🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁
🍁🍁
🍁
🍂رمان:#یک_وبیست🍂
🍂پارت :#نود_سه🍂
محمد : دو روز از اون اتفاق میگذره رسول که انگار روح شده یهو غیب میشه داوود وخانواده اش هم درگیر کارایی ختم و ......
سرم گذاشتم روی میزم همیشه سخت ترین قسمت کارم همین جا بود که یک نفر از بینمون بره ...💔😔
همیشه همینجا بود که ساعت آروم میگذشت به سختی 😢💔
نفس عمیقی کشیدم و آماده شدم برای جلسه ...
____
جلسه:
عبدی: بچه ها داوود کجاست
فرشید: آقا هر کار کردم گفت نمیاد میگه حالش بده دیگه نمیتونه کار کنه
عبدی: تا چند وقت دیگه؟
فرشید: نه آقا...گفت ...ب..به شما بگم میخواد استعفا بده
همه: چیییی😳
محمد: بهش حق بدین به هرحال خواهرش از دست داده هر کس جایی اون باشه همین حس داره
عبدی: تنهاش نزارین مراقبش باشین
فرشید: چشم
عبدی: با دستگیری ایکان پرونده تموم شد🙂....
____
خونه ی محمد
محمد: شب ساعت ۱۱ بود که رسیدم سعی کردم کمی حالم بهتر نشون بدم که صدای دنیا بلند شد
دنیا: باباااااااااااا😍
محمد: سلام قشنگم😍🙂
دنیا: بابا کجا بودی ☹️😢
محمد: سر کار بودم مامان کجاست
دنیا: بالا کنار عمه دارن حرف میزنن
محمد: برو بازی کن🙂😘
رفتم سمت بالا عطیه و ریحان یک گوشه نشسته بودن و حرف میزدن که عطیه اول من دید
عطیه: سلامم😍
محمد: سلامم عزیزم
ریحان: داداش بشین کلی حرف دارم نمیدونی چی شد که عطیه حافظه اش درست شد😉😁
محمد: بگو 😍🙂
_
داوود: لباس مشکی پوشیدم و از اتاق رفتم بیرون مامان از وقتی شنیده جز گریه کردن کار دیگه ای نداره بابا هم که...😔💔
روژان ...آخه تو چرا ...😭
خدایا چرا من جایی اون نمردم ؟💔
چراا😔💔
محمد: فردا ظهر بود از خونه رفتم بیرون امروز ختم روژان خانم هست تو راه چند بار به رسول زنگ زدم اما جواب نمیده 😬
تا رسیدم آقای عبدی هم رسیده بود
سلام آقا
عبدی: سلام 🙂بریم
محمد: بریم
رفتم کنار داوود
تسلیت میگم 🖤
داوود: م...ممنون 😭💔
محمد: لبخند بی جونی زدم که اومد بغلم و آروم گفت
داوود: آقا دیدی بدبخت شدم😭😭
محمد: هیسس آروم باش آروم باش 😔💔🖤
داوود: 😭😭😭
______
رسول: آقا محمد از صبح صدبار زنگ زده گوشیم خاموش کردم و به راهم ادامه دادم کنار خیابون قدم میزدم و پاهام روی برگ های خشک درختا میگذاشتم صداش آرامش بخش بود🍂
متنفرم...از وقتی که روژان دیدم و باهاش حرف زدم چی شد اصلا ؟ 😭💔به خیابون نگاه کردم ماشین های که با سرعت میرفتن یعنی میشه یکی از ماشین ها به منم بزنه💔😅
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کپی رمان به شدت ممنوع می باشد🚫
زیادمون کنید 🥀
نویسنده: هستی 🥀
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محمد واقعی دیدین 😳😅
#سرباز امام زمان (عج)
کپی ممنوع❌❌❌❌❌❌❌❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چایی تو بخور 😂😂😂
#سرباز امام زمان (عج)
کپی ممنوع❌❌❌❌❌❌❌❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😳😳😳
#سرباز امام زمان (عج)
کپی ممنوع❌❌❌❌❌❌❌❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه آقا محمد که نباید دستور بده😂
#سرباز امام زمان (عج)
کپی ممنوع❌❌❌❌❌❌❌❌
12.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از کار های خفن اقا محمد
#سرباز امام زمان (عج)
کپی ممنوع❌❌❌❌❌❌❌❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا میدانید 😂
#سرباز امام زمان (عج)
کپی ممنوع❌❌❌❌❌❌❌❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سم 😂 (سربنگ دوم )
#سرباز امام زمان (عج)
کپی ممنوع❌❌❌❌❌❌❌❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج آقا دختر به ما میدی ؟😂
#سرباز امام زمان(عج)
کپی ممنوع❌❌❌❌❌❌❌❌