eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
909 ویدیو
633 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه سوم 🔹خبرنگار: دومین سؤالى که مى‌خواستم خدمتتان بگویم این‌که روز ۲۲ بهمن یوم‌اللَّه، شما کجا تشریف داشتید؟ و یک خاطره ویژه از آن روز الطفات بفرمایید تعریف کنید. 🔸خیلى رابطه‌اش ضعیف است با آن بحثى که قبلاً مى‌کردم اینى که شما سؤال مى‌کنید، یعنى کم رابطه است. اگر بخواهید یک خرده رابطه‌اش بیش‌تر بشود بد نیست که برگردیم به بعد از چند سال به مسجد کرامت باز، این خوب است. مسجد کرامت بعد از گذشت چند سال در سال ۵۷ مجدداً شد مرکز تلاش و فعالیت و آن هنگامى بود که من از تبعید برگشته بودم از ، و ماه آبان بود گمانم یا اواخر مهر بود یا توى آبان بود که برگشتم، وقتى بود که تظاهرات مشهد و جاهاى دیگر آغاز شده بود.... و شروع شده بود و یواش یواش اوج هم گرفته بود. ما آمدیم یک ستادى تشکیل شد در مسجد کرامت براى هدایت کارهاى مشهد و مبارزات در آن مرحوم و برادرمان جناب آقاى و من و یک مشت از برادران طلبه جوانى که همیشه با ما همراه بودند که دو نفرشان از آن‌ها هم الان شهید شدند یکى یکى هم ، این دو نفر هم جزو آن طلبه‌هایى بودند که دائماً در کارهاى ما با ما همراه بودند. 🔹در آن‌جا جمع مى‌شدیم و مردم هم در رفت و آمد دائمى بودند و آن‌جا شد ستاد کارهاى مشهد و عجیب این است که نظامی‌ها و پلیس از چهارراه نادرى که مسجد هم سر چهارراه بود جرأت نمى‌کردند این طرف‌تر بیایند از هیجان مردم، لذا ما توى این مسجد روز را با امنیت مى‌گذراندیم و هیچ واهمه‌اى که بریزند این مسجد را تصرف کنند یا ماها را بگیرند نداشتیم، ولیکن شب که مى‌شد آهسته از تاریکى شب استفاده مى‌کردیم و مى‌آمدیم بیرون و در یک منزلى غیر از منازل خودمان مى‌رفتیم شب را هر چند نفرى مى‌ماندیم و خیلى شب و روزهاى پرهیجان و پرشورى بود تا این‌که مسائل آذر ماه مشهد پیش آمد که مسائل بسیار سختى بود، یعنى اولش حمله به بیمارستان بود که ما رفتیم در بیمارستان متحصن شدیم، در روزى که حمله شد در همان روز ما حرکت کردیم که ماجراى این رفتن به بیمارستان هم خیلى ماجراى جالبى است، این‌ها چیزهایى هم هستش که هیچ کس هم متعرضش نشده یعنى چون کسى نمى‌دانسته، در همه شهرها یعنى جریانات پرهیجان و تعیین‌کننده‌اى وجود داشته از جمله در مشهد؛ و کسى این‌ها را به زبان نیاورده متأسفانه که این‌ها تکه تکه سازنده است. 🔸وقتى که ما خبر به ما رسید ما در مجلس روضه بودیم و من را پاى تلفن خواستند، من رفتم تلفن را جواب دادم و من دیدم از بیمارستان است و چند نفر از دوست و آشنا و غیر آشنا از آن طرف خط دارند با کمال دستپاچگى و سراسیمگى مى‌گویند حمله کردند، زدند، کشتند و به داد برسید ... بچه‌هاى شیرخوار را زده بودند بله درست است، من آمدم آقاى طبسى را صدا زدم آمدیم این اطاق، عده‌اى از علما در آن اطاق جمع بودند، یک چند نفر از معاریف مشهد هم بودند و روضه هم در منزل یکى از معاریف علماى مشهد بود. 🔹من رو کردم به این آقایان گفتم که وضع در بیمارستان اینجورى است و رفتن ما به این صحنه احتمال زیاد دارد که مانع از ادامه تهاجم و حمله به بیماران و اطباء و پرستارها و این‌ها بشود و من قطعاً خواهم رفت و آقاى طبسى هم قطعاً خواهند آمد ما با ایشان قرار هم نگذاشته بودیم اما خب مى‌دانستم که آقاى طبسى پهلوى هم نشسته بودیم، گفتم ما قطعاً خواهیم رفت اگر آقایان هم بیایید خیلى بهتر خواهد شد و اگر هم نیایید ما به‌هرحال مى‌رویم. لحن توأم با عزم و تصمیمى که ما داشتیم موجب شد که چند نفر از علماى معروف و محترم مشهد گفتند که ما هم مى‌آییم از جمله آقاى حاج و آقاى و بعضى دیگر، ما گفتیم پس حرکت کنیم. حرکت کردیم و راه افتادیم به طرف بیمارستان و گفتیم هم پیاده مى‌رویم. وقتى که ما از آن منزل آمدیم بیرون و جمعیت زیادى هم در کوچه و خیابان و بازار و این‌ها جمع بودند دیدند که ما داریم مى‌رویم گفتیم به افراد که به مردم اطلاع بدهند ما مى‌رویم بیمارستان و همین کار را کردند گفتند، مردم افتادند پشت سر این عده و ما پیاده راه از حدود بازار تا بیمارستان را در حدود شاید مثلاً سه ربع تا حالا یک ساعت راه بود این راه را پیاده طى کردیم و هر چه مى‌رفتیم جمعیت بیشتر با ما مى‌آمد و هیچ تظاهر و یعنى شعار و کارهاى هیجان‌انگیز هم نبود، فقط همین حرکت مى‌کردیم به طرف یک مقصدى، تا این‌که رسیدیم نزدیک بیمارستان. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه چهارم 🔹آن خیابانى که، بیمارستان امام رضاى مشهد مى‌دانید یک فلکه‌اى جلویش هست، یک میدانى هست جلویش که حالا اسمش فلکه امام رضاست و یک خیابانى است که منتهى مى‌شود به آن فلکه، سه تا خیابان یعنى به آن فلکه منتهى مى‌شود ما از آن خیابانى که خیابان آن وقت اسمش جهانبانى بود، نمى‌دانم حالا اسمش چیه، داشتیم مى‌آمدیم به طرف آن خیابان از دور دیدیم که سربازها راه را سد کردند. یعنى یک صف کامل و تفنگ‌ها هم دستشان ایستادند و ممکن نیست از این‌ها عبور کنیم، من دیدم که جمعیت یک مقدارى احساس اضطراب کردند من آهسته به برادرهاى اهل علمى که بودند گفتم که ما باید در همین صف مقدم با متانت و بدون هیچ‌گونه تغییرى در وضع‌مان برویم پیش تا مردم پشت سرمان بیایند و همین کار را کردیم، سرها را انداختیم پایین، بدون این‌که به رو بیاوریم که اصلاً سربازى و مسلحى کسى وجود دارد در مقابل ما، رفتیم نزدیک به مجرد این‌که به مثلاً یک مترى این سربازها رسیدیم من ناگهان دیدم که مثل این‌که بى‌اختیار این سربازها از جلو پس رفتند و یک راهى به قدر عبور سه چهار نفر باز شد ما رفتیم. 🔸فکر آنها این بود که ما برویم بعد راه را ببندند اما نتوانستند این کار را بکنند، به مجرد این‌که ما از این خط عبور کردیم جمعیت ریختند و این‌ها نتوانستند کنترل بکنند، شاید در حدود مثلاً چند صد نفر آدم با ما تا دم در بیمارستان آمدند بعد هم گفتیم که در را باز کنند دیدیم بله طفلک‌ها بچه‌هاى دانشجو و پرستار و طبیب و این‌ها که توى بیمارستان بودند با دیدن ما جان گرفتند، گفتیم در بیمارستان را باز کردند و وارد شدیم. رفتیم به طرف آن جایگاه وسط بیمارستان که یک جایگاهى بود آن‌جا و یک مجسمه‌اى چیزى هم به نظرم بود که بعدها آن مجسمه را هم فرود آوردند و شکستند. لکن آن وقت به نظرم مجسمه هنوز بود ... اوائل بیمارستان بود، بله یعنى اول اول هم نه، یک مقدارى آن اوائل که سر یک چهارراهى بود و یک جاى وسیعى بود، بیمارستان امام رضا خب بیمارستان خیلى بزرگى است. 🔹به آن‌جا که رسیدیم به مجرد این‌که رسیدیم آن‌جا ناگهان دیدیم که رگبار گلوله‌هایى که بعد که پوکه‌هایش را پیدا کردیم دیدیم کالیبر ۵۰ بوده، چقدر واقعاً این‌ها گستاخى در مقابل مردم به خرج مى‌دادند با کالیبر، در حالى که براى متفرق کردن مردم یا کشتن یک عده مردم کالیبرهاى کوچک مثلاً ژ۳ یا این چیزها هم کافى بود اما با کالیبر ۵۰ که یک سلاح بسیار خطرناکى است و براى کارهاى دیگرى به درد مى‌خورد این‌ها به کار بردند روى مردم. من بعدها که در آن بیمارستان متحصن شدیم آن کالیبرها را جمع کرده بودم از زمین، این پوکه‌ها را، خبرنگارهاى خارجى که آمده بودند من این پوکه‌ها را نشان مى‌دادم مى‌گفتم که این یادگارى‌هاى ماست ببرید به دنیا نشان بدهید که با ما چگونه رفتار مى‌کنند. 🔸به‌هرحال رفتیم آن‌جا یک، یک ساعتى آن‌جا بودیم بعد خب معلوم نبود که چیکار مى‌خواهیم بکنیم، رفتیم توى یک اطاقى ما چند نفر از معممین و چند نفر از افراد بیمارستان که ببینیم حالا چه باید کرد چون هیچ معلوم نبود، معلوم شد تهاجم ادامه دارد حتى ماها را و مردم را و همه را گلوله‌باران کردند. من آن‌جا پیشنهاد کردم که ما این‌جا متحصن بشویم یعنى اعلام کنیم که همین جا خواهیم ماند تا خواسته‌هایى برآورده بشود و خواسته‌ها را مشخص کنیم، توى جلسه ۸، ۹ نفر ۱۰ نفر از اهل علم مشهد حضور داشتند من براى این‌که مطلب هیچ‌گونه تزلزلى، خدشه‌اى پیدا نکند بلافاصله یک کاغذ آوردم و نوشتم که ما جمع مثلاً امضاءکنندگان زیر اعلان مى‌کنیم که در این‌جا خواهیم بود تا این کارها انجام بگیرد که یادم نیست حالا این کارها چى بود یکى دو تایش را یادم است، یکى این‌که فرماندار نظامى مشهد عوض بشود، یکى این‌که عامل گلوله‌باران بیمارستان امام رضا محاکمه بشود یا دستگیر بشود، یک چنین چیزهایى را مثلاً و اعلان تحصن کردیم و این تحصن، عجیب اثر مهمى بخشید هم در مشهد و هم در خارج از مشهد یعنى، بعد معلوم شد که آوازه او جاهاى دیگر هم گشته و این یکى از مسائل، یا یکى از آن نقطه عطف‌هاى مبارزات مشهد بود که بعد آن وقت آن هیجان‌هاى بسیار شدید و تظاهرات پرشور مردم مشهد به دنبال این بود و کشتار عمومى‌اى که بعد از آن در مشهد نمى‌دانم یازدهم یا دوازدهم ... دهم دى، بله اتفاق افتاد جلوى استاندارى که مردم را زدند و بعد هم توى خیابان‌ها راه افتادند و صف‌هاى نفت و صف‌هاى نان و این‌ها را گلوله‌باران کردند ... با تانک و ماشین مى‌رفتند. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه پنجم 🔹خبرنگار: حالا اگر این سیر را ادامه بدهید تا زمانى که به تهران تشریف آوردید و قضیه ۲۲ بهمن 🔸آمدن ما به تهران قبلاً قرار بود که خیلى زودتر انجام بگیرد یعنى من وقتى که از تبعید برگشتم و آمدم مشهد یک مدتى مشهد بودم، کارهاى مشترکى را با دوستان تهران داشتیم و این‌ها اصرار داشتند که من تهران فعلاً بمانم. من هم قصدم این بود منتها چون محرم و صفر پیش آمد که دو دستور امام نسبت به محرم و صفر، ما رفتیم مشهد که کارهاى محرم و صفر را با دوستان همکارى کنیم و سامان بدهیم و چون کارها خیلى مثل همه جاى دیگر دست و پاگیر و در ارتباط با مردم و این‌ها بود، تظاهرات فراوان و سازمان دادن راهپیمایى‌هاى چند صد هزار نفرى مشهد که خیلى مهم و بى‌سابقه بود، طبعاً من هر چى مى‌خواستم هى بیایم نمى‌توانستم. تا این‌که از تهران آقاى مرحوم بارها براى من پیغام فرستادند که براى یک کار مهمى من باید بیایم تهران و من دوستان مشهد را راضى کردم که بیایم تهران و آمدم، که آن کار مهم هم عبارت از این بود که امام من را به عنوان عضو معین کرده بودند و من خبر نداشتم از این قضیه و این‌ها مى‌خواستند به من ابلاغ کنند و این طبعاً ایجاب مى‌کرد که من در تهران بمانم، تا این‌که آمدم تهران. تهران خب در ، استقبال در بودیم تا آن روزهاى بسیار حساس قبل از ۱۲ بهمن، قبل از آمدن امام. 🔸یکى از خاطراتى که در این رابطه من یادم هست که شاید براى شما جالب باشد خاطره آن شبى است که اعلان شد که فرداى آن روز فرودگاه را بستند یعنى ... قبل از بله، آن شبى بود که ظاهراً همان روز قبلش بود که بختیار اعلامیه‌اى داده بود و مى‌خواست این اعلامیه در رادیو خوانده بشود، قبلاً با دوستان خودش در شوراى انقلاب چون مى‌دانید که چند نفر از اعضاى شوراى انقلاب با بختیار دوست بودند، سوابق دوستى داشتند و شاید یک خرده رودروایستى هم داشتند و به وسیله آن‌ها این اعلامیه را فرستاد در شوراى انقلاب که ببینند شوراى انقلاب با این اعلامیه موافق است یا نه؟ 🔹البته شاید آن روز اسم شوراى انقلاب را هنوز بر این جمع منطبق نمى‌دانستند، البته مى‌دانستند شوراى انقلابى هست، شاید نمى‌شناختند که این جمع شوراى انقلاب است اما به‌هرحال کسانى که معلوم بود با امام ارتباط دارند که شخص بارز آن‌ها مرحوم و شهید مطهرى و اینها بودند اشخاص بارزى که معلوم بود با امام در ارتباط هستند دائماً و بعضى از برادران دیگرمان مثل آقاى برادرمان آقاى ، شهید ، اینها کسانى بود که مشخص بود که مشخص بود با امام در ارتباط هستند در زمینه مسائل تظاهرات و این‌ها. آن اعلامیه را فرستاد آن روز عصرى در مدرسه رفاه بودیم که آن اعلامیه را یکى از همان آقایانى که با آن گروه ارتباط داشت آورد آن‌جا و گفت بله این اعلامیه را بختیار داده و گفتند که امام هم موافقت کردند با این اعلامیه ... بله همان اعلامیه‌اى بود که در او گفته بود که من مى‌خواهم براى پاره‌اى از گفتگوها و تبادل‌نظر بروم پاریس و با آیت‌اللَّه خمینى صحبت کنم. که ما برایمان خیلى غیر قابل باور بود که امام ملاقات با بختیار را با این شرط به این سادگى بپذیرند، چون ما مى‌دانستیم قبلاً که اذن دخول زیارت امام استعفا از مقامات و حتى یک خرده بالاتر، تبرى کردن از نظام پادشاهى و این چیزهاست، اصلاً این آن وقت ما مى‌گفتیم این اذن دخول خدمت امام است، آن وقت چطور ایشان با این چیز مثلاً بى‌رمق و ضعیف، این متنى که خیلى ضعیف بود چنین اجازه‌اى پیدا کرده باشد براى ما غیر قابل تصور بود، لکن از طرفى آن آقایى که این را آورده بود و جزو خودمان هم بود دیگر، جزو شوراى انقلاب بود، به تحقیق مى‌گفتش که نخیر این کار حتماً انجام گرفته و اینها. مرحوم شهید بهشتى اول توى جلسه نبود بعد ایشان آمد، قبل از آنى که ایشان بیاید شهید مطهرى یک اصلاح در این عبارت کرد بعد که شهید بهشتى آمد یک اصلاح هم ایشان کرد که این دو تا اصلاح تقریباً محتوا را عوض مى‌کرد، مثلاً براى کسب نظر او نوشته بود فرض کنید کردند کسب تکلیف، که این خیلى فرق مى‌کرد کسب نظر با کسب تکلیف، مثلاً یک چنین تغییراتى را که به کلى عوض مى‌کرد محتواى آن نامه را این دو برادر، مرحوم شهید مطهرى و شهید بهشتى در این عبارت آوردند گفتند اگر این جور باشد شاید مثلاً مورد قبول قرار بگیرد لکن باز هم به نظر آن‌ها و به نظر همه ما بعید بود اصلاً که امام با یک چنین چیزى قبول کنند، لکن آنها به طور قطع مى‌گفتند که اینجور است. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه ششم 🔹در اثناى صحبت بود یکى از حضار از خودهایمان از آن چند نفرى که ما با هم بودیم گفت خوب است ما برویم خودمان از پاریس سؤال کنیم این مشکلى ندارد، تلفن توى اطاق دیگرى بود شهید مطهرى پا شد رفت آن‌جا و گفتش که من مى‌روم صحبت مى‌کنم رفت و بعد از اندکى ایشان برگشت گفتش که بله، حالا آن طرف خط با ایشان کى صحبت کرده بود من درست نمى‌دانم، بین یکى دو نفر در ذهنم مردد است چون یقین ندارم ...نه آقاى فردوسى بود نه آقاى محتشمى، حالا یکى دو نفر دیگر از آن طرف صحبت کرده بودند و گفته بودند که بله امام قبول کردند و شما هم بی‌خود اصرار نکنید و این‌ها، ایشان گفته بود که ... دیگر حالا لابد کرده بودند، من آنى که پیش خودمان اتفاق افتاده آن را من نقل مى‌کنم، یعنى روایتى است که از حادثه مشهود خودم دارم مى‌گویم ... احتمال دارد دیگر، لابد اینجور بوده. آن آقایى که پشت خط بود به شهید مطهرى گفته بود که شماها بی‌خود اصرار مى‌ورزید که این راهى تغییرش بدهید امام همان را قبول کردند، ایشان گفته بود ما خب این دو تا تغییر که بهتر است که ما این را توانستیم به گردن بختیار بگذاریم و بقبولانیم آن طرفى که پشت خط بود گفته بود که نه، اصرار خیلى نکنید و کارى کنید که به ساعت ۸، اخبار بعدازظهر که ساعت ۸ هست برسد این، ایشان برگشت گفت بله امام قبول کردند و مى‌گویند اصرار هم نکنید ما گفتیم خب حالا این دو تا اصلاحى که ما کردیم لااقل این دو تا اصلاح پس باشد. همان ساعت علماى قم و آیت‌اللَّه منتظرى و همه، علمایى که از شهرستان‌ها آمده بودند و عده‌اى که به احتمال ورود امام آمده بودند تهران، این‌ها همه در دبیرستان علوى دخترانه، دبیرستان علوى اسلامى آن‌جا جمع بودند و قرار بود که ما هم برویم آن جا. 🔸ما بلند شدیم رفتیم آن‌جا توى آن جلسه و به عنوان یک خبر جدید این مطلب را یادم نیست حالا یا شهید بهشتى یا شهید مطهرى گفتند در آن مجلس، که بله یک چنین اعلامیه‌اى بختیار داده و ظاهراً امام هم قبول کردند. در مجلس برادرانى از جمله آیت‌اللَّه‌العظمى منتظرى گفتند نه، امام این را قبول نمى‌کند، قبول نکرده، خب این همان نظر ماها بود یعنى ما هم فکر مى‌کردیم که این غیر قابل قبول است براى امام، اما آن تلفنى که شده بود، طبعاً آن تلفن نشان مى‌داد که امام قبول کردند. دوستان ما که در آن جلسه بودند گفتند که نه این را ما خودمان با پاریس تماس گرفتیم قبول کردند امام، ایشان مى‌گفتش که آقاى منتظرى مى‌گفتند که نخیر، من باور نمى‌کنم تا خودم صحبت بکنم با پاریس و جلسه طول کشید و بگومگوهایى توى آن جلسه شد سر همین قضیه که آیا امام حالا این متن جدید و اصلاح شده را قبول مى‌کنند یا نمى‌کنند، همه ما معتقد بودیم که اگر قبول بکنند امام، کار عجیبى انجام گرفته، این را همه دانستند منتها چون آن جمع موجود توى آن جلسه سابقه آن تلفن را هم نداشتند و خودشان با پاریس صحبت نکرده بودند مایل بودند که خودشان مستقیم صحبت بکنند. به نظرم مى‌رسد که آقاى منتظرى تلفن کردند به پاریس و گفتند اینى که من مى‌گویم بنویسید ... یا شاید هم ضبط کردند من حالا آنى که توى ذهن من است این است، که ایشان گفتند که آنى که من مى‌گویم بنویسید و خدمت امام بگویید و جواب ایشان را به من بگویید و ما رفتیم مدرسه رفاه منتظر جواب امام بودیم که نیمه شب آن اعلامیه کوتاه حضرت امام رسید که نخیر من به کسى قول ندادم قبول هم نمى‌کنم، تا استعفاء هم ندهد تا چه نکند من قبول نخواهم کرد که آن پخش شد در همه‌ى کشور و فردا در روزنامه‌ها نوشتند و نمى‌دانم در رادیو هم، رادیو گمان نمى‌کنم گفته باشند اما در روزنامه‌ها که نوشتند. این آن تکه جالب و ناگفته این خاطره بود که چون نشنیده بودم من که کسى گفته باشد. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه هفتم 🔹بعضى‌ها هم توى بعضى از نوشتجات و این‌ها دیدم که یک ذره هم توأم با تحریف و این‌ها هم گفتند، بله این مال آن شب بود و اما مسأله تحصن. آن شبى که قرار بود ما صبح برویم تحصن بکنیم آن روزى بود که امام قرار بود بیایند، نیامدند و ما رفتیم در و شهید بهشتى سخنرانى کردند و بنده قطعنامه را خواندم، آن روز بهشت زهرا این جورى بود دیگر؟ یک سخنرانى شهید بهشتى کردند بعد هم یک قطعنامه‌اى تهیه کرده بودیم من هم رفتم قطعنامه را خواندم و برگشتیم. وقتى که برگشتیم صحبت شد که حالا قدم بعدى چى باشد؟ فکر تحصن در تهران بى‌ارتباط به تجربه تحصن در مشهد نبود، یعنى تجربه‌ى موفق تحصن بیمارستان مشهد تشویق‌کننده بود به این تحصنى که در تهران انجام گرفت. 🔸مدتى بحث شد که کجا تحصن انجام بگیرد، بعضى مى‌گفتند در مسجد بازار مسجد امام که آن وقت اسمش مسجد شاه بود آن‌جا تحصن انجام بگیرد، بعضى جاهاى دیگر را پیشنهاد مى‌کردند یک وقت پیشنهاد دانشگاه هم شد که دیدیم بسیار جالب و از همه جهت این خوب هست لذا بود که حرکت کردند صبح، برادرها صبح زود رفتند دانشگاه منتها خوف این بود که دانشگاه را ببندند، قبلاً ما فرستادیم با آن رئیس آن وقت، رئیس نه، رئیس دانشگاه نخیر، با یکى از مسؤولین دانشگاه آن شخصى بود که بعدها به نظرم رئیس دانشگاه شد آن وقت یکى از دست‌اندرکارهاى دانشگاه بود تفاهم کردیم مشکلات زیادى هم سر راه ما انصافاً درست کردند اما مسجد خوشبختانه باز بود، ما رفتیم داخل مسجد و فوراً آن اطاقک سر مسجد را آن‌جا را ستاد کارها قرار دادیم و بلافاصله یک اعلامیه منتشر کردیم یعنى اولین کارى که کردیم یک اعلامیه نوشتیم گفتیم که این اعلامیه پخش بشود و ما حضورمان در این‌جا آن وقتى فایده خواهد داشت که زبان و بیان همراهش باشد و این کار را کردیم و این سیاست را ما تا آخر هم ادامه دادیم و همین بود که اثر کرد، زیرا که اگر سخنرانى‌ها و اعلامیه‌ها نبود مفهوم نمى‌شد که چکارى انجام گرفته، نه مردم در جریان قرار مى‌گرفتند و تبلیغات دستگاه هم مى‌توانست شاید آن را جور دیگرى جلوه بدهد لذا بود که چند تا برنامه در دانشگاه بود 🔹یکى سخنرانی‌هایى بود که مستمراً در مسجد دانشگاه انجام مى‌گرفت که همه ماها هر کدام یک برنامه سخنرانى را این‌جا گذاشتیم و دیگران سخنرانى مى‌کردند، یکى اعلامیه‌ها بود، یکى هم یک نشریه، یک بولتن روزانه ما منتشر مى‌کردیم، الان درست یادم نیست، دو تا بولتن ما منتشر کردیم یکى در دانشگاه، گمانم اسمش تحصن بود، گمانم اسمش تحصن، اصلاً گذاشتیم تحصن، یکى هم در هنگام تشریف آوردن امام، یعنى هنگام ورود امام، بعد از ورود امام در مدرسه رفاه دادیم که آن را من یکى دو شماره‌اش را دارم، یک وقتى توى کاغذهایم دیدم که از این دومى یکى دو شماره هست که نشان‌دهنده سبک روحیات و افکار و آن هیجانات و احساسها و دیدهاى خیلى ابتدایى نسبت به حوادث بى‌سابقه و سریع آن روز ماست که آدم حالا نگاه مى‌کند مى‌بیند که با مسائل چگونه برخورد مى‌کرده. به‌هرحال مسأله‌ى تحصن هم به این شکل آغاز شد. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه هشتم 🔹خبرنگار: روز ۲۲ بهمن شما کجا تشریف داشتید؟ 🔸روز ۲۲ بهمن یک سابقه‌اى دارد. روزهایى که امام تشریف آورده بودند مى‌دانید دیگر، مقر کارها در مدرسه رفاه بود، امام محل‌شان در دبستان علوى شماره ۲ بود؛ که باید خیابان ایران را یعنى کوچه مستجاب را باید طى مى‌کردیم و از خیابان ایران هم مقدارى مى‌گذشتیم مى‌رفتیم مى‌رسیدیم آن‌جا و تمام این مسیر هم مى‌دانید دیگر پر بود از جمعیت تمام ساعات روز، یعنى گروه‌هایى که ... فشرده، که نمى‌شد آن‌جا بمانند، بله. ساعت‌هاى متمادى مردم در تمام سطح خیابان و کوچه‌هاى اطراف همین‌طور ایستاده بودند منتظر، که گروه گروه، دسته دسته بروند امام را تا حیاط پر مى‌شد امام را زیارت مى‌کردند یک دستى تکان مى‌دادند و مردم امام را مى‌دیدند و به هیجان مى‌آمدند و عده‌اى غش مى‌کردند و آن‌ها مى‌رفتند از منزل بیرون، عده دوم مى‌آمدند و تمام ساعات روز تقریباً پیش از ظهر مردها بودند، بعدازظهر زن‌ها، به نظرم این جورى بود، پر بود. 🔹 ما یک ستاد جدید هم تشکیل دادیم در دبیرستان علوى اسلامى براى کارهاى تبلیغات و مسائل همین اعزام افرادى به کارخانه‌ها براى این‌که کارگرها را توجیه بکنند و از نفوذ بعضى از عناصر در کارخانه‌ها که داشت انجام مى‌گرفت جلوگیرى کنند و کارهاى تبلیغاتى گوناگون دیگر، که آن مادر دفتر تبلیغات امام هست که سازمان تبلیغات اسلامى و و همه از همان تشکیلات کوچولوى آن روز سرچشمه گرفت و منشعب شد. 🔸یک روز من داشتم بین این دو سه تا مقر را براى یک کارى با سرعت با عجله مى‌رفتم یکى از دوستان من را نگه داشت گفت شماها این‌جا مشغول کارهاى خودتان هستید توى این کارخانه‌ها عوامل کمونیست رفتند دارند کارگرها را تحریک مى‌کنند، دارند تخریب مى‌کنند، دارند کارهاى بد انجام مى‌دهند، من خیلى به نظرم جدى نیامد، اصلاً حساس نشدم نسبت به این مسأله از بس کار زیاد بود. 🔹مى‌دانید آن روزها لحظات آن قدر پر حادثه بود که قدرت ذهنى و حتى چشم انسان قادر نبود که همه این حوادث را ببیند، تمام مشکلات و فتوحات و حوادث و تازه‌هاى کشور در این محدوده مکانى کوچک و در آن چند روز داشت خودش را نشان مى‌داد و بر یک عده معدودى تحمیل مى‌شد که این‌ها باید این‌ها را حل و فصل مى‌کردند، لااقل مى‌دیدند و واقعاً چنین قدرتى وجود نداشت براى هیچ‌کس، خیلى مشکل بود، خیلى روزهاى دشوار و پر حادثه‌اى بود. 🔸من خیلى برایم این مطلب حساس نیامد، رفتم در آن محلى که داشتیم توى همان دبیرستان علوى، یک نفر دیگر یا همان برادر آمد یک گزارش مفصل‌ترى داد من احساس کردم که یک حادثه‌اى است و بروم ببینم، پرسیدیم کجا بیش‌تر حساس است، یک کارخانه‌اى را اسم آوردند گفتند توى این کارخانه عده‌اى هستند و این‌ها، من گفتم من خودم بروم ببینم که چه خبر است. رفتم توى کارخانه دیدم بله کارگران این کارخانه ۸۰۰ نفر بودند، ۵۰۰ دختر و پسر کمونیست بر این‌ها اضافه شده بودند و مى‌دانید خانواده‌اى تشکیل مى‌شود در منطقه کارگرى یک بخشى از منطقه کارگرى تهران، یعنى کارخانه‌هاى زیادى نزدیک هم‌اند که هر حادثه‌اى در یکى از این کارخانه‌ها مى‌توانست که با سرعت سرایت کند به جاهاى دیگر و معلوم شد که یک پایگاه این‌ها مى‌خواستند درست کنند و همین جا را پایگاه قرار دادند با یک حرکات تند و سختى، تهدید به قتل، مثلاً مدیر یا مدیر فنى یا مثلاً مدیرعامل یا این طور چیزها که حالا نسبت به مدیرعامل و این‌ها که ما فرارى هم بودند، مدیرعامل و اینهایش ظاهراً نبودند هم خیال مى‌کنم آن‌جا، لکن نسبت به همه‌ى کسانى که توى آن‌جا یک مسؤولیت‌هایى داشتند که به یک نحوى به مدیرعامل ارتباط پیدا مى‌کرد یک نوع شدت عمل به‌وجود بیاید که کارگرها احساس پیروزى بکنند و با یک نقطه‌نظر خاص و با یک جهت‌گیرى خاصى چیز بکنند. من رفتم آن‌جا دیدم وضع این جورى است و مشغول حل و فصل قضایا شدم روز من آن‌جا گذشت، این روز مثلاً ۲۱ بهمن بود. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه نهم 🔹روز ۲۲ بهمن من در این کارخانه بودم یعنى توى این کارخانه بودم که خبر پیروزى بر آن گروهى که رفته بودند نیروى هوایى را چیز بکنند را شنیدم که از لشکر گارد حمله کرده بودند به نیروى هوایى و شکست خوردند به وسیله مردم و به وسیله نیرو تار و مار شدند آن را شنیدم و در راه بازگشت از آن کارخانه بود که دیدم که رادیو گفتش که صداى انقلاب اسلامى ایران، ماشین را نگه داشتم از ماشین آمدم پایین روى زمین خیابان افتادم زمین و سجده کردم، یعنى به قدرى براى من عجیب بود این حادثه اگر چه بعد از آمدن امام خب معلوم بود که حادثه اتفاق افتاده، اما این‌که از صداى ایران، از فرستنده رسمى کشور این صدا به گوش من برسد این براى من یک چیز اصلاً باورنکردنى بود و این حرف خنده‌آور را هم به شما بگویم که من تا مدت‌ها شاید تا چند هفته دائماً این فکر و این شک براى من پیش مى‌آمد که من نکند خواب باشم و کارى مى‌کردم که اگر خوابم از خواب بیدار بشوم، دیدم نخیر از خواب بیدار نمى‌شوم و معلوم شد که نخیر بیدارى است و واضح‌ترین و جدى‌ترین و اصیل‌ترین حوادث بیدارى دوران عمر ما هم هست و در این راه بودم من. 🔸خبرنگار: در طول انقلاب شما با شخصیت‌هاى زیادى که الان میان ما نیستند و به ملأ اعلى پیوستند بودید، خوب است که الان یک یادى هم از آن‌ها بشود اگر خاطره خاصى از این شهدا در ارتباط با آن روزها دارید این را بفرمایید. 🔹این از آن سؤال قبلى هم سخت‌تر است، خب من با خیلى از این شهداى نامدار و معروف معاشرت داشتم، مأنوس بودم، روزها و شب‌هاى زیادى را با این‌ها گذراندیم، با هم بودیم و در همین ایام هم ما تقریباً دائماً با هم بودیم، کم‌تر ساعاتى بود که ما چند نفر از هم جدا بشویم. چند چیز ما را به هم متصل مى‌کرد یکى شوراى انقلاب بود که تمام کارها و بارها آن روز بر دوش شوراى انقلاب بود حتى بعد از تشکیل دولت موقت هم باید در حقیقت همین عده بودند که کارها را روبراه مى‌کردند. رادیو را باید مواظب مى‌بودیم، پادگان‌ها را باید مواظب مى‌بودیم، مردم همین کسانى شاید عده‌اى به تحریک گروهک‌ها، اسلحه‌خانه‌ها را غارت مى‌کردند باید مواظب بودیم، از جاهاى مختلف مراجعه مى‌کردند مشکلات فراوانى وجود داشت باید مراقبت مى‌کردیم، تمام مسائل به این جمع مربوط مى‌شد لذا بود که ما دائماً با هم بودیم و با همه این‌ها من خاطره دارم و واقعاً عاجزم از این‌که بتوانم یکى از این خاطرات را جدا کنم. البته آن شب ۲۲ بهمن یا شب ۲۱ بهمن یادم نیست حالا یکى از این شب‌ها بود، این شب‌ها این شب‌هاى از هفده هیجدهم بهمن تا آن طرف و به خصوص از ۱۹ بهمن که نیروى هوایى آن رژه را در حضور امام راه انداختند که خب خیلى مسأله جدى‌تر شد احتمال کودتا و این چیزها بود دیگر، خب مى‌دانید دیگر گمان کودتا... بله کاملاً گمان کودتا مى‌رفت و بعدها هم در خلال این نوشتجاتى که بعضى از این فراری‌ها نوشتند و البته راست و دروغ سر هم کردند چیزهایى را نوشتند، از لابه لاى حرف‌هاى آن‌ها آدم با این‌که انکار مى‌کنند مى‌شود فهمید که واقعاً این‌ها قصد داشتند که یک حرکتى اگر بتوانند انجام بدهند اگر چه نمى‌توانستند، یعنى چنین امکانى نداشت، کودتا به معناى سرکوب میلیون‌ها آدم بود خب ... بله یعنى مثلاً مى‌توانستند بیایند چند تا تانک دیگر توى خیابان‌ها بیاورند، بود تانک‌ها، یا یک چند تا مثلاً گلوله بیش‌تر به مردم بزنند، چند جا را بمباران کنند، چیزى که حاجت آن‌ها را برآورده کند اصلاً برایشان ممکن نبود چون همه مردم را بایستى از بین مى‌بردند لکن نسبت به مقر حضرت امام و همچنین مدرسه رفاه که محل اجتماع ما بود و هم که روز ۱۵ بهمن تشکیل شده بود ۱۴ یا ۱۵ بهمن تشکیل شد در همان مدرسه رفاه کارهاى خودش را شروع کرده بود، نسبت به این دو جا احتمال حملات بیشترى وجود داشت ممکن بود مثلاً مى‌گفتند ممکن است بیایند بمباران کنند یا چتربازهایى را پیاده کنند آن‌جا یک کارهایى را انجام بدهند به خصوص بعد از آنى که [نقص] مثلاً فرض کنید که خمپاره بود، شاید بعضى از چیزهاى خطرناک بود، ممکن بود با یک آتش‌سوزى ناگهان یک انفجار بزرگ بوجود بیاید یک چنین چیزهایى احتمالش بود یعنى یک خطرهاى اینجورى به‌هرحال جدى بود. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه دهم 🔹شب‌ها که مى‌شد مصراً از ما مى‌خواستند که ما برویم و در جاهاى مختلفى قرار بگیریم، در یک جا نباشیم براى این‌که اگر چنانچه یک حادثه‌اى پیشامد کرد همه با هم از بین نروند و چند نفرى بمانند. ما البته خودمان ترجیح مى‌دادیم برویم مدرسه علوى و در همان‌جایى که امام اقامت دارند ما هم همان جاها باشیم، دوست مى‌داشتیم، شنیدیم، خبر آوردند براى ما که امام گفتند نه، این‌جا جمع نشوند همه و متفرق بشوند. دو تا از آن شب‌هاى جدا جدا در منازل گوناگون خوابیدن را من با مرحوم و بودم یعنى دو شب را با هم بودیم...ما منزل حاجى لبانى بودیم، حاج ، من و مرحوم شهید بهشتى و شهید باهنر دو شب را در منزل ایشان که همان نزدیک بود چون خانه‌هایى را انتخاب مى‌کردیم که نزدیک به آن‌جا باشد و هر جمعى توى یک خانه‌اى زندگى مى‌کردند. آن شب‌ها را من فراموش نمى‌کنم که ما فکر مى‌کردیم، مطالعه مى‌کردیم، با هم بحث مى‌کردیم که فردا را چگونه برنامه‌ریزى کنیم و چه بکنیم و دائماً صداى انفجار و گلوله و حتى گلوله‌هاى منورى که به طرف، تصور ما این بود که به طرف بیت امام پرتاب مى‌شود آن‌ها را دائماً مشاهده مى‌کردیم، خیلى شبهاى هیجان‌انگیز و بى‌نظیرى بود واقعاً... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
اعلامیه تحصن روحانیت انقلابی در دانشگاه تهران 8بهمن1357 بسمه تعالی 🔹ملت مسلمان ایران، حکومت غیرقانونی و غاصب در بی‌شرمی و اهانت به حیثیت ملت ایران روی پیشینیان نوکرصفت خود را سفید کرد. در روز جمعه 6بهمن در و و و و و و بعضی از شهرستان‌های دیگر دست به کشتارهای فجیع وحشیانه زد و با بستن فرودگاه‌های کشور بر روی رهبر محبوب ملت آیت‌الله العظمی دام ظله احساسات پاک مردم شرافتمند ایران را که با قلبی لبریز از عشق و دیدگان پراشک و شوق در انتظار مقدم فرخنده‌ی رهبر عظیم‌الشأن خود بود، سخت جریحه‌دار ساخت و خشم سهمگین ملت ایران را که ریشه او و اربابانش را خواهد سوخت بیش از پیش برانگیخت. 🔸اینجانبان به‌عنوان اعتراض به اعمال ضدانسانی دولت غیرقانونی بختیار از ساعت 9صبح روز یکشنبه 8بهمن ماه جاری تا بازگشت حضرت آیت‌الله العظمی امام خمینی به آغوش پر از مهر ملت در تحصن اختیار می‌کنیم و از این محل مقدس در کنار برادران دانشجوی خود ندای حق‌طلبانه خود را به‌گوش جهانیان خواهیم رساند. برقرار باد جمهوری اسلامی به‌رهبری امام خمینی روحانیون متحصن دانشگاه تهران 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
📸عکس‌های تحصن روحانیت انقلابی در دانشگاه تهران سال 1357 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
همراهی ارتش با انقلاب اسلامی به‌روایت امام خمینی 🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی 1357.11.10 🔹 طی مصاحبه‌ای از بازگشت امام به ایران ابراز نگرانی کرد و اظهار داشت ورود ایشان به ایران ممکن است کشور را به هرج و مرج بکشاند! 🔸تا کنون بیش از چهارصد نفر از ایرانیان و خبرنگاران برای همراهی با امام در سفر او به ایران ثبت‌نام کرده‌اند. لیکن شرکت اعلام کرده است که بیش از 240 نفر سرنشین نمی‌تواند داشته باشد. 🔹امام در پاسخ سؤال خبرنگاری که پرسید در سفر شما به ایران چه کسانی از شما محافظت خواهند کرد اظهار داشت:«حافظ من خداست و حفظ امنیت نیز بر عهده مردم ایران است.» از امام درباره مخالفت سؤال شد، پاسخ داد که ارتش با ماست، بخش عمده‌ای از ارتشیان هم‌اکنون به ملت پیوسته‌اند و با رفتن من به ایران دیگر ارتشیان نیز در صف ملت قرار خواهند گرفت. منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره6، زمستان 1384، ص296. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
📸 حضور رهبر انقلاب اسلامی در مرقد مطهر امام راحل و گلزار شهدای بهشت زهرا(س) 🔹در آستانه ایام‌الله دهه فجر و چهل‌وچهارمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (سه‌شنبه) با حضور در حرم امام خمینی(ره) یاد و خاطره بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را گرامی داشتند. 🔸رهبر انقلاب اسلامی سپس با حضور در مزار شهدای حادثه هفتم تیر و شهدای انفجار دفتر نخست وزیری در هشت شهریور سال ۱۳۶۰ یاد شهیدان بهشتی، رجایی و باهنر و یاران شهیدشان را گرامی داشتند. 🔹 حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای همچنین بر مزار شهید مدافع امنیت آرمان علی‌وردی و تعدادی از شهدای مدافع حرم، شهدای گمنام و شهدای مدافع سلامت نیز حضور یافتند. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️نامه جالب یکی از جوانان آلمان غربی به امام و پاسخ ایشان 🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ١٣۵٧.١١.١١ 🔹 امروز حال و هوای دیگری داشت. بسیاری از ایرانیان تلاش می‌کردند که در پرواز انقلاب، امام را همراهی کنند و از این‌که در هواپیما دیگر جایی برای آن‌ها نبود چشمان اشکباری داشتند. 🔸مقامات محلی و انتظامی یکی پس از دیگری به حضور امام می‌آمدند و مراسم تودیع به جا می‌آوردند. نوفل‌لوشاتو همراه با پرسنل خويش به حضور امام آمد امام از اینکه قریب ١٢۵ روز از اقامتگاه او مراقبت کردند تشکر کرد. 🔹اهالی نو فل‌لوشاتو چند تن از معتمدین شهر را همراه با بسته‌ای از په رسم هدیه به حضور امام فرستاد و نسبت به امام اظهار ارادت کردند. امام از میهمان‌نوازی آنها تشکر کرد. یکی از جوانان یادداشتی به خدمت امام نوشت. در نامه او آمده است: آقای خمینی عزیز نمی‌خواهم با تقاضای خود مزاحم شما بشوم، اما تا دیروز مشکلی داشتم می‌خواهم با مساعدت شما حل کنم. امیدوارم با محبتی که دارید کمکم کنید نامزدم به زودی هدیه سالروز تولدش را دریافت می‌کند، هدیه‌ای که از قلب من به او تقدیم می‌شود. او مشتاقانه دستخط بزرگان را گردآوری می‌کند و کلکسیونی از این دستخط‌ها دارد. چقدر خوشحال می‌شود که سلامی از شما دریافت کند. 🔸امام در پاسخ نوشت: بسمه تعالی سعی کنید برای جامعه فرد مفیدی باشید. سعی کن تحت تأثير قدرت‌های شیطانی واقع نشوید، سعی کنید متعهد باشید ان شاء الله سلامت باشید، روح الله الموسوی الخمینی 🔹امام پس از به جا آوردن نماز مغرب و عشا چند کلمه‌ای با حاضران و نمازگزاران سخن گفت و اظهار داشت چون ممکن است در سفرم به ایران خطراتی وجود داشته باشد، دوست ندارم هیچ‌کسی در این سفر با من همراه باشد این گفته امام ضجه و ولوله‌ای برپا کرد، صدای گریه و شیون از همه جا برخاست، حاضران يکصدا فریاد برآوردند که ما شما را تنها نمی‌گذاریم، در ذهن آنها تداعی کرد. امام هنگام حرکت به سمت فرودگاه طی اعلامیه‌ای از ملت فرانسه تشکر کرد.(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره ۶، صص ٢٩٧-٢٩۶) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نامه تاریخی حجت الاسلام‌ والمسلمین سید حمیدروحانی به حضرت امام خمینی/1 🔹در تاریخ 25دی1367 امام خمینی در اقدامی تاریخی حکم مأموریت تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی را برای یار دیرین خود، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، صادر کردند و به‌همین مناسبت، 25دی در تقویم ملی جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان روز تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی ثبت شد و پیش از این رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی پرونده‌ای ویژه به این مناسبت منتشر کرد. 🔸حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در تاریخ 11بهمن1367 در پاسخ به اعتماد ویژه امام خمینی نامه‌ای متواضعانه نگاشتند که به مناسبت سالروز صدور آن، متن نامه مورد نظر را مرور می‌کنیم. 🔹«محضر مبارک، مرجع عالیقدر جهان اسلام و رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله العظمی امام خمینی متع الله المسلمین بطول بقاء وجوده الشریف 🔸امام عزیز و بزرگوارم با اهداء سلام معروض می‌دارد: پیام بلندپایه و روح‌بخش آن حضرت را همراه با رهنمودهای تاریخ و تاریخ‌ساز، با اشتیاقی فراوان دریافت کردم. آنچه درباره اینجانب مرقوم فرموده‌اید باید عرض کنم: «کم من ثنا جمیل لست اهلا له نشرته» از عواطف کریمه و تفقدات پدرانه آن امام بزرگوار کمال امتنان را دارم و از خداوند متعال می خواهم که نعمت آن وجود ذی‌جود را برای اسلام، مسلمانان و مستضعفان جهان مستدام بدارد. 🔹گفتن ندارد که همه پیام‌ها و رهنمودهای آن حضرت در حد خود بی‌مانند، سازنده، آموزنده و الهام‌بخش است، لیکن آنچه اهمیت و عظمت این پیام را فزونی می‌بخشد، این است که در پی گذشت هزاره‌ای ازبریدن و بیگانه شدن پیروان اسلام، به ویژه جامعه روحانیت، از و غربت و مظلومیت و تشیع، اکنون برای نخستین‌بار، از سوی مقام معظم مرجعیت شیعه، درباره اهمیت تاریخ و شیوه نگارش و تدوین آن، رسماً رهنمودهائی صادر می گردد و روی نگارش آن از زبان توده‌ها تأکید به عمل می‌آید. 🔸امام بزرگوار به حق آگاهند که در عرصه تاریخ‌نگاری گذشته، به‌ویژه در سده اخیر، آنچه که به نام «تاریخ» رقم خورده است، نه تنها از زبان توده‌ها نمی‌باشد، بلکه بیش‌تر، ساخته و پرداخته زبان و قلم دشمنان توده‌ها (ماسون‌ها – کمونیست‌ها و…) می‌باشد. 🔹توده‌های مستضعف و رهبران آنان که تاریخ‌سازان و تاریخ‌آفرینان راستین هستند، در عرصه این‌گونه تاریخ‌نگاری‌های تحریف شده، حضور ندارند و یا با چهره‌های بدلی، قلابی و مسخ شده به صحنه آورده شده‌اند. 🔸ماسون‌ها و کمونیست‌ها و دیگر عوامل استکبار جهانی، به خوبی می‌دانند که اگر رویدادهای تاریخی از زبان توده‌ها ثبت شود، درس‌های ارزنده، آموزنده پندآمیز و توفان‌خیز، به نسل‌ها می‌دهد و تاج و تخت کاخ‌نشینان و منافع جهانخواران را با خطری جدی و ریشه‌ای، روبرو می‌کند. از این رو ناگزیرند که در راه بکوشند و واقعیت‌ها را با بافته‌ها، پندارها و برداشت‌های نادرست، ناروا، انحرافی و افسانه‌ای وارونه سازند و با این‌گونه ترفندها و نیرنگ‌ها از تداوم حرکت‌ها و انقلاب‌ها پیشگیری کنند. 🔹در طی سده پیشین که نهضت‌ها و خیزش‌های اسلامی آسایش و آرامش را از زورمداران و جهانخواران سلب کرده است، می‌بینیم که تاریخ‌نگاری، تدوین کتاب‌های درسی و آموزشی، برنامه‌های علمی و فرهنگی، حتی نگارش قصه کودکان در انحصار ماسون‌ها و کمونیست‌ها قرار گرفته است و شگردهائی از سوی آنان در راه فرهنگ‌زدائی، اسلام‌زدائی، شخصیت‌زدائی و بیگانه ساختن توده‌های مسلمان از تاریخ خون‌بار اسلام – که هر گام آن قیامی گلگون با رنگ و بوی عاشورا در خود دارد – به کار گرفته شده است. و در راه بدنام کردن پیشوایان مذهبی و رهبران نهضت‌های اسلامی توطئه‌ها و نقشه‌هائی در دست اجرا قرار گرفته است. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نامه تاریخی حجت الاسلام‌ والمسلمین سید حمیدروحانی به حضرت امام خمینی/2 🔹تنها در دهه ۱۳۴۰ در پی آغاز نهضت اسلامی آن امام عزیز، می‌بینیم که درباره سلسله جنبان حرکت‌های سده پیشین، ، ده‌ها کتاب و مقاله نوشته شده است و در آن سیل تهمت، پیرایه و ناسزا به سوی آن شخصیت بزرگ اسلامی سرازیر گردیده است. و آنگاه که سوابق نویسندگان این کتاب‌ها و مقاله‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد، روشن می‌شود که بیش‌تر آنان ساواکی، ماسونی و کمونیست بوده‌اند و کم‌تر کسی از این دست نویسندگان را می توان یافت که سر در آخور غرب و شرق نداشته باشند. انگیزه آنان از آن هجوم قلمی و تبلیغاتی به سید جمال، زمینه‌سازی برای به زیر سوال بردن امام بزرگوار و قیام خونبار ۱۵ خرداد ۴۲ و پیشگیری از اوج و گسترش آن قیام اسلام ملت ایران بوده است. 🔸در این میان، دردمندانه، باید گفت که در و در مجامع علمی اسلامی، علم تاریخ و نگارش آن، جایگاهی ندارد. در این مراکز، نه تنها مورخ و تاریخ‌نویس کمتر یافت می‌شود، بلکه کشش به مطالعه تاریخ و سیر در سرگذشت گذشتگان، هرگز وجود ندارد. در صورتی که تاریخ از دیدگاه قرآن کریم، منبع تفکر، درس عبرت برای خردمندان، نمایانگر حقایق، نشان دهنده فرجام جنایت‌کاران و ناباوران آیات الهی می‌باشد. و می‌بینیم که زینب کبرا، صدیقه صغرا (سلام الله علیها) در راه رساندن به ابناء بشر و به همه نسلها، به اسارت تن در می‌دهد و رنج‌های فراوانی تحمل می‌کند. 🔹اگر در حوزه‌های علمیه و مجامع روحانی، ارزش و اهمیت تاریخ‌نگاری شناخته می‌شد و علل و اسباب شکست‌ها، ضعف‌ها و لغزش‌های گذشتگان به درستی مورد ارزیابی قرار می‌گرفت؛ تاریخ‌نگاری در انحصار ماسون‌ها و کمونیست‌ها در نمی‌آمد و امروز عناصر مرموزی که به اعتقاد ندارند و دین را از سیاست جدا می‌پندارند و بر این باورند که تنها به دست حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) می تواند بنیان یابد و نیز آن دسته از خودباختگی که تز را دنبال می‌کنند هیچ‌گاه نمی‌توانستند – همانند دوران مشروطه – خود را در پشت چهره مقامات روحانی پنهان سازند و در راه کنار زدن علما و روحانیان از صحنه و شعله‌ور ساختن آتش اختلاف توطئه کنند. اگر به فرمان قرآن کریم گوش فرا داده می‌شد و سرگذشت گذشتگان مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌گرفت. امروز سرمایه‌داران تبهکار، روحانی‌نماهای نابکار و روشنفکرمآب‌های جنایت‌کار نمی‌توانستند بازیگر میدان باشند و انقلاب اسلامی و ارزش‌های آن را به خطر اندازند. 🔸در دوران مشروطه این سه دسته مرموز دست در دست یکدیگر دادند و در آن برهه که رهبران مشروطه به قم هجرت کرده بودند، از فرصت بهره سوء گرفته توده‌ها را به درون سفارت انگلستان کشاندند و نهضت عدالتخواهی را به بیراهه سوق دادند. 🔹امروز نیز این سه باند مرموز را می‌بینیم که در کنار یکدیگر ایستاده در راه آسیب رساندن به انقلاب اسلامی و کشاندن فرزندان انقلاب به کژراهه به توطئه نشسته‌اند و برآنند که انقلاب اسلامی را زیر پای شیطان بزرگ ذبح کنند و من از شر آن‌ها به خدا پناه می برم و از امام بزرگوارم استمداد می‌کنم. 🔸پدر عزیز و بزرگوارم حضرتعالی خود آگاهید که سرمایه‌داران در درازای تاریخ هماره رویاروی آئین الهی ایستاده بودند و از هیچ توطئه خیانت‌باری علیه راست قامتان تاریخ و رادمردان الهی کوتاهی نورزیدند. با پیامبران خدا جنگیدند، درب خانه عزت را بستند و خاندان عصمت و طهارات را خانه‌نشین کردند و به شهادت رساندند. بسیاری از حرکت‌ها و نهضت‌ها را با شکست روبرو ساختند. و امروز نیز باید گفت آخرین پایگاه شیطان بزرگ برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی ایران به شمار می‌آیند. اگر مبارزه‌ای قهرآمیز، همه‌جانبه و ریشه‌ای با آنان انجام نگیرد، انقلاب اسلامی در معرض خطری جدی و بنیان‌کن قرار می‌گیرد در آینده در برابر هجوم همه‌جانبه «مترفین» و زراندوزان، بی‌دفاع می‌ماند و رسالت مقدس اسلامی به پایان نمی رسد. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نامه تاریخی حجت الاسلام‌ والمسلمین سید حمیدروحانی به حضرت امام خمینی/3 بسم الله الرحمن الرحیم يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ صدق الله العلی العظیم. 🔹امام عزیز و بزرگوارم فرزندان انقلابی و پاکباخته شما تا دیروز گرفتار مشتی روحانی‌نماهائی بودند که آنان را به جرم مبارزه با شاه، آمریکا و انگلیس تکفیر می‌کردند و مورد نکوهش قرار دادند و اعتقاد داشتند که اگر آمریکا و انگلیس نباشند اسلام از میان می‌رود!! 🔸امروز نیز گرفتار همین روحانی‌نماها هستند که مبارزه با سرمایه‌دارها و مترفین را با گرایش به «مارکسیسم» مساوی می‌پندارند! و برآنند هر صدائی را که علیه سرمایه‌دارها بلند شود در سینه خفه کنند! 🔹کتاب‌هائی با تحلیل ماتریالیستی و الحادی در نظام جمهوری اسلامی چاپ و پخش می‌شود و در آن اسلام و روحانیت مورد هتک قرار می‌گیرد و صدای اعتراض علیه آن به گوش نمی‌رسد. لیکن اگر سطری بر ضد سرمایه‌دارها و سرمایه‌داری در کتاب یا مقاله ای نوشته شود، فریاد و اسلاما گوش فلک را کر می کند. 🔸 راستی این درد را چگونه توان تحمل کرد که در برخی از کتاب‌های درسی دانشگاه‌ها و مدارس که در نظام جمهوری اسلامی تدوین شده است مطالبی دروغ، تحریف شده و دور از واقعیت آورده شده است آیا رواست که جوانان دانشجو و دانش‌آموز ما در نظام جمهوری اسلامی نیز ناگزیر باشند تاریخ دروغ و تحریف شده را بیاموزند؟ به نظر می‌رسد دست‌های مرموزی در کار است تا در شرایط فعلی که نمی‌توانند قدرت را از روحانیت سلب کنند عالمان دینی، متفکران اسلامی و پژوهشگران وفادار به انقلاب اسلامی را به کارهای اجرائی وادارند و از کارهای علمی فرهنگی، فکری و تحقیقاتی دور کنند و فرهنگ جامعه را طبق اندیشه‌های انحرافی جهت دهند و از حاکمیت فرهنگ اسلام ناب محمدی (ص) پیشگیری کنند. 🔹با وجود پژوهشگران صادق و قلم به دستان متعهد در حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها، چرا باید تدوین کتاب‌های درسی و تاریخی برعهده عناصری گذاشته شود که بافت فکری آنان با فرهنگ قرآن بیگانه است و انقلاب اسلامی نتوانسته است دگرگونی فکری در آنان پدید آورده هنوز تاریخ را با دید فراماسونری و ماتریالیستی تحلیل می‌کنند و برخی از آنان نیز برآنند که نگذارند چهارچوبی را که ماسون‌ها و کمونیست‌ها برای تدوین تاریخ ساخته‌اند، شکسته شود و تاریخ از زبان توده‌ها رقم زده شود. 🔸لیکن علی‌رغم این‌گونه تلاش‌ها و توطئه‌های شیطانی و بی‌تفاوتی‌های برخی از مسئولان و دست اندرکاران در برابر تاریخ انقلاب اسلامی، فرزندان روحانی شما که از مکتب انسان‌ساز و قهرمان‌پرور آن امام بزرگ، درس اخلاص، پایداری و استقلال فکری فراگرفته اند، برآنند که در راه تدوین از زبان توده‌ها و «پابرهنگان مغضوب قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها» با همه نیرو و توان بکوشند و به یاری خداوند متعال با پشتیبانی آن امام بزرگوار هرگز اجازه ندهند که تاریخ انقلاب اسلامی نیز به دست دشمن نوشته شود. و نیز با بازنگری در تاریخ گذشته بیگانه‌زدگانی را که قلم‌های خویش را در راه تحریف تاریخ و در تاریکی نگاه داشتن توده‌ها به کار برده‌اند رسوا سازند و واقعیت‌های تاریخی را از لابلای دروغ‌پردازی‌ها پشت هم اندازی‌ها، شایعه‌سازی‌های تحریف‌گران تاریخ بیرون بکشند و آشکار سازند. یقین است که دعاهای خیر آن عارف سالک و فقیه زاهد و مجاهد، بدرقه راه ما می‌باشد و این پاک باختگان را در پیمودن راه درست و صراط مستقیم هدایت خواهد کرد. ان شاء الله والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته ادام الله ظلکم علی روس الانام فرزند روحانی شما – سید حمید روحانی ۶۷/۱۱/۱۱ 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️حضرت امام جواد علیه‌السلام؛ مظهر مبارزه با باطل مقام معظم رهبری: امام جواد علیه‌السلام مظهر مبارزه با باطل بود، او کوشش‌گر برای حکومت الله بود. او برای خدا و قرآن مبارزه می‌کرد، او از قدرت‌ها نمی‌ترسید، او در حقیقت امام و الگو و پیشاهنگ این حرکتی بود که امروز ملت ایران همگی دست به دست آن را تعقیب می‌کند.۱۳۹۰/۰۳/۲۳ به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
شگفتی مهماندار هواپیمای امام از آرامش روحی ایشان 🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ١٣۵٧.١١.١٢ 🔹امام حدود ۱۲/۳۰ به وقت فرانسه و ٣/٣٠ بعد از نیمه شب به وقت تهران به سمت فرودگاه حرکت کرد. صدها خبرنگار در برابر اقامتگاه امام در اجتماع کرده و از آخرین لحظه‌های اقامت امام در آن محل و حرکتش به سمت فرودگاه عکس و فیلم تهیه می‌کردند. ده‌ها دستگاه ماشین پلیس و سرویس امنیتی امام را تا فرودگاه اسکورت کردند. هزاران نفر از ایرانیان در فرودگاه اجتماع کرده بودند و در پشتیبانی از امام و بر ضد شاه و بختيار شعار می‌دادند. 🔸امام پس از پرواز به طبقه دوم هواپیما رفتند و پس از به استراحت پرداختند. یکی از میهمانداران از آرامش امام در آن شرایط حساس و خطرناک شگفت‌زده شده بود می‌گفت من چندین‌بار از بالای سرشان رد شدم تا مطمئن شوم که به خواب رفته‌اند یا نه با کمال تعجب دیدم که با آرامش کامل در خواب به سر می‌برند. 🔹آنگاه که هواپیما در ساعت ٩/٣٠ بامداد در بر زمین نشست، آقای نخستین کسی بود که در استقبال امام وارد هواپیما شد. او می‌خواست امام را هنگام پایین آمدن از هواپیما همراهی کند، لیکن امام نپذیرفت و از او درخواست کرد که پیش از ایشان از هواپیما بیرون بیاید، آقای مطهری نیز برای استقبال از امام وارد هواپیما شد، همزمان با بازگشت امام به ایران نیروهای نظامی شاه و سربازان گارد شاهنشاهی در تیراندازی‌های خود ده نفر را در تهران به شهادت رسانیدند در اطراف و اکناف کشور نیز شماری به دست دژخیمان شاه شهید شدند. 🔸در سمنان نیز دو نوجوان به نام‌های ۹ ساله و ۱۶ ساله از اهالی مهدی‌شهر به شهادت رسیدند. آنان به همراهی جمعی از اهالی مهدی‌شهر به یمن بازگشت امام به خاک میهن با پنجاه دستگاه کامیون و سواری در حالی که چراغ‌های خود را روشن کرده و با بوق‌های ممتد شادی می‌کردند وارد سمنان شدند. نیروی انتظامی سرسپرده به رژیم شاه در به این کاروان شرف و شعف یورش برد که به شهادت محمود بلوری، علی همتیان و مجروح شدن على طالب منجر شد. 🔹امام پس از سخنرانی تاریخی در (س) با هلیکوپتر از آن محل بیرون برده شد این هلیکوپتر در بیمارستان یکصد تختخوابی فرود آمد و امام با وسیله‌ای به منزل خواهرش واقع در بلوار کشاورز رفت و تا پاسی از شب در آنجا به سر برد.(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش ۶، صص ٢٩٨-٢٩٧) به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️ من می‌شوم چایی‌ریز امام 🔻روایت مقام معظم رهبری از اولین روزهای پیروزی انقلاب 🔹قبل از ورود امام با دوستان روحانی جلسه‌ای تشکیل دادیم و گفتیم: خب فردا امام وارد تهران می‌شود؛... باید از حالا آماده باشیم و تشکیلات بیت امام را منظم کنیم. هرکس مسئولیتی به عهده بگیرد. همه قبول کردند که بیاییم درباره این قضیه فکر کنیم. 🔸جلسه گذاشتیم. بنده گفتم: من می‌شوم قهوه‌چی. رفقا خندیدند و گفتند: شوخی می‌کنی؟ گفتم: نه، شوخی نمی‌کنم. اتفاقا چون اهل چایی هستم، خوب چایی درست می‌کنم؛ بالاخره منزل امام، یک چایی‌ریز می‌خواهد. آن چایی‌ریز من باشم. 🔹اين حرف موجب شد كه جلسه‌ی ما به يک سمت خوب رفت. فرق است بين اينكه هركس بنشيند جايی و هدف بگيرند كه رئيس اين تشكيلات چه كسی باشد؟ من در دلم بگويم بالاخره من مناسب‌ترم. شما بگوييد من مناسب‌ترم. اينجا يک معارضه و دعوا می‌شود. 🔸ما در اين دعوا، به قول زورخانه‌چی‌ها لنگ انداختيم. گفتيم ما نيستيم؛ شغل ما قهوه‌چی‌گری. همه لنگ انداختند و کار سامان گرفت. ۷۲/۵/۷ 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
«امید به آینده» اولین صحبت‌هایی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از امام خمینی شنیدند 🔻روایت مقام معظم رهبری از اولین روزهای پیروزی انقلاب 🔹آیت‌الله العظمی خامنه‌ای: من در مدرسه رفاه بودم که مرکز عملیاتِ مربوط به استقبال از امام بود... در همان روزهای انتظار امام، سه، چهار شماره روزنامه منتشر کردیم. 🔸آخر شب ناگهان دیدم... از حیاط، صدای گفتگویی می‌آید. یک وقت دیدم امام از کوچه، تک و تنها به طرف ساختمان می‌آیند! برای من خیلی جالب و هیجان‌انگیز بود که بعد از سال‌ها ایشان را می‌بینم، شاید حدود بیست، سی نفر آدم، آن‌جا بودند، همه جمع شدند. ایشان وارد ساختمان شدند... 🔹برای ایشان در طبقه بالا اتاقی معیّن شده بود، به نحوی طرف پله‌ها رفتند تا به اتاق بالا بروند. نزدیک پاگرد پله که رسیدند، برگشتند طرف ما روی پله‌ها نشستند... به قدر شاید پنج دقیقه صحبت کردند. حالا دقیقاً یادم نیست چه گفتند... 🔸 «خسته نباشید» گفتند و به آینده دادند؛ بعد هم به اتاق خودشان رفتند و استراحت کردند. ۷۶/۱۱/۱۴ 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روز ورود امام به ایران، خاطره بزرگ تاریخی بخشی از خطبه نماز جمعه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در اولین سالگرد ورود امام به ایران/1 🔹...امروز برابر است با یک خاطره بزرگ تاریخی در دوران شکوهمند انقلاب ما یعنی روز ورود امام به کشور پس از دوران طولانی تبعید. در سال گذشته مانند امروز تهران و شهرستان‌ها و گوشه و کنار این شور صحنه شور و هیجانی عظیم از سوی مردم بود. امام امت که روحی در کالبد بی‌جان این ملت محسوب می‌شود به پیکر اصلی خود بازمی‌گشت. این خون گرم که از سال‌ها پیش در رگ و ریشه این پیکر عظیم دوانده شده بود و او را به حرکت و تلاش واداشته بود) 🔸این خاطره برای ما ارزشمند است. نه فقط به‌خاطر احترام از امام که برای ما بسی عزیز و بزرگ است و نه فقط به‌خاطر یادآوری یک حادثه یا جشن و عید بلکه به‌خاطر اصلی اساسی‌تر، حرکت امام در جامعه ما از سال‌ها پیش یک جریان فکری و سیاسی و اجتماعی بود. 🔹آنچه امروز در زبان‌ها به‌نام خط امام و راه امام شناخته می‌شود از سال‌ها پیش از آغاز شروع این مبارزات در جامعه ما به‌وجود آمد. سال‌ها قبل، آن زمان که این ملت هنوز حتی فکر آن را نمی‌کرد که نظام پلید شاهنشاهی سایه سنگینش را روزی از این مملکت برچیند امام امت، پیشوای خط امام، ترسیم کننده راه این بعثت جدید، در جامعه ما در حضور هزاران نفر از کسانی که مشتاقانه سخن او را می‌شنیدند صحبت از زمان نظام شاهنشاهی زمان حکومت طاغوتی و خودکامه است. این خط از آن روز شروع شد و خط امام از سال 1341 در میان توده‌های مردم، در میان اندیشمندان، در میان روشنفکران، درمیان همه قشرهایی که سری با انقلاب و نهضت جنبش داشتند تدریجا جای خود را باز و بازتر کرد و به حوادثی انجامید و بالاخره آن روزی که توانست همه ملت را یک پارچه در خود بگنجاند با یک حرکت و با یک تکان نظام پلید شاهنشاهی و دژ قوی و مستحکم استعمار را از این منطقه برکند. 🔸آنچه از استعمار باقی مانده است، پایه‌ای ندارد آنچه در گوشه و کنار این منطقه مشاهده می‌شود بنیان مستحکمی برای امپریالیزم و استعمار به‌حساب نمی‌آید میخ اصلی و استوانه اصلی در ایران بود و این استوانه اصلی به همت ما مردم و با پیروزی از اسلام و با پیروزی از رهنمودهای امام این امت برکنده و دورافکنده شد آنچه امروز برای ما مهم است یادآوری خاطره‌ای است که برای ملت اسلام حکم یک و سیاسی را دارد. آن جریان فکری و سیاسی را ما باید در جامعه خود حفظ کنیم، آحاد ملت و مسئولان امور آن کسانی که زمام امور مملکت به‌دست آن‌هاست یا به‌دست آن‌ها در آینده خواهد بود ان شاء الله باید همه این خط را حفظ کنیم. این ضامن تداوم انقلاب ما خواهد بود. خط امام یعنی چه؟ یعنی جهت‌گیری‌های سیاسی و فکری و اجتماعی امام در جنبه‌ها و جناح‌های مختلف، من این موضع‌گیری‌ها را به‌طور خلاصه و فهرست‌وار برای شما که متشکل از توده‌های عظیم مردم هستید تشریح می‌کنم.(روزنامه جمهوری اسلامی، 12بهمن1358، ص12) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
ویژگی‌های خط امام در سیاست خارجی بخشی از خطبه نماز جمعه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در اولین سالگرد ورود امام به ایران/2 🔹خط امام در سیاست خارجی عبارت است از و . خط امام در سیاست خارجی نه شرقی و نه غربی است، امام به سود هیچ قدرتی با ابرقدرت دیگری نمی‌جنگد. امام با هر قدرت فائقه‌ای که بخواهد ملت‌ها را به اسارت و به زنجیر بکشد و مبارزه و مقابله می‌کند. آن ابر قدرتی که پا را از گلیم خود فراتر می‌گذارد و رویاروی ملت‌ها قرار می‌گیرد، نوبت اول را برای کوبیده شدن حائز می‌شود اما این به آن معنا نیست که ابر قدرت‌های دیگر فکر کنند که در کنار ما قرار گرفته‌اند، همه قدرت‌های دیگر فکر کنند که در کنار ما قرار گرفته‌اند، همه قدرت‌های فائقه در همین صف و در همین حکم‌اند. این به معنای آن نیست که ما می‌خواهیم با همه دولت‌های عالم بجنگیم. آن کسانی که با ما نمی‌جنگند و سر خصومت با ما ندارند آن دولت‌هایی که انقلاب‌مان را می‌توانند تحمل کنند ما با آن‌ها دشمنی نداریم. 🔸امام پیام محبت آمیزش را به همه این قدرت‌ها به‌طور عام و کامل داده است. یعنی این حقیقت را بارها بیان کرده است که نمی‌خواهد با همه قدرت‌ها مقابل باشد، آن‌هایی مقابل امام و خط امامند که سر ناسازگاری با انقلاب ما دارند، پس قدرت‌های بزرگ عالم بدانند تا وقتی در مقابل این انقلاب در مقابل جهت‌گیری‌ها وهدف گیری‌های این انقلاب قرار دارند با هر شکلی ولو در پوسته‌ای از ریا و نفاق هم قرار بگیرند خط امام، یعنی خط اصیل انقلاب اصلی اسلامی، با آن‌ها می‌جنگد و نیز موضع‌گیری امام در سیاست خارجی حمایت از همه جنبش‌هایی است که علیه ظلم و بیداد در سراسر جهان مجاهد وفداکاری می‌کنند امام از جنبش‌های اسلامی و از جنبش‌های مستضعفان حمایت می‌کند. ملت‌ ما هم باید حمایت کند. دولت ما هم باید حمایت کند سیاست‌های آینده خارجی ما هم باید حمایت کنند. 🔹امام در سیاست خود همواره به ملت‌ها تکیه دارد اصل را با مستضعفان می‌داند، در داخل کشور هر حکمی و هر قانونی که در خدمت مستضعفان باشد مطابق خط امام است، امام اسلام را حامی مستضعفان می‌داند. بارها و بارها فرموده است که در انقلاب‌ها، در آن تظاهرات پرشکوه و البته خطرناک، ببینید از کدام قشرها و طبقات مردم جان داده‌اند و خون داده‌اند، از طبقات مستضعف، امام می‌داند که بار این انقلاب را طبقات مستضعف ملت بر دوش داشته‌اند و این انقلاب در جهت آن‌هاست. این به معنای آن نیست که ما فرمول‌های اقتصادی و اجتماعی خود را از کسانی، از مکتب‌هایی از دولت‌هایی خواهیم گرفت که آن‌ها هم ،به زبان ، دم از مستضعفان می‌زنند. ما خط‌مان خط اسلام است خط فکری اسلامی است و اسلام طرفدار مستضعفان است « ونرید أن نمن علی الذین استضعفوا ... » وارث زمین، وارث ملک، وارث قدرت مستضعفان هستند و امام طرفدار مستضعفان است.(روزنامه جمهوری اسلامی، 12بهمن1358، ص12) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db