eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
692 ویدیو
597 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/2 🔹 به یقین این مدت 14 سالی که از ۱۳ آبان سال 43 تا ۱۲ بهمن سال ۵۷ (یعنی روز ورود امام به ایران ) طول کشید در تمام مدت این 14 سال، هم ملت ما پختگی‌ها و قوام‌یافتگی‌های لازم را برای حرکت عظیم انقلاب ۲۲ بهمن به دست آوردند و هم امام این فرصت را پیدا کند تا برای رهبری چنین حرکت عظیمی، برنامه‌ریزی و آینده‌نگری لازم را بکنند و این تبعید هم مثل همه تدابیر شیاطین و دشمنان خدا که به قصد ضربه زدن به اسلام و مسلمین طرح‌ریزی شده بود، در نهایت به سود اسلام و مسلمین و در جهت سیر طبیعی انقلاب اسلامی تمام شد و در آن هنگام که امام به ترکیه تبعید شدند، من در مشهد بودم و در همان روز، یعنی آن روزی که سحرگاهش امام را ربوده بودند، ما در مشهد یک اجتماع بزرگی از همه علما داشتیم که در آن جا جمع شده بودند و در باره این حادثه تبادل نظر می‌شد برای این‌که چه تدبیری بیندیشند و بالاخره آن مجلس با این تصمیم پایان پذیرفت، که اولا، همه نمازهای جماعت برای مدت یکی دو روز تعطیل باشد و فردای آن روز صبح زود همه علما در مسجد گوهرشاد به هیأت اجتماع متحصن شوند و خواسته‌هایی داشته باشند از جمله بازگشت حضرت آیت‌الله العظمی امام خمینی و ما با این تصمیم متفرق شدیم. اما فردا صبح زود وقتی من می‌خواستم طبق آن وعده به طرف مسجد گوهرشاد بروم، یک میهمانی داشتیم که در منزل پدرم بود و من هم آن وقت‌ها منزل پدرم بودم. سحرگاه، آن مهمان برای این که حرم مشرف شود از منزل بیرون رفته بود و در بازگشت وقتی دید من دارم می روم بیرون گفت شما نروید راه‌ها بسته است. 🔸از قرار معلوم در همان اذان صبح راه‌ها را بسته بودند و نیروهای پلیس خودشان را برای مقابله آماده کرده بودند، لذا هیچ‌کس را راه نمی‌دادند و طبعا ورود به مسجد هم امکان نداشت، ولی در عین حال من از منزل خارج شدم و گفتم بروم ببینم چه خبر است. وقتی آمدم، دیدم از فاصله‌های بسیار دور تا مسجد گوهرشاد مردم ایستاده بودند و مأمورین نمی‌گذاشتند هیچ‌کس به مسجد گوهرشاد نزدیک شود. لذا قضیه منتفی شد تا بعد از چند روز که یک اجتماع بزرگی از علمای مشهد به دعوت آیت‌الله میلانی در منزل آن مرحوم تشکیل شد و همه ما آن‌جا جمع شدیم برای یک امری که معلوم نبود آن چه امری است و ما احتمال می دادیم در آن مجلس آقای میلانی بخواهند بگویند مبارزه امکان‌پذیر نیست و نمی‌شود کاری کرد، چون در مقابل این حادثه ما راه چاره‌ای نداریم و به هر حال ما فکر می‌کردیم ایشان چنین چیزی را عنوان خواهد کرد و لذا قبلا به مرحوم آقا شیخ مجتبی قزوینی که از علمای بزرگ و مبارز و بسیار محبوب بین خواص بود مراجعه کردیم که قرار بر این شد اگر چنانچه آقای میلانی در آن مجلس به یک چنین اظهاراتی دست زدند، ایشان مخالفت خودش را با این حرف اظهار کنند و ما هم از اطراف به ایشان کمک کنیم، یعنی من و چند نفر دیگر از برادران‌مان که از جوان‌ها و در میان اهل علم معروف به شور و حماسه مبارزه بودیم ایشان را یاری دهیم، اما وقتی رفتیم به منزل آقای میلانی، بر خلاف تصورمان دیدیم نه تنها ایشان صحبت از این که نمی‌شود مبارزه کرد نکردند، بلکه یک نامه‌ای هم برای امام خمینی نوشته بودند به ترکیه که بسیار متن قوى و محکمی داشت و این نامه را می‌خواستند برای این جمع بخوانند و بگویند من این نامه را می‌خواهم برای آقای خمینی بفرستم؛ یعنی مطلب درست بر عکس آن تصور ما شد. لذا با این‌که ما هنگام ورود به آن مجلس نگران بودیم و فکر می کردیم آیا چه خواهد شد، اما از مجلس که خارج می‌شدیم خوشحال بودیم، زیرا جلسه خیلی خوبی بود و آن نامه را که خاطرم نیست خود ایشان یا کس دیگری از طرف ایشان خواند، بسیار نامه خوبی بود که در فقراتی از آن نامه اشاره به بعضی از روایات از جمله روایت: «السكوت اخ الرضا و من لم يكن معنا كان علينا» را برای اولین‌بار در آن جا از ایشان شنیدیم. در آن نامه خطاب به امام خمینی بود که من همان جمله‌ای را که جد ما سيد الشهدا (ص) به جناب ابی‌ذر فرمودند: 🔹«يا عم ان القوم منعوك دنياهم و منعتهم دينك» یعنی این کسانی که تو را تبعید کردند دنیایشان را از تو دریغ داشتند، اما تو دینت را از آن‌ها دریغ داشتی، و دنباله آن جملات دیگری هست که الان درست به یاد ندارم ولی به هر حال بسیار نامه خوبی بود و یک حالت جديد و حرکت جدیدی بین مبارزان مشهد به وجود آورد و در همه‌جا یک روح تازه‌ای در کالبد مبارزین دمید، که در تداوم آن، حرکات زیرزمینی و مخفیان، هم شروع شد. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/3 🔹س: خطوط اصلی مبارزه در نهضت اسلامی را از ابتدا خواهشمند است بیان فرمایید. 🔸ج: باید بگویم که مبارزه با آمریکا در نهضت عظیم اسلامی ما یکی از خطوط اصلی ولاينفك این نهضت از آغاز تا تسخیر لانه جاسوسی که اوج این مبارزه به حساب می‌آمد بود و تا امروز هم هست. در سال 4۲ امام اعلان کردند رئیس‌جمهور آمریکا منفورترین مردم در نزد ملت ایران است، یعنی امام آن روز با این جمله یک حرکت سیاسی - تبلیغاتی عظیمی را برضد سیاست آمریکا در ایران انجام دادند و همچنان‌که شما می‌دانید، زمامداران جهانی خیلی مایلند در میان ملت‌ها وجهه داشته باشند و این را یک زمینه مناسب برای پیشرفت سیاست‌های خودشان می‌دانند، لذا آخرین چیزی که در یک مملکت از دست می‌دهند همان وجهه سیاسی است، یعنی آن‌ها سعی‌شان بر این است که اگر منافع اقتصادی‌شان را هم از دست می‌دهند لااقل آبرویشان را از دست ندهند و امام از آن روز این مبارزه صريح علنی با حیثیت امریکا را در ایران و در میان مردم شروع کردند. در طول این مدت ما همیشه احساس می‌کردیم طرف مبارزه ما شاه و آمریکا هستند؛ یعنی واقعا شاه را از آمریکا جدا نمی‌دانستیم، لذا هر حرکتی علیه رژیم انجام می‌دادیم احساس می‌کردیم داریم بر ضد امریکا انجام می‌دهیم و چنین تصوری در انقلاب جا افتاده و قطعی بود تا این‌که انقلاب پیروز شد و بعد از پیروزی انقلاب هم طبعا این روند وجود داشت، لذا با هر گرایش و انگیزه‌ای که اندکی جانبداری آمریکا در آن تصور می‌شد، به‌شدت مخالفت می‌کردیم. 🔹به خاطر دارم در جلسات هیأت دولت یک روز رئیس هیأت دولت موقت با عصبانیت به این مضمون و با ناراحتی در کمال تعجب گفت: چرا این مرگ بر آمریکا را مردم ول نمی‌کنند! ما که از ناراحتی و تعجب ایشان به‌شدت متعجب و ناراحت شدیم، به ایشان گفتیم این چه حرفی است که می‌گویی؟! مگر می‌شود شعار مرگ بر آمریکای مردم را که یک شعار طبیعی است و هیچ‌کس در ذهن مردم نگذاشته، بلکه فرهنگ مبارزه و انقلاب این را به آن‌ها یاد داده از ذهن مردم بگیریم و مگر چنین کاری جایز است؟ 🔸اگر به خاطر داشته باشید، در ماه‌های اول پیروزی انقلاب یکی از سناتورهای آمریکایی در مجلس سنای آمریکا یک چیزی برضد ایران اظهار کرده بود که در این‌جا تظاهرات عظیمی در همین میدان ۷ تیر فعلی بر پا شد که آقای هاشمی آن‌جا سخنرانی کرد و فردای آن روز هم به آقای هاشمی سوء قصد کردند، یعنی آن‌قدر حساس بودند. روی این قضیه که بلافاصله بعد از سخنرانی آقای هاشمی که سخنرانی خوبی هم بود، به ایشان سوء قصد کردند و در اسنادی که بعدا به‌وسیله دانشجویان مسلمان پیرو خط امام از لانه جاسوسی بیرون آمد مشخص شد که سفیر آمریکا و نمایندگان سفارت آمریکا از آن روز و بعد از آن تظاهرات منتظر حمله به سفارت بودند و در آن روز نگران بودند که ممکن است به سفارت حمله شود تا این که در ۱۳ آبان سال 58 حرکت تسخیر لانه جاسوسی به وسیله دانشجویان پیرو خط امام انجام گرفت و مورد تأیید امام و عموم ملت و نمایندگان مجلس خبرگان و همه کسانی که در این میدان حضور داشتند قرار گرفت و این اوج مبارزات ایرانی و اسلامی بر ضد آمریکا بود. 🔹آمریکایی‌ها بعد از انقلاب امیدوار بودند که شاید بتوانند به یک کیفیتی، دست کم بخشی از منافع از دست رفته قبلی خودشان را در ایران تجدید کنند و این امید برای آن‌ها بی‌جا هم نبود، چون در دولت موقت، آن روز عناصری بودند که آشکارا از منافع آمریکا در ایران دفاع می‌کردند. و بعضی هم بودند که شاید خیلی آشکار دفاع می‌کردند، اما آنچه که قطعیت دارد این است که دولت موقت هیچ‌گونه حساسیت منفی در مقابل آمریکایی‌ها نداشت و از این‌که امریکایی‌ها بازهم بساط‌شان را در ایران پهن کند نگران نبود و فقط می‌گفت ما آن نوع روابطی را که با شاه داشتند قبول نمی‌کنیم و این طبیعی بود که وقتی امریکایی ها می‌خواهند وارد شوند نمی‌گویند ما نوع روابط شاه را با شما خواهیم داشت و دولت موقت هم حتی نگران نبود که این روابط ممکن است یک‌روزی منتهی به آن‌گونه روابط شود و در اثر سهل‌انگاری‌ها و ساده‌اندیشی‌ها باز مملکت بعد از یک چنین انقلاب و فداکاری‌هایی مجددا به دام استکبار اخراج شده از ایران بیفتد. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/4 🔹من یک خاطره ای از شورای عالی دفاع دارم که آن را نقل می‌کنم. یعنی به طوری که یادم می‌آید، آن روزها در یکی از جلسات شورای عالی دفاع یک چیزی مطرح شد که برای من خیلی تعجب‌آور بود و شورای عالی دفاع در آن وقت تشکیل می‌شد از نخست‌وزیر و وزیر دفاع که از دوستان قدیمی نخست‌وزیر بود و رئیس ستاد وقت دو نفر نظامی به عنوان مشاور رئیس دولت و من. ...نبود که در آن جلسات به ما خیلی میدان بدهند... آن‌طور که یادم می‌آید دو نفر نظامی را آقای مهندس بازرگان انتخاب کرده بود که یکی سپهبد آذر برزین معاون نیروی هوایی زمان شاه بود، یکی هم یک سرلشکری از نیروی زمینی، به نام سرلشکر خزاعی بود که تصور می‌کنم این دو نفر جزو ارتشی‌های وابسته به دستگاه شاه و خیلی نزدیک به آن‌ها بودند و این‌ها جزو شورای عالی دفاع آن روز بودند با رئیس ستاد و احتمالا فرمانده نیروی هوایی آن روز که بعدا دستگیر و به زندان افتاد و دیگران هم بودند. 🔸یک‌روز در جلسه شورای عالی دفاع وقتی منشی جلسه دستور جلسه را می‌خواند این‌طور گفت و شرح داد که دفتر مستشاری امریکا در ایران چهار اسم برای دفتر نظامی خودشان در ایران پیشنهاد کرده‌اند و گفته‌اند قبلا دفتر نظامی ما که به‌نام مستشاری نظامی نامیده می‌شد و حالا آن دستگاه مستشاری با آن طول و عرض نیست، یکی از این چهار نام را برای آن دفتر پیشنهاد می‌کنیم. و بنده در آن‌جا ناگهان با کمال تعجب متوجه شدم که امریکایی‌ها هنوز در ارتش حضور دارند، در حالی که ما خیال می‌کردیم امریکایی‌ها به‌کلی ازاله شدند و از ارتش بیرون رفتند در صورتی که در آن جلسه معلوم شد امریکایی‌ها حضور دارند. لذا من با تعجب سؤال کردم چه اسمی و چه دفتری و چه مرکزی؟ مگر امریکایی‌ها در نیروی هوایی و در ارتش هنوز دفتر دارند؟ گفتند بله یک‌چنین دفتری هست. و لذا من گفتم چون از وجود چنین مرکز و دفتری خبر ندارم، بنابراین، این بحث نباید مطرح شود، لذا اول برای ما این سوال‌ها را پاسخ دهید که این دفتر کی تشکیل شده، اعضایش چند نفرند و چه کسی اجازه تشکیل آن را داده و چند تا سوال این چنینی کردم که حالا جزییات سؤال‌ها را به خاطر ندارم، اما به هرحال گفتم اول پاسخ این سوالات را برای ما بیاورید تا بعد پیرامون آن بحث کنیم. البته در آن جلسه هیچ‌کس جرأت نکرد با این سؤالات من مخالفت کند، و چون مسأله مربوط به امریکایی‌ها و خطرناک بود، می‌ترسیدند اگر مخالفت کنند برای خودشان بد باشد. غرض این است که برای رئیس دولت آن روز، خیلی راحت بود در شورای عالی دفاع که از حساس‌ترین ارگان سیاسی - نظامی مملکت است، راجع به‌نام دفتر امریکایی‌ها در ایران بحث شود و هیچ حساسیتی هم نسبت به آن نداشته باشد و لابد اگر من در آن جلسه نبودم یک اسمی هم برایش تعیین می‌کردند و می‌شد مثلا قانونی، یا شبه‌قانونی، که امریکایی‌ها دفتری هم در نیروی هوایی، یا ارتش داشته باشند. و لذا در یک چنین اوضاع و احوالی طبیعی بود که امریکایی‌ها امید برگشتن به ایران را داشته باشند و این امید خیلی بی‌جا و بی‌مورد هم نبود، ولی خوشبختانه ناگهان حرکت تسخیر لانه جاسوسی به وسیله دانشجویان پیرو خط امام واقع شد و این حرکت اگرچه ابتدا یک حرکت دانشجویی بود، اما بعد تبدیل به یک حرکت عمومی ملت و همگانی شد که امام هم تایید کردند و و مرحوم شهید آیت الله بهشتی نایب رئیس مجلس خبرگان هم از پشت تریبون مستقيم مجلس خبرگان این حرکت را تأیید کردند که همه شنیدند و همه دست اندرکاران نیز تأیید کردند و از روزنامه‌ها هم آن روزنامه‌ای که خیلی تأیید کرد و در در تأییدش پیگیری و اصرار داشت، تنها روزنامه جمهوری اسلامی بود. 🔹در داخل شورای انقلاب هم در حالی که بنی‌صدر و امثال بنی‌صدر و بازرگان که آن وقت جزو دولت بود همه مخالفت می‌کردند و این در حالی بود که ماها حمایت کردیم؛ یعنی تا آن آخر که مسأله لانه جاسوسی تمام شد، در داخل شورای انقلاب من و آقای هاشمی و مرحوم بهشتی و دو سه نفر دیگر همیشه طرفدار و پشتیبان دانشجویان و جریان لانه جاسوسی بودیم، از آن‌طرف هم بنی‌صدر و بازرگان و قطب‌زاده و بعضی دیگر از طیف و گروه لیبرال‌ها مخالف آن جریان بودند و با نق‌زدن خودشان در پی علاج آن زخم و جراحتی بودند که به وسیله دانشجویان بر پیکر روابط ایران و امریکا برای درازمدت به وجود آمده بود و دائما در این فکر بودند تا با شکلی این قضیه را از بین ببرند و این شکافی را که در سیاست مورد علاقه آن‌ها و سیاست آمریکا در منطقه و کشورمان به وجود آمده ترمیم کنند و تا آخر هم همین طور بود. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/5 🔹هنگامی که اصل حادثه واقع شد، ما در ایران نبودیم، یعنی ایام حج بود و من با آقای هاشمی مکه مشرف بودیم، آن‌طور که به خاطر دارم یک شبی [در] مکه در پشت بام بعثه نشسته بودیم رادیو گوش می‌کردیم ساعت ۱۲ شب رادیو ایران خبر داد دانشجویان مسلمان پیرو خط امام سفارت آمریکا را تسخیر کردند و این مطلب خیلی برای ما مهم آمد و ضمن این‌که یک‌قدری هم بیمناک شدیم در فکر بودیم این‌ها چه کسانی و از کدام جناح و گروه هستند که این کار را کردند، چون احتمال داشت جناح‌های چپ برای استفاده‌های سیاسی خودشان بخواهند دست به یک حرکاتی بزنند و احيانا شعارهای براق و جالبی را به خودشان اختصاص بدهند، این بود که ما به‌شدت نگران بودیم، تا این‌که در اخبار ساعت ۱۲ شنیدیم که گفت دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، و به مجرد این‌که اسم مسلمان و پیرو خط امام را شنیدیم خیال‌مان راحت شده که این‌ها چپ‌ها و منافقین و فرصت‌طلب‌ها نیستند، بلکه دانشجویان خودی و مسلمان هستند که این کار را انجام دادند، تا این‌که مراجعت کردیم که البته من و آقای هاشمی خیلی زود برگشتیم و سفر حج‌مان کلا ده روز طول کشید. یعنی از روزی که از تهران حرکت کردیم تا روزی که به تهران برگشتیم ده روز شد که فقط حج کردیم و برگشتیم 🔸وقتی هم برگشتیم به ایران، مواجه شدیم با غوغاهای روزهای اول و کشمکش عظیمی که از یک طرف هیأت دولت موقت به شدت ناراحت بود و می‌گفت این چه وضعی و چه حادثه‌ای ست، و از طرف دیگر مردم در شور و حماسه بودند که بالاخره منجر شد به استعفای دولت موقت و ما طبعا مسأله را از دیدگاه آن کسانی می‌دیدیم که به مبارزه با آمریکا به صورت واقعی و حقیقی معتقد هستند. و لذا در داخل شورای انقلاب از حرکت این بچه‌ها دفاع می‌کردیم و من همان وقت یک سخنرانی هم در لانه جاسوسی کردم و چون ایام محرم شد دانشجویان روضه‌خوانی راه انداختند و تمام دستجات تهران هر شب آن‌جا جمع می‌شدند سینه می‌زدند و مثل یک امامزاده و یک محل مقدسی اقامتگاه دانشجویان را احاطه می‌کردند و به سینه‌زنی و روضه‌خوانی می‌پرداختند، هر شب یک سخنران آن جا می‌آمد سخنرانی می‌کرد که یک شب هم من رفتم و یک سخنرانی گرم و گیرایی داشتم که الان نمی‌دانم نوارش در رادیو تلوزیون هست یا نیست ولی به هر حال سخنرانی خیلی پرشور و هیجانی بود و این مطلب را آن‌جا مطرح کردم و گفتم در این روزها که این حادثه اتفاق افتاده ما چه از دست داده‌ایم و امریکا چه از دست داده و گفتم که امریکا همه‌چیز را از دست داده، ولی ما در این ماجرا به ‌جز سود چیزی نداشتیم که این در حقیقت پاسخی بود به سیاستمداران لیبرال داخل شورای انقلاب چون دائما می‌گفتند با این حرکت انقلاب از بین خواهد رفت و ایران شکست خواهد خورد و آمریکا ایران را خواهد بلعید؛ یعنی آن‌ها از دریچه ترس و نومیدی با مسأله برخورد می‌کردند و لذا سخنرانی در واقع پاسخی بود به آن‌ها و اطمینان خاطر برای مردم چون نه فقط ما در این مبارزه با امریکا چیزی را از دست ندادیم، بلکه یک چیزی هم به دست آوردیم و ملت‌ها را امیدوار کردیم و به انقلاب شکوه بخشیدیم به نحوی که ملت ایران را در دنیا با عظمت جلوه دادیم و از این‌گونه مطالب که خیلی سخنرانی امیدبخش و خوبی بود. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/6 🔹س: در رابطه با جریان تسخیر لانه ی جاسوسی، شورای انقلاب چگونه موضع‌گیری می‌کرد؟ 🔸ج: فکر می‌کنم در پاسخ به این سؤال من مطالبی را که باید بگویم مقدار زیادی گفتم، اما به‌طور کلی در شورای انقلاب دو گرایش وجود داشت: 🔹یکی گرایش مخالفت با این جمع و دیگر گرایش موافق با این‌ها که گرایش موافق با این جمع ماها بودیم؛ یعنی روحانیون شورای انقلاب و بعضی از غیر روحانیون، و مخالفين عمدہ بنی‌صدر و بازرگان و قطب‌زاده بودند که بنی‌صدر طبعا با این چیزها خیلی مخالف بود و بازرگان هم سیاستش سیاست مخالفت با این جریان و اصلا شکست خورده این جریان بود، قطب‌زاده هم که وزیر خارجه با آن روحیات بود و با آن دید سیاسی که قطب‌زاده داشت طبیعی بود با این جریان موافقت نمی‌کرد، لذا دائما سعی می‌کردند این بچه‌ها را کمونیست و وابسته به حزب توده معرفی کنند، حتی چندین‌بار قطب‌زاده در شورای انقلاب ادعا کرد که این‌ها تحت تأثیر توده‌ای‌ها هستند و من چون این‌ها را می‌شناختم و تنها کسی بوده که در آن جمع با رئوس این‌ها آشنایی داشتم و چون قبلا دفتر تحکیم وحدت با من جلسات متعدد داشتند و مؤسسین دفتر تحکیم وحدت همین بچه‌ها هم بودند که در لانه جاسوسی نقش بیش‌تر را ایفا کردند، لذا از این‌ها دفاع شدید می‌کردم و می‌گفتم این‌ها بچه‌های مسلمانی هستند و به هیچ‌وجه با توده‌ای‌ها ارتباطی ندارند، تا این‌که قرار شد شورای انقلاب نماینده‌ای بفرستد بین دانشجویان، تا هم مسائل دانشجویان را برای ما مطرح کند و هم مسائل ما را برای دانشجویان بیان دارد، که قطب‌زاده داوطلب شد و گفت من می‌روم، ولی من مخالف بودم، زیرا می‌دانستم بچه‌ها از دیدن قیافه قطب‌زاده بدشان می‌آید و او هرگز نخواهد توانست حرف‌های آن‌ها را بگیرد و برای شورای انقلاب بیاورد یا بالعکس. در عین حال چون دیدم آن طرفی‌ها به اتفاق کلمه روی قطب‌زاده تکیه کردند، نخواستم مخالفت خودم را ابراز کنم و گفتم حالا برو ببینیم چه می‌شود که همان‌طور هم شد و قطب‌زاده برای اولین‌بار که رفت اصلا نتوانست با آن‌ها ملاقات کند، زیرا بچه‌ها به او اعتنا نکرده بودند و ظاهرا بار دوم هم این اتفاق افتاد و منجر شد به این‌که دیگر قطب‌زاده نرود، لكن من گاهی می‌رفتم با بچه‌ها می‌نشستیم مسائل‌شان را می‌شنیدم و مطالبی با آن‌ها در میان می‌گذاشتم و مطالب آن‌ها را به دوستان خودمان در شورای انقلاب منتقل می‌کردم. 🔸حتی یک‌بار هم که قرار شد به خبرنگاران اجازه بازدید از گروگان‌ها را بدهند، بنا بود فردی از شورای انقلاب هم باشد که خود دانشجویان پیشنهاد کردند آن فرد من باشم، ولذا من رفتم با یکایک این‌ها از نزدیک همراه با خبرنگاران خارجی ملاقات کردم و یک مصاحبه و فیلمبرداری مفصلی در این رابطه انجام گرفت که نمی‌دانم فیلمش الان موجود است یا نه. به‌هرحال موضع شورای انقلاب یک چنین موضعی بود، اما روحانیون در همه جا مدافع این جریان بودند چه در تهران - اعم از روحانیون حزب و شورای انقلاب - و چه در قم، جامعه مدرسین و دیگر عناصر برجسته از روحانیون که در قم بودند و چه در مجلس خبرگان که رئیس مجلس خبرگان آیت‌الله منتظری و نایب رئیس هم مرحوم شهید بهشتی بودند، این‌ها هم خیلی صریح و روشن به نفع این جریان موضع گیری داشتند. 🔹بنابراین طرفداری‌ها موضع‌گیری‌های مثبت چهره‌های محبوب در بین مردم تأثير زیادی گذاشت در این‌که این حرکت به درستی جا بیفتد و در رأس همه هم تأیید امام بود که امام گفتند: این انقلاب بزرگ‌تر از انقلاب اول بود. و این انقلاب بزرگ‌تر فقط نفس تسخیر لانه جاسوسی نبود، بلکه به خاطر این بود که توطئه بازگشت تدریجی و آرام امریکا به ایران را خنثی کرد، چون انقلاب اول ما، در حقیقت انقلابی بود با امریکا، و امریکایی‌ها که از در رفته بودند و می‌خواستند خیلی آهسته و آرام از پنجره بخزند داخل، اما این حرکت مطلقا پنجره را بر روی آن‌ها بست که تا زمان‌های دور هم بسته خواهد بود، و لذا امام گفتند این انقلاب دومی است و حقیقت هم همین بود. والسلام منبع: مصاحبه‌ها، مجموعه مصاحبه‌های حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در دوران ریاست‌جمهوری 1364-1363، صص120-111) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شبهه هاشمی رفسنجانی در خصوص حذف شعار مرگ بر آمریکا/1 🔹 سؤال: در جریان هستید که جلد سوم کتاب آقای منتشر شده که در برخی موضوعات مثل شعار «مرگ بر آمریکا» مطالبی در این کتاب آمده که موجب واکنش های مختلف شده است. به نظر شما خاطرات نقل شده از آقای هاشمی در شرایط کنونی چه پیامی دارد؟ ایا این خاطرات سندیت تاریخی دارد؟ 🔸پاسخ: این نکته قابل تأمل است که خاطره‌نویسی در کشور ما به صورت مهار گسیخته‌ای پیش می‌رود و هر کس هر چه را که می‌خواهد می‌نویسد و سعی می‌کند کارهای خود و شخصیت خودش را برجسته کند و در نتیجه تاریخ می‌شود و خاطره‌نویسی در کشور ارزش و اعتبار خود را از دست می‌دهد. افرادی که با اغراق‌گویی و خلاف‌گویی و تحریف حقایق خاطره می‌نویسند هم اعتبار نوشته‌های خودشان را به زیر سؤال می‌برند و هم خاطره‌نویسی را به کلی بی‌اعتبار می‌کنند. 🔹اصولا” در خاطرات آقای هاشمی مسائل بسیار زیادی وجود دارد که جای نقد و بررسی دارد و من به یاری خداوند طبق وظیفه اسلامی به نقد خاطرات او خواهم نشست. اما اجمالا در نقد خاطره ایشان مبنی بر موافقت امام با حذف شعار مرگ بر آمریکا دلایلی وجود دارد که به بعضی ها اشاره می کنم: 🔸۱- در مورد ادعای آقای هاشمی مبنی بر حذف شعار و موافقت امام، باید گفت این ادعا به یک شوخی نزدیک‌تر است، چرا که اولا موضع امام در برابر تا آن پایه ریشه‌ای، مبنایی و منطقی بود که نمی‌توان تصور کرد که امام در مقطعی در این موضع الهی ـ انقلابی خویش تجدید نظر کرده باشند. وقتی به زندگی سیاسی امام نگاه می‌کنیم، می‌بینیم از روزی که امام نهضت را آغاز می‌کنند تا روزی که دیده از جهان فرو می‌بندند، نسبت به استکبار جهانی، به ویژه امریکا، یک خط مستقیم، مشخص و روشنی دارند که هیچگونه تغییری در آن پدید نیامد و تا آخر عمر موضع قاطع خود را در قبال امریکا حفظ کردند و امریکا را منفورترین افراد بشر می‌دانستند. 🔹۲- به فرض اگر امام مصلحت اسلام و ایران را در حذف شعار «مرگ بر امریکا» تشخیص می‌دادند، بی‌درنگ آن را اعلام می‌کردند و در اعلام آن کوچک‌ترین تردیدی به خود راه نمی‌دادند. امام از آن کسانی نبودند که در راه مصالح اسلام و ملت، مجامله‌کار و متزلزل باشند و این دست، آن دست‌کنند و دچار تردید ‌شوند. امام به مصداق «لا تأخذه فی الله لومه لائم» بی‌پروا نظر خود را اعلام می‌کردند. امام(ره) مرد وظیفه بودند و در انجام وظیفه، قاطع، صریح و سریع عمل می‌کردند. 🔸۳- امام(ره) پنج سال پس از آنچه در خاطره آقای هاشمی آمده است در قید حیات بودند. با نگاهی به سخنرانی‌ها، پیام‌ها و نوشته‌های امام می‌بینیم که نه تنها کوچک‌ترین نشانه‌ای از تغییر مشی امام نسبت به شیطان بزرگ پدید نیامد، بلکه استوارتر و پایدارتر از گذشته بر ضد آن شیطان جهانخوار موضع‌گیری داشتند و دیگران را به خطر امریکا متوجه می‌ساختند و هشدار می‌دادند. در یادداشت شادروان مرحوم حاج (ره) به حاج آقای می‌خوانیم: 🔹« … حضرت امام فرمودند در جریان فریب امریکا چند مسأله باید کاملا روشن شود: باید همیشه در دل همه دست اندرکاران به خصوص شما که مسئولیت این فریب را بر عهده گرفته اید، بغض و کینه امریکا محفوظ باشد چرا که آن‌ها و سایر ابرقدرت‌ها و قدرت‌ها تنها چیزی که فکر می‌کنند و قرآن و انقلاب اسلامی است.» 🔸امام تا آن پایه نسبت به شیطان بزرگ حساسیت داشتند که نگران بودند مبادا برخی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی که روی تاکتیکی به امریکا نزدیک می‌شوند، از خطر این شیطان شرور و دشمن بشریت غافل بمانند و به آن به عنوان یک انسان بنگرند. امام در پیام خود نوید می‌دهد:« امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه‌ها و مرفهین بی‌درد شروع شده است.» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۵) 🔹ایا جنگ استضعاف و استکبار و جنگ حق و باطل بدون استنکار از شیطان بزرگ و شعار کاخ برانداز «مرگ بر امریکا» امکان پذیر است. امام در پیام دیگری آرزو می‌کنند: «… از خدا می‌خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیسا‌های جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم…» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۷) 🔸راستی این موضع‌گیری‌های الهی ـ انقلابی با آن ادعای کذایی که در خاطره آقای هاشمی آمده است چگونه با هم همخوانی دارد؟ ایا این نشان از این واقعیت ندارد که حذف این شعار، نظر شخصی آقای هاشمی و برخی از راحت‌طلبانی بوده است که در پست‌های کلیدی نظام جا خوش کرده بودند و نامشان در کتاب خاطرات آقای هاشمی آمده است؟! 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شبهه هاشمی رفسنجانی در خصوص حذف شعار مرگ بر آمریکا/2 🔹۴- در خاطرات آقای هاشمی ، تاریخ گفتگو با امام(ره) و جلب به اصطلاح موافقت ایشان بازگو نشده است. آقای هاشمی که خاطرات خود را به صورت روزانه و لحظه به لحظه یادداشت می‌کند، چگونه آن روز و ساعتی را که با امام پیرامون حذف شعار «مرگ بر امریکا» گفتگو کرده است یادداشت نکرده و در کتاب خاطرات نیاورده است؟ حالا ممکن است بازگو کردن علل و عواملی که او را به این تصمیم واداشته که شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر شوروی حذف شود اکنون به مصلحت نباشد اما لااقل می‌توانست تاریخ مذاکره با امام در این مورد را بازگو کند. البته من نمی‌خواهم بگویم که این موضوع اصولا” با امام مطرح نشده است. من رد نمی‌کنم که ممکن است آقای هاشمی چنین موضوعی را با امام در میان گذاشته باشد، اما این سؤال برای من مطرح است که چگونه تاریخ آن در کتاب خاطرات نیامده است؟ 🔸۵- ادعای موافقت امام با حذف شعار «مرگ بر امریکا» با آنچه در ۱۱ اسفند همان سال در خاطرات ایشان آمده که «نظر من این است که در صورت پیروزی در عملیات بدر، امام دستور بدهند شعار «مرگ بر امریکا» و «مرگ بر شوروی» از موضع قدرت حذف شود» چگونه همخوانی دارد؟ ایا این خاطره نیز تایید نمی‌کند که جریان حذف شعار مرگ بر امریکا نظر شخصی آقای هاشمی بوده و به امام ارتباطی نداشته است؟ 🔹۶- با شناختی که اینجانب از امام دارم و قریب ۱۵ سال در نجف اشرف در خدمت ایشان بوده‌ام می‌دانم که دأب امام این بود که در برابر بسیاری از پیشنهادات و نظریات افراد سکوت می‌کردند و پاسخی نمی‌دادند. این سکوت معانی متفاوتی داشت. گاهی پیشنهاد مطرح شده را تا آن پایه مبتذل و بیهوده می‌دیدند که اصولا” لزومی نمی‌دیدند که آن را رد کنند و به مصداق «و اذا مروا باللغو مروا کراما» از کنار برخی پیشنهادها و نظریات بی‌تفاوت می‌گذشتند. گاهی سکوت امام(ره) برای این بود که اصولا” مصلحت نمی‌دیدند درباره پیشنهاد مطرح شده نفیا” یا اثباتا” سخنی بگویند و اعلام موضع کنند. گاهی بر آن بودند روی پیشنهاد مطرح شده تأمل کنند و سپس تصمیمی بگیرند. 🔸من بعید نمی‌دانم که آقای هاشمی چنین پیشنهادی را با امام مطرح کرده باشد لیکن احتمالا” با سکوت امام(ره) مواجه شده و از سکوت امام برداشت موافقت کرده اند. 🔹۷- امام در وصیتنامه خود تأکید می‌کنند: اکنون که من حاضرم بعضی نسبت‌های غیر واقعی به من داده می‌شود و ممکن است در نبود من بر حجم آن افزوده شود. آنچه به من نسبت داده شد و یا می‌شود مورد تصدیق من نیست مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد و یا تصدیق کارشناسان و یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم... متن کامل مصاحبه جهان‌نیوز با حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬فیلم|| سند دستورالعمل محرمانه آمریکا علیه ایران/ بازخوانی یک سند کمتر دیده شده ✳️ ١٣ آبان؛ سالگرد تسخیر لانه جاسوسی 🔻پاسخ دکتر مظفر نامدار به یک شبهه قدیمی: آیا رابطه خصمانه آمریکا علیه ایران به تسخیر لانه جاسوسی برمی‌گردد؟! 🔹ماجرای دستورالعمل محرمانه برژینسکی به سایروس ونس وزیر امور خارجه آمریکا در تاریخ ١۵ شهریور ١٣۵٨ 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به مناسبت سالروز تسخیر لانه جاسوسی و جنایت آمریکا 🎬فیلم|| سند دستورالعمل محرمانه آمریکا علیه ایران/ بازخوانی یک سند کمتر دیده شده آمریکای نفت‌خوار آمریکا؛ ناتوانی بازرگان و یاری ابراهیم یزدی اعتراف ایالات متحده به نفوذ گسترده امام خمینی وابستگی دولت موقت به آمریکا؛ به روایت اسناد بی‌آبرویی مطلق آمریکا بازرگان مدافع تمام قدّ سازش با آمریکا نگرانی امیرانتظام از تأثیر فوق‌العاده امام خمینی برنامه چند مرحله‌ای آمریکا برای تسلط بر بنی‌صدر مقام معظم رهبری: سیزده آبان هم تجسم شرارت آمریکاست و هم تجسم ضربه خوردن و مغلوب شدن آمریکا 📸عکس تاریخی || حمایت آیت‌الله سیدعبدالله شیرازی از تسخیر لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || حضور اعضای ارتش و نیروهای نظامی در مقابل لانه جاسوسی 📸 عکس تاریخی || اعدام و آتش زدن مجسمه کارتر در جریان تسخیر لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || ابراز احساسات مردم نسبت به پاسدار انقلاب اسلامی در مقابل لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || ابراز تنفر مردم از شاه در جریان تسخیر لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || به آتش کشیدن پرچم آمریکا در محوطه لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || حضور پاسدار مجروح در تظاهرات مردمی مقابل لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || حضور و حمایت همافران از تسخیر لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || حضور کودک ایرانی در تظاهرات ضدآمریکایی مقابل لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || دانش‌آموزی ایرانی در حال شعارنویسی در لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || شعار جوانان ایرانی در جریان تسخیر لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || عکس برافراشته امام مقابل لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || لحظه ورود پیروان خط امام به لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || تقاضای 33 نفر از کارکنان دستگیر شده لانه جاسوسی از رئیس‌جمهور آمریکا برای تحویل شاه مخلوع به ایران 📸عکس تاریخی || شعار مردم علیه آمریکا مقابل لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || برخورد انسانی تسخیرکنندگان لانه جاسوسی با «تام شفر» وابسته نظامی آمریکا 📸عکس تاریخی || شب‌نشینی مردم در مقابل سفارت آمریکا 📸عکس تاریخی || حمایت هوشنگ ابتهاج (سایه) از تسخیر لانه جاسوسی روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/1 روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/2 روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/3 روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/4 روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/5 روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/6 پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شبهه هاشمی رفسنجانی در خصوص حذف شعار مرگ بر آمریکا/1 پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شبهه هاشمی رفسنجانی در خصوص حذف شعار مرگ بر آمریکا/2 تأیید تسخیر لانه جاسوسی توسط امام خمینی قدس سره الشریف 🎬فیلم|| سند دستورالعمل محرمانه آمریکا علیه ایران/ بازخوانی یک سند کمتر دیده شده 🔻 🔻 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هنوز هم چوب اعتماد به لیبرال‌ها را می‌خوریم 🔻سال‌روز صدور منشور روحانیت امام خمینی/3 🔹یکی از دلایل جدی انحراف آقای منتظری؛ اعتماد او به گروه‌های منحرف و لیبرال‌مسلک بود. کسانی که در جریان مبارزات هزینه‌ای ندادند و پس از انقلاب طلب‌کارانه وارد بدنه نظام شدند و علیه اصول انقلابی ملت شوریدند. 🔸امام خمینی در دو پیام جداگانه، به نامه های آقای منتظری پاسخ صریح و روشن دادند. اولین بار در 3 اسفند 67، در پیام «منشور روحانیّت» اعتماد به لیبرال ها و خوشبینی به آن‌ها را -که سیره عملی و ریشه جانبداری‌های غلط آقای منتظری بود- مذمت کردند: 🔹«ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان‏ خود را به ‎‏گروه‌ها و #‎‏لیبرال‌ها می‌خوریم، آغوش کشور و همیشه برای پذیرفتن همه‏‎ ‎‏کسانی که قصد و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت‏‎# ‎‏طلب‌کاری آنان از همه اصول، که چرا « » گفتید! چرا کردید! چرا نسبت‏‎ ‎‏به منافقین و ضدانقلابیون را جاری می‌کنید؟ چرا شعار « » داده‌اید؟ چرا را اشغال کرده‌ایم و صدها چرای دیگر. 🔸و نکته مهم در این‏‎ ‎‏رابطه این که نباید تحت تأثیر و بی‌مورد نسبت به و مخالفین و‏‎ ‎‏متخلفین نظام، به گونه‌ای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سؤال بروند. من‏‎ ‎‏بعض از این موارد را نه تنها به سود کشور نمی‌دانم که معتقدم دشمنان از آن بهره می‌برند. ‎‏من به آن‌هایی که دست‌شان به رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات می‌رسد و چه بسا حرف‌های‏‎ ‎‏دیگران را می‌زنند صریحاً اعلام می‌کنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست‏ بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی‌پناه را از بین ببرند،‏‎ ‎‏تا من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم کرد.» (صحیفه امام ج21 ص273)(روزگار قائم‌مقامی ص221) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️ مواجهه امام خمینی با منتظری/بخش دوم 🔻سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری/3 🔹یکی از دلایل جدی انحراف آقای منتظری؛ اعتماد او به گروه‌های منحرف و لیبرال‌مسلک بود. کسانی که در جریان مبارزات هزینه‌ای ندادند و پس از انقلاب طلب‌کارانه وارد بدنه نظام شدند و علیه اصول انقلابی ملت شوریدند. ◀️امام خمینی در دو پیام جداگانه، به نامه های آقای منتظری پاسخ صریح و روشن دادند. اولین بار در 3 اسفند 67، در پیام «منشور روحانیّت» اعتماد به لیبرال ها و خوشبینی به آنها را _که سیره عملی و ریشه جانبداری های غلط آقای منتظری بود_ مذمت کردند: 🔸«ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان‏ خود را به ‎‏گروه‌ها و #‎‏لیبرال‌ها می‌خوریم، آغوش کشور و همیشه برای پذیرفتن همۀ‏‎ ‎‏کسانی که قصد و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت‏‎# ‎‏طلب‌کاری آنان از همۀ اصول، که چرا « » گفتید!چرا کردید!چرا نسبت‏‎ ‎‏به منافقین و ضدانقلابیون را جاری می کنید؟ چرا شعار « »‏‎ ‎‏داده اید؟ چرا را اشغال کرده ایم و صدها چرای دیگر. 🔹و نکته مهم در این‏‎ ‎‏رابطه این که نباید تحت تأثیر و بی مورد نسبت به و مخالفین و‏‎ ‎‏متخلفین نظام، به گونه ای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سؤال بروند. من‏‎ ‎‏بعض از این موارد را نه تنها به سود کشور نمی دانم که معتقدم دشمنان از آن بهره می برند. ‎‏من به آنهایی که دستشان به رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات می رسد و چه بسا حرف های‏‎ ‎‏دیگران را می زنند صریحاً اعلام می کنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست‏#‎ ‎‏‎‏لیبرال‌ها بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی پناه را از بین ببرند،‏‎ ‎‏تا من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم کرد»(صحیفه امام ج21 ص273) 🔸اعتماد و دفاع تمام عیار از برخی افراد معلوم الحال و مجرم قطعی(مانند مهدی هاشمی)، رویه غیر قابل قبول در سیره سیاسی آقای منتظری بود که زمینه افول وی را نیز فراهم آورد و جایی برای دفاع از او باقی نگذاشت. (روزگار قائم‌مقامی ص 221) 🔹 هرچند امام گلایه‌های خود از قائم مقام رهبری را در جلسات مختلف ابراز داشته بودند و نسبت به آینده نظام احساس خطر جدی داشتند، اما در زمستان ۶۷ و نوروز ۶۸ جریان حوادث به گونه ای دیگر رقم خورد. آقای هاشمی رفسنجانی در این باره چنین نقل کرده است: « چند ماه قبل از اینکه این اتفاق بیافتد،(عزل آقای منتظری)یک جلسه ما ،(آقای خامنه‌ای، سید احمد آقا و بنده)خدمت امام بودیم. دریکی از جلسات که رفت و آمدها و مکاتباتی میان امام و آقای منتظری شده بود. امام از جانشین آن زمان خودشان ناراحت بودند و این مطلب را در یک جلسه ای فرمودند که بسیار برای ما تلخ بود و برای ما شک شد. ما احساس کردیم که ایشان یک نظر تندی دارند.... وقتی دوستان اصرار می کردند که صبر کنیم ، ایشان با نگرانی به حضار نگاه کردند و فرمودند: من برای عمر خودم فرصت طولانی نمی بینم و وظیفه خود می دانم که این مسئله را حل کنم. من می‌دانم که بعد از من، اگر انجام ندهم چه پیش خواهد آمد. ازمن نخواهید کاری کنم که وقت حضور نزد خدا جوابی نداشته باشم». 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db