بگذار بیاسم بماند !
پس عنوان کانال فوقالعاده مناسبه👌☺️
*جرعت دارین بگید نیست🔪🔪
دارم نگاه میکنم، و چیزها در من میروید.
در این روز ابری،
چه روشنم.
همۀ رودهای جهان به من میریزد.
به من که با هیچ پُر میشوم.
خاک انباشته از زیبایی است.
دیگر چشمهای من جا ندارد…
چشمهای ما کوچک نیست،
زیبایی کرانه ندارد.
به سایه تابستان بود که تو را دیدم.
و دیروز که نامهات رسید،
هنوز شیار دیدنت روی زمین بود و تازه بود.
در نیمروز «شمیران» از چه سخن میگفتیم؟ دستهای من از روشنی جهان پر بود
و تو در سایه روشن روح خود ایستاده بودی. گاه پرندهوار شگفت زده به جای خود میماندی.
تو به سپیدهدم خواهی رسید.
مبادا بلغزی.
روان باش که پرندگان چنیناند و گیاهان چنیناند.
چون به درخت رسیدی به تماشا بمان.
تماشا تو را به آسمان خواهد برد.
در زمانۀ ما،
نگاه کردن نیاموختهاند
و درخت، جز آرایش خانه نیست
و هیچکس گلهای حیاط همسایه را باور ندارد.
پیوندها گسسته.
کسی در مهتاب راه نمیرود.
و از پرواز کلاغی هشیار نمیشود
و خدا را کنار نرده ایوان نمیبیند
و ابدیت را در جام آب خوری نمییابد.
در چشمها شاخه نیست.
در رگها آسمان نیست.
در این زمانه درختها از مردمان خرّمترند. کوهها از آرزوها بلندترند.
نیها از اندیشهها راستترند.
برفها از دلها سپیدترند.
خرده مگیر،
روزی خواهد رسید که مردمان مهربانتر از درخت شوند.
اینک رنجه مشو اگر در مغازهها پای گلها بهای آن را مینویسند و خروس را پیش از سپیدهدم سر می برند و اسب را به گاری میبندند… خوراک مانده را به گدا میبخشند. چنین نخواهد ماند.
_سهراب سپهری/نازی
۶ فروردین۴۲
هدایت شده از محفـــــل کتابخــــــوانی📚
«ارمیا»
کتاب ارمیا
اثر از آقای رضا امیر خوانی با موضوع جنگ
🖇شاید بعضی ها دوست نداشته باشن این کتاب رو بخونن به خاطر موضوعش که جنگه شاید بگن تکراریه یا دیگه قدیمی شده
ولی توصیه ی من اینه که بخونیدش حتی اگه صفحات اولش رو خوندید و خوشتون نیومد بازم ادامه بدید چون این کتاب، مثل کتاب های دیگه ای که در مورد جنگ خوندید نیست❌
✅این کتاب با یک زاویه دید متفاوت به اتفاقات جنگ نوشته شده
«زاویه دید متفاوت» پس ارزش یکبارخوندن رو داره...
چه زیباست که به ارزش های خدایی ملتزم ماندن
و بهخاطر خدا رنج بردن و بهخاطر حق پافشاری کردن و زیان دیدن
و از همهچیز خود صرفنظر کردن
و فقط و فقط به خدا اندیشیدن و به سوی خدا رفتن.