eitaa logo
♥️"وحید رهبانی"♥️
262 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
69 فایل
﴾﷽﴿ بزرگترین کانال 👈وحید رهبانی👉 در ایتا😍 اولین کانال رسمی آقا وحید 😎😍 اگه واقعا طرفدار آقا وحید و بچه های گاندو هستی از کانالشون حمایت کن❤ 💗بنشین جانا که حاله خوشی آمدی یارا💗 🌹☁عاشق کشی.. 🌹☁دیوانه کردن.. کانال ما باشما جون میگیره👊❣👊
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز یه پارت دیگه بده
♥️"وحید رهبانی"♥️
حتماااااا بدهههههه😂
اگه تو کانال هم نمیدی تو پی وی من حتما بده
ندارم پارت حوصله ندارم تایپ کنم فردا صبح میدم چون الان دیگه خستمه رمان چرت میشه😂
باشه 😂تا شب اگه شد برات میفرسم
♥️"وحید رهبانی"♥️
امروز هم شد دوتا پارت 💔😂 فردا پارت نداریم چون امروز دوتا بود😜😂 ببخشید زیاد هیجانی نشد خسته نبودم هیج
یک پارت آماده کردم ولی هیجانی نیست مقدمه ی هیجان هست😂💔 پارت بعد ایشالا باید گریه کنین 😂😂💔
اره دیگه دوتا پارت تایپ کردم 😂
1 چت هم اجازه ندارم بکنم 😂 2 همتون میخوایید منو پارت کنید ها 😂😐 3 عه 4 😂 5 همون پارت ۹۰ همتون میخواستین منو بکشید 6 پس فکر کنم باید بیایی منو بکشی 7چیو😂😂 8چکار خواهرش داشتی
1 من بخوابم که دیگه حوصله ام نمیشه پارت بدم 😂 2 چیو هی میگه بفرس 😂 3 اخی پارتی که آماده نیست چطور بدم 4 😐😐😐 5 😂عه چشم 6 ممنون 7دیشب کندم 8 نه یک نفر دیگه کردم
1 تهدید میکنی 2 سلاام رو ماهت 😂 3 سلام چشم 4 کار بدی کردی باید بخونی گلم😂😂ممنون❤️😍 5 یک دختر😂 6 عه باش 7 من خبر بد دارم فقط 8 باشه باشه 9افرین😂
1 من فقط گفتم توی خونه ی الن نمیمیره 2 ساعت چند پارت میخواستی ؟ 3 گریه آور البته برای من شما نمیدونم 4عه 5ممنون 6 شاید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ 🥀رمان:🥀 🥀پارت :🥀 آقا عبدی : بعد از اینکه خون به محمد زدن دکتر معاینه کرد دکتر: حالش بد شده همون زخم عمیقی که گفتم روی رک دستش هست و خونی که رفته تعمین شده ولی حالش بد هست و یک خبر خوب سعید: چی 😍 دکتر : بخاطر وارد شدن یک شک ناگهانی بهش مشکلی قلبی که داشت از بین رفت عبدی : مگه میشه😳 دکتر: قبلا هم گفته بودم این مشکل تا یک زمان کوتاهی هست و زمان تموم شده و بدنش مشکلو حل کرده .... ولی بخاطر زخم ها و کبودی های روی تنش و شوکر که شاهرگ خرده حالش بد هست عبدی: خوب میشه؟ دکتر: اگه هوشیاری ش بدتر از این نشه حتما بهوش میاد عبدی : 😭😭😭😭 ____________ عبدی : بچه ها یکی به خانوادش بگه الان بفهمن بهتر از اینه بعد بفهمن داوود تو برو داوود: چ....چشم اقا😔 __ داوود: رفتم در خونه ی محمد در زدم یک دختر بچه اومد باز کرد نازنین: سلام با کی کار دارید داوود: بگو عطیه خانم بیان لطفا نازنین: چشم ☺️ داوود: صدای بچه اومد که گفت : زن دایی یک آقای با شما کار داره پس خواهر رضا بود 🧐 عطیه : سلام بفرمایید ؟ داوود: سلام عطیه خانم یک خبر دارم عطیه : بفرمایید داوود: من همکار آقا محمد هستم ایشون توی یکی از عملیات ها دستش شکسته عطیه : الان خوبه😔😭 داوود: اره اره شما آروم باشید کاملا خوب هست فقط از من خواست بهتون بگم که نگران نشید ☺️ عطیه : لطفا آدرس بیمارستان بدید 😭 داوود: نمیتونستم بزارم با این حالی که داره خودشون بیان بیمارستان: من ماشین دارم اگه صلاح میدونید بیاید با هم بریم ☺️ عطیه : لطفا صبر کنید الان میام داوود: حتما __________ 10 دقیقه بعد ✨ داوود: لطفا شما اینجا باشید تا من بیام عزیز: حتما ممنون داوود: آقا مادر آقا محمد و خانومش اومدن 😢 عبدی : تنها داوود : بله خواهرش خونه موند عبدی: بگو بیان داوود: چشم ____ عطیه .عزیز : سلام عبدی : سلام راستش میخواستم یک موضوع بگم عطیه : چی نکنه حال محمد بد هست؟ عبدی : یک جورایی اره بیهوشه😔 عطیه : به اتاق روبه رو نگاه کردم محمد بود😳😢کمی دلم درد گرفت ولی آروم بودم میشه رفت دیدنش ؟ عبدی : اره فقط کوتاه عطیه : ممنون😍 عزیز رفت نمازخونه نشست چون زیاد حالش خوب نبود یکی از مامور های خانم هم رفت پیشش رفتم داخل محمد😢 چرا مراقب خودت نیستی 😭 محمد فکر من کن اصلا بابا من مهم نیستم پسرت چی محمد خیلی ازت ناراحتم خیلی زیاد 😭 نگام از صورتش به دستاش رفت که 😳😭 دیدم سمت بازو هاش لباس بیمارستان پاره کردن بهش نگاه کردم انگار زخم بود ولی پایین تر کنار رگش زخم عمیقی بود که انگار سوخته بود 😭😭😭😭😭😭😭 محمد تو تو سوختی 😳😭😭 حالم بد شد سریع از اتاق رفتم بیرون و راست رفتم نمازخونه 😭 پ.ن: خدا به داد محمد برسه عطیه از دستش نارحته 💔😂 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کپی رمان به شدت ممنوع می باشد🚫 زیادمون کنید 🥀 نویسنده: هستی 🥀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ 🥀رمان :🥀 🥀پارت :🥀 داوود: آقا رسول بهوش اومده . پ.ن: همه میرن سمت اتاق رسول. عبدی : میشه رفت داخل؟ دکتر : بله بفرمایید ____________ عبدی : رسول خوبی ؟ رسول : بدنیستم آقا 😢فقط کمی درد داره عبدی: هم تو هم محمد خوب میشید ایشالا رسول : محمد چی شده 😳 عبدی: اونم برای نجات تو اومد و اون کلی ........ بیخیال آروم باش تو رسول: الن بهم گفته بود محمد میخواد 😢😭 عبدی : میخوای خوب بشی یا نه آروم باش دیگه😡 رسول : بغضم توی گلوم نگه داشتم و گفتم : چ...چشم داوود: آقای عبدی آقا محمد حالش بد شده سریع بیاید رسول : منم میام عبدی : تو بخواب 😡بریم داوود ____ سعید: آقا محمد حالش بد شده بود تمام پرستار و دکتر ها رفتن داخل خدایا خودت کمک کن😭😭😭😭💔 عطیه : تاقت نداشتم قلبم آشوب بود با عزیز رفتیم که دیدم اطراف اتاق محمد خیلی شلوغ هست دکتر و پرستار ها داخل بودن عزیز: چی شده عطیه : نمیدونم والا😢😭 ___3 دقیقه بعد فرشید : دکتر اومدبیرون عبدی: چی شد😢😰 دکتر : باید بگم متاسفانه................بیمار شما محمد ...........هوشیاری اش کم شده ......و متاسفانه سکته مغزی کرده 😓😓😓😱 عطیه : س.......سکته😳😱😱 قلبم داشت جدا میشد نفسم گرفته بود دلم درد گرفت ولی انگار حس نمیکردم دردش 😢فقط تصویر محمد بود که توی مغزم می‌گذشت و صدای دکتر توی گوشم 😭 عبدی : الان چطوره 😢 دکتر : به اتاق نگاه کردم سعید : همگی با هم به اتاق نگاه کردیم یک پارچه ی سفید کشیدن روی محمد یعنی محمد دیگه 😭😭😭😭😭😭😭😭 نه نه نه امکان نداره بی محمد نمیشه 😭😭 عبدی : دکتر حرف بزن چرا پارچه کشیدن روش چرااااااااااا😭😭😭 دکتر : محمد سکته کرده و ..........عمرش داد به شما 😔😔😔😭 عبدی : مح....محمد رفت ؟ داوود: دروغه آقا محمد خوبه من میدونم 😭😭😭😭می....دونم تروخدا محمد خوبه 😭😭😭😭 فرشید: رفتیم توی شک دستم به دیوار تکه دادم و نشستم 😭😭 سعید: عزیز یهو غش کرد عطیه خانم به نظر حالش خوب بود عزیز بردن یک اتاق عطیه خانم منتطر شد تا محمد بیارن بیرون عطیه : قلبم سنگین بود ولی چرا من نمیمیرم آخه بدون محمد 😭😭😭😭😭😭💔💔 پ.ن: بخدا دارم گریه میکنم و تایپ میکنم 😭😭😭😭😭💔💔💔💔 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کپی رمان به شدت ممنوع می باشد🚫 زیادمون کنید 🥀 نویسنده: هستی 🥀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دو پارت دادم 😍 آخی دلم واسه عطیه سوخت 💔😭 خوش باشید با رمان 😜😂 https://harfeto.timefriend.net/16556249659814
امتحانش بد نیست😂 💚