eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
644 ویدیو
595 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /5 ۵ـ نوشته‌اید که داستان حمایت شما از منافقان در دوران مبارزه را من کشف نکرده‌ام و شما آن را خیلی مفصل‌تر در خـاطرات خود آورده‌اید. اینجانب هیچگاه ادعــا نکردم که پدیده‌ای را کشف کرده و ناگفته‌ای را یافته و بازگو کرده‌ام و نیز هیچگاه بر آن نیستم که جنابعالی را به سبب حمایت از منافقان در آن روز و روزگار، خدای نخواسته مورد شماتت، سرزنش و نکوهش قـرار دهم. این واقعیت به درستی روشن و آشکار است که بسیاری از روحانیان، از روی ساده اندیشی، زود باوری، سهل‌انگاری و احساسات آنی، فریب این گروهک مکار و فریب‌کار را خوردند و به یاری آنان شتافتند، لیکن نکته این است که جنابعالی با این اشتباه آشکار که در زندگی سیاسی خود دارید، چگونه خود را در حد امام می‌نمایانید!؟ امام را در جریان بنی‌صدر به زیر سؤال می‌برید و ادعا می‌کنید که امام به سبب اینکه در جامعه حضور نداشت از ماهیت بنی‌صدر آگاهی نیافت و جنابعالی چون در میان مردم بودید و در اجتماع حضور فیزیکی داشتید، بنی‌صدر را به درستی شناخته بودید و خطر او را دریافته بودید لیکن امام خطر را برنمی‌تافت! و از بنی‌صدر حمایت می کرد و سرانجام دریافت که نظر شما درست و مطابق با واقع است! و… جنابعالی اگر به راستی این ادعا را باور دارید که امام به سبب اینکه در اجتماع حضور نداشت، بنی‌صدر را به درستی نشناخته بود و به ماهیت او پی نبرده بود، باید عرض کنم که هنوز امام را نشناخته‌اید؛ البته امام در دوران زندگی پرافتخار خویش آن گونه که باید و شاید شناخته نشد؛ امروز نیز شناخته نشده است. بی‌تردید آیندگان بهتر می توانند دریابند که آن مرد خدا نابغه دهر بوده است و در کیاست، و مدیریت مسئولان و یاران در تاریخ کمتر همسان و همانندی داشته است. امام برای شناخت اشخاص و گروه‌ها به حضور فیزیکی در اجتماع نیازی نداشت، اگر جز این بود، امام هیچگاه نمی‌توانست در دوران زیستن در نجف اشرف نهضت اسلامی ایران را رهبری کند و از هـرگونه لغزش و خطایی دور بماند. امام با اینکه در ایران نبود و با بنیانگذاران و سردمداران سازمان منافقان از نزدیک آشنا نبود، تنها با چند جلسه دیدار و گفت و گو با نمایندگان آن سازمان توانست آنان را بشناسد و به ماهیت منافقانه آنان پی ببرد، لیکن جنابعالی و دیگر روحانیانی که با همه نیرو و توان به حمایت از سازمان برخاسته بودند، به اصطلاح در میان جامعه بودید و زمان‌های طولانی با اعضا و بنیانگذاران آن سازمان سرو کار داشتید و با وجود این نتوانستید آنان را به درستی بشناسید و فریب آنان را نخورید. در مورد بنی‌صدر، حمایت امام از او، نه برای این بود که از ماهیت او شناخت نداشت و به او ایمان داشت. امام، بنی صدر را پیش از آنکه برای ریاست جمهوری کاندید شود شناخته بود و نسبت به او ذهنیت منفی داشت؛ از این رو، چنانکه نامبرده در خاطرات خود آورده است، آن گاه که آمادگی خود را برای نامزدی ریاست جمهوری با امام در میان گـذاشت، پاسخ منفی شنید. امام با صراحت به او گوشزد کرد که صلاحیت برای ریاست جمهوری نظام اسلامی را ندارد، لیکن حمایت امام از او در دوران ریاست جمهوری او احترام به رأی مردم بود. امام مانند بسیاری از سیاست‌بازان نبود که تا روزی که به مقام و منصب نرسیده‌اند فراوان از مردم دم می‌زنند، لیکن آن گاه که به قدرت می‌رسند مردم را فراموش می‌کنند و رأی و نظر مردم را نادیده می‌گیرند. بنی‌صدر از یازده میلیون رأی برخوردار بود. شما انتظار داشتید که امام از قدرت و موقعیت خود استفاده کند و بنی‌صدر را با نادیده گرفتن رأی مردم کنار بزند، لیکن امام بر خود وظیفه می‌دانست که رأی ملت را پاس بدارد و به نظر مردم احترام بگذارد و از رئیس جمهور منتخب مردم حمایت کند، تا مردم خود او را بشناسند و رأی خود را از او پس بگیرند. تفاوت یک رهبر مردمی با انسان‌هایی که هنوز دچار منیت هستند در همین نکته باریک‌تر ز مو نهفته است که آنــان در مسند قدرت کمتر به مردم می‌اندیشند، لیکن آن رهبری که به ملتش عشق می ورزد، پا به پای مردم حرکت می کند و از آنان فاصله نمی‌گیرد. متن کامل نامه در پایگاه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e5
بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /6 ۶ـ نوشته‌اید: «… آن زمان بسیاری از پیشگامان مبارزه (جز معدودی) از آنها [منافقین]، حمایت می‌کردند (حتی خود شما)!» چنانکه پیش‌تر اشاره کردم بسیاری از مبارزان روحانی به سبب سطحی‌نگری، ساده‌اندیشی و سهل‌انگاری، فریب این گروهک و سردمداران آن را خوردند و به حمایت از آنان برخاستند و شاید خفقان حاکم فرصت کنکاش و جستار درباره این گروهک مکار را نیز به آنان نمی‌داد لیکن در این میان آنچه تأسف را افزون می‌سازد این است که این پیشگامان مبارزه، رهبری عارف و دانا و حکیمی فــرزانه و توانا، همانند حضرت امام (سلام الله علیه) را پیش روی خود داشتند و می‌توانستند با بهره‌گیری از دیدگاه‌ها، رهنمودها و رهبری‌های حکیمانه او به چنین ورطه خطرناکی نیفتند و آلت دست منافقان قرار نگیرند؛ لیکن با وجود این به بیراهه رفتند و «دیدند سزای خویش». این جـریان نشان از این واقعیت دارد که بسیاری از روحانیان و به گفته جنابعالی «پیشگامان مبارزه» از آن دوران و زمان به اصل ولایت فقیه پایبند نبودند و رهبری امام را بر نمی‌تافتند و شاید برخـی از آنان خود را از امام داناتر، سیاستمدارتر، مدیر و مدبرتر می‌پنداشتند! و امروز نیز می‌پندارند! (چنانکه از خاطره نویسی های آنان برمی‌آید.) اینکه اشاره کردید که «حتی خود شما»! باید بگویم اینجانب به رغم گرایش به حرکت مسلحانه و علاقه باطنی به گروه‌هایی که به عملیات پارتیزانی دست می‌زدند، روی تعبد به نظریات و اندیشه‌های امام و اینکه پیروی از امام را بر خود وظیفه می‌دانستم، هیچگاه از سازمان حمایت نکردم و در ماهنـامـــــه ۱۵ خرداد که در نجف اشرف انتشار می‌دادم کوچک‌ترین سخنی و مطلبی در پشتیبانی از آنان نیاوردم و با بـرخی از همکاران و همرزمان که نسبت به سازمان سمپاتی داشتند، بر سر این مسئله که برخلاف نظر امام در خدمت این گروهک قرار گرفته بودند، اختلاف شدید داشتم. این نکته نیز بایسته یادآوری است که آن «معدودی» که بنا به گفته جنابعالی در آن روز از سازمان شناخت داشتند و از همکاری با برخی از «پیشگامانی» که در خدمت سازمان قرار داشتند، خودداری می‌ورزیدند، امروز از سوی برخی از آن «پیشگامان»! متهم می‌شوند که از مبارزه رویگردان شده بودند و مبارزه را قبول نداشتند! و از خط امام منحرف شده بودند!! امروز تاریخ، داوری خواهد کرد که چه کسانی از راه و اندیشه امام دور شده بودند؛ آنها که از سازمان حمایت می‌کردند و وجوهات شرعی را به کام منافقان می‌ریختند؟ یا کسانی که حمایت از سازمان را بیراهه‌پویی و خطرناک می‌دانستند و از آنان دوری می‌گزیدند؟ ۷ـ آورده‌اید «… سابقه ذهنی جامعه از آقای زیارتی (سید حمید روحانی) فردی است که حتی حاضر است مرحوم شریعتی را در جهت تقویت حوزه‌ها یک‌بار دیگر به مسلخ تاریخ ببرد، اما ناگهان در چرخش ۱۸۰ درجه‌ای شخصیت‌های انقلاب و زبرالحدیدهای نهضت امام خمینی(ره) را به مذبحی می‌برد که سلاخان دین‌ستیز آن را برای استحاله انقلاب در بعضی از رسانه‌های مرموز بنا کرده‌اند»!! جناب آقای هاشمی! این نخستین‌بار نیست که جنابعالی برای به زیر سؤال بردن کسانی که به نقد از کار و کردار شما برخاسته‌اند به اتهام‌زنی روی می‌آورید و تلاش می‌کنید که منتقدان را با لجن‌پراکنی و پیرایه‌تراشی خاموش سازید، زبان‌ها را ببندید، قلم‌ها را بشکنید و همگان را به تسلیم و کرنش وادارید. شما در پی رحلت امام عزیز آن روز که بر تخت ریاست جمهوری تکیه زدید و بر این باور بودید که حرف و سخن و رأی و نظر شما باید «فصل‌الخطاب» باشد! آیا به یاد دارید که با برخی از همسنگران دیرینه خود به جرم اینکه در برابر حرف و نظر شما حرف داشتند و به نقد و نظر می‌پرداختند چه رفتاری کردید؟ آیا به یاد دارید که به آقای کروبی چه نسبت‌های ناروا دادید!؟ آیا می‌دانید که نسبت به حاج خانم کروبی، آن بانوی سخت‌کوش، دلسوز و وفادار به کانون خانواده که همه توان خود را در راه خدمت به کشور و ملت به کار گرفته‌ بود، چه ظلم و جفایی کردید!؟ آیا بر این باورید که تاریخ این ناروایی‌ها و جفاکاری‌ها را به دست فراموشی می‌سپارد؟ البته چوب این رفتار ناشایست خود را نیز خوردید و آنچه را که به ناحق به دیگران نسبت دادید دامنگیر خودتان شد؛ اما دریغ که درنیافتید، به خود نیامدید و باور نکردید که «دار دنیا دار مکافات است». متن کامل نامه در پایگاه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e5
بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /7 شما پنداشتید با آوردن این فراز که «…مرحوم شریعتی را در جهت تقویت حوزه‌ها یک‌بار دیگر به مسلخ تاریخ ببرد»! به اصطلاح به یک کرشمه چند کار می‌کنید؛ تاریخ نگاری اینجانب را مغرضانه! و غیر مسئولانه! می‌نمایانید و دار و دسته شریعتی را نیز به سوی خود می‌کشانید! و به روحانیان نیز می‌باورانید که من امروز به ضرر جامعه روحانیت قلم می‌زنم! و موضع می‌گیرم! و بدین گونه بر هواداران خود می‌افزایید! راستی جنابعالی از کجا می‌دانید که «سابقه ذهنی جامعه» نسبت به اینجانب چه می‌باشد؟ آیا جامعه از نظر جنابعالی، آقازادگان، نورچشمان و بادمجان دور قاب‌چین‌هایی هستند که جنابعالی را در میان گرفته‌اند!؟ اگر امروز جنابعالی از جامعه شناخت داشتید، بی تردید در رفتار، گفتار و کردار خود تجدید‌نظر می‌کردید؛ دست کم درصد رأی جامعه را نسبت به خود می‌دانستید و به این روز نمی‌نشستید. در پی پیروزی انقلاب اسلامی آن روز که من به بررسی جریان شریعتی نشستم حوزه‌ها در اوج قدرت و محبوبیت بود و سیل دانشجوی دختر و پسر برای تحصیل علوم اسلامی به حوزه‌ها سرازیر بود و برای تقویت حوزه‌ها نیازی نبود که کسی یا کسانی به مسلخ کشیده شوند. اگر بنا بود طبق اوضاع و شرایط حوزه‌ها شریعتی به مسلخ کشیده شود، بایستی در جلد نخست کتاب نهضت امام خمینی که در دوران طاغوت تدوین شد، این کار صورت می گرفت که حوزه‌ها و علما دوران غربت را می گذراندند و در میان بسیاری از مردم به زیر سؤال بودند؛ لیکن می‌بینیم که در آن کتاب از او تجلیل و ستایش شد و واپسگرایانی که در جامعه روحانی بودند سخت مورد نکوهش قرار گرفتند. اینجانب در نگارش تاریخ هیچگاه چرخشی نداشته و آنچه را که آورده است بر پایه واقعیت‌هایی است که در جامعه روی داده و بنابر شواهد و مدارک و سندهای متقن و معتبری است که در دسترس قرار دارد. اگر من نیز همانند تحریف‌گران تاریخ واقعیت‌ها را درز می‌گرفتم، مردم را در ناآگاهی نگاه می‌داشتم و نان را به نرخ روز می‌خوردم. در نجف اشرف در آن شرایطی که اندیشه‌ها بر ضد شریعتی دور می‌زد، به او می‌تاختم و در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی آن روز که او در میان برخی از قشرهای جامعه، به ویژه برخی از اصحاب قدرت از جایگاه والایی برخوردار بود، به ستایش او می‌نشستم و تاریخی خنثی تحویل جامعه می‌دادم؛ بی‌تردید امروز از دید باندها، گروه‌ها و جریان‌هایی که راهشان از ملت جداست، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بودم، سری در سرها داشتم، از پشتیبانی مراکز قدرت برخوردار بودم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی به این روز نمی‌افتاد، کتاب‌های من در بازار بایکوت نمی‌شد و گمنام نمی‌ماند. لیکن چون برخلاف مسیر آب شنا کردم، چهره‌ها، مهره‌ها، گروه‌ها و جریان‌هایی که از یک ملت بیدار و هشیار می‌ترسند، بر ضد اظهارات من موضع گرفتند و از هر شیوه و شگردی برای به زیر سؤال بردن نوشته‌های من بهره‌برداری کردند ـ‌ و می‌کنند ـ‌ صد البته «بر دامن کبریاش ننشیند گرد» شما ادعا کرده‌اید که اینجانب «در چرخش ۱۸۰درجه‌ای شخصیت‌های انقلاب و زبرالحدیدهای نهضت امام خمینی را به مذبحی می‌برد که سلاخان دین‌ستیز آن را برای استحاله انقلاب در بعضی از رسانه‌های مرموز بنا کرده‌اند»!! بی‌تردید از دید جنابعالی شخصیت‌های انقلاب و «زبرالحدیدهای نهضت امام» جز شخص شما کسی نمی‌تواند باشد! و چون اینجانب به نقد از کار و کردار شما پرداخته است «زبرالحدیدها» را «به مذبحی می‌برد که…»!! لیکن واقعیت این است که امروز سلاخان دین‌ستیز «برای استحاله انقلاب» در خدمت جنابعالی قرار گرفته‌اند و چشم به راه‌اند که کلمه‌ای از دهان دُرَربار شما بیرون بیاید تا آن را با آب و تاب از آن «رسانه‌های مرموز»! که اشاره کردید پخش کنند و پوشش دهند و از اینکه گاهی سکوت می‌کنید و سخنان ضد انقلاب‌پسند بر زبان نمی آورید، سخت آشفته و اندیشناک می‌شوند و آمار و ارقام می‌دهند که بله؛ «اکنون چند هفته است که «آیت‌الله هاشمی رفسنجانی» بر کرسی نماز جمعه ننشسته و در فشانی نکرده است»! آیا به نظر نمی‌رسد که جنابعالی با اشاره به «رسانه‌های مرموز» به اصطلاح معروف پیش‌دستی می‌کنید و با این شگرد می‌خواهید حمایت رسانه های بیگانه را از خودتان از دیدها و ذهن‌ها بپوشانید!؟ متن کامل نامه در پایگاه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e5
بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /8 ۸ ـ از من خواسته‌اید یک سند ارائه دهم که جنابعالی جوانان مسلمان را تشویق کرده‌اید که به سازمان مجاهدین (منافقین) بپیوندند! بگذریم از اینکه در آن روز برخی از جوانان ایرانی در لبنان و سوریه به اینجانب مراجعه می‌کردند و می‌خواستند در بازگشت به نجف از امام بپرسم که می‌توانند به سازمان بپیوندند و اظهار می داشتند که آقای هاشمی به ما توصیه و تأکید کرده است با سازمان همکاری کنیم و نیز بگذریم از اینکه یکی از برادران روحانی ما در نجف اشرف که سر در راه سازمان گذاشت و عضو آن شد، حجت او بر این کار توصیه آقای هاشمی رفسنجانی بود؛ اما زنده‌ترین سند؛ پرداخت وجوه شرعی به آن سازمان از سوی جنابعالی است که جوانان مسلمان را به پیوستن به آنان تشویق می‌کرد و دغدغه‌ها را برطرف می‌ساخت. آن گاه که جنابعالی سازمانی را تا آن پایه متعهد و وارسته می‌دانید که وجوه شرعی را در اختیار آنها قرار می‌دهید آیا برای یک جوان مسلمان دین‌باور دیگر تردیدی در صلاحیت، اصالت و قداست آن سازمان باقی می‌ماند؟ آیا این جوان برای پیوستن به آن سازمان تشویق نمی‌شود؟ امام مساعدت مالی به منافقین را به شدت رد می‌کرد و پرداخت وجوه شرعی از جانب شما به آنها را با احتمال اینکه از روی بی‌اطلاعی باشد و منافقین شما را اغفال کرده باشند، به صورت تلویحی به شما هشدار دادند. امام در پاسخ استفتای حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقای هاشمیان (امام جمعه محترم رفسنجان) در تاریخ ۱۴رمضان ۱۳۸۳ (ششم آبان ۱۳۵۲) نوشتند: «… راجع به اشخاصی که جناب آقای هاشمی به جنابعالی مراجعه نموده‌اند، این اشخاص مختلف هستند، بعضی‌ها اهل علم یا کاسب متدین[اند] که در این قضایا یا گرفتاری اعم از حبس پیدا کرده‌اند؛ اینجانب کراراً به تهران و قم دستور داده‌ام که با خانواده‌ها و خودشان همراهی نمایند… و جمعی از آنها که محبوس هستند و ارتباطی با قضایای دینی ندارند، بلکه انحراف نیز دارند نمی‌شود از وجوه به آنها کمک کرد… آقای شیخ علی اکبر هاشمی ممکن است مطلع نباشند از جریان امور و ممکن است بعضی‌ها ایشان را اغفال نموده‌اند چون در این بین علی‌المحکی جمعی هستند که به اسم این اشخاص از مردم وجوه می‌گیرند…» ۹ـ پرسیده‌اید «… واقعاً با چه قیاسی این جمله را می‌گویید که اینکه هاشمی می گوید ۵۰ سال با آیت‌الله خامنه‌ای رفیقم از قدرت طلبی و خودخواهی منشأ می‌گیرد»!؟ به دنبال نامه سرگشاده جنابعالی به مقام معظم رهبری و اولتیماتومی که در آن نامه داده بودید، نیروهای انقلابی و حزب‌اللهی و دلسوزان و وفاداران به نظام جمهوری اسلامی نگران و اندیشناک شدند که مبادا جنابعالی در اندیشه جدایی از رهبری و مخالفت با ایشان باشید. در پی آن مطرح شدن شورای رهبری و زمزمه آن از سوی جنابعالی این نگرانی را بیش از پیش قوت بخشید که جنابعالی نقشه‌هایی در سر دارید. بسیاری از موضع گیری های مردمی بر ضد شما نیز ریشه در این رفتار نامناسب شما داشت. در چنین شرایطی خرد و مصلحت اقتضا می‌کرد که جنابعالی پیروی خود را از مقام رهبری و لزوم اطاعت از ایشان را با صراحت و بی‌پرده اعلام کنید و به نگرانی‌ها پایان دهید، لیکن جنابعالی نه تنها این کار را نکردید بلکه اعلام کردید که «من ۵۰ سال با آیت‌الله خامنه‌ای رفیقم»! و بدین گونه از روشن کردن موضع خود در برابر رهبری سر باز زدید. آیا مخاطب از این جمله شما این برداشت را نمی‌کند که به اصطلاح معروف در میان دعوا نرخ تعیین کردید و جایگاه خود را نشان دادید!؟ و انگار با زبان بی‌زبانی خواستید بگویید که من نیز در سطح ایشان و در همان قد و قواره‌ام و می توانم در همان جایگاه قرار بگیرم؟! متن کامل نامه در پایگاه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e5
بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /9 ۱۰ـ شما این دیدگاه را که مقام معظم رهبری از دست نزدیکان، همراهان و کسانی مانند جنابعالی خون جگر می‌خورند، رد کرده و آن را «توهم» دانسته‌اید. امیدوارم که چنین باشد و رهبر ملت که امروز از دست فتنه‌گرانی که خیز برداشته اند تا ایران را به ویرانه‌ای جغدنشین بدل کنند، خون جگر می‌خورند، دیگر از دست خودی‌ها ننالند و همانند امام نگویند: «سعدی از دست دوستان فریاد»! ۱۱ـ طبق سنت و سیره همیشگی خود که به انتقادهای مشفقانه و برادرانه با حربه تهمت، رویارویی می‌کنید، اینجانب را با «القاعده» مقایسه کرده و به فرو غلطیدن «در تنگنای لجن‌زار تندروی» متهم کرده‌اید؛ البته این گونه واژه‌ها و جملات با ادبیات حوزه و اهل علم و اندیشه همخوانی و سازگاری ندارد لیکن چه توان کرد که از همنشینی و همدستی با دگراندیشانی که راه عاشوراییان را خشونت‌طلبی و شهادت را حرکتی انتحاری و دور از خرد می‌نمایانند و هرگونه سخن قاطع، صریح و انقلابی را «القاعده‌وار» می خوانند، جز این نمی‌توان انتظار داشت. من به مصداق و اذا مروا باللغو مروا کراما از این می‌گذرم و یادآور می‌شوم که شاید یکی از انگیزه‌های شیطان بزرگ از به وجود آوردن گروهک‌های «القاعده» و «طالبان» و… همانا رویارویی با ادبیات عاشورا و رواج این گونه ادبیات سخیف و لیبرالیستی باشد. ۱۲ـ ادعا کرده‌اید که اینجانب در سخنرانی خود «خواسته یا انشاءالله ناخواسته توهینی نثار آیت‌الله خامنه‌ای» کرده‌ام! و برای شوراندن ملت ایران بر ضد اینجانب با لحنی تحریک‌آمیز آورده‌اید «مطمئناً معتقدین حقیقی به اصل ولایت فقیه سخنان سخیف … (به) رهبر انقلاب را هر چند در لوای تحلیل و تفسیر بر نمی تابند»!! چقدر این نظر و برداشت همسان است با آنچه در داستان‌ها آمده است که حافظ شیرازی(ره) را به جرم سرودن این نیم‌بیت: «وای اگر از پس امروز بود فردایی» منکر معاد دانستند و کافر خواندند. این گونه حربه‌های زنگ‌زده از یادگارهای فرهنگ شاهنشاهی و نظام‌های طاغوتی است که از اندیشه و فرهنگ برخی از ایرانیان ما هنوز زدوده نشده است. در دوران ستم‌شاهی چه بسیار کسانی در درگیری با یکدیگر برای شکست حریف یکباره فریاد می‌زدند: «به اعلیحضرت اهانت می کنی»!؟ و بدین گونه به اصطلاح معروف «حریف را از میدان به در می کردند»! برای من مایه تأسف است که جناب آقای هاشمی برای بازداشتن اینجانب از نقد و نظر خیرخواهانه، از چنین شیوه و شگرد زشت و زننده‌ای بهره بگیرد؛ این روش علاوه بر این که مفید نیست دون شأن یک روحانی می‌باشد. ۱۳ـ توصیه فرموده‌اید «… برای خوشایند عده‌ای که دیروز و امروزشان معلوم است و همه می دانیم برای فردای این مملکت چه خیال های شومی در سردارند، آیینه تاریخ را بیش از این غبار آلود ننماییم و …» باید بگویم «جانا به زبان ما سخن می‌گویی»! شما خوب می‌دانید که من «عده» و «عُده‌ای» ندارم که بخواهم برای «خوشایند» برخی، کاری صورت دهم. امروز لیبرالیست‌ها، ناسیونالیست‌ها، سوسیالیست‌ها و گروهک های مرموز ضد انقلاب در اطراف من گرد نیامده‌اند و برای من سوت و کف نمی‌زنند. رسانه‌های صهیونیستی و امپریالیستی و صدای آمریکا و کفتار پیر انگلیس، گفته‌ها و نوشته‌های مرا با به‌به و چه‌چه و با شاخ و برگ فراوان انتشار نمی‌دهند. بی‌بند و بارهای افسار گسیخته و روزه‌خواران فریب‌خورده و نمازگزاران با کفش، پای سخنرانی من هورا نمی کشند و شعار نمی‌دهند. بنابراین، روشن است چه کسی بایسته است که در روش خود تجدید نظر کند و برای خوشایند مشتی ضد انقلابی که تا دیروز او را «عالی‌جناب سرخ‌پوش» می‌خواندند، آیینه تاریخ را، جامعه روحانیت را، امام را، انقلاب را، اسلام را، کشور و ملت را به مذبحی که سلاخان دین‌ستیز برای در هم شکستن انقلاب اسلامی بنا کرده اند نکشاند و آن تبهکاران، فزون‌خواهان و جنایت‌پیشگانی را که به قیمت ریخته شدن خون شهدا و فداکاری ملت ایران از این کشور بیرون رانده شده‌اند، با ندانم کاری‌ها و خودخواهی‌ها و قدرت‌طلبی‌ها خدای نخواسته به ایران باز نگرداند. متن کامل نامه در پایگاه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e5
بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /10 جناب آقای هاشمی شما خود به درستی می‌دانید که روز و روزگاری نور چشم ملت ایران به شمار می‌آمدید. مردم ـ به ویژه نسل جوان ـ ‌به شما عشق می‌ورزیدند و شما را با همه وجود دوست داشتند و شما مایه امید بودید. اینجانب نیز به رغم ظاهری خشک و بی‌تفاوت از عمق قلب به شما علاقه‌مند بودم و شما را دوست داشتم ـ و دارم ـ چنانکه آقای منتظری را نیز با همه نیرو و توان دوست داشته و به او علاقه‌ای ویژه داشتم. او و خانواده بزرگوارش حق بزرگی به گردن من دارند که من هیچ گاه نمی‌توانم «از عهده شکرش به درآیم» چنانکه محبت‌های برادرانه آقای کروبی نیز بیشتر از آن است که من بتوانم آن را بیان کنم. باید بگویم تلخ‌ترین لحظه‌های زندگی من آن ساعاتی است که به نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری می‌نشینم و یا ناگزیر می‌شوم چنین پاسخ‌نامه‌هایی بنگارم. شما و دیگر سروران و مبارزان راه امام برای من عزیز و محترمید لیکن اسلام، امام و انقلاب بی‌تردید برای من عزیزتر و مقدس‌تر است. من نمی‌توانم به سبب مسائل عاطفی، از آرمان‌های امام و از اهداف مقدس انقلاب چشم بپوشم و هدف و عقیده را نادیده بگیرم. آرزوی من این است که به خود آیید، لحظه‌ای اندیشه کنید و از سرنوشت دیگران عبرت بگیرید. از شما انتظار است همراه با مردم بر سر مردم‌فریبان و انقلاب‌فروشان و متمردین از خط و راه و آرمان‌های امام فریاد برآورید و امید دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی را به یأس بدل کنید و همواره راه امام پویید، رضای خدا جویید و برای رهبر و ملت، یار و همراه باشید. شما مطمئن باشید اگر مردم از مسئولان انقلاب و چهره‌های برجسته نظام صداقت، صفا، یکرنگی، راستی و درستی ببینند، با همه نیرو آنان را حمایت می‌کنند و به آنان وفادار می‌مانند. مردم امروز از آگاهی، هشیاری و زیرکی بالایی برخوردارند. امروز دیگر نمی‌توان با تبلیغات، جوسازی‌ها، شایعه‌پراکنی‌ها و… شخصیت‌ها را در میان مردم ساقط و بی‌اعتبار کرد. آن چه مردم را از برخی مقامات دلسرد و نومید می‌کند، تبعیض، دوگانگی حرف و عمل، بی‌صداقتی، رفاه‌طلبی، تجمل‌گرایی و دیگر خصلت‌های زشت و ناپسندی می‌باشد که برخی‌ از مقامات و مسئولان به آن دچارند. از یک طرف در نماز جمعه مردم را به قانون توصیه می‌کنند و تنها راه حل را پای‌بندی به قانون می‌شمارند و از سوی دیگر نزدیکان و اعضای خانواده‌شان در صف قانون‌شکنان و فتنه‌گران قرار می‌گیرند و آتش فتنه را دامن می‌زنند تا آنجا که برخی از آنان دستگیر می‌شوند؛ و دریغ از یک کلمه برائت آقای هاشمی از این قانون‌شکنی‌ها و فتنه‌گری‌های برخی از اعضای خانواده خود که چنین رفتاری داشتند. ای کاش به دستور قرآن کریم عمل می‌کردند که می‌فرماید: «قوا انفسکم و اهلیکم نارا». مردم به آن کسانی که برای رسیدن به قدرت و مقام دست و پا می‌زنند، پشت می‌کنند و از حمایت آنان خودداری می‌ورزند. این چهره‌ها و شخصیت‌ها هستند که با رفتار و کردار خود می‌توانند توده‌ها را گردآورند و با خود همراه سازند و یا از خود برانند و تنها و بدنام بمانند. اگر راستی، ساده‌زیستی، صداقت، صفا، و یکرنگی پیشه کردند و آرمان‌های انقلاب و امام را پاس داشتند، بی‌تردید از اعتبار ویژه‌ای در میان مردم برخوردارند و مورد حمایت آنان هستند و اگر به باندبازی، سازشکاری، ریاکاری، چندگانگی، ناراستی و نادرستی، رفاه‌طلبی،‌ تجمل‌گرایی، خودخواهی و خودنمایی روی آوردند و آرمان‌های مردمی را به مسلخ کشیدند، طبیعی است که جز سقوط و بی‌آبرویی در میان مردم، دستاوردی ندارند و راه به جایی نمی‌برند. متن کامل نامه در پایگاه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e5
بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /11 آن روز که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مقام رهبری رسیدند، بودند کسانی که این مقام ایشان را برنمی‌تافتند و درباره ایشان ابهاماتی داشتند. خود من از کسانی بودم که نسبت به ایشان «تأمل» داشتم، لیکن آن چه مایه اعتماد، ایمان، علاقه‌مندی و پیوند ناگسستنی مردم با ایشان شد، خلوص، صفا، صداقت، ساده‌زیستی، دوری‌گزینی از زرق و برق زندگی، استواری در راه امام، سرسختی و سازش‌ناپذیری در برابر دشمنان، زورمداران و جهانخواران و پاسداری از اصول انقلاب است که امروز شمار زیادی از مردم را شیفته و فدایی جان بر کف ایشان ساخته است. امروز بزرگ‌ترین سرمایه ملت، کشور و انقلاب نیروهای بسیجی و حزب‌اللهی هستند و این سرمایه عظیم از سربازان جان بر کف و گوش به فرمان مقام معظم رهبری به شمار می‌آیند. این سرمایه گرانبها و مقدس را تنها کسانی می‌توانند به دست آورند که یکپارچه خدایی باشند، از خود رسته و به مردم پیوسته باشند، از خودخواهی، خودنمایی، غرور، رفاه‌زدگی، تجمل‌گرایی و… بپرهیزند، با مردم با راستی و درستی و صفا و صداقت برخورد کنند، خط امام را پاس دارند، در برابر استکبار جهانی و زورمداران فزون‌خواه بین‌المللی سازش‌ناپذیر، استوار و پایدار بمانند، عقب‌نشینی نکنند، در روابط بین‌المللی عزت، حکمت و مصلحت را مد نظر قرار دهند و در یک کلام مردمی زیست کنند. امروز بزرگ‌ترین خطری که پیروان خط امام را تهدید می‌کند افزون بر غرور، خودخواهی و خودبزرگ‌بینی و فرو افتادن در ورطه سیاست شوم لیبرالیستی است که خطر آن برای حوزه‌های اسلامی و مقامات روحانی از خطر مارکسیسم به مراتب بیشتر و شکننده‌تر است؛ چنانکه تحجرگرایی نیز برای روحانیت از زهر هلاهل خطرناک‌تر می‌باشد، لیکن آن چه امروز یاران امام را به سقوط و بی‌آبرویی تهدید می‌کند و از مردم جدا می‌سازد، اندیشه استعماری لیبرالیستی است که حتی بزرگانی چون آقای منتظری را از امام و انقلاب گرفت و از مردم جدا کرد و امروز نیز می‌بینیم که چهره‌هایی انقلابی،‌ با پیشینه درخشان خط امامی را، به کام خود فرو برده و رویاروی مردم قرار داده است. یکی از آثار شوم گرایش به لیبرالیسم جدا شدن از مردم است. لیبرالیست‌ها هیچ گاه با مردم حرکت نمی‌کنند، در صف مردم حضور ندارند، در تظاهرات و راهپیمایی‌های مردمی دیده نمی‌شوند، زبان مردم را درک نمی‌کنند، خصلت مردمی ندارند، از مردم فراوان دم می‌زنند، لیکن از راه و مرام مردم بیگانه‌اند نمونه آشکار این جریان «نهضت آزادی» است که از روز موجودیت خود تا به امروز (جز در مقطع کوتاهی که به ظاهر پشت سر امام ایستاد) هیچ گاه نتوانسته است پایگاه مردمی به دست آورد، همراه با مردم حرکت کند و در صف مردم بایستد. امروز می‌بینیم که شماری از کسانی که از یاران امام شمرده می‌شدند به دنبال فرو غلطیدن به ورطه لیبرالیسم و پیوستن به باند «تسلیم‌طلبان»، به کلی از مردم جدا شده‌اند، در تظاهرات میلیونی که در روزهای اخیر در اعتراض به هتک حرمت به امام در سراسر کشور برپا گردید، از این جناح ـ‌ به ویژه در تهران‌ ـ در میان راهپیمایان و تظاهرکنندگان کسی دیده نشد و خواهان مجوز برای راهپیمایی مستقل شدند! انگار ننگ داشتند که در تظاهرات مردمی شرکت کنند! و همراه و همگام با مردم باشند! لابد تظاهرات میلیونی مردم در سراسر کشور را از مشتی «لباس‌شخصی‌ها» می‌پندارند! و «مردم» از دید آنان کسانی هستند که به باند «تسلیم‌طلبان» وابسته باشند و در مقابل بیگانگان ـ به ویژه شیطان بزرگ‌ ـ کرنش کنند و تسلیم باشند و در برابر نظام اسلامی گردنکشی، یکدندگی و ستیزه‌جویی به خرج دهند و به اصطلاح «عرف بین‌المللی» را رعایت کنند و بی‌جهت برای ایران دشمن نتراشند! متن کامل نامه در پایگاه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e5
بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /12 امام با پیش‌بینی این روز سیاه برای شماری از کسانی که در کنار امام بودند در واپسین‌ ماه‌های زندگی پرافتخار خویش اعلام کردند: … من به طلاب عزیز هشدار می‌دهم که علاوه بر این که باید مواظب القائات روحانی‌نماها و مقدس‌ماب‌ها باشند، از تجربه تلخ روی کار آمدن انقلابی‌نماها و به ظاهر عقلای قوم که هرگز با اصول و اهداف روحانیت آشتی نکردند عبرت بگیرند که مبادا گذشته تفکر و خیانت آنان فراموش و دلسوزی‌های بی‌مورد و ساده‌اندیشی‌ها سبب مراجعت آنان بـــه پست‌های کلیدی و سرنوشت‌ساز نظام شود… ما هنوز چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروه‌ها و لیبرال‌ها می‌خوریم… تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرال‌ها بیفتد… (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۸۶ ـ ۲۸۵) آری؛ امام به درستی پیش‌بینی می‌کرد که لیبرالیست‌های مرموز و در خط امریکا با نزدیک شدن به یاران امام می‌توانند شماری از آنان را از خط انقلاب و اسلام ناب محمدی(ص) دور سازند و به صف «تسلیم طلبان» بکشانند و همسو و هم‌صدا با استکبار جهانی، صهیونیسم بین‌المللی،‌ منافقین، سلطنت‌طلبان و دیگر عناصر ضد انقلاب رویاروی ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی وادارند؛ مصیبتی که اکنون می‌بینیم به وقوع پیوست و جمعی از روحانیان مبارز از مردم جدا شد و مورد خشم و انزجار ملت قرار گرفت و این برایند پشت کردن به خط امام و گرایش به لیبرالیسم است. هر که گریزد ز‌ خراجات شهر خارکش غول بیابان شود والسلام 1388.10.3 سید حمید روحانی متن کامل نامه در پایگاه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e5
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌷 روایت رهبر انقلاب از تلاش آمریکاییها برای توجیه چهره رژیم وابسته و کودتایی پهلوی 👈 رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در سالگرد قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ مردم قم: ✏️ آن رژیمی که در ۲۲ بهمن به دست مردم ایران ازاله شد و از این خاک پاک، از این کشور خدایی بیرون رانده شد، یک رژیم وابسته و کودتایی بود. ✏️ یک عده‌ای امروز نمیخواهند این را بعد از چهل سال باور کنند. آمریکایی‌ها و دور و بری‌های آمریکایی‌ها و وابستگان به آمریکایی‌ها هم با ساده‌دلی تمام، عجیب است، سیاستمدارند، دیپلماتند اما در این قضیه نهایت ساده‌اندیشی را دارند به کار میبرند. با محاسبه‌ی غلط، دارند دوباره توجیه میکنند چهره‌ی رژیمی را که چهل سال قبل، ۴۵ سال قبل با لگد مردم از این کشور رانده شده، بیرون افتاده شده. ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
خاطرات پرابهام و پرسش‌های بی‌پاسخ پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت سالروز فوت آقای هاشمی رفسنجانی تکذیب خاطره هاشمی رفسنجانی علیه مرحوم آیت‌الله مصباح هاشمی رفسنجانی و نامحرم دانستن مردم خاطرات هاشمی؛ تاریخ یا معرفی‌نامه خانوادگی؟! ژست رهبری و فرماندهی نادیده انگاشتن ویژگی‌های برجسته امام معرفی کتاب روایت‌های ناروا نقد خاطرات سال 1363 هاشمی رفسنجانی نقد خاطرات سال 1365 هاشمی رفسنجانی نقد کتاب «هاشمی بدون روتوش» شگردهای غیراخلاقی در تثبیت تحریفات تاریخی مقاله تاریخی مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ در نقد خاطرات هاشمی رفسنجانی خاطراتی پر از ابهام و پرسش‌های بی‌پاسخ!! آسیب‌شناسی انتقادی شیوه‌های خاطره‌گویی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با تأکید بر کتاب دوران مبارزه نگاهی به «خوش‌بینی‌های فرمایشی» و «ژست‌های دموکراتیک» آقای هاشمی رفسنجانی مطالعه‌ آسیب‌شناسانه‌ سیاست‌های دولت سازندگی خاطرات هاشمی رفسنجانی و ادعاهای بی‌دلیل حمایت‌های هاشمی رفسنجانی از سازمان منافقین؛ علی‌رغم مخالفت امام هبوط در مه؛ نقدی بر کتاب پا به پای سرو؛ خاطرات خانم عفت مرعشی 🎥هاشمی آنگونه که بود برای شناخت کارنامه سیاسی آقای هاشمی رفسنجانی و نقد خاطرات وی چه بخوانیم؟ همسانی نقش هاشمی رفسنجانی و سیدکاظم شریعتمداری/1 همسانی نقش هاشمی رفسنجانی و سیدکاظم شریعتمداری/2 نقش هاشمی رفسنجانی در فتنه 88 به‌روایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی/1 نقش هاشمی رفسنجانی در فتنه 88 به‌روایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی/2 بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /1 بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /2 بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /3 بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /4 بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /5 بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /6 بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /7 بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /8 بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /9 بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /10 بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /11 بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /12 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e5
نامه حجت السلام والمسلمین سید حمید روحانی به آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان و تقاضای رد صلاحیت حسن روحانی/1 تاریخ نامه: ۱۳۹۶/۰۱/۲۸ حضور سرور گرامی آیت‌الله جنتی دبیر معظم شورای نگهبان دامت افاضاته تسلیم و تحیت وافر به عرض رسانیده بدعوات خالصانه یادآورم. 🔹چنانکه خود مستحضرید در جامعه ایران و در میان عامه مردم، عملکرد ناروای یک معمم، متأسفانه به پای همه روحانیان و عالمان دینی گذاشته می‌شود و روحانیت را زیر سؤال می‌برد. به فرموده حضرت امام (سلام الله علیه) … اگر بقالی خلاف کند می گویند فلان بقال خلافکار است، اگر یک عطار عمل زشتی مرتکب شود گفته می شود فلان عطار زشت کار است لیکن اگر آخوندی عمل ناشایستی انجام دهد، نمی‌گویند فلان آخوند منحرف است، می‌گویند «آخوندها بدند»! (مبارزه با نفس یا جهاد اکبر – ص۳۰ – ۳۱) 🔸اکنون می بینیم آنچه در این چهار سال بر ایران گذشت و اعمال نا شایست و شرم‌آوری که از رئیس جمهور امروز ایران، سرزد فاجعه دردناک و جبران ناپذیری برای کشور و ملت به‌همراه داشت ضربه‌های سنگین و سهمگینی به آرمانهای انقلاب اسلامی و راه و خط امام وارد کرد عزت و عظمت و شخصیت ملت عزیز ایران آسیب سنگینی دید. دردناک‌تر و فاجعه‌بارتر اینکه آقای رئیس جمهور که متأسفانه در سلک روحانیت قرار دارد با خلافکاری‌ها و نارواگویی‌های خود مصیبت‌ها و زیانهای جبران ناپذیری برای روحانیت به بار آورد روحانیان را زیر سئوال برد و لکه سیاهی شد بر چهره مقدس و مهذب مسئولان روحانی و رجال معنوی که هرگز زدوده نخواهد شد. یکی از بزرگترین زشت‌کاری‌ها و خلافکاری‌های او دروغگویی و دروغ پردازی است مانند آب خوردن دروغ می‌گوید. به قول یکی از شهروندان در فضای مجازی این پدیده نادری است که یک آخوند رو در روی مردم وا می‌ایستد و تو چشم آدم زل می زند و دروغ می‌گوید. مردم می‌پرسند آیا ممکن است انسانی نزدیک هفتاد سال با راستی و درستی و صداقت زندگی و رفتار کرده باشد لیکن در مدت چهار سال این‌گونه ناگهان در گنداب فساد روحی ، سیاسی، فریب‌کاری، دورویی و نادرستی سقوط کند؟! یا در واقع از آغاز با نادرستی و دورویی خو داشته و آلودگی روحی و اخلاقی با شیر اندرون شده با جان بدر شود. دروغ پردازی های آقای رئیس جمهور بیشتر از آن است که بتوان آن را در یک نامه محدود برشمرد و به نمایش گذاشت اما اشاره به برخی از آن بایسته است. صفحه دوم صفحه سوم صفحه چهارم 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e5