eitaa logo
بهترین جا برای بهترین ها
294 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
3.7هزار ویدیو
16 فایل
🍁 در #جنگ-سخت؛ آنقدر #شهید با تیر و ترڪش دیده ایم که یادمان میرود #جنگ_نرم هم شهید دارد؛ ترور دارد؛ جانباز دارد..! 👌 فعالیت قرآنی یعنی: #خط_مقدم_جنگ_نرم
مشاهده در ایتا
دانلود
44.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 یارب یارب، یه فرصتِ دیگه بده 🎙 حاج میثم مطیعی 🌙 ویژه ماه مبارک رمضان 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در آیاتی از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحيم آیات 8 و 9 سوره مبارکه رعد اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌ وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ «8» خداوند مى‌داند آنچه را كه هر ماده‌اى (در شكم) حمل مى‌كند و آنچه را كه رحم‌ها جذب مى‌كنند (مثل نطفه) و آنچه را كه (در مراحل بعد از جذب) مى‌افزايند و هر چيز نزد او به مقدار و اندازه‌اى است. ✍ نکته ها در اين آيه، ابتدا از علم خداوند نسبت به حمل هر ماده‌اى، (چه داراى رَحم باشد مثل انسان و حيوان و چه داراى رَحم نباشد مثل نبات و جماد) سخن به ميان آمده و سپس به موجودات داراى رحم اشاره شده است. «غيض» به معناى فرو بردن (نطفه) است. يعنى خداوند، به آن آبى كه رحم به خود جذب مى‌كند و در آن تغييراتى مى‌دهد و رو به رشد و زيادى مى‌برد، آگاه است. ✍ پیام ها 1- خداوند حالات بارورى تمام موجودات را مى‌داند. «يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌» 2- علم خداوند، به جزئيات هم تعلق مى‌گيرد. (او از نژاد، صفات، استعدادها، شكل و جنس جنين آگاهست.) يَعْلَمُ‌ ... ما تَغِيضُ‌ ... وَ ما تَزْدادُ 3- در تكامل يا نقص نوزاد، رَحم نقش مهمى دارد. «ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ» 9 4- نظام آفرينش موجودات بر اساس مقدار و ميزان دقيق است. «بِمِقْدارٍ» (يعنى اگر مدّت حمل كم يا زياد شود، اگر حمل سقط شود يا چند قلو گردد، اگر حمل، ناقص‌الخلقه يا داراى عضو زيادى شود، اين كم و زيادى‌ «تَغِيضُ‌ و تَزْدادُ» بر اساس يك فرمول حساب شده است.) عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعالِ او به نهان و آشكار آگاه، بزرگ و بلند مرتبه است. ✍ نکته ها آشكار و نهان، براى انسانِ محدودى كه حواس پنجگانه او حتّى از بسيارى از حيوانات محدودتر است، مطرح است. امّا براى خداىِ خالق غيب و شهود، چنين چيزى معنا ندارد. امام صادق عليه السلام در مورد «عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ» فرمودند: «الغيب ما لم يكن و الشهادة ما قد كان»، غيب يعنى چيزى كه نبوده و شهادت يعنى چيزى كه بوده است. «1» ✍ پیام ها 1- خداوند نسبت به هر كمالى، بزرگ‌ «الْكَبِيرُ» و نسبت به هر نقص و عيبى، پاك و منزّه است. «الْمُتَعالِ» 📚 تفسیر نور ج 4 ص 323 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
‌💌 یک دقیقه تامل در یک آیه از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم‌ 📖 آیه۸۳ سوره مبارکه بقره ‌ ✍تفسیر؛‌ ↩نکته ها 💥●احسان، جامع‌ترين و وسيع‌ترين واژه در باب نيكى است. در حال فقر والدين، احسان مادّى و در حال غناى آنان، احسان روحى. چنانكه احسان به يتيم شامل؛ تأديب، حفظ حقوق، محبّت و تعليم او مى‌شود. 💥اصول همه‌ى اديان يكى است. چون همه‌ى اين ميثاق‌ها، در اسلام نيز هست. ↩پیام ها؛ ۱)خداوند از طريق عقل، فطرت و وحى، از مردم پيمان مى‌گيرد. «أَخَذْنا مِيثاقَ» ۲)توحيد، سرلوحه‌ى مكتب انبياست. و بعد از آن كارهاى نيك قرار گرفته است. «لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» ۳)در كنار توحيد، احسان به والدين مطرح است. «لا تَعْبُدُونَ ... وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» ۴)تبعيض و گرايش به يكى از پدر و مادر، ممنوع است. «بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» ۵)ابتدا خويشان نيازمند، سپس ديگران. «ذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ ...» البتّه در بين خويشاوندان نيز اولويّت‌ها محفوظ است. «أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‌ بِبَعْضٍ» ۶)احسان بايد همراه با ادب و بدون منّت باشد. در كنار احسان، جمله‌ «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» آمده است. ۷)اگرچه به همه‌ى مردم نمى‌توان احسان كرد، ولى با همه مى‌توان خوب سخن گفت. «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» ۸)برخورد خوب و گفتار نيكو، نه تنها با مسلمانان، بلكه با همه‌ى مردم لازم است. «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» ۹)علاوه بر پرداخت زكات، احسان به مستمندان و ايتام نيز لازم است. در آيه هم زكات آمده و هم احسان به مساكين. «إِحْساناً ... وَ الْمَساكِينِ ... وَ آتُوا الزَّكاةَ» ۱۰)نماز ورابطه با خداوند، از زكات ورابطه با فقرا جدا نيست. «أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ» ۱۱)نماز و زكات در اديان ديگر نيز بوده است. «أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ» ۱۲)اعتقاد به توحيد، احسان به والدين وايتام ومساكين، همراه با دستور پرداخت زكات وبرخورد نيكو با مردم، وبپاداشتن نماز، نشانه‌ى جامعيت اسلام است. ۱۳)اداى حقوق، داراى مراتب و مراحلى است. اوّل حقّ خداوند، سپس والدين، سپس خويشاوندان، سپس يتيمان كه كمبود محبّت دارند وآنگاه مساكين كه كمبود مادّيات دارند. ۱۴)تمام احكام اعتقادى، اخلاقى وفقهى، ميثاق وعهد خدا با انسان است. بعد از «مِيثاقَ» سخن از عقيده توحيدى، احسان به والدين، نماز وزكات آمده است. 📚تفسیر نور_جلد ۱ - صفحه ۱۵۰‌ ‌ ‌۶۰الی۱۲۰ 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در یک آیه از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 📖 سوره مبارکه بقره آیه 186 ✍ نکته ها برخى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‌پرسيدند: خدا را چگونه بخوانيم، آيا خدا به ما نزديك است كه او را آهسته بخوانيم و يا دور است كه با فرياد بخوانيم؟! اين آيه در پاسخ آنان نازل شد. دعا كننده، آنچنان مورد محبّت پروردگار قرار دارد كه در اين آيه، هفت مرتبه خداوند تعبير خودم را براى لطف به او بكار برده است: اگر بندگان خودم درباره خودم پرسيدند، به آنان بگو: من خودم به آنان نزديك هستم وهرگاه خودم را بخوانند، خودم دعاهاى آنان را مستجاب مى‌كنم، پس به خودم ايمان بياورند ودعوت خودم را اجابت كنند. اين ارتباط محبّت‌آميز در صورتى است كه انسان بخواهد با خداوند مناجات كند. دعا كردن، همراه وهمرنگ شدن با كلّ هستى است. طبق آيات، تمام هستى در تسبيح و قنوتند؛ «كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» «1» و تمام موجودات به درگاه او اظهار نياز دارند؛ «يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «2» پس ما نيز از او درخواست كنيم تا وصله ناهمگون هستى نباشيم. قرآن درباره دعا سفارشاتى دارد، از آن جمله: 1. دعا و درخواست بايد خالصانه باشد. «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ» «3» «1». بقره، 116. «2». الرحمن، 29. «3». غافر، 14. جلد 1 - صفحه 289 2. با ترس و اميد همراه باشد. «وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً» «1» 3. با تضرّع و در پنهانى صورت بگيرد. «ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً» «2» 4. با ندا و خواندنى مخفى همراه باشد. «إِذْ نادى‌ رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا» «3» در اصول كافى، جلد دوم، صدها حديث در اهميّت، نقش وآداب دعا، توجّه واصرار وذكر حاجت‌ها هنگام دعا ودعاى دسته جمعى وايمان به استجابت آن آمده است. سؤال: چرا گاهى دعاى ما مستجاب نمى‌شود؟ پاسخ: عدم استجابت دعاى ما به خاطر شرك يا جهل ماست. در تفسير الميزان مى‌خوانيم كه خداوند در اين آيه مى‌فرمايد: «أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ» خودم اجابت مى‌كنم دعا كننده‌اى را كه فقط مرا بخواند و با اخلاص تمام، از من طلب خير كند. پس اگر دعا مستجاب نشد، يا به جهت آن است كه ما از خداوند خير نخواسته‌ايم، و در واقع براى ما شرّ بوده و يا اگر واقعاً خير بوده، خالصانه و صادقانه از خداوند درخواست نكرده‌ايم و همراه با استمداد از غير بوده است. و يا اينكه استجابت درخواست ما، به مصلحت ما نباشد كه به فرموده روايات، در اين صورت به جاى آن بلايى از ما دور مى‌شود ويا براى آينده ما يا نسل ما ذخيره مى‌شود ويا در آخرت جبران مى‌گردد. در اصول كافى مى‌خوانيم: كسى كه غذاى حرام بخورد، يا امر به معروف ونهى از منكر نكند ويا از سر غفلت وبى‌اعتنايى دعا كند، دعايش مستجاب نمى‌گردد. معناى دعا، ترك كسب وكار نيست، بلكه توكّل به خداوند همراه با تلاش است. لذا در حديث مى‌خوانيم: دعاى بيكار مستجاب نمى‌شود. شايد قرار گرفتن آيه‌ى دعا در ميان آيات روزه به خاطر تناسب بيشترى است كه ماه خدا با دعا دارد. سؤال: با اينكه كارهاى خداوند قانون‌مند و براساس عوامل و سنّت‌هاى ثابت است، پس دعاچه نقشى دارد؟ پاسخ: همانگونه كه انسان در سفر، حكم نماز و روزه‌اش غير از انسان در وطن است، انسان‌ «1». اعراف، 56. «2». اعراف، 55. «3». مريم، 3. جلد 1 - صفحه 290 دعا كننده با انسان غافل از خدا متفاوت هستند و سنّت خداوند لطف به اوّلى است، نه دوّمى. آرى، دعا و گفتگو با خداوند، ظرفيّت انسان را براى دريافت الطاف الهى بيشتر مى‌كند. همانگونه كه توسل و زيارت اولياى خدا، شرايط انسان را عوض مى‌كند. چنانكه اگر كودكى همراه پدر به مهمانى رود، دريافت محبّتش بيش از آن خواهد بود كه تنها برود. بنابراين دعا، زيارت و توسل، سبب تغيير شرايط است، نه برهم‌زدن سنّت‌هاى قطعى الهى. درباره نزديكى خدا به انسان، فيض كاشانى قدس سره مى‌گويد: گفتم كه روى خوبت، از ما چرا نهان است‌ گفتا تو خود حجابى ورنه رخم عيان است‌ گفتم فراق تا كى، گفتا كه تا تو هستى‌ گفتم نفس همين است، گفتا سخن همان است‌ ✍ پیام ها 1- دعا در هرجا ودر هر وقت كه باشد، مفيد است. چون خداوند مى‌فرمايد: من نزديك هستم. «فَإِنِّي قَرِيبٌ» آنچه از اوقات مخصوصه، يا اماكن مقدّسه براى دعا مطرح شده براى فضيلت است. 2- خداوند به ما نزديك است، ولى ما چطور؟ اگر گاهى قهر او دامن ما رامى‌گيرد، به خاطر دورى ما از خداوند است كه در اثر گناهان مى‌باشد. «فَإِنِّي قَرِيبٌ» 3- استجابت خداوند دائمى است، نه موسمى. «اجيب» نشانه‌ى دوام است. 4- با آنكه خدا همه چيز را مى‌داند، امّا دعا كردن وظيفه‌ى ماست. «فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي» 5- دعا آنگاه به اجابت مى‌رسد كه همراه با ايمان باشد. «وَ لْيُؤْمِنُوا بِي» 6- دعا، وسيله‌ى رشد و هدايت است. «لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» 📚تفسير نور ج‌1 ص 291 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در یک آیه از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 📖 انا انزلناه فی لیله القدر ‏توضيحات : ‏ ‏« أَنزَلْنَاهُ » : ضمير ( هُ ) به قرآن برمي‌گردد . اشاره به آغاز نزول قرآن است ( نگاه کنید: بقره‌ / 2 و 144 ، آل‌عمران‌ / 7 ، نساء / 105 ، يوسف‌ / 2 ) . ذكر ضمير به جاي اسم ظاهر، به خاطر شهرت و جلالت فوق‌العاده قرآن، و جايگزين بودن آن در همه اذهان است. ( نگا : انعام‌ / 92 و 155 ، ابراهيم‌ / 1 ، ص‌ / 29 ) . « لَيْلَةِ الْقَدْرِ » : شب بزرگوار و ارزشمند ( نگا : دخان‌ / 3 ) . شب ارزشيابي و تعيين سرنوشت ( نگا : دخان‌ / 4 ) اين شب، بزرگوار و ارزشمند است، چون قرآن در آن نازل شده است و سراسر نور و رحمت و خير و بركت و سلامت و سعادت و از هر جهت بي‌نظير است . شب قرآن و جشن سالانه اين كتاب بزرگ آسماني و سرنوشت ساز بشريّت است ، و به عقيده برخي شب تقدير و تعيين است و در آن مجدّدا مقدّرات و سرنوشت انسانها مقدّر و معيّن مي‌گردد و خداوند دستور اجراي احكام خود را به دست فرشتگان مي‌سپارد . ليلة القدر در رمضان است ( نگا : بقره‌ / 185 ) . امّا در كدام شب‌ ؟ روشن نيست و در حدود چهل قول مختلف پيرامون آن بيان شده است ( نگا : تفهيم‌القرآن ) . ليكن از هفدهم رمضان تا آخر آن ، به ويژه شبهاي طاق ، رأي بسياري از علماء است .‏ 🌷 ثواب قرائت قرآن ❤ پیامبر اکرم صلّي الله عليه و آله: 💎«يا سلمان! المؤمن اذ قرأ القرآن فتح الله عليه ابواب الرحمة و خلق الله بکل حرف يخرج من فَمه ملکاً يسبح له الي يوم القيامه» 💎«اي سلمان زماني که مؤمن قرآن تلاوت مي کند باز مي کند خداوند بر او دربهاي رحمت را و به ازاي هر حرفي که از زبان او خارج مي شود، خلق مي کند ملکي را که براي او تسبيح کند تا روز قيامت.» 📚 «بحار الأنوار، ج 92، ص 17» 👌در ماه مبارک رمضان هر آیه ثواب یک ختم قرآن دارد، در این روز های باقی مانده، قرآن بخوانیم به نیابت از امام زمان مان و به قصد سلامتی و تعجیل در فرج ایشان... مهربان مولایی که فرمودند: إنا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم ، و لو لا ذلک لنزل بکم اللأواء و اصطلمکم الأعداء ، فاتقوا الله جل جلاله و ظاهرونا. 🌹ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم ، که اگر جز این بود گرفتاریها به شما روی می آورد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند. پس از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید. فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِء مِنْکُمْ بِما یُقَرَّبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَلْیَتَجَنَّبْ ما یُدْنیهِ مِنْ کَراهِیَّتِنا وَ سَخَطِنا، فَإِنَّ امْرَأً یَبْغَتُهُ فُجْأَةً حینَ لا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ، وَ لا یُنْجیهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلى حَوْبَة. هر یک از شما باید به آنچه که او را به دوستی ما نزدیک می سازد، عمل کند و از آنچه که خوشایند ما نبوده و خشم ما در آن است، دوری گزیند، زیرا خداوند به طور ناگهانی انسان را میگیرد، در وقتی که توبه برایش سودی ندارد و پشیمانی او را از کیفر ما به خاطر گناهش نجات نمی دهد. 🤲 اللّٰهُمَّـ ؏َجِّل‌ْ لِوَلیِّڪَ‌ الْفَرَج 🌹 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الإِْنْسِ مِنَ الأَْوَّلِينَ وَ اﻵْخِرِينَ 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در آیاتی از قرآن 🍀بسم الله الرحمن الرحیم‌ 📖آیات ۶و۷ سوره بقره ‌ ✍تفسیر؛‌ 💥● آیه۶)اینان کسانى هستند که کفر در دلهاشان ریشه کرده، و انکار حق در قلوبشان جاى‏گیر گشته، بدلیل اینکه در وصف حالشان مى‏فرماید: انذار کردنت و نکردنت بر ایشان یکسان است، معلوم است کسى که کفر و جحودش(انکارش) سطحى است، در اثر انذار و اندرز دست از کفر و جحودش بر میدارد، و کسى که انذار و عدم آن بحالش یکسان است، معلوم است که کفر و جحود در دلش ریشه‏دار گشته. ↩[مراد از" الذین کفروا" کدام دسته از کفارند؟] احتمال مى‏رود منظور، صنادید(بزرگان) و سردمداران مشرکین قریش و بزرگان مکه باشند، آنهایى که در امر دین عناد و لجاجت بخرج داده اند و ↩ در دشمنى با دین خدا از هیچ کوشش و کارشکنى کوتاهى نکردند، تا آنجا که خداى تعالى در جنگ بدر و سایر غزوات تا آخرین نفرشان را هلاک کرد. مؤید این احتمال تعبیر (یکسان است چه ایشان را انذار بکنى و چه نکنى) است، چون اگر بخواهیم مورد گفتگوى در این جمله را همه طبقات کفار بدانیم، ملتزم باین شده‏ایم که باب هدایت بکلى مسدود است، و اصلا آمدن پیامبر اسلام سودى بحال هیچ کافرى ندارد، و حال آنکه قرآن کریم به بانگ بلند بر خلاف این گواهى میدهد. ‌ ‌💥●آیه۷)؛‌خداوندمهر زدن به قلب را به خودش نسبت داده است ⬅️و پرده و غشاوه بر چشم و گوش رابه خود آنها نسبت داده است .پس یک بار کفر ازناحیه خود آنهاست که حجابی دارند که حق را نمی بینند ویک بار خداوند برای مجازاتشان بردلهای آنها مهر زده ، بخاطر کفر و گناهکاری و فسق آنان .لذا اعمال کفار بین دوحجاب قرار دارد،یکی ازناحیه خودشان و دیگری ازناحیه پروردگارشان و دیگرآنکه کفر هم مانند ایمان دارای مراتب شدت وضعف است که هریک آثار متفاوتی دارد،(و لهم عذاب عظیم :)(و برای آنان عذابی بزرگ است )،به سبب اعمالشان و به سبب اینکه فیض الهی رارد کرده وانکار نموده اند برای آنها عذاب بزرگی می باشد.‌ ‌‌📚تفسیر المیزان،ج۱،ص۸۲ و ۸۳ 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 💌 یک دقیقه تامل در یک آیه از قرآن 🍀بسم الله الرحمن الرحیم‌ 📖 آیه۱۸۶سوره بقره‌ ‌ 💥●از حضرت امام صادق علیه السلام روايت نموده است كه؛ گفتند خدا ميفرمايد بخوانيد مرا اجابت مى‌كنم شما را و ما ميخوانيم و اجابت نمي فرمايد جواب فرمود: براى آنست كه شما بعهد خودتان وفا نمى‌كنيد و خداوند فرموده وفا كنيد بعهد من تا من وفا كنم بعهد شما بخدا قسم اگر وفا كنيد بعهد خدا وفا ميكند بعهد شما ... ...💥شرط اجابت دعا اطاعت اوامر الهى است و در كافى از آنحضرت روايت نموده است كه كسى كه مى- خواهد دعائش باجابت برسد بايد از 《كسب حرام》 اجتناب نمايد 💥و نيز از آنحضرت مروى است كه كسى كه بخواهد دعائش رد نشود بايد از خلق مأيوس باشد و اميدوار باحدى جز خدا نباشد و چون خدا بداند دل بنده اينطور با خدا است هر خواهشى كه نمايد اجابت ميفرمايد اى ده دله صد دله دل يك دله كن‌ مهر ديگران را ز دل خود يله كن‌ يك روز باخلاص بيا بر در ما گر كام تو برنيايد آنگه گله كن‌ ‌ ‌📚‌تفسیر روان جاوید،جلد۱،صفحه۲۳۲ ‌ 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
103. تفسير نور ج‌9 ص 375 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
است كه كار خير و يا شر در روز جمعه دو برابر سنجيده مى‌شود. «3» 3- گاهى گناهِ كليدى است، يعنى علاوه بر انحراف شخص، ديگران را نيز منحرف مى‌كند. الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً ... يُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ‌ «4» ✍ پیام ها 1- كيفرهاى قيامت، هم كمّى است، «يَخْلُدْ» و هم كيفى. «مُهاناً» 2- اسلام، بن‌بست ندارد. گنهكار نيز راه بازگشت دارد. «إِلَّا مَنْ تابَ» 3- در هنگام ارتكاب گناه، ايمان از كف مى‌رود، و هنگام توبه باز مى‌گردد. «إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ» 4- توبه، يك انقلاب همه جانبه است، نه يك حركت سطحى ولفظى، عمل صالح‌ «1». بحار، ج 5، ص 155. «2». احزاب، 30. «3». بحار، ج 89، ص 283. «4». هود، 19- 20. جلد 6 - صفحه 286 نشانه‌ى توبه واقعى است. «تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ» 5- توبه و ايمان واقعى، كارهاى انسان را تغيير مى‌دهد و رفتار ناپسند او را اصلاح مى‌كند. «وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً» 6- همان گونه كه خداوند در آفرينش هستى از خاك وكود، گُل مى‌سازد، سيّئات انسان‌ها را به حسنات تبديل مى‌كند. «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» 📚 تفسیر نور 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در آیاتی از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 📖 لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ «1» وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ «2» وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ «3» لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ «4» أَ يَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ «5» يَقُولُ أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً «6» أَ يَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ «7» «1» به اين شهر (مكّه) سوگند. «2» در حالى كه تو در اين شهر ساكن هستى. «3» به پدر، و فرزندى كه پديدآورد، سوگند. «4» همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفريديم. «5» آيا مى‌پندارد كه هرگز احدى بر او قدرت ندارد؟ «6» مى‌گويد: مال فراوانى تباه كردم «7» آيا گمان مى‌كند احدى او را نديده است؟ نکته ها در قرآن سه بار جمله‌ «لا أُقْسِمُ» به كار رفته است و اهل تفسير آن را دو گونه معنا كرده‌اند. گروهى حرف لا را زائد دانسته و آن را (قسم مى‌خورم) معنا كرده‌اند و گروهى آن را (سوگند نمى‌خورم) ترجمه كرده‌اند، به اين معنا كه مسئله به قدرى روشن است كه نيازى به سوگند خوردن نيست. منظور از «بلد»، مكّه است كه قبل از اسلام هم مورد احترام بوده است. مكّه حَرَم امن الهى و اولين خانه‌اى است كه براى انسان قرار داده شد. جمله‌ «وَ أَنْتَ حِلٌّ» چند گونه تفسير شده است كه يك معنى را در ترجمه آورديم و معناى دوم آن است كه مردم مكّه اهانت تو را در آن حلال مى‌دانند، پس به شهرى كه اهانت تو را جلد 10 - صفحه 484 حلال مى‌شمرند سوگند نمى‌خورم. «1» و معناى سوم آن است كه دست تو در مورد اين شهر باز است و در فتح مكّه هر تصميمى كه درباره مخالفان بخواهى مى‌توانى بگيرى. «كَبَدٍ» به معناى سختى و «لبد» به معناى پشم متراكم است. البتّه بعضى كبد را به معناى راست قامت و معتدل گرفته‌اند. «2» اينكه انسان در دل رنج و سختى آفريده شده، يعنى كاميابى‌هاى دنيوى آميخته با رنج و زحمت است. «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ» حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: دنيا خانه‌اى است كه با سختى‌ها عجين شده است. «دار بالبلاء محفوفة» «3» گرچه بعضى مفسران به مناسبت عبارت‌ «بِهذَا الْبَلَدِ» كه مكّه است، مراد از «والِدٍ وَ ما وَلَدَ» را حضرت ابراهيم و فرزندش حضرت اسماعيل دانسته‌اند، ولى همان گونه كه در تفسير مجمع البيان آمده است، مراد از آن، حضرت آدم و اولياء از نسل او است. در حديث آمده است كه گوينده اين كلام‌ «أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً» عمرو بن عبدود در جنگ خندق بوده كه گفت: سرمايه زيادى را در مبارزه با اسلام تباه كردم ولى موفق نشدم. «4» پیام ها 1- سرزمين‌ها مى‌توانند داراى قداست باشند و شهر مكّه نيز از قديم مورد احترام و سوگند بوده است. «لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ» 2- تكرار گاهى نشانه عظمت و عنايت است. بِهذَا الْبَلَدِ .... بِهذَا الْبَلَدِ 3- ارزش زمين‌ها به ارزش ساكنان آنهاست. «وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ» (سوگند به مكّه‌ «1». اين معنا در حديثى در كتاب بحار، ج 24، ص 284 آمده است. «2». لسان العرب (به نقل از تفسير راهنما). «3». نهج‌البلاغه، خطبه 226. «4». تفسير نور الثقلين. جلد 10 - صفحه 485 به خاطر حضور پيامبر) 4- در مقام فرزندى، دختر يا پسر تفاوتى ندارد. «وَ ما وَلَدَ» 5- زندگى بشر در متن مشقت‌ها و سختى‌ها قرار دارد. «فِي كَبَدٍ» 6- هر مالى كه در مسير حق صرف نشود مايه حسرت است. «أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً» 7- انسان تحت سيطره قدرت و علم الهى است. أَ يَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ ... أَ يَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ 8- نتيجه هر محاسبه‌اى كه جاى خدا در آن خالى باشد، پوچى و زيانكارى است. أَ يَحْسَبُ‌ ... أَ يَحْسَبُ‌ 9- خود بزرگ بينى در برابر خدا چه معنايى دارد؟ «أَ يَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ» 10- كسانى كه در انفاق به راه درست نروند يا مصرف آنها نابجا باشد يا نيّتشان خالص نباشد و همراه با ريا و خودنمايى و دروغ باشد، در آينده شرمنده و پشيمان خواهند شد. «أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً» 📚 تفسیر نور 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در آیاتی از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 📖 رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ «40» پروردگارا! مرا برپا دارنده نماز قرار ده و از نسل و ذريّه‌ام نيز. پروردگارا! دعاى مرا (نماز و عبادتم را) بپذير. رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ «41» پروردگارا! مرا وپدر ومادرم را ومؤمنان را، روزى كه حساب بر پا مى‌شود ببخشاى! نکته ها در آياتى كه تاكنون درباره‌ى حضرت ابراهيم در اين سوره خوانده‌ايم، او از خداوند هفت درخواست دارد: امنيّت مكّه، دور ماندن از بت‌پرستى، توجّه قلوب و افكار مؤمنان نسبت به فرزندان و مكتب او، بهره‌مند شدن ذريّه‌ى او از ثمرات، توفيق اقامه‌ى نماز، قبول شدن‌ جلد 4 - صفحه 425 دعاها و آمرزش براى خود و والدين و همه‌ى مؤمنان. «وَ هُوَ أَلَدُّ» تنها به پدر واقعى گفته مى‌شود، ولى «أب» به غير پدر از جمله به عمو و پدرزن نيز گفته مى‌شود. چون والدين ابراهيم مؤمن بودند، لذا در اين آيه حضرت ابراهيم به والدين خود دعا مى‌كند، ولى در آيات ديگر كه «أب» بكار رفته و مراد عموى ابراهيم است، به دليل مشرك بودن او، حضرت از او بيزارى مى‌جويد. در آيه‌ى 133 بقره نيز خوانديم كه فرزندان يعقوب در پاسخ پدر كه پرسيده بود: «ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي» پس از من چه چيز را مى‌پرستيد؟ گفتند: «نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ» ما پروردگار تو و پروردگار پدرانت ابراهيم و اسماعيل را مى‌پرستيم. با آنكه اسماعيل عموى يعقوب است، ولى به عمو «أب» گفته شده است. پیام ها 1- تكرار «رب» در آغاز دعاهاى حضرت ابراهيم، نشانه تأثير آن دراستجابت دعا و يا يكى از آداب آن است. «رَبِّ اجْعَلْنِي» 2- براى اقامه‌ى نماز خود و فرزندانتان، از خداوند استمداد كنيد. «رَبِّ اجْعَلْنِي» 3- نماز، محور دعاهاى حضرت ابراهيم است. «رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ»، «رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ» 4- با آنكه رسالت انبيا اقامه‌ى دين است اما دعا براى اقامه‌ى نماز به جاى آن، نشانه آن است كه نماز چهره و سيماى تمام‌نماى دين است. «مُقِيمَ الصَّلاةِ» 5- اقامه‌ى نماز، عِدل و همتاى رهبرى است. حضرت ابراهيم در دو مورد عبارت‌ «وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي» را بكار برد: يكى درباره‌ى نماز نسل خود «مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي» و يكى در مورد رهبرى نسل خود هنگامى كه خداوند به ابراهيم فرمود: «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي» «1» من تو را امام مردم قرار دادم ابراهيم گفت: پروردگارا ذريّه مرا نيز به اين مقام برسان. «1». بقره، 124. جلد 4 - صفحه 426 6- در دعا هم به خود توجّه كنيد، «وَ اجْنُبْنِي‌- وَ اجْعَلْنِي‌- و اغْفِرْ لِي» و هم به ديگران. «وَ بَنِيَ‌- وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي‌- وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» 7- انسان، هم بايد به فكر نسل قبل باشد، «وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» و هم به فكر نسل بعد. «وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي» 8- در دعا، به فكر قيامت خود، فرزندان و جامعه باشيد. «يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ» 📚 تفسیر نور 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در یک آیه از قرآن 🍀بسم الله الرحمن الرحیم‌ 📖 ‌آیه ۱۶۵سوره مبارکه بقره‌ ‌‌ ↩نکته ها 🌹امام باقر عليه السلام مى‌فرمايد: مراد از «دون اللَّه» و «انداد» در اين آيه، بت‌ها نيستند، بلكه مراد پيشوايان ستمكار و گمراهند كه مردم آنان را همچون خداوند دوست دارند 🌹ريشه‌ى محبّت، كمال دوستى و جمال دوستى است. مؤمنان تمام كمالات و جمال‌ها را در خداوند مى‌بينند، لذا بيشترين عشق را به او ابراز مى‌دارند. عشق و محبّت مؤمنان، بر اساس شايستگى ولياقت معشوق است و هرگز به سردى و خاموشى نمى‌گرايد.‌ ‌ ‌↩ حضرت رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ‌میفرمایند‌: 🌹أحِبّوا اللّه َ مِن كُلِّ قُلوبِكمْ 🌹 ❤خدا را با تمام دلتان دوست بداريد.‌❤ ‌📙[كنز العمّال : ۴۴۱۴۷.] ↩‌‌خداوند شایسته ی دوست داشتنه،چون تمام کمالات رو داراست‌ حالا چیکار کنیم خدا مارو دوست داشته باشه؛‌ جواب؛‌ 🌷‌قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ‌🌷(ای پیامبر)بگو: «اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد، و خداوند آمرزنده مهربان است.» ‌📙آیه۳۱آل عمران 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
‌💌 یک دقیقه تامل در یک آیه از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم‌‌ 📖 آیه ۱۰ سوره زمر ‌ ❤‌انسان های بهشتی؛ در این دنیا هم، بهشتی زندگی میکنند..‌ اخلاقشون بهشتیه...‌ خانواده داری شون بهشتیه...‌ کسب و کارشون بهشتیه...‌ همه زوایای زندگی شون بهشتیه...‌ همه زندگی شون نیکویی و زیبایی و فضیلته...‌ ‌ روشنِ روشن....‌ 📖 قُلْ يا عِبادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ «10» بگو: «اى بندگان من كه ايمان آورده‌ايد! از پروردگارتان پروا كنيد. براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كرده‌اند نيكى است، و زمين خدا بزرگ است، (پس اگر در منطقه‌اى براى حفظ ايمان و تقوا و كار نيك در فشاريد، هجرت نماييد). همانا صابران پاداش خود را بى حساب به طور كامل دريافت مى‌دارند. ✍نکته ها پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: براى گروهى در قيامت پرونده‌اى گشوده نمى‌شود و آنان بدون سؤال و جواب به بهشت مى‌روند، سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمود. «إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ» «1» ✍پیام ها 1- در دعوت ديگران به كار نيك، به مخاطب كرامت دهيد. «يا عِبادِ» 2- ايمان به تنهايى كافى نيست و بايد همراه تقوا و دورى از گناه باشد. «آمَنُوا- اتَّقُوا» 3- كار نيكى ارزش دارد كه از اهل ايمان و تقوا باشد. آمَنُوا اتَّقُوا ... أَحْسَنُوا 4- خداوند، در كارهاى نيك مقابله به مثل مى‌كند. لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا ... حَسَنَةٌ (چنانكه در آيات ديگر نيز مى‌فرمايد: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ» «2» اگر نيكى كنيد به خودتان نيكى كرده‌ايد. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» «3» آيا پاداش احسان جز احسان است.) 5- گاهى حفظ تقوا مستلزم هجرت است. آمَنُوا اتَّقُوا ... أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ «1». تفسير نورالثقلين. «2». اسراء، 7. «3». الرحمن، 60 6- هجرت، مقدّمه‌ى دريافت الطاف الهى است. أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ ... أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ‌ 7- هجرت، صبر و مقاومت لازم دارد. «أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ» 📚 تفسیر نور ج 8 ص 152 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 یک دقیقه تامل در یک آیه از قرآن 📖 سوره مبارکه نور آیه 19 همانا براى كسانى كه دوست دارند زشتى‌ها در ميان اهل ‌ايمان شايع گردد، در دنيا و آخرت عذاب دردناكى است، و خداوند مى‌داند و شما نمى‌دانيد. و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نبود و اين كه خداوند رئوف و مهربان است (شما را سخت كيفر مى‌داد). ✍ نکته ها امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه آن چه را درباره‌ى مؤمنى بشنود، براى ديگران بازگو كند، جزء مصاديق اين آيه است. در حديث دیگری مى‌خوانيم: كسى كه كار زشتى را شايع كند، مانند كسى است كه آن را مرتكب‌ شده است. ✍ پیام ها 1- ما در برابر خواسته‌هاى خود مسئوليم. يُحِبُّونَ‌ ... لَهُمْ عَذابٌ‌ 2- علاقه به گناه، مقدّمه‌ى گناه است. در راه نهى از منكر، علاقه به منكر را محو كنيم. يُحِبُّونَ‌ ... 3- حتّى دوست داشتن بعضى گناهان، گناه كبيره است، مانند ريختن آبروى مؤمن. يُحِبُّونَ‌ ... عَذابٌ أَلِيمٌ‌ 4- كسانى كه به دنبال اشاعه فحشا هستند، نظام اسلامى بايد آنها را تنبيه كند. «عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا» 5- چه بسا سرچشمه‌ى برخى از عذاب‌هاى دنيوى كه نصيب ما مى‌شود، ريختن آبروى ديگران باشد. «وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» 📚 تفسیر نور ج 6 ص 159 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
و تقوا مى‌توان به آن دست يافت. 🌹 امام باقر عليه السلام فرمودند: «حكمت، همان فهم، معرفت و شناخت عميق است، شناختى كه انسان را به بندگى خدا و رهبر آسمانى وا دارد و از گناهان بزرگ دور سازد. امام صادق عليه السلام فرمودند: رأس حكمت، طاعت خداوند است». «1» راغب در معناى اين واژه مى‌گويد: «حكمت، رسيدن به حقّ به واسطه علم و عقل است». «2» 🌹 پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «من سراى حكمت هستم و علىّ درگاه آن، هركس طالب حكمت است بايد از اين راه وارد شود.»، «انا دار الحكمة و على بابها فمن اراد الحكمة فليأت الباب» «3» در روايات متعدّد، اهل‌بيت عليهم السلام دروازه و كليد حكمت معرّفى شده‌اند. «4» ارزش حكمت‌ يكى از وظايف انبيا، آموزش كتاب و حكمت است. «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» «5»* حكمت، همتاى كتاب آسمانى است، و به هر كس حكمت عطا شود، خير كثير داده شده است. «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً» «6» به گفته‌ى روايات؛ حكمت، همچون نورى است كه در جان قرار مى‌گيرد و آثار آن در گفتار و رفتار انسان پيدا مى‌شود. «7» حكمت، بينش و بصيرتى است كه اگر در فقير باشد، او را در جامعه از ثروتمند محبوب‌تر مى‌كند و اگر در صغير باشد، او را بر بزرگسالان برترى مى‌بخشد. «8» حكمت، گمشده‌ى مؤمن است‌ «9» و در فراگيرى آن به قدرى سفارش شده است كه فرموده‌اند: همان گونه كه لؤلؤ قيمتى را از ميان زباله بر مى‌داريد، حكمت را حتّى اگر از «1». امالى صدوق، ص 487. «2». مفردات. «3». العمدة، ص 295. «4». بحار، ج 23، ص 244. «5». بقره، 129؛ آل‌عمران، 164 و جمعه، 2. «6». بقره، 269. «7». بحار، ج 14، ص 316. «8». بحار، ج 67، ص 458. «9». نهج‌البلاغه، حكمت 80. جلد 7 - صفحه 242 دشمنان بود فرا گيريد. «1» فرد حكيم در مسائل سطحى و زودگذر توقّف ندارد، توجّه او به عاقبت و نتيجه‌ى امور است. نه نزاعى با بالا دست خود دارد و نه زيردستان را تحقير مى‌كند، سخنى بدون علم و آگاهى نمى‌گويد و در گفتار و رفتارش تناقضى يافت نمى‌شود. نعمت‌هاى الهى را ضايع نمى‌كند و به سراغ بيهوده‌ها نمى‌رود، مردم را مثل خود دوست دارد و هر چه را براى خود بخواهد براى آنان مى‌خواهد و هرگز با مردم حيله نمى‌كند. حكمت چگونه به دست مى‌آيد؟ حكمت، هديه‌اى است كه خداوند به مخلصين عنايت مى‌فرمايد. در روايات متعدّد مى‌خوانيم: «من اخلص لله اربعين صباحا ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه على لسانه»، هر كس چهل شبانه روز كارهايش خالصانه باشد، خداوند چشمه‌هاى حكمت را از دل او به زبانش جارى مى‌سازد. «2» در حديث ديگرى مى‌خوانيم: كسى كه در دنيا زاهد باشد و زرق و برق‌ها او را فريب ندهد، خداوند حكمت را در جانش مستقر مى‌كند. «3» حفظ زبان، كنترل شكم و شهوت، امانتدارى، تواضع و رها كردن مسائل غير مفيد، زمينه‌هاى پيدايش حكمت است. «4» نمونه‌هاى حكمت‌ خداوند در سوره‌ى اسراء از آيه 22 تا آيه 38 دستورهايى داده و در پايان مى‌فرمايد: اين اوامر و نواهى حكمت‌هايى است كه پروردگارت به تو وحى كرده است، آن دستورها عبارتند از: يكتاپرستى و دورى از شرك، احسان و احترام به والدين به خصوص در هنگام پيرى، گفتار كريمانه وتواضع همراه با محبّت، دعاى خير به آنان، پرداخت حقّ الهى به اولياى خدا، فقرا و در راه ماندگان، پرهيز از اسراف و ولخرجى، ميانه‌روى در مصرف، پرهيز از نسل‌كشى و عمل نامشروع جنسى، دورى از تصرّف در مال يتيم، اداى حقّ مردم و دورى از كم فروشى، پيروى‌ «1». بحار، ج 2، ص 97 و 99. «2». جامع الاخبار صدوق، ص 94. «3». بحار، ج 73، ص 48. «4». ميزان الحكمة نكردن از چيزى كه به آن هيچ علم و آگاهى ندارى ودورى از راه رفتن متكبّرانه. سپس مى‌فرمايد: «ذلِكَ مِمَّا أَوْحى‌ إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ» اين سفارش‌ها نمونه‌هاى حكمت الهى است. 📚 تفسیر نور ج 7 ص 243 🔺 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در آیاتی از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم‌ 📖 آیات۸ و ۹ سوره فتح‌ ↩ سوره چهل و هشتم با ۲۹ آیه‌ ‌ ‌ ↩ تفسیر؛‌ (آیه۸) خطاب به رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: ما تو را شاهد براعمال امت نموده ایم که مراد از آن تحمل شهادت در دنیا و اداء آن در آخرت است و نیز می فرماید: تو را به عنوان مبشر و منذر فرستاده ایم ، بشارت آن حضرت برای افراد با ایمان و با تقوی ، به قرب الهی و ثواب جزیل اوست و انذار آن حضرت برای کفار و معارضین به عذاب دردناک وعقاب الهی است .‌ و این ارسال تو برای آن بود که شما امت به خدا و رسول ایمان بیاورید و دین خدا رابا دست و زبان خود یاری کنید و او را تعظیم نموده و در صبح و عصر تسبیح بگویید که مراد از آن ، تسبیح در نماز صبح و شام است.‌ 📚خلاصه تفسیر المیزان آیات۸و۹ سوره فتح‌ ‌ ‌↩پیام ها؛ ✔۱)پيامبر در همه حال ناظر و گواه بر اعمال ماست. «شاهِداً» (در قالب نكره و مطلق آمده است) ✔۲)از اصول تربيت و هدايت الهى، معرّفى الگو در كنار بشارت و هشدار است. «شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً» ✔۳)بشارت و هشدار، تشويق و تنبيه، دو نياز ضرورى بشر براى رهيابى و انتخاب‌ راه صحيح است. «مُبَشِّراً وَ نَذِيراً» ✔۴)همواره بايد ياد خدا باشيم و آغاز روز و پايان آن بهترين وقت ذكر و دعاست. «تُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا» 📚تفسیر نور_جلد ۹- صفحه۱۲۱ 🔺 ◼️ ام 🔻 🆔 @BonyadQuran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 یک دقیقه تامل در آیاتی از قرآن 🍀بسم الله الرحمن الرحیم‌‌ 📖آیات۱الی ۶ سوره مبارکه طه‌ 🎙قاری؛مِلوان کورتش‌ ‌ ‌💥●آیه «ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى»،بر اساس ظاهر آیه بعد: «إِلَّا تَذْکِرَةً لِمَنْ یَخْشى»،در مورد تلاش بی‌وقفه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و مشقت و حسرتش در حوزه ابلاغ رسالت بوده است. و معنای آیه این است که ای پیامبر، ما قرآن را نازل نکردیم براى این‌که خود را به مشقت و تعب اندازى! وظیفه تو فقط تبلیغ رسالت است؛ بر تو ارشاد است و بر آنها پذیرش؛ لذا رنج و زحمت آن‌حضرت جهت فرط تأسف بر کفر و عناد قریش و نپذیرفتن موعظه‌ها بود. گویی رسول خدا صلی الله علیه و آله چنان در این مسئله حسرت می‌خورد که خداوند به وی فرمود: «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلاَّ یَکُونُوا مُؤْمِنین»؛ شاید می‌‏خواهى جان خود را از شدّت اندوه از دست دهى، به خاطر این‌که آنها ایمان نمی‌آورند. لذا این آیه به پیامبر می‌فرماید: ما قرآن را بر تو نازل نکردیم تا تو بدان اندازه اندوهناک شده و از ایمان نیاوردن مشرکان متأسف باشی که خود را به رنج و مشقت غیر قابل تحمل افکنی! بلکه مخاطب واقعی قرآن، تنها پند و اندرز دادن به افرادی است که خداترس بوده و زمینه‌های پیشرفت را در خود فراهم کرده‌اند: «إِلَّا تَذْکِرَةً لِمَنْ یَخْشى»؛ یعنی تذکر و یادآوری برای کسی که در دل او خشیت و رقت باشد، تا به هشدارهای آن تأثیر پذیرد. 🔺 ◼️ تلگرام 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در یک آیه از قرآن 🍀 ‌بسم الله الرحمن الرحیم‌‌ 📖 آیات ۶۹ و۷۰ سوره مبارکه نساء 🎙قاری: عبدالباسط ‌‌ ✍ شان نزول: مردي از انصار نزد رسول خدا آمد و گفت اي رسول خدا! من تحمل دوري از شما را ندارم. وقتی وارد خانه ام مي شوم و تو را به ياد مي آورم؛ دارايي ام را رها مي كنم و به سوي تو روانه مي شوم تا به خاطر محبت به تو، تو را ببينم. ↩ اين نكته به ذهنم خطور كرد كه اگر روز قيامت شود و تو وارد بهشت شوي و در بالاترين مرتبه آن قرارگيري، اي رسول خدا! چگونه با شما ارتباط برقرار كنم؟ در اين هنگام آيه «(۶۹ سوره نساء) و کسانی که خدا و پیامبر را اطاعت کنند، ( در سرای آخرت ) همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان و آنان چه نیکو همدمانند! » نازل شد و پيامبر آن مرد را فرا خواند و اين آيه را براي او قرائت كرد و به او(وهمه مؤمنين و مؤمنات) این مژده را داد.📚[امالي طوسي، ج ۲، ص ۲۳۳] ‌ ‌ ‌ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً «69» و هر كس كه از خدا و پيامبر اطاعت كند، پس آنان (در قيامت) با كسانى همدم خواهند بود كه خداوند بر آنان نعمت داده است، مانند پيامبران، صدّيقان، شهيدان و صالحان و اينان چه همدم‌هاى خوبى هستند. ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً «70» اين همه تفضّل از سوى خداست و خداوند براى آگاه بودن بس است. ✍ نکته ها در سوره‌ى حمد در كنار صراط مستقيم، گروه‌ «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» آمده بود، و اين بار دوم است كه در كنار آيه‌ى صراط مستقيم، گروه‌ «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ» مطرح است. گويا غير از انبيا و شهدا و صدّيقان و صالحان، ديگران بيراهه مى‌روند و راه مسقيم، منحصراً راه يكى از اين چهار گروه است. در روايات، بهترين نمونه‌ى صدّيقان، امامان معصوم عليهم السلام و صدّيقه، فاطمه‌ى زهرا عليها السلام معرّفى شده است. مراد از «شهدا»، يا كشتگان ميدان جهادند، يا گواهان اعمال در قيامت. همنشينى با انبيا در دنيا براى همه‌ى پيروان واقعى امكان ندارد، بنابراين مراد آيه همنشينى در آخرت است. ✍ پیام ها 1- قرار گرفتن در راه انبيا و شهدا و داشتن رفقاى خوب، جز با اطاعت از فرمان خدا و رسول به دست نمى‌آيد. «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ، فَأُولئِكَ‌ ...» 2- رفيق خوب، انبيا، شهدا، صدّيقان و صالحانند. رفقاى دنيايى را هم بايد با همين خصلتها گزينش كرد. «حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً» 3- اطاعت از رسول، پرتوى از اطاعت خدا و در طول آن است، پس با توحيد، منافاتى ندارد. «مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ» 4- پاداش اطاعت از پيامبر، همجوارى با همه‌ى انبياست. چون همه يك نورند و يك هدف دارند و اطاعت از يكى، همراه شدن با همه است. «مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ‌ ... مَعَ‌ ... النَّبِيِّينَ‌» 5- آگاه بودن خدا، بهترين عامل تشويق براى انجام وظيفه است. «بِاللَّهِ عَلِيماً» .6- مقام نبوّت از مقام صدّيقين و شهدا و صالحين بالاتر است (چون نام انبيا قبل از آنها برده شده است). «مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ‌ ...» 📚 تفسیر نور ج 2 ص 102 🔺 ◼️ تلگرام 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در یک آیه از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 📖 هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ «سوره مبارکه حشر آیه شریفه 23» اوست خداى يكتا كه معبودى جز او نيست، فرمانروا، منزّه از هر عيب، سلامت‌بخش، ايمنى بخش، مسلّط بر همه چيز، قدرتمندِ شكست‌ناپذير، صاحب جبروت و كبريايى. منزّه است از هر چه براى او شريك قرار مى‌دهند. ✍نکته ها «ملك» به معناى مالك امور مردم و اختياردار حكومت آنان است. «قدوس» به معناى پاك و منزّه از هر عيب و نقص، «مهيمن» به معناى صاحب سلطه و سيطره و مراقبت است. «جبار» به دو معناى قادر بر جبر و جبران كننده آمده است. «سلام» يعنى كسى كه با سلام و عافيت برخورد مى‌كند، نه با جنگ و ستيز و يا شرّ و ضرر. «مؤمن» نيز يعنى كسى كه به تو امنيّت مى‌دهد و تو را در امان خود حفظ مى‌كند. «1» حاكمان بشرى سر تا پا عجز و نياز و محدوديّت و نقص هستند و مردم از آنان در امان نيستند. امّا خداوند متعال، فرمانروايى است كه هم قداست دارد و از هر عيب و نقصى به دور است، هم ايمنى بخش است، هم بر همه چيز سيطره و نفوذ دارد، داراى قدرتى نفوذناپذير «1». تفسير الميزان است، جبران كننده است و عظمت و كبريايى دارد. ✍ پیام ها 1- يكتا معبود هستى، كسى است كه فرمانروايى مطلق دارد. «هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ» 2- فرمانروايى خداوند، از هر گونه ظلم و كاستى به دور است و مملوّ از قداست مى‌باشد. «الْقُدُّوسُ السَّلامُ» 3- خداوند هيچ گونه ضررى به خلق خود نمى‌زند. «السَّلامُ» 4- خداوند، احاطه كامل بر هستى دارد. «الْمُهَيْمِنُ» 5- پندارهاى مشركان درباره‌ى خداوند، نادرست است. «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ» 📚 تفسیر نور ج 9 ص 565 🔺 ◼️ تلگرام 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در آیاتی از قرآن 🍀 بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها«1» وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها«2» وَ النَّهارِ إِذا جَلاّها«3» وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشاها«4» وَ السَّماءِ وَ ما بَناها«5» وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها«6» وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها«7» فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها«8» سوره مبارکه شمس (1)به خورشید سوگند و گسترش نور آن.(2)به ماه سوگند،آنگاه که از پی خورشید در آید.(3)به روز سوگند آنگاه که زمین را روشن سازد.(4)به شب سوگند،آنگاه که زمین را بپوشاند.(5)به آسمان سوگند و آنکه آن را بنا کرد. (6)به زمین سوگند و آنکه آن را گسترانید.(7)به نفس سوگند و آنکه آن را سامان داد.(8)پس پلیدی ها و پاکی هایش را به او الهام کرد. ✍ نکته ها: شاید رمز سوگند به خورشید و ماه و شب و روز و...آن است که آنچه را که برای آن سوگند یاد شده(تزکیه نفس)به مقدار عظمت خورشید و ماه ارزش دارد. * ارزش خورشید و ماه و شب و روز،بر کسی پوشیده نیست.حیات جانداران و پیدایش ابر و بارش باران و رویش گیاهان و درختان و تغذیه حیوانات و انسان،همه مرهون تابش خورشید است. * در قرآن،گاهی به خورشید بزرگ سوگند یاد شده و گاهی به انجیر و زیتون کوچک و این شاید به خاطر آن باشد که برای قدرت خداوند فرقی میان خورشید و انجیر نیست.همانگونه که دیدن کاه و کوه برای چشم انسان یکسان است و دیدن کوه برای چشم،زحمتی اضافه بر دیدن کاه ندارد.البتّه بالاترین سوگندها،سوگند به ذات خداوند است،آنهم درباره تسلیم بودن مردم در برابر رهبری آسمانی. «فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتّی یُحَکِّمُوکَ»[2] * پرسوگندترین سوره ها،همین سوره شمس است که طبیعتاً باید در مورد مهمترین مسائل باشد و آن تزکیه روح از هرگونه پلیدی و آلودگی است.شاید این همه سوگند برای بیان اینکه رستگاری در سایه تهذیب است،به خاطر آن باشد که خداوند به انسان بفهماند که من تمام مقدّمات را برای تو آماده کردم،با نور آفتاب و ماه صحنه زندگی را روشن و با گردش شب و روز،زمینه تلاش و استراحت شما را فراهم کردم.زمین را برای شما گستردم و آسمان را برافراشتم و درک خوبی ها و بدی ها را به روح شما الهام کردم تا به اختیار خود،راه تزکیه نفس را بپیمایید. * برافراشتگی آسمانها و گستردگی زمین،با اراده مستقیم الهی یا از طریق نیروها و عوامل طبیعی است و لذا قرآن می فرماید: «وَ السَّماءِ وَ ما بَناها» و نفرمود:«من بناها»زیرا کلمه «ما»شامل غیر خداوند نیز می شود.یعنی آنچه آسمان را بنا کرد از نیروها و جاذبه ها و دافعه های طبیعی است که خداوند حاکم کرده و اگر مراد از کلمه«ما»در «وَ ما بَناها» خداوند باشد،به خاطر آن است که در لفظ«ما»نوعی ابهام برخاسته از عظمت نهفته و به همین دلیل به جای کلمه«من»کلمه«ما»گفته شده است.(واللّه العالم) * جهان هستی،گویا در ابتدا یک مجموعه متراکم بوده،سپس بخشی برافراشته و آسمان شده و بخشی گسترده و زمین شده است. «بَناها - طَحاها» مؤید این سخن آیه ای است که می فرماید:آسمان و زمین رتق بود و فتق کردیم،یعنی بسته بود و بازش کردیم. «رَتْقاً فَفَتَقْناهُما»[3] * بعضی کلمه «طَحاها» را اشاره به حرکت زمین دانسته اند،چون یکی از معانی«طحو» راندن و حرکت دادن است. * اسلام،فکر انسان مادی را از شکم و شهوت و شمشیر و شراب،به تأمّل در عمق آسمان ها و زمین و گردش کرات و پیدایش ایام وا داشته است. * در تفاوت میان وحی و الهام،گفته اند که الهام،درکی است که انسان سرچشمه آن را نمی شناسد،در حالی که گیرنده وحی،سرچشمه وحی را می شناسد[4] ✍ پیام ها: 1- بسیاری از موجودات هستی،پدیده هایی شگفت انگیز،روشنگر،مقدّس و ارزشمند هستند و می توان به آنها سوگند یاد کرد. «وَ الشَّمْسِ - وَ الْقَمَرِ - وَ النَّهارِ» 2- ماه به دنبال خورشید و تابع آن است. «إِذا تَلاها» 3- اجرام آسمانی با یکدیگر پیوند دارند «وَ الشَّمْسِ - وَ الْقَمَرِ - وَ السَّماءِ - وَ الْأَرْضِ» 4- خورشید و ماه و ستاره را خدا نپندارید،همه آنها آثار قدرت و تدبیر موجود دیگری هستند. «تَلاها - بَناها - طَحاها» 5-خواسته ها و تمایلات و غرایز انسان به طور حکیمانه تعدیل شده است. «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها» 6- گناه،نوعی شکافتن پرده عفّت و دیانت است. «فُجُورَها» 7- فهم و درک خوبیها و بدیها به صورت فطری،در عمق روح انسانها نهاده شده است. «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» 8-ابتدا باید پلیدی ها را بشناسیم،سپس راه گریز و پرهیز از آنها را.(کلمه «فجور»قبل از«تقوا»آمده است.) «فُجُورَها وَ تَقْواها» 🔺 ◼️ تلگرام 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در یک آیه از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 📖 وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (آیه 188 سوره مبارکه بقره) ✍ ترجمه و اموال يكديگر را به باطل (و ناحقّ) در ميان خودتان نخوريد و اموال را به (عنوان رشوه، به كيسه) حاكمان وقاضى‌ها سرازير نكنيد تا بخشى از اموال مردم را به گناه بخوريد، در حالى كه خود مى‌دانيد (كه خلاف مى‌كنيد). ✍ نکته ها «تدلوا» به معناى سرازير كردن دَلو در چاه است كه در اين آيه، رشوه به قاضى به آن تشبيه شده است. رشوه در حكم، پرداخت كالا يا پولى به قاضى جهت تغيير نظر او مى‌باشد. مراد از «أَمْوالِ النَّاسِ‌» هم اموال عمومى است وهم اموال خصوصى. علاوه بر آنكه رشوه براى گرفتن حقوق غيرمالىِ مردم نيز ممنوع است. «1». اين سوره كه با جمله‌ى‌ «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» آغاز گرديده است، در آيات مختلف تقوا را به عنوان هدف دستورات الهى مطرح مى‌كند. 🚨رشوه‌ رشوه، يكى از گناهان بزرگى است كه مفاسد اجتماعى متعدّدى را به دنبال دارد، از جمله: حذف عدالت، يأس و نااميدى ضعفا، جرأت و جسارت اقويا، فساد و تباهى حاكم و قاضى، از بين رفتن اعتماد عمومى. با توجّه به اين آثار و عوارض منفى، در روايات شديداً از اين عمل انتقاد شده است؛ رسول اكرم صلى الله عليه و آله خطاب به حضرت على عليه السلام فرمود: «يا علىّ! من السُّحت ثمن الميتة والكلب والخمر و مهر الزانية والرشوة فى الحكم» «1» اى على! درآمد حاصل از فروش مردار، سگ، شراب، زنا و رشوه يكسان و حرام است. حضرت على عليه السلام در ذيل آيه شريفه‌ى‌ «أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ» «2» فرمود: اينان كسانى هستند كه مشكل مردم را حل نموده و در برابر، هداياى آنان را مى‌پذيرند. «3» امام صادق عليه السلام رشوه را در حد كفر به خدا مى‌داند. رسول اكرم صلى الله عليه و آله رشوه دهنده و گيرنده و واسطه را لعنت كرد و فرمود: بوى بهشت به صاحب رشوه نمى‌رسد. «4» در حديث ديگر مى‌خوانيم: هر حاكمى كه نسبت به گرفتارى‌هاى مردم بى تفاوت باشد، خداوند لطفش را نسبت به او مى‌پوشاند و اگر هديه قبول كند تا كار مردم را انجام دهد، در زنجير است و اگر رشوه بگيرد، مشرك مى‌باشد. «5» حضرت على عليه السلام رشوه گيرنده را از حقّ ولايت محروم مى‌داند. «6» همچنين فرمودند: هيچ گروهى گرفتار رشوه نشدند، مگر آنكه گرفتار ترس و اضطراب و نگرانى شدند! «7» بعضى براى توجيه خلاف خود، نام‌هاى مختلف بر رشوه مى‌گذارند، از جمله: هديه، تحفه، حقّ‌الزحمه، چشم روشنى و .... شخصى به نام «اشعث‌بن قيس»، حلوائى به در خانه على عليه السلام به عنوان هديه آورد تا در محكمه شايد امام به نفع او حكم صادر كند. امام فرمود: «1». بحار، ج 77، ص 54. «2». مائده، 42. «3». بحار، ج 104، ص 273. «4». بحار، ج 104، ص 274. «5». وسائل، ج 12، ص 63. «6». نهج‌البلاغه، خطبه 131. «7». نهج‌الفصاحه، ح 2693. جلد 1 - صفحه 296 به خدا سوگند! اگر هفت اقليم را بر من ببخشند تا پوست جوى را به ناحقّ از دهان مورچه‌اى بگيرم اين كار را نخواهم كرد. «1» شخصى به رسول اكرم صلى الله عليه و آله گفت: من متصدى و مسئول كارى هستم، مردم برايم هدايايى مى‌آورند، چگونه است؟! حضرت در جواب فرمود: چه شده است كه عُمّال ما از هدايا سخن مى‌گويند! آيا اگر در خانه مى‌نشستند كسى به آنان هديه مى‌داد؟! «2» ✍ پیام ها 1- مالكيّت بايد از راه صحيح باشد. مانند: حيازت، تجارت، زراعت، صنعت، ارث، هديه، امثال آن، ولى تصرف از طريق باطل و رشوه ايجاد مالكيّت نمى‌كند. «لا تَأْكُلُوا اموال الناس‌ بِالْباطِلِ» 2- جامعه در حكم يك پيكر واحد است. «بَيْنَكُمْ، أَمْوالَكُمْ» 3- رشوه، حرام است و انسان حقّ ندارد براى تصاحب اموال مردم رشوه دهد. «تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ» 4- اسلام، مردم را مالك اموالشان مى‌داند. «أَمْوالِ النَّاسِ» 5- لغزش‌هاى آگاهانه خطرناك است. «وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» 📚 تفسیر نور ج 1 ص 295 🔺 ◼️ تلگرام 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در تامل در یک آیه از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 📖 يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى‌ ما فَعَلْتُمْ نادِمِينَ «سوره مبارکه حجرات آیه 6» ✍ ترجمه: اى كسانى‌كه ايمان آورده‌ايد! اگر فاسقى براى شما خبرى مهم آورد تحقيق كنيد، مبادا (از روى زودباورى و شتاب‌زدگى تصميم بگيريد و) ناآگاهانه به گروهى آسيب رسانيد، سپس از كرده‌ى خود پشيمان شويد. فسق چيست و فاسق كيست؟ «فسق» در لغت به معناى خارج شدن است و در اصطلاح قرآنى، به خارج شدن از راه مستقيم گفته مى‌شود. اين كلمه در برابر عدالت به كار مى‌رود و فاسق به كسى گويند كه مرتكب گناه كبيره‌اى شود و توبه نكند. واژه «فسق»، در قالب‌هاى گوناگون، پنجاه و چهار بار در قرآن آمده و در موضوعات و مصاديق مختلفى به كار رفته است از جمله: 1. در مورد انحراف‌هاى فرعون و قوم او: «إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ» 2. در مورد افراد چند چهره و منافق: «إِنَّ الْمُنافِقِينَ هُمُ الْفاسِقُونَ» 3. در مورد آزار دهندگان به انبيا و سركشان از دستورات آنان: قالُوا يا مُوسى‌ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها ... الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ* 4. در مورد كسانى كه طبق قانون الهى داورى و قضاوت نمى‌كنند: «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ» 5. در مورد حيله گران: ... بِما كانُوا يَفْسُقُونَ‌ 6. در مورد كسانى كه وظيفه‌ى مهم امر به معروف و نهى از منكر را رها مى‌كنند: أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا ... بِما كانُوا يَفْسُقُونَ‌ 7. در مورد كسانى كه خانه، تجارت، فاميل و مادّيات را بر جهاد در راه خدا ترجيح مى‌دهند: إِنْ كانَ آباؤُكُمْ‌ ... أَحَبَ‌ ... وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ‌ 8. در مورد گناهان علنى و انحرافات جنسى و شهوت‌رانى‌هاى ناروا. (قرآن به قوم لوط كه گناه را در مجالس علنى و بى‌پروا انجام مى‌دادند، لقب فاسق داده است) «رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ» 9. در مورد بهره‌گيرى از غذاهاى حرام: حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ‌ ... ذلِكُمْ فِسْقٌ‌ 10. در مورد تهمت زدن به زنان پاكدامن: يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ‌ ... ✍ پیام ها 1- افراد مؤمن بايد اهل تحقيق و بررسى باشند، نه افرادى زودباور و سطحى‌نگر. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... فَتَبَيَّنُوا 2- همه‌ى اصحاب پيامبر عادل نبوده‌اند، بلكه در ميان آنان افراد فاسق و منافق نيز بوده‌اند. «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ» 3- افشاگرى و رسوا كردن افرادى كه كارشان سبب فتنه است، مانعى ندارد. «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ» 4- زمينه فتنه دو چيز است: تلاش فاسق، زودباورى مؤمن. الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ‌ ... فَتَبَيَّنُوا 5- اصل در اسلام، اعتماد به مردم است، امّا حساب كسى كه فسق او بر همه روشن شد، از افراد عادّى جداست. إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ‌ ... فَتَبَيَّنُوا 6- افراد فاسق، در صدد ترويج اخبار دروغ و نوعى شايعه پراكنى هستند. «جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ» 7- ايمان، با خوش‌باورى سازگار نيست. آمَنُوا ... فَتَبَيَّنُوا 8- تحقيق وبررسى را به تأخير نيندازيد. «فَتَبَيَّنُوا» (حرف «فاء» نشانه‌ى اقدام سريع است) 9- گاهى فاسق راست مى‌گويد، بنابراين نبايد همه جا سخن او را تكذيب كرد، بلكه بايد تحقيق شود. «فَتَبَيَّنُوا» 10- جامعه اسلامى، در معرض تهاجم خبرى است و مردم بايد هوشيار باشند. إِنْ جاءَكُمْ‌ ... فَتَبَيَّنُوا 11- در مديريّت، بايد علاج واقعه را قبل از وقوع كرد. ابتدا تحقيق و سپس اقدام كنيم. «فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ» 12- بيان فلسفه و رمز و راز احكام الهى، انگيزه‌ى مردم را براى انجام دستورات زياد مى‌كند. (فلسفه تحقيق، دورى از ايجاد فتنه است.) «فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا» 13- يكى از اهداف خبرگزارى‌هاى فاسق، ايجاد فتنه و بهم زدن امنيّت نظام است. «أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ» 14- اقدام بر اساس يك گزارش بررسى نشده، مى‌تواند جامعه‌اى را به نابودى بكشاند. «أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً» 15- اقدام عجولانه و بدون بررسى و تحقيق، نوعى جهالت است. «بِجَهالَةٍ» 16- عمل به دستورات الهى، مانع پشيمانى است. تحقيق كنيم تا مبادا پشيمان شويم. فَتَبَيَّنُوا ... نادِمِينَ‌ 17- پايان كار نسنجيده، پشيمانى است. «نادِمِينَ» 📚 تفسیر نور ج 9 ص 179 🔺 ◼️ تلگرام 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در یک آیه از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 📖 إِذْ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ «آیه 8 سوره مبارکه یوسف» ✍ ترجمه آنگاه كه (برادران او) گفتند: همانا يوسف و برادرش (بنيامين) نزد پدرمان از ما كه گروهى نيرومند هستيم محبوب‌ترند. همانا پدرمان (در اين علاقه به آن دو) در گمراهى روشنى است. ✍ نکته ها «عُصْبَةٌ» به گروه متحد و قوى مى‌گويند زيرا با وحدت و همبستگى همچون «اعصاب» يك بدن، از همديگر حمايت مى‌كنند. دو نفر از پسران حضرت يعقوب، (يوسف و بنيامين) از يك مادر و بقيه از مادرى ديگر بودند. علاقه پدر به يوسف، به دليل خردسال بودن يا به دليل كمالاتى كه داشت، موجب حسادت برادران شده بود. آنها علاوه بر حسادت با گفتن: «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» نشان دادند كه دچار غرور و تكبّر شده و در اثر اين غرور و حسد، پدر را متّهم به اشتباه و انحراف در مهر ورزى به فرزندان مى‌كنند. افرادى در جامعه، به جاى آنكه خود را بالا ببرند، بزرگان را پايين مى‌آورند. چون خود محبوب نيستند، محبوب‌ها را مى‌شكنند. فرق است ميان تبعيض و تفاوت. تبعيض؛ برترى دادن بدون دليل است. ولى تفاوت؛ برترى بر اساس لياقت است. مثلًا نمره‌هاى يك معلّم، تفاوت دارد، ولى اين تفاوت حكيمانه است، نه ظالمانه. علاقه‌ى حضرت يعقوب به يوسف، حكيمانه بود نه ظالمانه، ولى برادران يوسف، اين علاقه را بى‌دليل پنداشتند و گفتند: «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» گاهى علاقه زياد، سبب دردسر مى‌شود؛ يعقوب، يوسف را خيلى دوست داشت و همين امر موجب حسادت برادران و افكندن يوسف در چاه شد. چنانكه علاقه زليخا به يوسف، به زندانى شدن يوسف انجاميد. لذا زندان‌بان كه شيفته اخلاق يوسف شده بود، وقتى به او گفت: من تو را دوست دارم. يوسف گفت: مى‌ترسم اين دوستى نيز بلائى بدنبال داشته باشد. ✍ پیام ها 1- حسادت موجب مى‌گردد افراد بزرگسال سن و شخصيّت خود را فراموش كرده و با كودكان كينه توزى كنند. (با توجّه به اينكه يوسف كوچك‌تر بود، بزرگترها به او حسادت ورزيدند) لَيُوسُفُ‌ ... أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا* 2- اگر فرزندان احساس تبعيض كنند، آتش حسادت در ميان آنان شعله‌ور مى‌شود. «أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا مِنَّا» 3- عشق وعلاقه به محبوب شدن، در نهاد هر انسانى وجود دارد. انسان‌ها از كم‌توجّهى وبى‌مهرى به خود، رنج مى‌برند. «أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا» 4- حضرت يعقوب به همه فرزندان محبّت داشت. «أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا مِنَّا» (برادران مى‌گفتند: يوسف محبوب‌تر است، يعنى ما نيز محبوب هستيم)* 5- زور وقدرت، محبّت نمى‌آورد. (برادران قدرت داشتند، ولى محبوب نبودند) لَيُوسُفُ‌ ... أَحَبُ‌ ... وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ 6- با هم بودن موجب احساس نيرومندى و قدرت مى‌شود. «نَحْنُ عُصْبَةٌ»* 7- گروه‌گرايى، اگر بدون رهبرى صحيح و خداپسندانه باشد، عوامل سقوط را سريعتر فراهم مى‌كند. ( «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» نشان انسجام است، ولى انسجامى رها وبدون رهبرى صحيح)* 8- انسان براى ارتكاب خطا و گناه، اوّل خود را توجيه و كار خود را تئوريزه مى‌كند. (برادران هم خود را متّحد و قوى مى‌دانند، «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» و هم پدر را منحرف، «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ» و با اين دليل، حسادت خود را توجيه مى‌كنند.)* 9- جوانان نوعاً خود را عقل كل دانسته و به نظرات پدران كمتر اهميّت مى‌دهند. «نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»* 10- احساس قدرت و نيرومندى، عقل را كور مى‌كند. «نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»* 11- معيارهاى نادرست، نتايج نادرست به دنبال دارد. (اگر معيار فقط قدرت و تعداد شد، نتيجه‌اش نسبت انحراف به اقلّيت مى‌شود.) «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»* 12- خودخواهان عوامل ناكامى را به جاى آن كه در خود جستجو كنند به ديگران نسبت مى‌دهند. «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» (به جاى آنكه بگويند ما حسوديم، گفتند: پدر ما منحرف است)* 13- حسادت، مرز نبوّت وابوّت (پيامبرى وپدرى) را نيز مى‌شكند و فرزندان به پيامبرى كه پدرشان است، نسبت انحراف و بى‌عدالتى مى‌دهند. «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» 14- غفلت انسان ممكن است به جايى برسد كه در عين انحراف و خطاكارى خود ديگران را خطاكار قلمداد كند. (برادران يوسف به جاى آنكه خود را حسود و توطئه‌گر بدانند، پدر را منحرف دانستند) «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»* 📚 تفسير نور ج‌4 ص 163 🔺 ◼️ تلگرام 🔻 🆔 @BonyadQuran
💌 یک دقیقه تامل در آیاتی از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ «سوره مبارکه فاطر- آیه شریفه 5» اى مردم! وعده‌ى خداوندى حقّ است؛ پس زندگى دنيا شما را فريب ندهد و مبادا (شيطان) فريبكار شما را فريب دهد و به (كَرَم) خدا مغرور سازد. ✍ نکته ها «غرور» به كسى گفته مى‌شود كه بسيار فريبكار باشد و به دليل آيه‌ى بعد مراد از آن در اين جا شيطان است. شايد مراد از مغرور شدن به خدا در جمله‌ «لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ» اين باشد كه شيطان، انسان را به عفو و بخشش خدا مغرور سازد و يا از طريق تحريف، بدعت و سهل‌انگارى نسبت به احكام و قانون الهى، به تكرار گناه وادار كند. آغاز اين سوره درباره‌ى توحيد بود، آيه‌ى قبل درباره‌ى نبوّت و اين آيه درباره‌ى معاد است. مانند اين آيه در سوره‌ى لقمان آيه 33 نيز آمده است. ✍ پیام ها 1- گروهى با زندگى مادّى و دنيوى فريب مى‌خورند، امّا گروهى زرق و برق دنيا آنان را گول نمى‌زند، بلكه شيطان فريبكار منحرفشان مى‌نمايد. «لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ» 2- براى تربيت، بايد هشدارها تكرار شود. «فَلا تَغُرَّنَّكُمُ‌- وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ» 3- ايمان به معاد، بهترين وسيله‌ى بازدارنده از فريب دنيا است. «وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ» 4- وعده‌هاى الهى حقّ است، ولى وعده‌هاى شيطان پوچ و فريبنده. «وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ» إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ ( سوره مبارکه فاطر - آیه شریفه 6) بى‌گمان، شيطان دشمن شما است، پس شما نيز او را دشمن بگيريد؛ جز اين نيست كه او دار و دسته‌ى خود را فرا مى‌خواند تا از اصحاب دوزخ باشند. ✍ نکته ها كلمه «سعير» به معناى آتش برافروخته، يكى از نام‌هاى دوزخ است. 👇سابقه‌ى دشمنى شيطان با بشر ديرينه است: پدرمان آدم را از بهشت بيرون كرد. «كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ» او دشمنى است كه ديده نمى‌شود. «إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ» او دشمن قسم خورده است. فَبِعِزَّتِكَ‌ ... از هر سو به انسان حمله مى‌كند. مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ‌ ... وسيله‌ى او براى انحراف مردم، وعده‌ى فقر و امر به فحشاست. «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ» او جز با دوزخى كردن مردم راضى نمى‌شود. «يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ» امام صادق عليه السلام فرمود: «اگر شيطان دشمن است، پس غفلت از او چرا؟» ✍ پیام ها 1- اگر دشمنى شيطان را جدّى نگيريم، فريب خواهيم خورد. «عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» 2- از برنامه‌ها و تشكّل‌هاى دشمن آگاه باشيم. الشَّيْطانَ‌ ... يَدْعُوا حِزْبَهُ‌ 3- شيطان براى انحراف مردم كمك مى‌گيرد، ما براى دعوت ديگران به حقّ چه مى‌كنيم؟ الشَّيْطانَ‌ ... يَدْعُوا حِزْبَهُ‌ 📚 تفسير نور ج‌7 ص 476 🔺 ◼️ تلگرام 🔻 🆔 @BonyadQuran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 یک دقیقه تامل در یک آیه از قرآن 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 📖 أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقادِرٍ عَلى‌ أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتى‌ بَلى‌ إِنَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «آیه 33 سوره مبارکه احقاف» ✍ ترجمه آيا نمى‌نگرند خدايى كه آسمان‌ها و زمين را آفريده و در آفرينش آنها درنمانده، مى‌تواند مردگان را زنده كند، آرى، او بر هر كارى بسيار تواناست. ✍ نکته ها «لَمْ يَعْيَ» از «عى» به معناى ناتوانى است. اگر اين آيه را ادامه سخن جنّيان بدانيم، معلوم مى‌شود كه بحث انكار معاد در ميان آنان نيز وجود دارد. ✍ پیام ها 1- براى امكان معاد، به قدرت نمايى خداوند در هستى بنگريم. أَ وَ لَمْ يَرَوْا ... إِنَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ 2- قدرت خداوند، مطلق و نامحدود است. «وَ لَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ» 3- آيا منكران معاد، زنده كردن مردگان را از آفرينش آسمان‌ها و زمين سخت‌تر مى‌بينند كه آن را نمى‌پذيرند؟ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ‌ ... بِقادِرٍ عَلى‌ أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتى‌ 📚 تفسیر نور ج 9 ص 51 🔺 ◼️ تلگرام 🔻 🆔 @BonyadQuran