﴿لا فتى الا على﴾ مسلمانها سرمست از پیروزی بر لشکر کفر، شادی شان را با جمع غنیمت ها چند برابر می کردند. این شادی و توجه زیاد به غنائم، غفلت، آفرید. طمع، حتی نگهبان های محافظ دره را هم به جمع جمع کننده های غنیمت کشاند. دشمن منتظر همین لحظه غفلت بود، از تنگه بی دفاع یورش آورد و چهره جنگ باخته را عوض کرد جمعی از گلهای اسلام نوپا پرپر گشت و حمزه شد سیدالشهدای ۷۲ معراجی آن روز احد سست ایمانها فرار می‌کردند پیامبر حتی برخی را با نام صدا میزد؛ می‌شنیدند اما بی اعتنا و لرزان می گریختند. تنها مرد میدان علی بود که مثل همیشه در معرکه خطر چون سپری استوار از جان پیامبر محافظت میکرد. یک تنه در برابر سیل سهمگین مهاجمان ایستاد و جمع متحد کافران را متفرق ساخت تنش بیش از ۹۰ زخم کاری از آن نبرد بی بدیل یادگار گرفت. این رزم شجاعانه و این پیکار مخلصانه، شایسته ستایشی از عرش بود؛ ندایی ملکوتی در فضا پیچید و زمین و آسمان را پر کرد. این جبرئیل بود که مسرور از ذکر علی، مکرر فریاد می زد: لا فتی الاعلى، لا سيف الا ذوالفقار. 📚 ابن حنبل شیبانی، احمد بن محمد فضائل الصحابة، ج ۲، ص ۶۵۶ #کتاب_خوانی #العتبةالعلويةالمقدسة #دیدگاه_علما_اهل_سنت #سالروزشهادت_حضرت_حمزه_گرامی‌باد @rezvan_marefat

﴿مسیح اسلام﴾ گونه های دختر از خجالت سرخ شد و لپ هایش گل انداخت. پدر که خیل خواستگارها را بی چون و چرا رد میکرد حالا آمده بود برای این خواستگار از دخترش نظر سنجی کند. فقر علی ها فرق دیگری بود میان علی و سایرین سربه زیر افکند نگاه های مشتاق اما آمیخته با شرم دختر از چشمهای تیزبین دخترش که از جان عزیز ترش میداشت گفت: «خدای عالم نظری به زمین انداخت و از تمام اهل آن پدرت را برای پیامبری برگزید. آنگاه نظری دوباره بر پهنه گیتی افکند و این بار علی را انتخاب کرد خدا دوست میدارد علی همسر تو باشد. آیا این دل تو را راضی و خشنود نمیکند؟ 📚حاکم نیشابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله، المستدرك على الصحيحين ج۳،ص۱۴۰ #کتاب_خوانی #العتبةالعلويةالمقدسة #دیدگاه_علما_اهل_سنت @rezvan_marefat