .... ؛ اصلا حاج قاسم اهل احترام بود اما محتوای سخنان ایشان خطاب به روحانی (جلسه فرماندهان سپاه با روحانی) را هم منتشر کنید! ✅ ما برای وحدت ساکتیم؛ شما جامعیت ایشان را حفظ کنید.. 🖌
🔴 مقاومت ؛ ؟‼️| این میوه شیرین در دکان آقایان نیست 🖌 ✅ جهانگیری: «بگذارید مردم طعم شیرین مقاومت را بچشند» 🔻چند نکته در این خصوص: 🔹حتماً ملت ما مقاومت کرد و طبق وعده الهی «ان مع العسر یسرا» طعم شیرین مقاومت خود را خواهد چشید، اما خواهشاً مقاومت ملت و تدبیر رهبری برای خالی ماندن دست ترامپ را مصادره نکنید. ملت ایران به خاطر «غرور مقدس» که امام به آنان نسبت می‌داد و پیشینه تاریخی و ریشه کربلایی خود و مبتنی بر راهبرد‌های رهبر انقلاب تحمل کرد و این تحمل البته ۴۲ ساله است. 🔹 سؤال اساسی این است که اگر موعد چشیدن شیرینی مقاومت است، این مقاومت، محصول ایستادگی دولت است؟ اگر هزار حسن هم در دولت وجود داشته باشد، دولت را «دولت مقاومت» نمی‌شناسیم. 🔹 در این دوران سخت، نیرو‌های مسلح و مجموعه‌های خارج از دولت با تمام توان در کنار دولت ایستادند، اما دولت، دولت مقاومت نبود. بعد از خروج ترامپ از برجام، رئیس‌جمهور محترم چند بار رفراندوم را در کانتکس مذاکره با امریکا طرح نکرد؟ چند بار امام حسن (ع) و صلح حدیبیه را به رخ نظام نکشید؟ پس حالا نباید خود را باغبان و آبیار میوه مقاومت معرفی کنید. 🔹 زخم زبان‌ها، کنایه‌ها و پناه بردن به رفراندوم برای شکستن مقاومت و دمیدن در اختلافات داخلی در وسط معرکه تحریم و ترامپ کار چه کسانی بود؟ اگر دولت را هم شریک در مقاومت بدانیم، همراهی با روند مقاومت بر او تحمیل شد. دولت به دنبال همراه کردن منتقدان و نخبگان در پروسه مقاومت نبود، بلکه دیگران دولت را به میدان مقاومت می‌کشاندند. 🔹 طرفداران «مذاکره در هر صورت» نباید میوه‌های شیرین مقاومت را در دکان خود بفروشند، در این باره حرف‌های بسیاری هست که برای خدا نباید گفت.